برای بازگشت به خانه راه دیگری هم هست!
 
@****زندگی همراه عشق****@+فروشگاه اینترنتی
عشق,زندگی,سلامتی,شادابی,همه در........زندگی همراه عشق!
 
 

اسیر تکنولوژی شده ایم، اسیر زندگی مدرن! روزهای مان تقریباً شبیه هم شده و چاره ای گویا یافت نمی شود؛ کارهای تکراری، شغل هایی که گاه دوست شان نداریم و واکنش هایی که 90درصد آن ها طبیعی و غیر قابل کنترل هستند. خسته می شویم از این همه کار، از این همه دوندگی و حالا پایان یک روز کاری فرا میرسد. می خواهیم به خانه بازگردیم. کمابیش روز سختی را پشت سر نهاده ایم و با خاطری پریشان، میزمان را جمع وجور می کنیم تا راهی خانه شویم. خانه، جایی که اسم آن، ما را به رؤیاهای آرامش بخش می برد و در آنجا یکی مثل ما منتظر است تا هم دم زندگانی اش بازگردد و با یک فنجان چای داغ، خستگی و ناراحتی را از تن و روح اش دور نماید.

مسیر محل کار تا خانه را با درگیری های هر روزه با ترافیک و بوق زدن های بی مورد برخی و نیز رعایت نکردن قوانین راهنمایی و رانندگی از سوی برخی از شهروندان دیگر، پشت سر می گذاریم و تازه پس از 2ساعت که محیط کار را ترک نموده ایم، به خانه می رسیم؛ به قول معروف: «خسته و کوفته!» هیچ چیز مانند یک فضای آرام و بی سر و صدا، ما را خوشحال و راضی نخواهد نمود و اینک این دو مقوله شاید به نوعی که ما انتظار داریم، مهیا و در دسترس نباشد؛ آن وقت تمام حجم خستگی ها، به هم ریختگی اعصاب و اثرات روانی منفی ناشی از کار و تلاش و حواشی مخصوص به آن در قالب داد و فریاد و دعواهای ناخواسته، آواری می شود بر سر اهل خانه و آرامشی که تا همین چند دقیقه پیش آرزویش را داشتیم.

این ها اگرچه خوش آیند نیست اما به وضوح و به تناوب در زندگی روزمره ی خیلی از ما و یا اطرافیان ما رخ می دهد و گاه ناگزیر باید با آن ها و عواقب آن کنار بیاییم. قصد نصیحت و پنددادنی در بین نیست، تنها می خواهیم با چند کار ساده و بدون دردسر، اندکی از فشارهای موجود را کاهش دهیم.

اگر روزی را که به پایان آن نزدیک می شویم، سخت و خسته کننده پشت سر نهاده ایم، برای رفتن به خانه، آن هم با اعصاب و روانی آزرده، عجله نکنیم؛ تلفن را برداریم و به خانه زنگ بزنیم؛ ضمن پرسیدن حال و احوال و جویاشدنِ اتفاقات روزمره، عنوان کنیم کمی دیرتر به خانه بازمی گردیم، حوصله ی رانندگی نداریم و امروز ترجیح می دهیم با اتوبوس و مترو و تاکسی به خانه بازگردیم و اگر وسیله ی شخصی نداریم، این گونه عنوان شود که قصد پیاده روی و فکرکردن داریم.

شاید اصلاً نیازی نباشد توضیح بدهیم و تنها با گفتن این نکته که نگران نباشید، امروز کمی دیرتر می آیید، مسأله را با عوض نمودن مسیر بازگشت به خانه حل نمایید؛ با انتخاب مسیری که هیچ وقت از آن تردد ننموده اید، انتخاب وسایل نقلیه ی عمومی، قدم زدن در پارک و یا یک پیاده رو بدون توجه به اطرافیان و نشستن روی یک صندلی در پارک نزدیک منزل یا حاشیه ی خیابان، با آرامشی بیش تر به خانه بازگردید.

همین انتخاب مسیری ناشناخته یا جدید و حتی انتخاب مسیری طولانی تر از حد معمول هر روز، می تواند شما را آرام تر به منزل برساند. زندگی، سیستم پیچیده ای دارد اما لذت بردن از آن، به فرمول های عجیب و غریبی نیاز ندارد. با یک تغییر ساده و پیش پاافتاده می توان تغییراتی اساسی و بنیادین در رفتار و برخوردهای روزمره ایجاد نمود. این کار نباید با یک مقدمه چینی گسترده و در قالب کارهایی پیچیده انجام پذیرد؛ باید از کوچک ترین ابتکارات رفتاری، به نفع ساده نمودن تعاملات روزمره بهره جست و این امکان پذیر نیست مگر با استفاده از هوش و ذکاوت ذاتی که در نهاد تمامی انسان ها نهادینه شده است.

@---> دوستان علاقه مند به نویسندگی کلیک کنید <---@

منبع : سیمرغ

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 4 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی, :: 3:50 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

سلام به دوستان نازم...

یه مسئله مهم!

<<<<< نه >>>>>

اصلا بلدی نه بگی ؟؟؟؟

یعنی مثلا بگن بفرمایید معتاد شید,میگید چی؟ میگید چشم اومدم!نه عزیزم بگید <<نه>> اونم محکم.

البته این<نه> فقط تو معتاد شدن نیستا!

جاهای مختلفی باید نه گفت...مقاله زیر رو بخونید و............نتیجه گیری با خودتون!

زمانی که فردی، توانایی گفتن «نه» وعدم پذیرش درخواست های دیگران در خانواده و جامعه را دارا نباشد، به طور یقین قادر به مشخص سازی مرزهای روابط فردی و اجتماعی به صورتی شفاف و صریح نخواهد بود و از اینن منظر دچار ابتلا به مشکلات فراوان و اختلالات روانی خواهد شد.

دکتر حسن هوشمند؛ متخصص اعصاب و روان؛ در خصوص آسیب شناسی بروز پدیده ی اجتماعی ناتوانی رد درخواست های دیگران، گفت: علل زیادی در مشکل و ناتوانی در «نه گفتن» نقش دارد. از جمله ی آن می توان به ترس از دست دادن رابطه با فرد مقابل، احساس مسئولیت در خصوص احساسات دیگران، اعتقاد به اینکه اگر از درخواست دیگران سرباز زده شود، تبلور آدمی بد و خودخواه در نظر دیگران است، و یا شاید این کار را با از خودگذشتگی، ایثار و فداکاری و... که در دوران کودکی به شما آموخته اند، در تناقض می بینید، احساس مهم و با ارزش بودن در مواقعی که درخواستی از شما می شود و تصور اینکه اگر حتی برای یک بار هم درخواست دیگران را رد کنید، آنها دیگر شما را به حساب نمی آورند و ممکن است حتی دیگر از شما چیزی نخواهند، دلسوزی برای طرف مقابل و تصور اینکه اگر نه بگویید، شاید هیچ کس دیگر نخواهد یا نتواند به او کمک کند و در نتیجه ممکن است درگیر مشکلات بزرگی شود، تصور اینکه اگر نه بگویید، طرف مقابل دیگر شما را دوست نخواهد داشت و ... اشاره کرد.

وی تأکید کرد: آن چه در این مقوله حائز اهمیت است این است که آیا دوستی و ادامه ی روابط با کسی که به حق انسانی «نه گفتن» احترام نمی گذارد، شایسته و پسندیده است؟

دکتر هوشمند، متخصص درمان اعصاب و روان، در خصوص چگونگی «نه گفتن» به درخواست هایی که انسان توانایی و یا علاقه و انگیزه به اجابت آن ها ندارد، اظهار داشت: برداشتن سه گام اساسی در این باره ضروری است. نخست اینکه کدام پاسخ در جهت منافع و خواست شماست، دوم اینکه بیان علت تصمیم و خواست شما، کمک شایان ذکری به جلوگیری از ایجاد سؤتفاهم خواهد کرد و سوم اینکه با همدلی و درک احساسات و مشکلات کسی که درخواستی از شما دارد که امکان انجام آن را ندارید، به سهولت پذیرش پاسخ منفی شما کمک شایان توجهی خواهد داشت.

وی در ادامه افزود: بهترین راه برای مواجه با این پدیده ی اجتماعی فراگیر «ناتوانی در رد درخواست دیگران» بیان مستقیم، واضح، صریح و بدون رودربایستی کلمه ی «نه» است، به طوری که باید از عذرخواهی و یا توجیه پرهیز شود تا در صورت تداوم و تکرار برخورد با این مقوله، باعث ایجاد استرس و اضطراب های طولانی در وجود شما نشود، بستر ابتلا به اختلالات روانی را فراهم نیاورد و از بروز بیماری های اعصاب و روان در توالی زمان جلوگیری نماید.

دکتر هوشمند گفتن «نه» و رد درخواست دیگران را از حقوق پایه ای و اولیه ی هر انسانی دانست و خاطرنشان کرد: مسئولیت «نه گفتن» خود را قاطعانه پذیرا باشید و کسی را به خاطر بیان درخواست مقصر ندانید، زیرا شما به خواهش و خواست فردی جواب رد داده اید و خود آن شخص را رد نکرده اید.

وی در خاتمه توجه به این امر را ضروری برشمرد که بعد از «نه گفتن» در انتظار حرکت و مشاهده ی تلاش مخاطب خود برای تغییر رأی و پاسخ «نه» نباشید، حرکات بدنی و غیر کلامی شما باید با سخنتان همگونی و همخوانی داشته باشد تا تأثیر مستقیم نظر و اراده ی شما در مورد مسأله ی مورد بحث و نظر را خدشه دار نسازد.

 

@---> دوستان علاقه مند به نویسندگی کلیک کنید <---@

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 4 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی, :: 12:32 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

دکتر سپیده خلیلی در گفتگو با آژانس خبری روز (دی نا) در بر تعریف خوشبختی و افراد خوشبخت گفت: خوشبختی در سلامت روان و داشتن آرامش است، اگر انسان شرایط خوبی داشته باشد اما آرامش نداشته باشد فرد خوشبختی نیست.

وی افزود: خوب است بدانیم که افراد خوشبخت، در واقع خود را عامل خوشبختی و سعادت شان می دانند زیرا خود را محق آن می دانند، چون آنها به خوبی به این امر واقف هستند که انسان هرآنچه را که اراده کند، می تواند به اذن الهی خلق کند. در واقع انسان این موجود الهی و رحمانی قادر است با قدرت فکر و اندیشه اش شرایط زندگی را به گونه ای که خود می خواهد رقم زند، پس بیایید قبل از هرچیز، خود را دریابیم.

این آسیب شناس اجتماعی تصریح کرد: افراد خوشبخت به خوبی قادرند بین تنش و آرامش، بین آنچه که دارند و آنچه که طالب آن هستند و بین امکانات و تمایلات خود تعادل و توازن برقرار کنند. آنها نه تنها به سعادت و خوشبختی می اندیشند بلکه اصول صحیح و اساسی زندگی کردن را به خوبی می دانند و از لحظه لحظه زندگی خود لذت می برند و چون افرادی خوش بین هستند اغلب در زندگی شان شاهد اتفاقات خوب و زیبا می باشند.

وی افزود: آنها در ارزیابی هدف ها و امکاناتشان واقع بین هستند؛ یا از خواسته ها و تمایلات خود به راحتی می گذرند یا با سعی و تلاش مضاعف، به آنها جامه عمل می پوشانند و به خاطر ایمان و اعتقاد معنوی و طرز نگرش شان همواره به وجود و هستی شان معنا و مفهوم والایی می بخشند. این افراد هرگز افرادی لاابالی وخوشگذران یا افرادی منزوی نیستند بلکه در حال حاضر و با شرایط کنونی زندگی می کنند.»

خلیلی در مورد معیارهای خوشبختی گفت: معیار خوشبختی در هر فردی متفاوت است، ممکن است یک بزهکار خوشخبتی خود را موفقیت در یک بزه بداند، یک محقق خوشبختی را در ارائه یک مقاله درست بداند و مادر تربیت درست فرزندانش را خوشبختی تعریف کند، خوشبختی و معیارهای آن حتی در سنین مختلف تغییر می کند.
 
وی درباره احساس خوشبختی کردن افزود: احساس خوشبختی بستگی به توقعات فرد از خودش دارد، ما یک من واقعی و یک من آرمانی داریم، هر قدر که من واقعی به من آرمانی نزدیک شود فرد احساس خوشبختی بیشتری می کند.
 
خلیلی ادامه داد: افرادی هستند که مدام احساس بدبختی می کنند دلیل این امر آن است که آنها از خود و محیط اطرافشان توقع بیشتری دارند و به همین دلیل است که دائما احساس بدبختی می کنند ولی بد بختی واقعی زمانی روی می دهد که هر روز ما از دیروزمان بدتر باشد و زندگی ما تحرک نداشته باشد، این زمان است که می شود فرد را بدبخت نامید.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 3 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی, :: 10:22 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

بالا رفتن سن ازدواج در سال های اخیر به خصوص در مورد دختران یکی از مشکلاتی است که دغدغه بسیاری از دختران را به دنبال داشته است.  در  با خانم شفایی، روانشناس و مشاور خانواده در گفت و گو با آژانس خبری روز (دی نا) دلایل و راهکارهای آن را بررسی کرده  است.

دختران دانشجو نیاز به ازدواج دارند ولی شرایط ازدواج فراهم نیست، خود دختران چگونه می توانند به بهبود این وضعیت کمک کنند؟

در واقع کل سیستم جامعه است که باید به این وضعیت بهبود ببخشد و خانواده ها نیز هستند که به بهبود این وضعیت کمک می کنند و این اتقاق برای همه ی دختران ما در حال رخ دادن است نه تنها دختران دانشجوی ما شامل حال پسرها هم می شود، بنابر این مسئله ای که وجود دارد نه تنها دختر ها تن به ازدواج نمی دهند بلکه پسر ها نیز از این دایره مستثنی نیستند و در کل نرخ ازدواج برای جوانان  پایین آمده است.
 
موضوع در دو حوزه قابل بررسی است، اول مبحث خانواده هاست که مهم ترین آن سختگیری ها و در خواست های نامعقول و بیش از حدی است که جوانان را با آن مواجهه می کنند که تحت عناوین مختلفی است، که یکی از آن ها کلاس گذاشتن است بر فرض مثال کلاس ما به این نوع از سبک ازدواج نمی خورد، کلاس ما به فلان دختر یا پسر نمی خورد و بحث طبقه اجتماعی است که خانواده ها مطرح می کنند و در جایی دیگر با بالا بردن نرخ مهریه برای پسران و جهیزیه آنچنانی برای دختران مشکلاتی را سر راه جوانان قرار می دهند و می بینیم که پسرهای ما این موضوع را مطرح می کنند که حتما دختری که با آن ازدواج می کنیم می بایست که مال واموال هنگفتی داشته باشد و ما را تا آخر عمر حمایت کند تا نیازی به زحمت و چند شیفت کار کردن نداشته باشیم و طبق این روال حرکت کردن امکان ندارد چون همچین دخترانی در جامعه ما بسیار کم است.
 
مسئله دیگر که از سوی خانواده ها مطرح می شود بحث معنویات است که رنگ و شکل خودش را از دست داده و بیشتر خانواده ها خوبی را در چارچوب ماشین، خونه و سهم الارث پدری در نظر می گیرند و این باعث می شود که آمار طلاق و اختلافات خانوادگی رو به بالا باشد.

چه راهکاری را برای جهت دهی درست افکار دختران وجود دارد و ذهن دختران را در چه مسیری باید حرکت کند؟

این طرز تفکر در پسران ما کمتر شکل می گیرد چون آن ها حق انتخاب دارند بنابراین دختران ما می خواهند به کار ببرند که احتمال انتخاب شدن را بالا ببرند و از نمونه کار هایی که انجام می دهند این است که اگر چادری هستند مانتویی می شوند، سبک حجاب های آن ها عوض می شود و استفاده کردن از آرایش های صورت ودر کنار آن داشتن ارتباط با پسر ها و به قول خودشان امل بازی را کنار بگذارند. چون جامعه دیگر آن تیپ را نمی پسندد، بنابراین روش خود را عوض می کنند و آن هایی که نمی توانند این کار را بکنند خودشون را محکوم به فنا می دانند.
 
با این اوصاف راهکارهایی که می توان ارائه کرد این است که ازدواج های سنتی دیگر جواب گو نیست به خاطر این که جوانانی که ارتباطاتشان در جامعه گسترش پیدا کرده دیگر به این نوع ازدواج ها تن نمی دهند و می بینیم که ازدواج های سنتی ما هم که صورت گرفته نیز محکوم به فنا شده است علت آن هم این است که چون خانواده ها آن شخص را انتخاب کرده است احساس علاقه و عشقی در بین آن ها وجود ندارد و ازدواج هایی، که در حال حاضر باب شده است هم نیز آینده خوبی ندارند.
 
برای حل این مشکل خانواده های ما باید خودشان را به روز کنند و این مشکلات ما ایرانیان است که یا دیروز هستیم یا فردا پس بهتر است که تلفیقی باشیم از سنت و امروزی بودن یعنی ما نمی توانیم جوانان رو در خانه نگه داریم تا کسی پیدا شود و آن ها با هم ازدواج کنند ما می توانیم با ارتباط آن ها با محیط های سالمی که آن ها در جامعه می توانند در آن قرار داشته باشند به مهارت ارتباط با جنس مخالف دست پیدا کنند، و مشکل دیگر که وجود دارد این است که مهارت ارتباط با جنس مخالف را بلد نیستند مثلا در دانشگاه سال اول که وارد می شویم می گوییم من موذب هستم و نمی توانم ارتباط برقرار کنم و در سال دوم اینقدر با جنس مخالف راحت هستیم که دیگر به درس گوش نمی دهیم و در هر دو صورت زیاده روی می کنیم و بهتر است که ما این ارتباطات را به شکل سالم در دانشگا ه ها که مرجع قدرت قانونی و اجتماعی هستند آموزش بدهند.

و نیز نگرش منفی که اخیرا مطرح می شود این است که دختران خوب ما بدون همسر می مانند و در مقابل دختر هایی که خوب نیستند و حریم ها را حفظ نمی کنند وآزادی های بیشتری دارند احتمال انتخاب کردن بیشتری دارند اما، آیا دوام این طور زندگی ها هم برای آن ها بیشتر خواهد بود.

دانش آموزان دختر سوالات زیادی درباره ی مسایل جنسی می پرسند، چرا این اتفاق افتاده، آیا این دغدغه ها نتیجه اقتضائات سنی است یا شرایط اجتماعی بیشترین سهم را دارد؟

نیاز به تشکیل خانواده یک نیاز غریزی است. همانطور که در بین حیوانات وجود دارد در انسان ها نیز نیاز به تشکیل خانواده وجود دارد و نیاز به یک ارتباط جنسی صحیح و هم چنین استقلال فکری و منطقی نیز یک غریزه است و این استقلال با استقلالی که خانواده های ما بیان کرده اند فرق دارد.
 
خانواده ها اسقلال را در ازدواج کردن می بینند در صورتی که این کاملا اشتباه است و یکی از دلایل اختلافات و طلاق های ما همین می باشد که ما ازدواج را رسیدن به استقلال و آزادی می دانیم، در واقع این استقلال به این معنی است که آزادانه بتوانیم کسانی را درست تحت حمایت و سرپرستی خود بگیرم نه به معنای این که هر کاری می خواهیم بکنیم و نه هرج و مرج طلبی در واقع وابستگی خود را به ریشه خانوادگی مان فراموش نکنیم و با توجه به این مسئله ارتباط های بعدی را رقم بزنیم.
 
اما در حال حاضر می بینیم که ذهنیت فرزندان ما قطع ارتباط با هر نوع وابستگی است و زیر شاخه تشکیل دادن برای آن ها معنا و مفهومی ندارد و یک هرج و مرج طلبی مطلق رو برای خودشون به وجود آورده اند و با پایه گذاری های نادرستی که خانواده های ما مسبب آن می باشند که مانع برآورده شدن برخی نیازهای غریزی آن ها می شویم.
 
البته من به طور کل مادیت را نفی نمی کنم مادیات جای خود را دارد و معنویات هم جای خود را دارد و نبایست که با ازدواج با کسی که از نظر مادی از ما بالاتر است کمبود های خود را در زندگی برطرف کنیم و جوانان ما با هم کفر خود ازدواج می کنند همان طور که می بینید، سن بلوغ در فرزندان ما پایین آمده در گذشته رنج بلوغ جنسی و فکری از 9 تا 15 سالگی بوده که آن زمان تا آن سن 15 سالگی دختر ها را شوهر می دادند به طور مثال اگر آب می خواستی تا حس آب خواستن به وجود می آمد یک لیوان پر آب رو به دستت می دادند و نیاز بلافاصله برطرف می شد و قبل از اینکه نیاز به وجود بیاد اون ها ازدواج کرده بودند و بنابراین چون سن ازدواج بالا رفته به اقتضای سنی که بالا رفته باعث می شود که آن ها سوال بپرسند و در گذشته مخفیانه تر سوالات پرسیده می شد اما حالا دوستانه تر و راحت تر می پرسند.
 
مورد دیگری که به این جریان کمک می کند شرایط اجتماعی و وجود ماهواره هاست که مواجه شدن با این شرایط باعث می شود که هورمون های جنسی آن ها رشد بیشتری داشته باشند هما نطور که می بینید نسل جدید نسبت به نسل قدیم رشد ظاهری بیشتری داشته اند و باز این جریان به خانواده ها باز می گردد و مورد دیگر هم تلفن های همراه و رایانه ها است که بدون آموزش صحیح در اختیار نوجوانان وجوانان قرار می گیرد و در ادامه این امکانات آن ها  با افراد بزرگتر از خودشان ارتباط برقرار می کنندچون می ترسند که با کوچکتر از خودشون ارتباط برقرار بکنند.
 
غیر از یک قشر خاصی که ازاین وسایل در جهت کار استفاده می کنند، برای خیلی از خانواده ها استفاده درست از آن هنوز جا نیفتاده است. ما امکانات را خیلی سریع می گیریم اما فرهنگ صحیح استفاده از آن رو یاد نمی گیریم و تنها در حد چت کردن و ایمیل زدن به هم دیگر یاد گرفته ایم اما استفاده کاربردی از آن را بلد نیستیم و بسیاری از مشکلات روحی و خودکشی هایی که بوجود آمده ناشی از همین ارتباط هایی است که جوانان ما تیشه به ریشه ی خود می زنند تایک ارتباط خیالی رو بدست بیاورند. حاضرند ارتباط مستحکم خانوادگی را قربانی کنند بنابرین رابطه ای صحیح است که هر زمانی که خواست آن ارتبط قطع بشود طرفین احساس سرخوردگی و بازندگی نداشته باشند.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 3 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی, :: 5:44 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

گزارش بنیاد سلامت روانی انگلستان نشان می‌دهد، احتمال بروز مشکلات عاطفی در مبتلایان به بی‌خوابی چهار برابر سایر افراد است

به گزارش ایسنا، این بنیاد با انتشار گزارشی، بی خوابی را با ایجاد مشکل در روابط عاطفی، خستگی پذیری بالا و فقدان تمرکز فکری مرتبط دانسته است.

پیش از این محققان از ارتباط بی خوابی با افسردگی، ضعف ایمنی بدن و بیماری قلبی خبر داده بودند.

این مطالعه که بر روی شش هزار و 800 نفر انجام شد نشان داد که حدود 30 درصد از شهروندان انگلستان به نحوی دچار مشکلات خواب هستند.

این تحقیق همچنان نشان می دهد این افراد سه برابر بیشتر از دیگران دچار افسردگی و فقدان تمرکز ذهنی می شوند.

به گفته دکتر دن روبوتام، سرپرست گروه محققان، مبتلایان به بی خوابی در یک چرخه معیوب میان مشکلات خواب و مشکلات روانی گرفتار می شوند که برای شکستن این چرخه معیوب باید کیفیت خواب مبتلایان را بهتر کرد.

بنیادسلامت روانی در بریتانیا خواهان رسیدگی جدی به مشکلات خواب و عوارض جانبی آن و آموزش بهتر پزشکان عمومی برای شناسایی نشانه ها و عوارض بی خوابی شده است.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 3 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس,نویسندگی, :: 4:23 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

***سلام دوست گلم***

_جهت ارتباط با ما و اعلام آمادگی برای همکاری با وبلاگ با ما در تماس باشید:

راه های ارتباط :

EMAIL:aliabbasy68@yahoo.com

ID : Eng_abbasy

امیدوارم لحظات خوبی رو در این وبلاگ سپری کنید

*دوستتون دارم و منتظر حضور گرمتون هستم *

تو نظرسنجی شرکت کن دیگه

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 3 / 1 / 1398برچسب:راه های,ارتباط,ما,و,شما,دوستان,گلم,عشق,زندگی,سلامت,عاشق,عاشقانه ها, :: 11:5 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

آنهایی که امروز بالاتر از بقیه قرارگرفته اند، به راحتی به این جایگاه و موقعیت نرسیده اند . آنها تجربه های ناموفق و متعددی را از سر گذرانده اند و اغلب، به خصوص آنهایی که در حافظه تاریخ جاخوش کرده اند، بعد از شکست های متعدد و مواجهه با موانع گوناگون به این جایگاه دست یافته اند.

سوایکایروهوندا

هوندا،تجارت میلیارد دلاری اش را با مشکلات متعدد ومتنوعی شروع کرد وبه موفقیت رساند. در خواست هوندا برای کار در تویوتا موتور پذیرفته نشد واو مدت زیادی را بیکار گذراند. وی در این زمان ،اسکوترهایی را با وسایلی که در خانه داشت ، ساخت وسرانجام تجارت موفق خودش را شروع کرد.

اکیوموریتا

شاید این اسم را تا به حال نشنیده باشید ولی بدون شک ، اسم کمپانی او یعنی " سونی " را بارها شنیده اید . اولین محصول وتولید سونی یک پلوپز بود که بدبختانه بیشتر وقت ها پلو در آن می سوخت ! این اولین شکست در اولین قدم باعث توقف موریتا وشریک های دیگرش نشد. آنها کم کم نقاط ضعفشان را پوشاندند و شرکتشان را به یک شرکت مولتی میلیاردی تبدیل کردند.

والت دیسنی

امروزه دیسنی میلیاردها دلار از فروش کالاها ، فیلم ها ودایر کردن پارک هایشان در گوشه گوشه دنیا درآمد حاصل می کند،ولی خود والت دیسنی یک شروع سخت را تجربه کرده است . در آن زمان وی را از روزنامه اخراج کرده بودند . به این بهانه که خالی از تخیل است وایده های جذابی ندارد! بعد از آن ، دیسنی کارهای زیادی را امتحان کرد که معمولا با ورشکستگی وشکست تمام می شد . ولی او ادامه داد تا توانست در نهایت دستور العمل موفقیت در کار را کشف کند.

آلبرت اینشتین

اینشتین تا 4 سالگی حرف نمی زد ونمی توانست تا 7 سالگی بخواند . به همین دلیل معلم وپدر ومادرش فکر می کردند،او کند ذهن وغیر اجتماعی است . وی از مدرسه اخراج شد و در پذیرش دانشگاه زوریخ هم رد شد. همه این مسائل باعث شد وی کمی دیرتر به موفقیت برسد. ولی در نهایت آلبرت اینشتین جایزه را برد وفیزیک نوین را متحول کرد.

برادران رایت

این دو برادر قبل از باز کردن مغازه دوچرخه فروشی که به ایده پرواز در آنها منجر شد ، در حال مبارزه با افسردگی و بیماری خانوادگی شان بودند. بعد از شکست های متعدد در اختراع ماشین پرواز و بعداز سال ها کار سخت وشکست خوردن تعداد زیادی از نمونه های پروازی ، در نهایت توانستند هواپیمایی بسازند که بتواند در آسمان بماند وحرکت کند.

جی . کی . رولینگ

نویسنده سرشناس " هری پاتر " که قبل از انتشار این رمان ، زنی بی پول ، افسرده ومطلقه بود و سعی می کرد فرزندش را به تنهایی بزرگ کند؛ امروز بعداز استقبالی که از کتابش " هری پاتر " به عمل آمد ،به یکی از ثروتمند ترین زنان دنیا تبدیل شده است !

و اینکه..............چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این:--------->             

 

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 3 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس, :: 10:49 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

زن متولد فروردين

1-انتقاد كردن از او در حضور ديگران بسيار وخيم است.در واقع او از انتقادات و حتي پيشنهادات در زماني هم كه با يكديگر تنها هستيد زياد خوشش نمي آيد
مگر اينكه اين پيشنهادات كاملا سازنده بوده و با مقداري ملاحظه و احتياط مطرح شوند.
2-وقت نشناسي بخصوص او را بسيار ناراحت مي كند.اين واقيعت كه خود او هم بندرت وقت شناس است,دليل موجهي براي وقت نشناسي شما محسوب نمي شود!
3-سعي نكنيد دقت و توجه او را منحصرا به خود اختصاص دهيد,زيرا او احتياج دارد روزانه مقداري تنهايي و خلوت داشته باشد.
4-از طعنه زدن و سرزنش كردن,زرنگي,بدزباني و ناپختگي بپرهيزيد.
5-او موجودي مشكل پسند و باريك بيني است,بنابراين هميشه مراقب مرتب بودن سر و وضع و مطبوع بودن شخصيت خود باشيد.

مرد متولد فروردين

1-در اولين ملاقات حالت تهاجمي نداشته باشيد.اگر به طرف او جذب شده ايد
حداقل بگذاريد او فكر كند كه خودش در اظهار علاقه پيشقدم شده است.
2-از هر نوع دخالتي در كارهاي شغلي اش اجتناب كنيد.
3-او شديدا از تظاهر و خودنمايي بدش مي آيد بنابراين سعي نكنيد با مهم جلوه دادن خودتان و يا موقعيت اجتماعي خود او را تحت تاثير قرار دهيد.تا جايي كه مي توانيد طبيعي و بي پيرايه باشيد.

زن متولد ارديبهشت

1-سعي نكنيد چگونگي تفكر او را تغيير بدهيد,زيرا او حس مي كند براي حفظ
عقايد شخصي و خصوصي خود حقوقي دارد.
2-براي اينكه با او كاملا هماهنگ باشيد نبايد او را وادار كنيد عليرغم ميل خود جايي برود و يا كسي را ملاقات كند.
3-با او دعوا و جر و بحث نكنيد.او شديدا از اعتشاش و پرخاش بدش مي آيد.
4-علاقه او به حرف زدن و نوشتن صحيح و درست,شما را ملزم مي كند به انتخاب لغات و گرامر صحيح توجه و دقت داشته باشيد.
5-از اينكه موجودي پول پرست,مفلوك و يا طعنه زن به نظر بيايد اجتناب كنيد,
زيرا طبيعت بخشنده او با اين خصوصيات تناقض دارد.

مرد متولد ارديبهشت

1-درباره ساير مردها و نقاط مثبتشان صحبت نكنيد بخصوص در مورد كساني كه قبلا مي شناختيد يا فرضا شوهر سابقتان.از حسود كردن او بپزهيزيد.
2-او را درگير خويشاوندان خود نكنيد.اجبارهايي رابه او تحميل نكنيد و قرارهايي نگذاريد كه با سليقه او جورنيست.
3-از بد قولي بپرهيزيد و عادات افراطي را در خود سركوب كنيد.
4-از شب زنده داري زياد خودداري كنيد حتي اگر ظاهرا به نظر بيايد كه او اين كار را دوست دارد.عليرغم اينها او به آساني از شب زنده داري خسته مي شود.
 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 3 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms,اس ام اس, :: 10:35 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

مطلب زیر توصیه های خانم لورا بلتران (Laura Beltran)، روان درمانگر مسا‍‌یل جنسی است.زوجهای جوان توصیه های ایشان را حتما مطالعه نمایند

 
 

بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است .
 

رابطه جنسی گاهی از اوقات می‌تواند نامطلوب و یا حتی دردناک باشد. با این حال اغلب به جای اینکه در مورد آن صحبت کنیم، سکوت می‌کنیم و چیزی نمی‌گوییم، چرا که نمی‌دانیم چگونه در مورد روابط جنسی‌مان باب گفتگو را باز کنیم.

ولی افرادی هستند که راه های برقراری گفتگو را در این رابطه با استفاده از کلمات مناسب پیدا کرده‌اند.
 
 مطلب زیر توصیه های خانم لورا بلتران (Laura Beltran)، روان درمانگر مسا‍‌یل جنسی است.
از مهمترین توصیه‌های خانم بلتران برای داشتن یک رابطه جنسی رضایت‌بخش، گفتگو در باره این رابطه است.
به نظر او اگر افراد در مورد رابطه جنسی‌شان اصلاً صحبت نکنند و یا کم صحبت کنند، از داشتن یک رابطه خوب محروم می‌مانند.

به اعتقاد لورا بلتران حتماً باید به طرف مقابل گفت که ازچه چیزی خوشمان می‌آید و چه چیزهایی برای ما نامطلوب هستند.

مشکل اینجاست که در اغلب موارد جرات گفتگو در مورد رابطه جنسی را نداریم، چون قبل از هر چیز نمی‌خواهیم طرف مقابل را برنجانیم و از سوی دیگر اغلب خجالت می‌کشیم و به خودمان می‌گوییم که این چیزها قابل بیان نیستند.

گاهی هم چیزی نمی‌گوییم چون دوست داریم همه چیز خود بخود و بدون درخواست، آنطور که می‌خواهیم پیش برود.

به عقیده خانم بلتران، صرف دوستن داشتن و عاشق یکدیگر بودن لزوماً موجب سازگاری جنسی نمی‌شود. او همچنین تاکید می‌کند که سازگاری جنسی بین دو فرد، از پیش وجود ندارد و با هم به لذت جنسی رسیدن را می‌توان آموخت.

او می‌گوید، باوجود اینکه انقلاب جنسی موجب شد مسایل جنسی وارد عرصه جامعه شوند ولی در حوزه خصوصی صحبت در مورد این مسایل هنوز به راحتی امکان‌پذیر نیست.

خانم بلتران فکر می‌کند که با طرح بیش از حد مسایل جنسی در رسانه‌ها، الگوهای جنسی جدیدی به افراد تحمیل شده است. مثلاً تعیین تعداد روابط جنسی در هفته یا مدت زمانی که برای هر رابطه باید صرف شود و مواردی از این دست.
 

مشکل اینجاست که این الگوها افراد را نسبت به بی‌عیب و ایراد بودن خود نگران می‌کند. همین نگرانی ممکن است مانع گفتگوی آزاد بین دو نفر شده، رابطه را از حالت طبیعی آن خارج کند و به آن جنبه تصنعی و ساختگی بدهد.

به نظر لورا بلتران نباید فراموش کرد که گذشت زمان نقش بسیار مهمی در ایجاد سازگاری جنسی بین دو نفر ایفا می‌کند و باید طرفین به هم فرصت شناخت لازم برای رسیدن به همخوانی جنسی را بدهند. از سوی دیگر نباید این زمان را نامحدود تلقی کرد و تنها بعد از گذشت ماه‌ها، مسائل نامطلوب را یادآور شد. این امر می‌تواند بیش از اینکه به رابطه کمک کند، مساله‌ساز شود. به عنوان مثال شخص می‌تواند نتیجه‌گیری کند که طرف مقابل تظاهر می‌کرده و در واقع لذتی از رابطه جنسی نمی‌برده است.

خانم بلتران معتقد است که قانونمندی‌های جهانی و راه‌حل های معجزه‌آسا برای برخورداری از یک رابطه جنسی رضایت‌بخش وجود ندارد و هر زوج باید راه و روش خاص خود را برای رسیدن به لذت جنسی پیدا کند.
برای این متخصص روابط جنسی، مهمترین اصل برای داشتن یک رابطه رضایت بخش، گفتگو است، ولی نه هر گفتگویی. باید کلمات را سنجید و به دقت انتخاب کرد. او توصیه می‌کند که وقتی در مورد رابطه جنسی صحبت می‌کنیم به روشنی خواسته‌هایمان را بگوییم و از کنایه زدن و در لفافه صحبت کردن پرهیز کنیم.

چگونگی بیان کردن مسائل می‌توانند نقش مهمی در حل آنها داشته باشند. انتقاد باید سازنده باشد. به عنوان مثال به جای اینکه بگویید تو خشنی و من این کاری که می‌کنی را دوست ندارم، می‌توان گفت، وقتی با لطافت برخورد می‌کنی لذت می برم. باید به طرف مقابل راه‌های جدید نشان داد و او را راهنمایی کرد. به این ترتیب در دفعات بعدی او بهتر می‌تواند خود را با خواسته‌های شما تطبیق دهد.

خانم بلتران توصیه می‌کند که برای گفتگو در مورد مسائل جنسی، باید زمان مناسبی را نیز انتخاب کرد. برای مثال ایرادهای طرف مقابل را درست بعد از اتمام رابطه جنسی بر شمردن، ممکن است بیش از هر چیز موجب برانگیختن خشم او شده و یا او را بیازارد و رابطه بعدی را دشوارتر کند.

صحبت کردن در مورد مسائل جنسی به نظر خانم بلتران برای مردها به مراتب دشوارتر از خانم‌هاست چرا که اغلب مردها حرف زدن در مورد اینگونه مسائل را یا نیاموخته‌اند و یا تنها در قالب شوخی و فخر فروشی در جمع دوستانشان به اینگونه مسائل اشاره کرده‌اند.

او فکر می‌کند که مراجعه به مجلات امروزی هم هیچ کمکی در این زمینه نمی‌کند، چرا که استناد به مطالب آنها بیش از هر چیز، مردان را در مقابل فهرست بلندبالایی از کارهایی که باید تنها و تنها به یک شیوه انجام داد قرار می‌دهد. شرایطی که در آن دیگر به هیچ وجه نمی‌توان از میل و لذت شخصی صحبت کرد.
به نظر خانم بلتران افراد قبل از هر چیز باید بدانند چه چیزی موجب لذتشان می‌شود و دریابند چگونه می‌توانند لذت ببرند.
اغلب، مشکل زمانی ایجاد می‌شود که فرد، لذت خود را فراموش می‌کند و تمام وقت خود را در طی رابطه، وقف لذت طرف مقابل می‌کند. به نظر این متخصص، در روابط جنسی کمی خودخواهی بد نیست و از طرف دیگر کلیشه‌ها را نیز باید کنار گذاشت.

به عنوان نمونه بسیاری از زن‌ها فکر می‌کنند که مرد به تنهایی تعیین کننده کیفیت رابطه جنسی است و بهتر است، نقش فعال را در این رابطه دونفری به او محول کرد. از طرف دیگر آنها دوست دارند با مردی طرف باشند که افکار مردسالارانه نداشته باشد. برخوردی دوگانه که موجب سردرگمی مردها می‌شود. برای پرهیز از این مشکل، خانم بلتران معتقد است، زنان نیز باید در رابطه جنسی و برای رسیدن به لذت، نقش فعالی ایفا کنند.
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 3 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms, :: 10:30 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

این وظیفه شماست که چیزهایی که لازم است را به فرزندانتان یاد بدهید. خیلی از والدین نگران وضعیت جهان هستند. حتی خیلی از والدین نگران هستند که چرا در نحوه ارتباط فرزندانشان با دیگران هیچ عشق و محبتی وجود ندارد.

عشق و محبتتان را ابراز کنید. والدین متوجه نیستند که قادرند اوضاع را تغییر دهند. شما باید از کودکی به فرزندانتان عشق و محبت را یاد بدهید. اگر فرزند شما در رابطه خود با فردی دیگر عشق  محبت از خود نشان دهد باعث می شود فرد مقابل نیز همین احساس را در رابطه با او به کار گیرد.

سرمشق او باشید. اگر شما به دیگران ابراز محبت کنید، خواهید توانست آنرا به فرزندانتان هم آموزش دهید. شما الگوی فرزندانتان هستید. آنها همان کارهایی را می کنند که شما می کنید. فرزندانتان همیشه ناظر هستند که شما با بزرگسال ها و بچه های دیگر چطور رفتار می کنید. اگر به غرور و خودخواهی با آنها رفتار کنید، فرزندانتان تصور خواهند کرد که آنها هم باید چنین رفتاری داشته باشند.

درست رفتار کنید. به فرزندانتان نشان دهید که چطور باید درست رفتار کنند، فقط گفتن شما کافی نیست. لازم نیست برای کمک به دیگران بیشتر از حد توانتان پیش بروید، فقط کافی است که مهر و محبت را بخشی از شخصیت خود درآورید.

با همه آدمها با احترام و وقار رفتار کنید و آنرا به فرزندانتان هم یاد بدهید، حتی اگر کسی با شما اینطور رفتار نمی کند. می توانید با یکی از همسایه های قدیمی شروع کنید. فرزندانتان را همراه خودتان ببرید. از فرزندتان بخواهید که به خانم همسایه در حمل خریدهایش کمک کند. به این ترتیب می توانید محبت کردن را به فرزندانتان یاد بدهید.

با محبت کردن به دیگران حتی در مواقعی که از دستشان ناراحت هستید، به فرزندانتان عشق و محبت را یاد بدهید. وقتی سر آنها داد نمی زنید باعث می شود فرزندتان یاد بگیرد که چطور باید رفتار کند. اگر به فرزندتان محبت کنید به این معنا نیست که قادر به تنبیه آنها نیستید. باید به درستی از انظباط و جدیت استفاده کنید و برای فرزندتان توضیح دهید که چرا با دیسیپلین از آنها می خواهید که کار درست را انجام دهند.

پاداش. محبت کردن را به فرزندانتان یاد بدهید و اگر به درستی رفتار کردند به آنها جایزه بدهید. این حمایت مثبت به آنها یاد می دهد که چیزهای خوب به کسانی تعلق می گیرد که کار خوب انجام دهند. اگر کار درست را انجام ندادند آنها را سرزنش نکنید. با آنها منفی رفتار نکنید. برعکس وقتی دیدید که کار محبت آمیزی انجام دادند به آنها جایزه بدهید. به آنها یاد بدهید که چرا باید عشق و محبت خود را به دیگران نشان دهند.

سرگرمی ها. دقت کنید که فرزندانتان برنامه های مناسب تلویزیونی تماشا کنند و کتاب های خوبی مطالعه کنند. شخصیت های داستانی تاثیر خیلی زیادی روی بچه ها دارند. اجازه ندهید که بچه هایتان برنامه های خشن تماشا کنند. این برنامه ها تاثیر منفی روی بچه ها می گذارد و باعث می شود آنها هم با خشونت و عصبانیت رفتار کنند. اگر بچه ها ببینند که شخصیت محبوبشان با محبت و مهربانی با دیگران رفتار می کند، آنها هم همانطور رفتار خواهند کرد.

اگر در کودکی عشق  محبت را به فرزندانتان یاد بدهید، این رفتار را تا آخر عمر دنبال خواهند کرد و با همسالان خود و بزرگترهایشان با مهربانی رفتار خواهند کرد. همچنین وقتی بزرگ شدند نسبت به خود شما هم با محبت رفتار خواهند کرد.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 2 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms, :: 3:34 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

1. تشویق فرزندانتان به رفتارهای خوب را از سه سالگی آنها شروع کنید. عادتشان بدهید از کلماتی مثل "خواهش می کنم"، "لطفاً"، "متشکرم"، "ببخشید"، و از این قبیل استفاده کنند و تشویقشان کنید نام بزرگسالان را هر زمان که توانستند بر زبان بیاورند. به آنها یاد بدهید که همیشه با لحنی دوستانه صحبت کنند.

2. این واقعیت را قبول کنید که بچه ها هم انسان هستند و درست مثل بزرگسالان نیاز دارند که کسی به حرفهایشان گوش دهد، دوستشان داشته باشد، تحسینشان کند و به آنها احترام بگذارد. همه آدمها، چه کودک و چه بزرگسال در مقابل تحقیر، بی اعتنایی، زورگویی و آزار جسمی واکنش بدی نشان می دهند.

3. ثبات قدم در حرفهایتان تمرین بسیار خوبی برای تربیت فرزندان است اما گوش کردن به حرفهای بچه ها و عذر خواهی برای اشتباهاتتان هم اهمیت بسیار زیادی در تربیت آنها دارد. کسی نگفته که همیشه و 100 درصد مواقع حق باید به جانب والدین باشد. اگر شما هم وقتی اشتباه می کنید عذرخواهی کنید، الگوی بسیار خوبی برای آنها خواهید بود.

4. اینکه عشق همه چیز را حل می کند را باید جزء اصول خانه درآورید. اگر فکر می کنید نزدیک است که حسابی به خاطر کج خلقی فرزندتان عصبانی شوید، چند دقیقه از واکنشی که می خواهید نشان دهید جلوگیری کرده و صبر کنید. بنشینید و در آغوش بگیریدش و بدانید که ارزشش را دارد. چرا باید مدام سرزنششان کنید؟ به جای آن می توانید با عشق و محبت آرامشان کنید.

5. درمورد بچه های بزرگتر سعی کنید که خودتان را از مشکل جدا کنید. وقتی رفتار بد آنها شروع می شود سعی کنید به خودتان یا به فرزندتان زمان بدهید. اما اینکار را باید با قاطعیت انجام دهید و سریع او را به اتاق دیگری ببرید و برایش توضیح دهید که رفتارش قابل قبول نیست و به همین خاطر دوست ندارید فعلاً نزدیکتان باشد. بستن در باعث می شود کمی ناراحت شوند. بچه ها هم مثل بزرگتر ها از دور نگه داشتن اجباری خوششان نمی آید. بعد از چند دقیقه (یا هر وقت که عصبانیتتان فروکش کرد) دوباره به اتاق برگردید و در اغوش بگیریدشان و سعی کنید که مشکل را حل کنید. بچه ها همیشه به یک بزرگتر نیاز دارند تا اوضاع را بهتر کند. شاید نتوانند همان موقع معذرت خواهی کنند اما در بعضی موارد حتماً باید این عذرخواهی انجام شود.

6. سرزنش ها و درس دادن ها را برای وقتی بگذارید که فرزندتان آرام است و میتواند خوب به حرفهایتان گوش کند. از آنها بخواهید که مشکل رفتارشان را برایتان تکرار کنند و بگویند اگر دفعه بعد آن کار را تکرار کنند چه عواقبی خواهد داشت. اگر مشکلشان را قبول کردند و عواقب رفتار بدشان را پذیرفتند، اما بعدها تصمیم گرفتند که دوباره آن رفتارها را تکرار کنند، آن عواقب دیکر انتخاب خودشان بوده است. وقتی بعد ازاینکه آرام شدید با فرزندتان حرف بزنید، آنها حرف شما را خیلی بهتر درک می کنند. با این روش خیلی خوب می فهمند که کجای کارشان اشتباه بوده و دیگر حالت دفاعی به خود نمی گیرند.

7. فرزندتان را تنبیه فیزیکی نکنید. تنبیه بدنی واقعاً کار اشتباهی است چون نه تنها تحقیرشان کرده و احساساتشان را جریحه دار می کند، بلکه به آنها یاد می دهد که آنها هم می توانند کس دیگری را بزنند. وقتی در زندگی روزمره نمی توانید دیگران را به خاطر اشتباهاتشان بزنید، چرا باید با فرزند خودتان اینکار را بکنید؟

8. در سن 9 تا 10 سالگی معنای قاطعیت و جدیت را به آنها یاد بدهید. آنها را تشویق کنید که همیشه رفتاری مهربان، شوخ و دوستانه داشته باشند اما درعین حال محکم و استوار باشند و به خاطر اینکه همرنگ جماعت شوند دنباله رو همسالانشان نباشند.

9. یاد دادن انجام کارهای خانه به بچه ها در این زمان که فشار خیلی زیادی روی خانواده ها هست کار سختی است. اما اینکار را هم می توانید با تفریح و بازی از آنها بخواهید. مثلاً هر زمان که وقت کردید، فرزندانتان را صدا کنید و به آنها بگویید که 10 کار هست که باید انجام شود. هم کارهای بزرگ و هم کوچک در این 10 کار بگنجانید و بگویید که انجام این کارها نباید بیشتر از 20 تا 30 دقیقه وقت آنها را بگیرد. این کارها هر چیزی می تواند باشد: از آویزان کردن لباسها در جالباسی گرفته تا غذا دادن به حیوان خانگیتان. کارها را یکی یکی به آنها بگویید و تازمانیکه یک کار را تمام نکرده اند کار بعدی را به آنها محول نکنید. سعی کنید از کار آنها تعریف کنید چون این باعث می شود که کمتر غر بزنند و برای انجام بقیه کارها رغبت بیشتری داشته باشند.

10. به فرزندتان یاد بدهید به صدای درون ذهنش گوش کند. در ذهنشان است که تمام ارزشها و درس های زندگی که همه این سالها به آنها آموخته اید ذخیره می شود. به آنها یاد بدهید که آن صدا را که به آنها می گوید، "اینکار درست نیست"، یا "پدرم دوست نداره من اینکار را بکنم"، شناخته و برای انجام کارهایشان از آن کمک بگیرند.

همه ما عاشق فرزندانمان هستیم اما باید بتوانیم محدوده های مشخصی را برای رفتارهای آنها تعیین کنیم و ارزش های زندگی را برای کمک به آینده شان به آنها آموزش دهیم.

 

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 2 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms, :: 3:32 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

تـعداد کمی از اصـول و عقـایـد رفتاری وجود دارد که در طول زمان هـا و با گـذشت قــرن ها همچنان جاودان باقی مانده اسـت. ایـن اصـول و عـقاید، در همه ی فرهنگ ها، مذاهب و تـمدن هـا وجـود دارد. وجـه مشـتـرک هـمه ی اینها، فقط جـلوگیری از رفتـارهـای بـد و نـاشـایسـت نیست، بلکه این اصول و عقاید، جامعه ای را به وجود می آورد که در آن بچه هـا نـه تـنها لوس، خودخواه، جسور و بی عاطفه نیستند،بلکه فارغ از خود پسـندی، بسیـار مـهربان، مؤدب و همدل میـباشند، یعنی همان کودکانی که ما در خیالاتمان آرزوی
داشتنشان را داریم.

مـذاهب، فـرهنـگ هـا و مـکـتب های معنوی برای بیان این اصـول و عـقاید زنــدگی، راه مخصوص به خود دارند. در این مقاله قصد داریم، شما را با اصلی ترین و بنیادی ترین این عقاید آشنا کنیم، تا با بکار گیری آنها و انتقال آن به رابطه ها و فعالیت هایتان، به جامعه آرمانی خود دست یابیم.


1.  با محبت باشید.  محبت بزرگترین نعمت خداوندی است که پایه و بنیاد همه ی روابط و اخلاقیات به آن وابسته است. هرچه شما بیشتر به اطرافیانتان محبت کنید، در عوض محبت بیشتری نیز دریافت خواهید کرد. این بهترین هدیه ای است که می توانید تقدیم فرزندتان کنید.

2.  ثابت قدم باشید.  نظم، قاعده و محدودیت های مشخص، ایجاد اعتماد می کند. این همان چیزی است که فرزندتان برای احساس امنیت و آرامش به آن نیاز دارد.

3.  الگوی خوبی باشید. اگر میخواهید فرزندتان به کاری که شما دوست دارید گرایش پیدا کند، شما خود الگویی برای آن رفتار باشید. فرزند شما به کسی نیاز دارد تا از او سرمشق بگیرد.

4.  قابل اعتماد باشید. دروغ نگویید و سعی کنید رفتارهای ساختگی از خود نشان ندهید. فرزندان باید خودِ واقعی شما را ببینند و بشناسند.

5.  حضور داشته باشید. سعی کنید وقتی کودکتان به شما نیاز دارد، کنار او باشید و به خواسته های او رسیدگی کنید. نگذارید کار یا مسائل دیگر بین شما و فرزندتان فاصله بیندازد.

6.  خوش بین باشید. مسائل با نوع نگرش شما به آنها تغییر می کنند. اگر مثبت گرا و به آینده خوشبین باشید، از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.

7.  صبور باشید. آرام تر و همگام با فرزندانتان جلو روید. زندگی به خودی خود سیع می گذرد، پس چرا خودتان هم سعی می کنید سرعت آن را بیشتر کنید؟ و یادتان باشد، تغییر زمان می برد.

8.  ایستادگی کنید.  زندگی دویدن در مسیری بسیار طولانی است. پشتکار و استقامت از لزومات پیمودن این راه است. پس هیچوقت دلسرد نشده و دست از کار نکشید، به خصوص در کمک کردن به فرزندانتان.

9.  خودپسند نباشید. از لاک خودپسندیتان بیرون آیید و انرژیتان را صرف دیگران کنید. و فرزندانتان را در این راه طولانی با خود همسفر کنید.

10. فعال باشید. فقط یکجا ننشینید. اگر ایده خوبی دارید، یا فکر می کنید کاری اشتباه است، دست به فعالیت بزنید. عملکردهای شما به فرزندانتان نشان می دهد که تنها راه انجام کارها، اقدام به عمل کردن به آنهاست.

11. ساده باشید. کودک شما برای خوشبخت بودن نیاز به چیزهای زیادی ندارد. در واقع، هرچه کمتر باشد بهتر است. این کار باعث می شود او یاد بگیرد برای داشتن کوچکترین وسیله اش هم قدرشناس و سپاسگذار باشد.

12. بااعتقاد باشید.  هر انسانی برای زندگی کردن نیاز به مجموعه ای از اصول و قوانین دارد که از طریق آن خوب را از بد تشخیص دهد. شما باید جایگاه اعتقادیتان را محکم کنید، تا فرزندتان هم فرصت پیروی از شما را داشته باشد.

13.  سازگار باشید.  انعطاف پذیری امر بسیار مهمی در زندگی است. یاد گرفتن چیزهای تازه، داشتن ایده های جدید و کشف دیدگاه های مختلف، را باید تجربه کنید و به فرزندانتان نیز منتقل کنید.

14.  همدل باشید.  فرای همه ی این مسائل، یکی از مهمترین فضیلت های انسانی، توانایی درک دیگران و فهمیدن احساسات آنهاست. همدلی پادزهری برای رفتارهای خودپسندانه، بیرحمانه و عاری از عاطفه و احساس است. و بهترین راهی که فرزندانمان می توانند این خصوصیت برجسته را بیاموزند، از طریق همدلی کردن ما با آنهاست.

با اینکه گفتن این مسائل آسان است، اما عمل کردن به آنها در این زمانه نامطمئن و خطرناک ساده نیست. رفتارهایی که ما در کودکانمان مشاهده می کنیم، فقط انعکاسی از آنچه در خانواده خود می بینند نیست، بلکه انعکاسی از دنیای بزرگ پیرامون آنهاست. خطرات بسیاری پیش پای آنهاست، خطراتی که گاهی ما توانایی کنترل آنها را نداریم. تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که پدر یا مادرانی صالح باشیم.

هر کاری که ما انجام می دهیم، تاثیری مستقیم بر فرزندانمان و دنیای آنها دارد. پس دست از بهانه تراشی و انداختن تقصیر بر گردن همدیگر برداریم و همه ی انرژیمان را صرف تربیت آنها کنیم. موفق شدن آنها در زندگی به این نیست که همیشه در مدرسه نمره بیست بگیرند، یا تحصیلات دانشگاهی کنند یا در کار و تجارت موفق شوند. موفقیت آنها، نفسِ خوشبخت زندگی کردن در این دنیای پر هرج و مرج و شلوغ است .

 

 

 


 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 2 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms, :: 3:25 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

خیلی مهم است که به طریقی فرزندانمان را تربیت کنیم که با دادن انگیزه درونی، بالا بردن اعتماد به نفسشان، و ایجاد حس دوست داشته شدن در آنها، مسئولیت پذیری را به آنها آموزش دهیم. اگر فرزندانمان به این طریق تربیت شوند، به هیچ وجه برای ایجاد حس قدرت و تعلق در خودشان، به گروه های فاسد، موادمخدر و سکس روی نمی آورند.

10 راهکار زر به والدین کمک می کند از روش هایی استفاده کنند که حس سلامت و امنیت فرزندانشان را تضمین می کند.

1. زمانی را خالص و کامل به فرزندتان اختصاص دهید.

اعتماد به نفس فرزند شما شدیداً تحت تاثیر کیفیت زمانی است که با او می گذرانید نه مقدار آن زمان. با زندگی های پرمشغله امروز نمی توانیم 100% تمرکز  و توجهمان را به فرزندمان اختصاص دهیم. خیلی وقت ها وقتی فرزندمان سعی می کند با ما ارتباط برقرار کند، وانمود می کنیم که به حرفهایشان گوش می کنیم. اگر نتوانیم در طول روز زمانی را خالص و کامل با فرزندمان بگذرانیم، مطمئناً شروع به بدرفتاری می کند. توجه منفی در ذهن بچه ها خیلی بهتر از بی توجهی است.

همچنین خیلی مهم است که احساسات فرزندانتان درست یا غلط نیستند. مثلاً وقتی دخترتان به شما می گوید که، "مامان تو با من وقت نمی گذرانی" درحالیکه تازه با او بازی کرده اید، بدانید که او فقط احساسش را با شما درمیان گذاشته است. پس بهتر است که در این اوقات برای احساسات فرزندتان ارزش قائل شوید و به او پاسخ مثبت دهید.

2. حرف نزنید، عمل کنید.

آمار نشان می دهد که در روز بیشتر از 2000 خواسته از فرزندانمان داریم. پس عجیب نیست که بیشتر بچه هایمان دیگر صدای پدر و مادرشان را نمی شوند. به جای غر زدن و فریاد کشیدن سر بچه ها، از خودتان بپرسید، "چه کار باید بکنم؟" مثلاً، اگر سر پسرتان غر زده اید که چرا وقتی جوراب های کثیفش را درمی آورد آنها را توی هم گلوله نمی کند تا بفهمید کدامها کثیف هستند، از این به بعد فقط جورابهایی که در هم گلوله شده اند را بشویید. دو صدگفته چون نیم کردار نیست!

3. با روش های درست اجازه بدهید فرزندتان احساس قدرت کند.

اگر شما اینکار را نکنید خودشان راه های نادرستی برای احساس قدرت کردن پیدا می کنند. راه هایی که می توانید از طریق آن باعث شوید احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن کنند این است که به آنها اجازه انتخاب  بدهید، اجازه بدهید در حساب کتاب هایتان کمکتان کنند، در پختن غذا کمکتان کنند یا در خرید کردن. یک بچه دوساله می تواند ظرف های پلاستیکی یا سبزیجات را بشوید. بیشتر وقت ها ما کارهای بچه ها را انجام می دهیم درحالیکه خودشان خیلی خوب از پس آن برمی آیند.

4. از عواقب طبیعی استفاده کنید.

از خودتان بپرسید اگر در این اتفاق دخالت نمی کردید چه می شد؟ وقتی بیخود در کاری دخالت می کنیم، شانس درس گرفتن از عواقب کارشان را از بچه ها می گیریم. وقتی اجازه بدهیم که عواقب کارشان به طور طبیعی اتفاق بیفتد، رابطه مان با فرزندمان هم به خاطر غر زدن ها و سرزنش ها خراب نمی شود. باید اجازه بدهیم بچه ها خودشان راه حلی برای مشکلشان پیدا کنند.

5. از عواقب منطقی استفاده کنید.

خیلی وقت ها اتفاقی که ممکن است در پس یک رفتار به وجود آید به آینده دور مربوط می شود. در اینگونه موارد، نتایج و عواقب منطقی یک عمل بسیار موثر هستند. برای تاثیرگذاری، آن نتیجه باید کاملاً به آن رفتار مربوط باشد. مثلاً اگر فرزندتان فراموش می کند ویدئویی که کرایه کرده بود را برگرداند و شما او را یک هفته تنبیه می کنید، این فقط در او ایجاد خشم می کند. اما اگر خودتان ویدئو را برایش برگردانید و کرایه آنرا از پول تو جیبی اش کم کنید آنوقت با نتیجه منطقی کارش مواجه می شود.

6. از دعوا و مشاجره دوری کنید.

اگر فرزندتان روی اعصابتان راه می رود یا بی ادبانه با شما حرف می زند به هیچ وجه عصبانی نشوید و از کوره در نروید. فقط کافی است که اتاق را ترک کنید یا تهدیدش کنید که اگر یکبار دیگر کارش را تکرار کند، اتاق را ترک می کنید.

7. فعل را از فاعل جدا کنید.

هیچوقت به فرزندتان نگویید که بد است. اینکار اعتماد به نفس او را خدشه دار می کند. به فرزندتان کمک کنید تشخیص دهد که اینطور نیست که دوستش نداشته باشید بلکه رفتار اوست که نمی توانید تحمل کنید. برای اینکه فرزندتان اعتماد به نفس سالمی داشته باشد، باید بداند که تحت هر شرایط او را دوست دارید. با گرفتن محبتتان از بچه نمی توانید به او انگیزه دهید.

8. هم مهربان باشید هم قاطع.

تصور کنید که به بچه 5 ساله تان گفته اید که اگر سر وقت حاضر نشود همانطوری او را بغل کرده و سوار ماشین می کنید. به او گفته اید که هم می تواند در ماشین و هم در مهد کودک لباس بپوشد. دقت کنید که موقع بغل کردنش، با محبت اینکار را بکنید اما درست سر وقت بدون هیچ بحث اضافه اینکار را بکنید.

9. تربیت کردن با هدفی در سر

اکثر ما با رویکرد در دست گرفتن کنترل اوضاع فرزندانمان را تربیت می کنیم. ما دنبال راه حل مناسب هستیم و این معمولاً موجب تو سرخور شدن بچه ها می شود. اما اگر بعنوان والدین طوری با فرزندمان برخورد کنید که احساس کند یک فرد بزرگسال است، بسیار منطقی تر و باملاحظه تر رفتار کرده ایم. مثلاً اگر فرزندمان را تنبیه بدنی کنیم، او خشونت را از ما یاد می گیرد و وقتی بزرگ شود برای رسیدن به خواسته هایش از زور و خشونت استفاده کند.

10. ثابت قدم باشید و تا آخر راه را دنبال کنید.

اگر با فرزندتان توافق کرده اید که وقتی وارد مغازه شدید نمی تواند شکلات بخرد، به هیچ عنوان با گریه کردن و التماس هایش زیر بار نروید.. با این روش فرزندتان یاد می گیرد که به حرف شما احترام بگذارد.

 

 

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 2 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms, :: 3:0 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

چگونه بهترین همسر را برای آینده انتخاب کنیم ؟

 

  

اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می‌خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید

خیلی از شما به دنبال عشق حقیقی هستید. خیـلی‌های دیـگرتان هم فکر می‌کنید که عشق واقعی خود را پـیدا کـرده اید.

خیـلی‌ها هم هستنـد کـه در رابـطه‌هایی به سر می‌برند که چندان برایشان خوب نیسـت اما فکر می‌کنند هر عشقی بهتر از بی عشق بودن است. .

 

اگر عشق حقیقی خود را پیدا نکـرده ایـد، یا اگر در ایـن بـاره مطـمئن نیستیـد، دراین مقاله می‌خواهیم به شما کمک کنیم که چطور آن شریک زندگی خاص و ویژه را از آنِ خود کنید و اگر به خاطر ترس از تنهایی در یک رابطه بد مانده اید، باید بدانید که چیزهای بدتر از تنهایی هم وجود دارد، مثل از دست دادن احترام خود، از دست دادن اعتماد به نفس، و ارزشمندی خود. وقتی این سه چیز را از دست بدهید، در خطر از دست دادن میل و خلاقیت لازم برای درک اهداف زندگی، کنار از رسیدن به آنها، خواهید بود.

کشش جنسی احمقانه عشق واقعی نیست

خیلی از آهنگ‌ها، فیلم‌ها، کتاب‌ها تصویری تحریف شده از عشق حقیقی نشان می‌دهند. آنها شما را مجاب می‌کنند که باور کنید می‌توانید در نگاه اول عاشق شوید، قلبتان عاشقانه بتپد، کف دستانتان عرق کند، و همه فکر و ذکرتان مملو از فردی شود که ناگهان دلتان را دزدیده است. درست است، این اتفاق می‌افتد. اما عشق واقعی نیست. این فقط یک کشش جنسی احمقانه که ممکن است نسبت به هر کسی که فرومون‌ها را در مغزتان فعال کند پیدا کنید.

ادامه ی این مطلب در ادامه مطلب!

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : شنبه 2 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms, :: 10:7 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

این متن بدون شک یکی از بهترین متون موفقیتی است که دریافت کرده ام. امیدوارم که برای شما و من مؤثر واقع شود!

 

 

 


 

1)به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را با شادمانی انجام دهید .

2) با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه وقتی پیرتر می شوید، مهارت های مکالمه ای مثل دیگر مهارت ها خیلی مهم می شوند .

3) همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید و یا همان قدر که می خواهید نخوابید.

4) وقتی می گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد .

5) وقتی می گویید :متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .

6) قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .

7) به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید .

8) هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید. مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز ندارند.

9) عمیقاً و با احساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .

10) در اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .

11)مردم را از طریق خویشاوندانشان داوری نکنید .

12) آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .

13) وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ دهید، لبخندی بزنید و بگویید :چرا می خواهی این را بدانی؟

14) به خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیت های بزرگ مستلزم ریسک های بزرگ هستند .

15) وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید :عافیت باشد .

16) وقتی چیزی را از دست می دهید، درس گرفتن از آن را از دست ندهید .

17) این سه نکته را به یاد داشته باشید: احترام به خود، احترام به دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن.

18) اجازه ندهید یک اختلاف کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند .

19) وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید، فوراً برای اصلاح آن اقدام کنید .

20) وقتی تلفن را بر می دارید لبخند بزنید، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می شنود .

21) زمانی را برای تنها بودن اختصاص دهید .

 

 

یک دوست واقعی کسی است که دست شما را بگیرد و قلب شما را لمس کند .این پیام را پیش خود نگه ندارید!

حتی اگر خرافاتی نباشید، توصیه های خوب و قدرتمندی لابه لای این خط ها وجود دارد. این متن توسط مؤسسه ی آنتونی رابینز برای موفقیت شما فرستاده شده است و تا بحال 10 بار در سرتاسر جهان فرستاده شده است .
 

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 1 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق,زناشویی,sms, :: 9:28 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

 

به وبلاگ زندگی همراه عشق خیلی خوش اومدی دوست گلم...

@#در صورت امکان از مرورگر فایر فاکس(FIRE FOX) برای باز کردن وبلاگ استفاده کنید تا به صورت مطلوب از وبلاگ دیدن کنید.با تشکر#@

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 29 / 12 / 1398برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 3:26 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

آرامش و صفای خانواده علاوه بر این که در پرورش صحیح فرزندان فوق العاده مؤثر است، محیطی گرم و صمیمی برای ابراز عشق همسران نسبت به یکدیگر پدید می آورد، و ایشان را کمک می کند که به صورتی شایسته و درست به وظایف خویش عمل نمایند. از جمله عوامل مؤثر در ایجاد صفا و صمیمیت، سازگاری زن با شوهر و صبر و شکیبایی او در همسرداری و خانه داری است که از نظر اخروی و معنوی نیز پاداش فراوانی را به دنبال دارد ، هم چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: خوشا به سعادت آن زنی که همسرش از وی راضی باشد که این رضایت مقام او را بالا می برد.

البته عکس این مطلب هم صدق می کند و مردان نیز باید رفتاری مناسب داشته باشند اما در این مقاله بحث ما شوهر داری است و در مقاله ای جداگانه به روش های زن داری مناسب هم اشاره می کنیم.

 ۱- به همسرتان توجه کنید و علاقه خود را به او با زبان ابراز دارید.

اغلب مردان دوست دارند که از مردانگی آنها تعریف و تمجید شود. آن ها تشنه تعریف و تمجید شما هستند. وقتی مردی تمجید شود مایل است به سرعت به آن پاسخ دهد. به او بگویید که چه همسر توانا و خوبی است . به شوهرتان بگویید که دوستش دارید و او را مناسب ترین مردی می دانید که توانسته اید با او ازدواج کنید.

 2- با شوهر خویش خوش رو و خوش زبان باشید.

از نکات بسیار مهم در جلب محبت شوهر، رعایت اخلاق حسنه است. همیشه با گرمی و مهربانی و به آهستگی با شوهر خود صحبت کنید. هیچ گاه صدای تان را در مقابل او بلند نکنید مبادا کلمات توهین آمیز درباره او به کار برید، هرگز او را به دلیل معایب یا نواقصش مورد استهزا قرار ندهید.

 ۳- به او نیکی کنید.

سعی کنید نیازهای او را قبل از آن که بر زبان آورد ، بر آورده کنید. قبل از آن که به شما بگوید.وقتی خسته از سر کار می آید برای او نوشیدنی ببرید. انجام این امور به ظاهر ساده، در جلب محبت شوهر بسیار مؤثر است.

 ۴- او را در رسیدگی و کمک به مادر و خانواده اش تشویق کنید.

از کمک های شوهرتان به مادر و خانواده اش، اظهار رضایت و خوشحالی کنید. خودتان به او پیشنهاد کنید که به دیدن خانواده اش برود. در مناسبت ها برای خرید هدیه با او همکاری کنید. همچنین خودتان هدایایی برای مادر و خانواده اش بخرید و به او بگویید که به آن ها تقدیم کند. با انجام چنین اعمالی، شوهرتان را خوشحال می کنید و او سعی می کند در مقابل این همه گذشت و مهربانی، چند برابر برایتان فداکاری کند.

 5- خود را برای شوهرتان بیارایید و به تمایلات همسرتان با رغبت پاسخ دهید.

خود را در مقابل همسرتان، زیبا جلوه دهید ، با سر و وضع مرتب و آراسته در مقابل او ظاهر شوید و ....

بقیه در ادامه مطلب...

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 29 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 12:13 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

مردان اگر مي خواهند محبوب همسرشان شوند و فضايي سرشار از انس و معنويت و صميميت داشته باشند ، به توصيه هاي زير توجه کنند:

1. نسبت به همسر خود ، نگرشي مطلوب و متعالي داشته باشيد و او را امانت الهي بدانيد و در حفظ و نگهداري اين وديعه الهي تلاش کنيد.

2. به همسر خود احترام کنيد و با وي محترمانه صحبت کنيد و در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبّت بسيار دريغ نورزيد.

3. حقوق متقابل خود و همسر خود را بشناسيد و در ايفاي حقوق وي تلاش نمائيد.

4.
باور کنيد که پدر و مادر کانون منظومه خانوادگي هستند که تشعشعات عاطفي خود را در محيط خانواده مي پراکنند و حيات عاطفي را رونق مي بخشند.

5. باور کنيد که پدران و مادران پايه گذاران شخصيت فرزندان و معماران خوشبختي آنان هستند بنابر اين در تقويت روابط خود هر چه بيشتر تلاش کنيد.

6.
همسر خود را فردي با ارزش و برخوردار از کرامت انساني بدانيد.

در زندگي خانوادگي به برنامه ريزي معتقد شويد و باور کنيد که با داشتن برنامه و التزام به اجراي آن ها مي توانيد مشکلات زندگي خود را کاهش دهيد و از قواي حياتي خود و ساير اعضاي خانواده به خوبي استفاده نماييد.

7.
همسر خود را فردي مستعد کمال، پيشرفت و تحول بپنداريد.

8. به پيشرفت و ترقي و رشد شخصيت همسر خود علاقمند باشيد و زمينه را براي تحقق اين امر فراهم نمائيد و از اين طريق کانون خانواده را از زوال و فرسايش تدريجي مصون سازيد و عرصه زندگي را براي نوآوري ها بگشاييد.

9.
زمينه را براي پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازيد و از داد و ستد عاطفي به سه شيوه قلبي، کلامي و عملي استفاده کنيد و لذا به همسر و شريک زندگي خود ابراز محبّت کنيد همسر خود را قلباً دوست بداريد و با زبان اين امر را ثابت نماييد.

10.
محبّت خود را به همسرتان به صورت عملي نيز نشان دهيد و لذا سعي نمائيد در روز تولد او، يا روز ازدواج او و يا مناسبت هاي ديگر به او هديه دهيد و از اين طريق محبّت خود را ابراز نمائيد.

11.
سعي کنيد فهرستي از قابليت ها، صفات مثبت همسر خود را در نظر بگيريد و .....

بقیه در ادامه مطلب....

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 29 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 12:9 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

 

فهمــيده ام که باز کردن پاکت شير از طرفي که نوشته  " از اين قسمت باز کنيد" سخت تر از طرف ديگر است 54     ساله 

فهمــيده ام که هيچ وقت نبايد وقتي دستت تو جيبته روي يخ راه بري .       12 ساله

فهمــيده ام که نبايد بگذاري حتي يک روز هم بگذرد بدون آنکه به همسرت بگويي " دوستت دارم" .      61 سال

 فهمــيده ام که وقتي گرسنه ام نبايد به سوپر مارکت بروم .       38   ساله

 فهمــيده ام که مي شود دو نفر دقيقا به يک چيز نگاه کنند ولي دو چيز کاملا متفاوت ببينند.       20 ساله

 فهمــيده ام که وقتي مامانم ميگه  " حالا باشه تا بعد " اين يعني " نه"      7 ساله 

 فهمــيده ام که من نمي تونم سراغ گردگيري ميزي که آلبوم عکس ها روي آن است بروم و مشغول تماشاي عکس ها نشوم.     42  ساله 

 فهمــيده ام که بيش تر چيزهاي که باعث نگراني من مي شوند هرگز اتفاق نمي افتند .      64   ساله

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 29 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 11:27 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

کرايگ هايپر؛ نويسنده، محقق، مقاله نويس، مجري راديو و تلويزيون و يک سخنران حرفه اي است. در 25 سال گذشته، او با کارهايش به عنوان يک کارشناس حرفه اي موفقيت در حوزه هاي شخصي و اجتماعي معرفي شده. هاپير يک سايت هم درباره سخنراني موثر دارد که در آن نوشته:

«من خواسته ام بخش هاي مهم کتاب هاي کمکي که تا به حال خوانده ام و تجربه هايي که در زندگي ام داشته ام را به صورت 40 نکته کليدي فشرده کنم و در اختيار ديگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتاب هايي که در سطح جهاني فروخته مي شوند و درباره خودياري هستند ممکن است براي بعضي ها قابل استفاده باشند ولي من مايلم چيزي بنويسم که براي همه مفيد واقع شود.آ» حالا اين شما و اين هم 40 توصيه کرايگ هايپر. بخوانيد و قضاوت کنيد.

 1) فرصت هايي را مي بينند و پيدا مي کنند که ديگران آنها را نمي بينند.

 2) از مشکلات درس مي گيرند، در حالي که ديگران فقط مشکلات را مي بينند.

 3) روي راه حل ها تمرکز مي کنند.

 4) هوشيارانه و روشمندانه موفقيت شان را مي سازند، در زماني که ديگران آرزو مي کنند موفقيت به سراغ شان آيد.

 5) مثل بقيه ترس هايي دارند ولي اجازه نمي دهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.

 6) سوالات درستي از خود مي پرسند. سوال هايي که آنها را در مسير مثبت ذهني و روحي قرار مي دهد.

 7) به ندرت از چيزي شکايت مي کنند و انرژي شان را به خاطر آن از دست نمي دهند. همه چيزي که شکايت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسير منفي بافي و بي ثمر بودن است.

 8) سرزنش نمي کنند (واقعا فايده اش چيست؟) آنها مسووليت کارهايشان و نتايج کارهايشان را تماما به عهده مي گيرند.

 9) وقتي ناچارند از ظرفيتي بيش از حد ظرفيت شان استفاده کنند هميشه راهي را براي بالا بردن ظرفيت شان پيدا مي کنند و بيشتر از ظرفيت شان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتري استفاده مي کنند.

 10) هميشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامي که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامه ريزي مي کنند و فکر مي کنند تا وقتي که کارشان را انجام مي دهند استرس کمتري داشته باشند.

دوستان گلم به دلیل طولانی بودن مطلب تمام متن رو در ادامه مطلب بخونبد!

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 28 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 9:14 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!...گفتم: چرا؟... گفت:مردم چه می گویند؟!...

می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...

از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟!... مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، لحظه ای نگران من نیستند
 
 
 
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 26 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 9:57 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟
عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:...

۱- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.

۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم و لی آنها را رها نمی کنیم
 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 26 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 11:37 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

طلاق یک تغییر اساسی در زندگی است که شخص را دچار سردرگمی میکند . ناگهان خودتان به تنهایی میبایست از پس مواردی مانند پول بچه ها شغل تغییرات و موقعیتهایي که اعضای خانواده را تحت فشار قرار میدهد بر بیایید . در اینجا توصیه هایی وجود دارد که " چگونه زندگی جدید را پس از جدایی شروع کنید ؟"  اگر مشکلاتی دارید بدانید که :

* بعد از اتمام این زندگی ، زندگی جدیدی در انتظار شماست.

در حال حاضر به سختی می توانید باور کنید زیرا روزی این زندگی چیزی بود که شما خواستار آن بودید . شما خواهان  ایجاد و  تداوم آن بودید.

* خودتان را فریب ندهید.

از خودتان بپرسید: آیا به راستی این زندگی را می خواهید یا به علت ترس دو دستی به آن چسبیده اید ؟ اگر فکر تنها ماندن ترسناک تر از بودن در یک زندگی از هم پاشیده است خب به ترسهایتان اجازه دهید تا تصمصیم گیرنده باشند. آیا برای از دست دادن زندگی که بود یا میبایست باشد هنوز سوگواری میکنید؟

* روزهای زندگیتان را هدر ندهید.

اندوهگین بودن هیچ محدوده زمانی ندارد اما زندگی محدود است . شما این را متوجه بشوید یا نشوید ، زمان به سرعت سپری میشود. زمانی میرسد که شما باید حقیقت را بپذیرید و بگویید : "  من باید کاری برای زندگی ام انجام دهم بچه هایم را بزرگ کنم و کاری کنم که زندگی شاد و معناداری داشته باشم و شخصی فعال در جامعه باشم ." پس از هم اکنون قدمهای استوار بردارید و به جلو حرکت کنید.                       

* افکار مصیبت بار را از ذهن تان دور کنید.

" زندگی من تمام شده است ." " من همه چیز را از دست دادم ." " همه چیز خیلی بد است ." افکاری هستند که تاثیرات خیلی قوی بر چگونگی احساس شما دارند . متوجه باشید که واقعا اینها درست نیستند . زندگی شما تمام نشده است فقط یک شروع جدید برای شماست . تغییر پیش فرضهای منفی در ذهن تان  به تغییر احساسات شما کمک میکند .

* زمان خود را با افسوس هدر ندهید.

شما باید به خودتان بگویید : "اتفاقی است که افتاده !" شما نمی تواتید به گذشته برگردید و کاری انجام دهید اما می توانید کارهای زیادی را هم اکنون انجام دهید.

* برای فرزندانتان الگو باشید.

در آینده فرزندانتان چگونه والدینی خواهند بود وقتی شما در جایی نشسته و گریه میکنید ، به نقطه ای زل می زنید و افسوس گذشته را می خورید ؟ وقتی شما جدایی را پذیرفتید زمان پیشرفت در زنگی تان است.

به خاطر فرزندانتان با همسر سابق خود رابطه جدیدی را تعیین کنید.
در رابطه سابق شما همسر وی بودید اما در حاضر یک دوست معمولی هستید بخاطر بچه هایتان

* با کودکانتان صحبت کنید.

طلاق ممکن است زخمهای عاطفی را برای بچه هاایجاد کند . با آنها صحبت کنید . با آنها درباره اتفاقاتی که درحال وقوع است و احساساتی که آنها نسبت به وقایع کنونی دارند صحبت کنید و به آنها اطمینان دهید همه چیز بهتر خواهد شد. اگر آنها خیلی چیزها را بدانند می توانند به شما در این مراحل کمک کنند و به این ترتیب آنها هم احساس قدرت می کنند .

* از دیگران کمک بگیرید.

اگر از مردم کمک بخواهید خوشحال می شوند . این لطفی است در حقشان که به آنها اجازه می دهید کاری برایتان انجام دهند .يك گروه حمايت كننده از نزديكترين دوستانتان داشته باشيد كه حمايتگرعاطفي ،راهنماي هميشگي ومشوق شما در كارهايتان باشند.بدانيد شما اولين نفري نيستيد كه از سايرين كمك مي گيريد. 

* از امكانات و موهبت هاي اطراف خود استفاده كنيد.

هركاري كه مي توانيد براي رسيدن به موفقيت انجام دهيد. توانايي ها و نقاط قوت خودتان را كشف كنيد و براي كمك به خود و حركت در يك مسير جديد و مثبت روي آنها متمركز شويد.هرشخصي حقيقت وجودي دارد كه فقط خودش ميداند وباور دارد . به ياد داشنه باشيد كه شما نتايجي در زندگي بدست مي آوريد كه ابتدا باور داريد و سپس شايستگي آن را.

* براي خودتان وقت بگذاريد.

خودتان را در اولويت قرار دهيد ،كمي خودخواه باشيد و كاري را فقط براي خودتان انجام دهيد.بهترين هديه اي كه شما مي توانيد به فرزندانتان بدهيد اينست كه از خودتان خوب مراقبت كنيد. يك كلاس جديد را امتحان كنيد، ورزش را شروع كنيد و سرگرمي هاي فراموش شده كه سابقا انجام مي داديد را دوباره شروع كنيد.

* خانه رويايي تان را بسازيد.

اگر شما مجبور به تغيير منزل شديد دنيا به آخر نرسيده است. بدانيد كه شما و بچه هايتان  ميتوانيد خاطراتي را بسازيد كه آنجا خانه روياهايتان شود. 

* خود واقعي تان را بيابيد.

شما ممكن است زمان طولاني نيمي از يك زوج بوده ايد. اما شما هنوز صددرصد يك شخصيت واحد هسنيد. آن شخص را دوباره كشف كنيد.

* آنچه را دوست داريد انجام دهيد.

هرروز وقتي از خواب بر مي خيزيد چه چيزي شما را به هيجان مي آورد.يك ليست از آنچه شما را به اهدافتان ميرساند تهيه كنيد.

* روحيه شاد داشته باشيد.

در زندگي جديد كمي تفريح و شادي كنيد. خاطرات زيبايي را با فرزندانتان بسازيد تا با اعتماد بنفس و حس احترام به خود بسوي آينده بروند.

    * درآينده از خود مراقبت كنيد.

اين مهم است كه هميشه به روابط خود توجه كنيد و از خود بپرسيد كه :"  چقدربودن در اين رابطه ارزش دارد؟" اگر شما در آن رابطه كاملا خودرا فراموش مي كنيد پس بهاي سنگيني را مي پردازيد.
 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 9:2 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

 آپلود عکس
 
صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. روانشناسان و متخصصین کودک می‌گویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آن‌ها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آن‌ها داستان می‌خوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و قادر به حرف زدن نیست زمانی که صدای شما را می‌شنود و سعی می‌کند به گونه‌ای به آن‌ها پاسخ دهد مهارت‌های زبانی و تکلمی او به طرز شگفت آوری رشد می‌کند. نکته جالب توجه این است که بین سنین صفر تا 4 سال تماشای تلویزیون تقریباً هیچ تأثیری، نه مثبت و نه منفی، برروی قابلیت‌های تکلمی کودکان ندارد. از صدها سال پیش والدین برای کمک به خوابیدن کودکان یا ارتباط برقرار کردن با آن‌ها در هنگام شب برای آن‌ها قصه می‌گویند. اگر چه بسیاری از متخصصان کودک این روش را برای بهبود تکلم کودکان مفید می‌دانند اما صحبت کردن با کودکان به مراتب تأثیر بهتری روی آن‌ها دارد.
 
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 12:18 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

۱) کشمکش بین استقلال و وابستگی:

با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد.
بعضاً خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان اوست و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد.

۲) طغیان علیه مراجع قدرت:

نوجوان برای کسب استقلال علیه همه ی مراجع قدرت من جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند.
گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می‌دهد، درگیری‌هایی ایجاد می‌نماید و به اعمالی دست می‌زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می‌کند، مثلاً بگومگو می‌کند، بحث و مجادله ی طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته ی والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند.
این مورد در خانواده‌های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می‌کنند از شدت بالاتری برخوردار است.

۳) هویّت فردی :

یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو می‌شود مساله ی تشکیل «هویت فردی» اوست. بدان معنی که سوال‌های متعددی درباره ی مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوال‌هایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا می‌روم؟ ذهن او را به خود مشغول می‌نماید که باید به آنها پاسخ دهد.
احساس هویت شخصی در نوجوانان کم‌کم براساس همانند سازی‌های مختلف گذشته ی آنها تکوین می‌یابد. با ورود به دوره ی نوجوانی ارزش‌های گروه همسالان و همچنین ارزیابی‌های معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزش‌هایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز می‌شود با ارزش‌های والدین و معلمان هم‌خوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویت‌یابی نوجوان آسان‌تر پیش می‌رود.

۴) چگونگی ارضاء نیازهای جدید (جنسی):

رشد و نمو غدد داخلی و ترشحات هورمون‌های جنسی به نوجوان امکان برقراری روابط جنسی را می‌دهد و انگیزه و کشش جنسی نسبت به غیر هم‌جنس در او ایجاد می‌گردد و از طرفی نخستین برخورد نوجوان با جنس مخالف اغلب با ترس و پریشانی خاطر همراه است. جوان تازه بالغ جدید تمایلات قوی و نامعلومی را احساس می‌کند که او را از جلدش خارج کرده و بسوی جنس مخالف می‌کشاند. جهش‌های شدید محبت، عقب‌نشینی‌های توضیح ناپذیر و حرکات بدون دلیلی که او را آشفته می‌سازد.
نوجوان می‌‌خواهد این همه انرژی را که به وجود آمده و موجب هیجان او شده است را در جایی آزمایش نماید، اما در عین حال نگران عواقب آن است. او بیداری و رشد تمایلات جنسی را دارد ولی هدف ندارد و چون غریزه ی جنسی کاملاً زیرزمینی است، جهت‌یابی آن با کور مالی انجام می‌شود و در افراد محجوب و کمرو نوعی اضطراب و گیجی ایجاد می‌کند. در جوامعی که آموزش ارضاء صحیح غریزه ی جنسی و راه‌های کنترل آن برای نوجوان آموزش داده نمی‌شود، این مشکل مضاعف است و در این‌جاست که متاسفانه لغزش و سقوط در پرتگاه در کمین است.

۵ ) عدم کنترل بر رفتار و هیجانات ناشی از تغییرات جسمی و روانی دوران بلوغ:

به دلیل رشد سریع جسمی و تغییرات مشهود در اندام‌های بدن نوجوان در دوران بلوغ بعضی از رفتارهای هیجانی و عدم کنترل او طبیعی است. مثلاً جلو آمدن سرنوجوان به دلیل احساس بلندتر شدن گردنش، بزرگ شدن بینی و یا عدم کنترل در دست‌هایش برای جابجایی خصوصاً اشیاء ظریف از طرفی و عدم آگاهی و آموزش صحیح او در مقابله با این مسایل از طرف دیگر او را از نظر روحی تحت تاثیر قرار داده به‌طوری که در خود احساس بی‌کفایتی و حقارت می‌نماید که همین امر موجبات اضطراب را در وی فراهم می‌آورد.

۶) ترس از آینده:

با پیدایش نیازهای جدید در نوجوان و کشش به سوی ارضای نیازهای آنی و مقطعی، آینده را در ذهن نوجوان مبهم و دور از دسترس تصویر می‌نماید به طوری که حتی چگونگی تامین اقتصادی و تشکیل خانواده برای خود در آینده و ازدواج و تحصیلات عالی را قله‌هایی دور از دسترس می‌پندارد که دستیابی به آنها برای او بسیار دشوار و در بسیاری از موارد از محالات است که البته نقائص تربیتی و آموزشی در درون خانواده، مدرسه و جامعه و محرومیت‌های شدید مالی خانواده به شدت و عمق این مشکل نیز می‌افزاید.

۷) دغدغه اقتصادی:

یکی از مهمترین مشکلات نوجوانی این است که فرد قبل از اینکه به بلوغ اقتصادی برسد به بلوغ جنسی رسیده است و از طرفی چون به دنبال استقلال و کسب هویت جدید برای خود نیز می‌باشد همیشه به فکر دستیابی زودتربه منافع اقتصادی است و در این ارتباط می‌بینیم نوجوانانی را که مدرسه و تحصیل را رها کرده و به دنبال شغل و کسب درآمد می‌باشند و این خصوصاً در جوامعی که ارزش‌های انسانی و معنوی جای خود را به ارزش‌های مادی داده و شخصیت افراد برحسب درآمد و پول آنها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد بسیار مشهودتر است و در این ارتباط اوضاع و احوال‌اقتصادی- اجتماعی و بی‌ثباتی جامعه، جنگ، بیکاری، کمبود امکانات و فقر مالی خانواده از عوامل تشدید کننده ی مشکل محسوب می‌شوند.

۸) تعارض بین خواسته‌های والدین و گروه همسالان:

در این دوران، نوجوان تحت تأثیر گروه همسالان می‌باشد و والدین را مرتبط به نسل گذشته می‌داند که نیازها و خواسته‌های عصر حاضر او را درک نمی‌کنند. لذا نوجوان خود را در این میان کاملاً گیج احساس می‌کند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد. در چنین مواقعی نوجوانان بعضاً همانند هنرپیشه‌ها نقش بازی می‌کنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان، هر دو برخوردار شوند.

۹) ترس و اضطراب:

ناتوانی در سازگاری با موقعیت‌های جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان می‌شود مانند: ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن.

۱۰) به هم ریختگی ارتباط با دیگران:

فشارهای روانی، عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب می‌شود که نوجوان با خودش، با خانواده‌اش، با دوستانش و بطور کلی با همه رابطه‌اش بهم می‌خورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت می کند و حالت عصبی در او افزایش می‌یابد.
 
 
 
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 25 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 12:6 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

با سلام خدمت دوستان گلم

فاجعه ای که در ژاپن رخ داده تمام دنیا رو متاثر کرده و مطمئنا کسی نیست که خبردار نباشه.

من هم خواستم به نوبه ی خود ابراز هم دردی کنم و بگم که ما ایرانیها هم به یادشون هستیم.

شاید این مطلب به موضوع وبلاگ ربطی نداشته باشه ولی وظیفه بود که همدردی خودمونو اعلام کنیم.

عکسهایی از این فاجعه:

               

امیدواریم فاجعه بدتر از این نشه.چون که نیروگاه های اتمی هم مردم رو تهدید میکنه...

تازه یکی از این نیروگاه ها هم منفجر شد...و متاسفانه مردم دوباره به رادیو اکتیو آلوده شدند...

خیلی دلم براشون کباب میشه

متاسفانه کاری ازمون برنمیاد

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 24 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 10:37 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


معلم یک کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.

فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند .

در کیسه بعضی ها 2 بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند .

روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده . به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند .

پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید ؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد : ..........این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید . بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می کنید . حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید ؟

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 23 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 9:46 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

کاری که شما می توانید بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند چیست؟ پیشنهادات زیر شاید به نظر خیلی ساده برسند اما واقعاً موثرند.
 
قانون شماره یک:
چه یک گیاه باشد، چه حیوان و چه انسان، اگر زنده باشد، با مهر و محبت شما شانس بیشتری برای پیشرفت و کامیابی دارد.

قانون شماره دو:
تنهایی کشنده است. لازم نیست حرف من را باور کنید، فقط کافی است آمار مرگ و میر کودکانی که در یتیم خانه هستند را با آنهایی که در خانه و با خانواده بزرگ می شوند مقایسه کنید. یا مرگ و میر سالمندان بیماری که در خانه پرستاری می شوند و آنهایی که در خانه سالمندان.

کسی که افسرده است به طور ناخواسته دیگران را از خود دور می کند. این افراد هر چیزی که می شنوند یا می بینند و به هر چه که فکر می کنند، هر چه که می گویند و هر کاری که انجام می دهند از فیلتر آن افسردگی رد می شود. هر زمان که اطلاعات از یک احساس منفی فیلتر شود، تحریف می گردد. می بینید که خیلی وقت ها که به آنها می گویید درمورد افسردگیشان حرف بزنند، بیشتر و بیشتر افسرده شان می کند. ممکن است عقب بکشند و برنجند.

کاری که شما می توانید بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند چیست؟ پیشنهادات زیر شاید به نظر خیلی ساده برسند اما واقعاً موثرند.

 -مدام به آنها سر بزنید.

 - به چشمانشان نگاه کنید و بیشتر به آنها لبخند بزنید.

 - دستانشان را در دست بگیرید و شانه شان را نوازش کنید.

 - بیشتر به حرفهایشان گوش دهید.

 - سرگرمشان کنید.

 - به آنها بگویید که کدام کارهایشان شما را تحت تاثیر قرار داده است، به فکر انداخته تان، احساس بهتری به شما داده یا باعث شده روحیه تان بهتر شود.

 - بلندشان کنید و به سمت خوشی بکشانیدشان. با آنها به پیاده روی، سینما، یک رستوران زیبا یا حتی باغ وحش بروید.

 - اگر به خودشان تکان ندادند، اشکالی ندارد. از آنها بخواهید با شما کارت بازی کنند، شطرنج بازی کنند یا یک فیلم کمدی بگیرید و در کنارشان تماشا کنید. یادتان باشد نباید آنها را مجبور به کاری بکنید.

 - از آنها بخواهید چیزهایی را لمس کنند. اشیائی با بافت ها و رنگ های مختلف بیاورید و از آنها نظرشان را بخواهید.  یک غذای خوشمزه و خوش ظاهر برای آنها درست کنید. سعی کنید لذت های کوچک وارد لحظاتشان کنید.

 - بلند به آنها بگویید که برایتان مهم هستند. بگویید که دلتان برایشان تنگ شده و دلتان می خواهد برگردند و دوباره با شما خوش بگذرانند.  هر چیزی که درموردشان دوست دارید را به زبان بیاورید.

 - کارهایی که فقط با دوستان صمیمی خود انجام می دهید با آنها تکرار کنید. مثلاً با آرنجتان به بازویشان بزنید یا آرام با یک دسته کاغذ لوله شده بزنید روی سرشان. باید سعی کنید رفاقت خود را به آنها نشان دهید.

 - به جای اینکه بپرسید حالشان چطور است بپرسید دوست دارند برای خوش گذراندن امروز چه کاری کنند و در آن کار همراهیشان کنید. به آنها بگویید که کاملاً مشخص است که حالشان بهتر شده و بعد حالشن را بپرسید و واقعاً به جوابی که می دهند گوش کنید.

 - اگر خجالت زده بودند یک داستان مشابه درمورد خودتان بگویید و پشت سر آن داستان های دیگری که از خجالت زدگی کسان دیگر شنیده اید را مثل لطیفه برایشان تعریف کنید. هیچ چیز بیشتر از دیدن احساس خجالت زدگی دیگران این درد را در انسان تخفیف نمی دهد.

 - اگر افسرده هستند پس حتماً احساس ناامیدی می کند. این مشکل برایشان بدون راه حل به نظر می رسد. بعد ازاینکه برای کم کردن شدت افسردگیشان  به آنها کمک کردید، اگر دوست داشتند درمورد آن صحبت کنند به آنها نشان دهید که چطور می توانند این مشکل را شکسته و به چند تکه تبدیلش کنند و بعد ببینند که کدام قسمت آن مهمتر است و سعی کنند راه حل های سالمی برای آن مشکل خاص پیدا کنند تا بتوانند مشکلات و دشواری ها را حل کنند نه تحمل.

چیز مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که اکثر کسانی که مرتکب خودکشی می شوند بین انجام دادن یا ندادن آن شک و تردید دارند. آنها در انتخاب بین درد زندگی کردن و درد مردن تردید دارند. اگر بتوانیم ارتباط آنها را با لذت های زندگی بیشتر کنیم و از  طرف دیگر دردی که با خودکشی نصیبشان می شود را در نظرشان شدیدتر جلوه دهیم آنوقت نتیجه مثبت خواهیم گرفت.

قوانین را به یاد داشته باشید؛ این را هم بدانید که همیشه استثناهایی هم وجود دارند. دستورالعمل ها را فراموش نکنید و آنها را برحسب موقعیت خود تغییر دهید. شاید نتوانیم جلوی خودکشی را بگیریم، اما می توانیم برای جلوگیری کردن از خیلی از آنها کمک کنیم.
پس سهم خودتان را برای نجات دیگران انجام دهید.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 21 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 11:55 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


دهقان پير، با ناله مي‌گفت: ارباب! آخر درد من يکي دو تا نيست، با وجود اين همه بدبختي، نمي‌دانم ديگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را«چپ» آفريده است؟! دخترم همه چيز را دو تا مي‌بيند.

ارباب پرخاش کرد و گفت: بدبخت! چهل سال است نان مرا زهر مار مي‌کني! مگر کور هستي، نمي‌بيني که چشم دختر من هم «چپ» است؟!

دهقان گفت: چرا ارباب مي‌بينم ... اما ... چيزي که هست، دختر شما همه‌ي اين خوشبختي‌ها را «دوتا» مي‌بيند ... ولي دختر من، اين همه بدبختي را ...

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 21 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 11:6 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

کودکی ده ساله كه دست چپش در یك حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یك استاد سپرده شد.

پدر كودك اصرار داشت استاد ازفرزندش یك قهرمان جودو بسازد استاد پذیرفت و به پدر كودك قول داد كه یك سال بعد می‌تواند فرزندش را در مقام قهرمانی كل باشگاه‌ها ببیند !!!


در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی كودك كار كرد و در عرض این شش ماه حتی یك فن جودو را به او تعلیم نداد !

بعد از شش ماه خبررسید كه یك ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می‌شود.

استاد به كودك ده ساله فقط یك فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تك فن كار كرد.

سر انجام مسابقات انجام شد و كودك توانست در میان اعجاب همگان با آن تك فن همه حریفان خود را شكست دهد!

سه ماه بعد كودك توانست در مسابقات بین باشگاه‌ها نیز با استفاده از همان تك فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات كشوری، آن كودك یك دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری كشور انتخاب گردد.

وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، كودك از استاد رازپیروزی‌اش را پرسید.

استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بود كه اولاً به همان یك فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یك فن بود، و سوم اینكه راه شناخته شده مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف بود كه تو چنین دستی نداشتی!!!

یاد بگیر كه در زندگی، از نقاط ضعف خود به عنوان نقاط قوت خود استفاده كنی.

راز موفقیت در زندگی، داشتن امكانات نیست، بلكه استفاده از "بی امكانی" به عنوان نقطه قوت است .

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 20 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 3:44 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

تحقیقات نشان می دهد که داشتن ارتباط خوب روابط را ارتقاء می بخشد، همچنین صمیمیت، اعتماد و حمایت بین طرفین را نیز بیشتر می کند. عکس این مسئله نیز صادق است: ارتباط بد صمیمیت را از بین برده، عدم اعتماد و اطمینان ایجاد می کند و حتی موجب تحقیر و اهانت بین دو طرف می شود. در زیر به چند نمونه از رفتارها و الگوهای ارتباطی ضعیف، منفی و حتی مخرب اشاره می کنیم که هر دعوا و مرافعه ای را بدتر می کند.

۱- اجتناب از دعوا به طور کل:
به جای صحبت کردن درمورد مشکلات در یک جو آرام و توام با احترام برخی افراد سعی می کنند هیچ چیز درمورد مشکلات و دلیل ناراحتی خود به طرف مقابل نگویند و بعد آن را یکباره به صورت عصبانیتی وحشتناک بیرون می دهند. این به نظر راهی کم استرس تر می آید-که بخواهید به طور کل از بحث و مشاجره دوری کنید—اما معمولاً استرس بیشتری برای هر دو طرف ایجاد می کند چون با آن انفجار عصبانیت، تنش، خشم و مشاجره بیشتری بین دو نفر ایجاد خواهد شد. پس بهتر این است که به راحتی و با آرامش خاطر درمورد مشکلات خود با هم بحث کنید.

2- حالت دفاعی گرفتن:
بعضی ها به جای اینکه گله و شکایت های طرف مقابل را با دیدی منتقدانه و با میل شخصی مورد توجه قرار دهند و نقطه نظرات او را درک کنند، سعی می کنند هرگونه اشتباه و خطای خود را انکار کنند و به هیچ طریق زیر بار نمی روند که ممکن است خودشان موجب بروز مشکل شده باشند. شاید به نظر برسد که انکار مسئولیت استرس را در کوتاه زمان کمتر می کند اما در طولانی مدت موجب بروز مشکلات بسیاری خواهد شد.

3- تعمیم افراطی:
بعضی ها وقتی اتفاقی می افتد که چندان به مذاقشان خوش نیست با عمومیت دادن آن مشکل را بیرون می دهند. هیچوقت جملات خود را با "تو همیشه….” یا "تو هیچوقت…” مثل "تو همیشه دیر میای خونه” یا "تو هیچوقت کارایی که من دوست دارم را انجام نمیدی” شروع نکنید. کمی مکث کنید، فکر کنید و ببینید آیا این جمله ها واقعاً صحت دارد. همچنین هیچوقت با پیش کشیدن مشکلات قدیمی سعی نکنید که مشاجره را بدتر کنید.

4- حق داشتن:
اگر بخواهید فکر کنید که برای هر کاری روش "درست” و روش "غلط” وجود دارد، و روش شما همیشه "درست” است، رابطه تان خراب خواهد شد. هرگز نخواهید که طرفتان هم مثل شما به قضایا نگاه کند و اگر دیدگاه آنها متفاوت بود، جنگ و جدال راه نیندازید. همیشه به دنبال مصالحه باشید و یادتان باشد که هیچوقت یک روش "درست” یا "غلط” محض وجود ندارد و ممکن است هر دو نقطه نظر کاملاً صحیح باشند.

5- روانکاوی:
بعضی ها به جای اینکه درمورد افکار و احساسات طرف مقابلشان سوال کنند، فکر می کنند که می دانند که طرفشان به چه چیز فکر میکند یا درمورد یک مسئله خاص چه احساسی دارد و معمولاً هم این تفسیرها منفی است. مثلاً وقتی طرفشان دیر سر قرار می آیند، پیش خودشان فکر می کنند که برای او اهمیت ندارند. این کار دشمنی و سوءتفاوم بین دو طرف ایجاد می کند.

6- گوش ندادن:
بعضی افراد به جای اینکه خوب به حرفهای طرف مقابلشان گوش کنند و حرفهای او را درک کنند، موقعی که طرفشان مشغول صحبت کردن است، حرف او را قطع می کنند، چشمانشان را اینطرف و آنطرف می گردانند یا به آنچه خودشان می خواهند در جواب بگویند فکر می کنند. اینکار باعث می شود نتوانید به خوبی از نقطه نظرات طرف مقابلتان مطلع شوید. هیچوقت اهمیت گوش دادن به حرفهای همدیگر را دست کم نگیرید.

7- تقصیر را گردن دیگری انداختن:
بعضی افراد با انتقاد از طرف مقابل و مقصر دانستن او برای موقعیت حاضر با مشکل برخورد می کنند. هیچوقت ضعف های خود را قبول نمی کنند و به هر قیمتی که شده دربرابر آن ایستادگی می کنند چون فکر می کنند با قبول ضعف هایشان از اعتبارشان کم می شود. به جای این رفتارها باید سعی کنید هر دعوا و مشاجره را فرصتی بدانید برای بررسی منتقدانه وضعیت، ارزیابی نیازهای هر دو طرف و رسیدن به یک راه حل که به هر دو کمک کند.

8- سعی در برنده شدن در دعوا:
هدف از بحث بین دو نفر باید درک متقابل و رسیدن به توافق نظر یا راه حل باشد که نیازهای هر دو طرف در آن ملاحظه شود. اگر سعی دارید نشان دهید که طرف مقابلتان چه اشتباهاتی انجام داده است، احساسات او را دست کم بگیرید و محکم روی نظر خودتان بایستید، بدانید که مسیر اشتباهی را انتخاب کرده اید.

9- حمله های شخصیتی:
گاهی اوقات برخی افراد هر عمل منفی ازطرف مقابل را جدی گرفته و آن را نقص شخصیتی او قلمداد میکنند. مثلاً وقتی شوهری جوراب خود را اینطرف و آنطرف خانه می اندازد، زن آن را یک اشکال شخصیتی در او قلمداد کرده و برچسب تنبل بودن و بی ملاحظه بودن را به او می چسباند. این روش در هر دو طرف درک و احساس نادرست ایجاد می کند. یادتان باشد که درهر شرایطی برای شخصیت طرف مقابلتان احترام قائل باشید حتی اگر رفتاری از او را دوست نداشته باشید.

10- توپ را به زمین مقابل شوت کردن:
وقتی یک طرف می خواهد در مورد مشکلی در رابطه صحبت کند، طرف مقابل حالت دفاعی به خود می گیرد و از صحبت کردن یا حرف زدن با او طفره می رود. این نوعی بی احترامی به فرد مقابل است و در برخی موقعیت های خاص، حتی اهانت آمیز است و موجب شدت گرفتن مشکل هم می شود. اینکار نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی کند، بلکه موجب جریحه دار کردن احساسات طرف مقابل و خراب شدن رابطه هم می شود. پس بهتر است که با احترام و علاقه به حرفهای طرف مقابل خود گوش کنید.

” و بطور کلی به جای اینکه دست به هر کاری بزنید که به او بفهمانید که دوستش دارید به او بگویید که دوستش دارید. ”

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 20 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی, :: 9:55 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

مرد جواني که مربي شنا و دارنده ي چندين مدال المپيک بود٬ به خدا اعتقادي نداشت. او چيزهايي را که درباره خداوند ميشنيد مسخره ميکرد.شبي مرد جوان به استخر سر پوشيده آموزشگاهي رفت.
چراغ خاموش بود ولي ماه روشن بود و همين براي شنا کافي بود.مرد جوان به بالاترين نقطه تخته شنا رفت و دستانش را باز کرد تا درون استخر شيرجه برود.ناگهان٬ سايه بدنش را همچون صليبي روي ديوار مشاهده کرد. احساس عجيبي تمام وجودش را فراگرفت. از پله ها پائين آمد و به سمت کليد برق رفت و چراغ ها را روشن کرد.آب استخر براي تعمير خالي شده بود

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 19 / 12 / 1389برچسب:, :: 6:3 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

روزی شاگردی به استاد خویش گفت: استاد می خواهم یکی از مهمترین خصایص انسان ها را به من بیاموزی؟استاد گفت: واقعا می خواهی آن را فرا گیری؟شاگرد گفت: بله با کمال میل. استاد گفت: پس آماده شو با هم به جایی برویم. شاگرد قبول کرد. استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند، برد. استاد گفت:....

خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن. مکالمات بین کودکان به این صورت بود:
-الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی.
-نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی.
-اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟
و حرف هایی از این قبیل...

استاد ادامه داد: همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند.انسان نیز این گونه است. او هیچگاه حاضر نیست با شرایط موجود رو به رو شود و دائم در تلاش است از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمی دهد. تو از من خواستی یکی از مهم ترین ویزگی های انسان را برای تو بگویم و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم: تلاش برای فرار از زندگی.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 18 / 12 / 1389برچسب:زندگي,عشق, :: 11:57 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

دانشمندان کشف کردند که پلک زدن می‌تواند به عنوان یک نشانه در مورد بی‌توجهی دیگران به ما در هنگام صحبت کردن ، مورد استفاده قرار گیرد.

دانشمندان کشف کردند شما با توجه به تعداد پلک زدن یک شخص می‌توانید متوجه شوید که آیا او به سخنان شما گوش می‌دهد یا این که در حال فکر کردن به موضوع دیگری است.

تحقیقات نشان می‌دهد بستن چشم‌ها بیش از حد معمول نشانه آن است که فرد در حال فکر کردن به چیز دیگری است و توجهی به شما ندارد.

دکتر دنیل اسمیلک عصب شناس از دانشگاه واترلوی کانادا که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت : ما معتقدیم زمانی که شما مشغول فکر کردن راجع به موضوعی می‌شوید، به طور ناخودآگاه ورودی اطلاعات را تنظیم می‌کند ، بنابراین سعی می‌کنید با افزایش سرعت بستن چشمانتان اطلاعات کمتری را به سمت مغز خود سرازیر کنید.

این تحقیقات با هدف شناسایی مغز انسان
انجام شده است.

برای تست کردن این نظریه ، از ۱۵ داوطلب خواسته شد یک کتاب را از روی صفحه نمایش کامپیوتر بخوانند و در همان لحظه یک سنسور حرکات چشم آن‌ها را زیر نظر گرفت.

این کامپیوترها در فاصله‌های زمانی متفاوت بوق می‌زدند و در این هنگام دانشمندان میزان تمرکز هر فرد را روی خواندن چک می‌کردند.

دانشمندان متوجه شدند افرادی که در حال فکر کردن به موضوع دیگری هستند نسبت به افرادی که تمرکز روی کار خودشان دارند بیش‌تر پلک می‌زنند.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 16 / 12 / 1389برچسب:روانشناسی,عشق,زندگی, :: 9:49 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودالی عمیق افتادند. بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است، به دو قورباغه دیگر گفتند که راه چاره ای برای خروج از چاله نیست و شما به زودی خواهید مُرد.

دو قورباغه، این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توان کوشیدند تا از گودال بیرون بپرند. اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند که دست از تلاش بردارند چون نمی توانند از گودال خارج شوند.
بالاخره یکی از دو قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت و سر انجام به داخل گودال پرت شد و مُرد.

قورباغه دیگر اما با تمام توان برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد. هر چه بقیه قورباغه ها فریاد می زدند که تلاشِ بیشتر فایده ای ندارد، او مصمم تر می شد؛ تا اینکه بالاخره از گودال خارج شد.
وقتی بیرون آمد بقیه قورباغه ها از او پرسیدند: «مگر تو حرفهای ما را نمی شنیدی؟»

معلوم شد که قورباغه ناشنواست. در واقع او در تمام مدت فکر می کرده که دیگران او را تشویق می کنند.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 15 / 12 / 1389برچسب:زندگی,عشق,روانشناسی, :: 9:30 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


* گریه تولد و مرگ آدمی‌را نشانه گذاری می‌کند. گریستن نخستین واکنش نوزادی است که متولّد می‌شود و فردی که از دنیا می‌رود واکنش ماتمی‌ را در بازماندگان بر می‌انگیزد که با گریه همراه است .

* چرایی و چگونگی گریستن همواره یکی از رازهای پیچیدۀ زندگی انسان بوده است . گریه در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوتی دارد و در همراهی با موقعیت های گوناگون اجتماعی و شرایط احساسی متغیر و گاه متضاد به چشم می‌خورد. به ندرت پیش می‌آید که کسی از روی افسردگی و اندوه بخندد ولی گریستن در هنگام شادی و خوشحالی غیر معمول نیست .

* وقوع گریستن در طول رشد انسان از نوزادی تا بلوغ منعکس کنندۀ بسیاری از حالت های احساسی اوست . فرد به دلایل مختلفی مانند اندوه ، مصیبت ، خشم ، درد ، شادی و لذّت می‌گرید. از لحاظ پزشکی گریستن نشانه ای از رنج جسمانی و استرس محسوب می‌شود و به عبارت دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است .

* می‌توان گفت که گریستن درسه سطح متفاوت روی می‌دهد. درسطح اوّل شرایط فیزیولوژیک موجب گریه می‌شود. مانند گریۀ نوزاد یا صدمات فیزیکی به بزرگسالان . درسطح دوّم خلقیات ، احساسات و حالات عاطفی پا به میدان می‌گذارند . مثلاً نوجوانی که به غرورش برمی‌خورد و مناعت طبع او زیر سئوال می‌رود براثر ناکامی‌ناشی از تحقیر گریه می‌کند. درسطح سوّم احساسات ژرف تر و متعالی تر درکارند. مانند گریستنی که درهنگام نیایش یادرک عمیق یک پدیده یا حالات عرفانی روی می‌دهد .

* درمتون مربوطه از گریۀ زیباشناختی یاد می‌شود که به تأثیر ناشی از درک آثار هنری والا نسبت داده می‌شود. البته همه افراد به این سطح نمی‌رسند زیرا نیل به این مرتبه مستلزم کسب آگاهی ژرف ترازخویشتن و جهان و روابط میان آنهاست .

* گریستن مجموعه ای از نمایه های رفتاری مانند اشک ریختن ، هق هق کردن و آه کشیدن است که توسط برخی مولفه های فیزیولوژیک و جسمانی همراهی می‌شود. گریه نیز مانند خنده به گونۀ انسان تعلق دارد. البته تحریک چشم در حیوانات نیز مانند انسان موجب ترشح اشک می‌شود ولی گریستنی که ناشی از تأثر احساسی باشد منحصر به انسان است و درسایر گونه های جانوری دیده نمی‌شود.

* از لحاظ فیزیولوژیک ترشح اشک ها تحت کنترل دستگاه پاراسمپاتیک است و وظیفۀ محافظت از چشمان در برابر آلودگی ها وعفونت ها به عهدۀ اشک هاست . ترکیب بیولوژیک اشک شامل پروتئین ها ، آنزیم ها ، چربی ها و متابولیت ها ( فرآورده های نهایی ناشی از سوخت وساز ) و الکترولیت هاست . ترکیبات پروتئینی اشک های عاطفی با اشک ناشی از تحریک تفاوت دارند.

* درعین حال که با تسهیل بهبودی فرد نقشی تعادل آفرین ایفا می‌کند حالت برانگیختگی اجتنابی بالایی به وجود می‌آورد که موجب انگیزش رفتارهایی می‌شود که به گریستن خاتمه می‌دهند. به عبارت دیگر همراه گریه آمیزه ای از احساسات و حالات مثبت و منفی تجربه می‌شود.

* پژوهش های آزمایشگاهی اثرات فیزیکی گریستن را روشن کرده است . گریه با آهسته تر کردن تنفس اثرات آرام بخش دارد ولی تعریق و افزایش ضربان قلب همراه گریه مشابه تجارب ناخوشایند ناشی از استرس ، تهییج وبرانگیختگی است . امّا جالب است که اثرات منفی زود گذرند و تأثیرات جسمانی آرام کننده دیرپاتر هستند و بیشتر طول می‌کشند.

* درباب تأثیر گریه برخلق و خو و وضعیت عاطفی افراد نیز پژوهش هایی صورت گرفته است . "جملۀ گریه آدم را سبک می‌کند "در زبان فارسی زیاد شنیده می‌شود . مطالعه بر 3000 نفر درخارج از آزمایشگاه نشان داد که اکثریت این افراد پس از گریه بهبود خلق و خو و احوال خود را گزارش کردند. البته 3/1 هم چنین تجربه ای نداشتند . این پژوهش ها نشان می‌دهند که فواید گریستن بستگی به آن دارد که چه کسی می‌گرید و چرا می‌گرید و گریستن در چه زمان ، مکان و شرایطی رخ می‌دهد. علاوه برآن افرادی که از حمایت اجتماعی برخوردار بودند احتمال بهتر شدن آن ها پس از گریه بیشتر بود.


مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 14 / 12 / 1389برچسب:گريه,زندگي, :: 10:33 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

ایلیا دیانوش* ـ بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ی اختلاف نظر درباره‌ی عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟

دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.
 
پس اگر دختر و پسر در دوران آشنايي پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند.

دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.
 
 
محاسن خانواده‌ها؛ محور اول

 
 
 
معايب خانواده‌ها؛ محور دوم

هريك از طرفين، ابتدا بايد بر اساس معيارهاي عرفي جامعه، معايب خانواده‌اي را كه در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگويد كه آيا اين معايب در زندگي شخصي و مشترك با همسر آينده‌اش مشكل‌ساز خواهد بود يا نه؟ (اگر مشكل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنين صادقانه بگويد كه افكار و رفتار خودش نيز تحت تأثير اين خلقيات غلط خانوادگي هست يا نه؟ (اگر تحت تأثير است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربايستي بايد بگويد كه آيا مي‌تواند با چنين روحياتي كنار بيايد يا نه؟
 
 
زمان بچه‌دار شدن؛ محور سوم

هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید.
ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را  زودتر کنار می‌گذارند.
در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.
اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.
 
 
تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم
 
هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید.
ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند.
حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد.
پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.
 
 
تربیت بچه‌ها؛ محور پنجم
 
 
هريك از طرفين باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند.
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است.
شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست.
در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.
 
 
دایره‌ی همدلی و پایبندی؛ محور ششم
 
 
همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد.
ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌دهنده‌ی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.
یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید.
این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ی نامزدتان باشید.‌
اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید:
اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید.
دوم این‌که؛ از ماجراهاي گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذاريد و متقابلا به نامزدتان نیز اين را يادآور شوید، اما در گذشته‌ي يکديگر بيش از اين جست‌وجو نکنيد.
 
 
خرج کردن؛ محور هفتم
 
از نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟
ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ی شما به پای خساست شما بگذارد.
در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید.
مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید.
شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد.
یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید.
نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟
 
 
پیشرفت مالی؛ محور هشتم
 
 
آیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟
آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟
به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟
آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟
نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا...؟
 
 
اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم

به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟
امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟
آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟
به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزي، خريد مايحتاج روزانه، امور بچه‌ها و... ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ براي روشن شدن اين ميزان، درصد بگوييد.
چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟
تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟
مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟
چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟
دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟
چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟
آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟
آیا...؟
 
 
صمیمیت و احترام؛ محور دهم
 
 
دایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟
آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟
ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟
توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟
تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟
هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.

منبع:عصر ایران

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 9:3 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

با کودکان چگونه رفتارکنیم؟
۱) خـودت تـصـمـیم بگیر: کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: "بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید." اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: "خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید." این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.

۲) من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم: اگر می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم ، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.

۳) از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی: اگر کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلا ً به او بگویید: "صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار سردرد شوم" و ازاو بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.

۴) احساس تو را درک می کنم: وقتی کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می گوید: "از تو متنفرم" یا "خیلی بدی." این تنها جملاتی است که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.

۵) "آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای؟:" افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می گویند: "عدالت را رعایت کنید و منصف باشید" و این جملات زمانی مطرح می شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم "انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی"!

● ۷ جمله ناخوشایند برای کودکان

۱) مناسب سن خودت رفتار کن! گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله ای که نمی داند چه می خواهد و گریه می کند ، یا کودک ۴ساله ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می کند ، هر دو متناسب سنشان عمل می کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید "مناسب سن خودت عمل کن" بگویید: "به نظر می رسد خیلی عصبانی هستی"، "می دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده ای" این جملات به کودک آرامش می دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

۲) شوخی کردم: دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

۳) چـرا مـثـل ... نـیستی؟ با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی کـنـنـد در مرتبه پایین تری قرار گرفته اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین تر از دیگری احساس کند ، روحیه خود را می بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

۴) ندو و گرنه می افتی! علی رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: "قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش هایت مطمئن باش." در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده اید نه ناتوانی کودک.

۵) چی بهت گفتم؟ چرا سوالی را می پرسید که خودتان جواب را می دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می زند و می گذرد. اگر از رفتار او رنجیده اید بگویید: "من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن."

۶) به تو قول می دهم که ... : به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد.

وقتی پدر و یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می کند که "وعده داده نشده اش" اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده ها باعث می شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می آورد و فکر می کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیداخواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد.

 از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده ای ناخواسته می دهد، وعده ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشیم.

۷) آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه ها استفاده می کند و با بیان این واژه ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می کند و مانع از پدید آمدن رابطه ای مثبت بین پدرومادر با کودک می شود. " آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم ؟ مگر تو کری ؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ ..."

 این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد ودر نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می شود.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 / 12 / 1389برچسب:, :: 8:57 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

راهکارهای افزایش اعتماد به نفس

اعتماد به نفس چیست؟ و چگونه افزایش می یابد؟

اعتماد به نفس ، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به خود. به عبارت دیگر ، اعتماد به نفس یک فرد به نحوه ی احساس اودرباره ی (( من )) خویش بستگی دارد . شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید ؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم ؟ اگرپاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد ، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل ، برخوردار هستید ، اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل نشوید ، می تون گفت که شما دارای من ضعیفی هستید .مع الو صف ، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او دریک موقعیت خودش را خوب و قوی بپندارد ، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد .

اما ، چیزی که تاسف آور است ، این است که اغلب ما ، معمولا" بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم و تمام توجه امان را بر روی نکته ضعفهایمان متمرکز می کنیم نه بر وی امتیاز اتمان . پس ، چاره کار چیست ؟ نخستین قدم شما برای تقویت و بالا بردن اعتماد به نفستان ،درک و فهم این حقیقت باید باشد که اعتماد به نفس ، در واقع همان نظر و عقیده ای است که شما راجع به خودتان دارید. آگاهی از این امر منجر به این خواهد شد که در تقویت اعتماد به نفستان در مسیر صحیحی گام بردارید . در مرحله’ بعدی ، باید از خودتان بپرسید که چرا در برخی از جنبه های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستند ؟ یک دلیل آن ، شاید مورد مقایسه قرار دادن خودتان با افراد دیگر باشد

داشتن اعتماد به نفس

همچنین اعتماد بنفس به مفهوم برتری داشتن، تکبر وخود بینی نمیباشد زیرا این خصوصیات رفتاری از اعتماد بنفس پایین نشات میگیرند. اعتماد بنفس شما نباید یک پدیده مقایسه ای و رقابتی باشد زیرا در این هنگام شما خود را در معرض احتیاج و وابستگی به پذیرش دیگران قرار خواهید داد که با اعتماد بنفس واقعی و ناب منافات دارد. افراد با اعتماد بنفس بالا نیازی به پذیرش، موافقت، تائید، تشویق و دلگرمی دیگران ندارند. همچنین اعتماد بنفس بالا اینگونه نیست که شما را از هر گونه تردید، یاس ونگرانی مصون بدارد بلکه تنها تحمل و غلبه بر آنها را برای شما آسانتر میسازد.

خصوصیات افراد با اعتماد به نفس بالا

ـ برخوردار از مرکز کنترل درونی: غم و شادی آنان وابسته به عوامل خارجی نیست.

ـ از لحاظ جسمانی، احساسی، ذهنی و معنوی از خود مراقبت میکنند.

ـ میانه روی را در افکار، احساسات و رفتارهای خویش حفظ میکنند.

ـ قادر به پذیرش و پند گیری از اشتباهات خود میباشند. قادر به بیان جمله "من اشتباه کردم" میباشند.

ـ توانایی بخشش اشتباهات خود و دیگران را دارند.

ـ مسئولیت اداره زندگی خود را بعهده میگیرند.

ـ تفاوتهای فردی میان افراد را ارج مینهند.

ـ به نقطه نظرات دیگران گوش میدهند.

ـ همواره مسئولیت ادراکات، احساسات و واکنشهای خود را بعهده گرفته و هیچگاه آنها را فرافکنی نمیکنند.

ـ از نقاط ضعف و قوت خود آگاهی دارند.

ـ همواره در حال پیشرفت و ترقی بوده و از ریسکهای مثبت در زندگی بیم ندارند.

ـ دارای اعتماد بنفس و خود باوری بوده و به خود ارج میدهند.

ـ اعتماد بنفس آنان بدور از خودبینی و غرور میباشد.

ـ از آنکه مورد انتقاد قرار گیرند نمی هراسند.

ـ هنگامی که از آنان پرسشی میگردد حالت تدافعی بخود نمیگیرند.

ـ در برابر موانع و مشکلات به آسانی تسلیم نمیگردند.

ـ نیازی به تحقیر و تمسخر دیگران ندارند.

ـ از آنکه در کاری شکست بخورند ویا در حضور دیگران نادان بنظر برسند ابایی ندارند.

ـ هیچگاه خود را مورد انتقاد و سرزنش مخرب و شدید قرار نمیدهد.

ـ توانایی خندیدن به خود و زیاد جدی نگرفتن خود را دارند.

ـ به خویشتن و توانایی خودشان ایمان و اعتماد دارند.

ـ به تصمیم گیری هایشان اعتماد دارند.

ـ باور دارند که فردی با ارزش، با قابلیت، دوست داشتنی، پذیرفتنی و مهم میباشند.

ـ نیازی به کمالگرایی ندارند.

ـ هیچگاه خودشان را با دیگران مقایسه نمیکنند.

ـ از آنکه دیگران چگونه نسبت به آنان می اندیشند واهمه و نگرانی ندارند.

ـ نیازی به اثبات و توجیه افکار و عقاید خود به دیگران ندارند.

چگونه اعتماد بنفس خود را افزایش دهید

آگاه باشید که ارزش شما به عنوان یک انسان بستگی به داشتن وزن ایده آل، زیرکترین و باهوشترین بودن، مشهوربودن، محبوب ترین بودن، سریع ترین بودن، بالاترین نمره و یا رتبه را داشتن، شوخ طبع ترین بودن، خوش لباس ترین بودن، بهترین خانه و ماشین را داشتن و بهترین دوستها را داشتن نبوده و تنها به خودتان بستگی دارد.

ـ توانایی ها، استعدادها و موفقیتهای خود را جشن بگیرید.

ـ خود را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب گشته اید عفو کنید.

ـ بروی نقاط ضعف خود تمرکز نکنید. هر انسانی نقاط ضعف خاص خود را دارد.

ـ با حقوق فردی خود آشنا شده و از آنها پیروی کنید.

ـ از تحقیر و سرزنش خود دوری کرده و مثبت اندیشی را فرا گیرید.

ـ خود را بر اساس یک سری استانداردهای منطقی و دور از دسترس مورد قضاوت قرار ندهید.

ـ یاد بگیرید که شما یک انسان منحصر بفرد بوده و تنها خود شما مسئول تصمیم گیریهای زندگیتان میباشید.

ـ بیاموزید که با پشتکار و سماجت قادر خواهید بود به موفقیت دست یابید.

ـ بیاموزید که شما نیازی به تلاش بی وقفه برای کامل گشتن ندارید.

ـ خودتان تعیین کننده مفهوم موفقیت باشید.

فرمول اقتدار

نگرش آرمانگرایانه به یک مرد پوچ و بی اساس میبـاشد. شمـار اندکی از مردها در عمل، به آن شان و درجه از شکوه و عظمت میان دیگر مردان نایل گشته اند. به هر صورت من میتوانم چند نکته راهبردی در رابطه با آنـکه چـگونـه یک مرد شکوهمند و با اقتدار باشید ارایه دهم. مردی که قادر باشد از میان پستی بلنـدی هـای زندگی عبور کرده و در انتها نیز کماکان با صلابت از آن بیرون آید.

نکته۱: نپذیرفتنی را بپذیرید فرض می گـیـریـم شـمـا فردی ۴۰ ساله هستید. موی سرتان کم پشت و در حال ریزش میباشد. شکمتان نمایان گشته است . چیـن و چـروک صورتتان عمیق و نا زیبا هستند. شما اساسا احساس مـی کـنـیـد انـسـانـی بی ارزش هستید. به نخستین تجلی گاه استرس یعنی همان خود انکاری قدم گذارده اید.

هنگامی که منکر شایستگی و استعدادهای بـالقوه خود جهت مبدل شدن به کسی یا چیزی فراتر و با اهمیت تر از خویشتن کنونی خود می شوید، گـرفـتـار یـک چـرخه مخرب انزجار از خویشتن می گردید. بـه منظور رهایی یـافتن از انـکار، بـاید شـروع بـه پـذیـرش مشکلات خود نموده و همچنین اهداف آینده تان را در ذهـن مجسم کنـیـد. هـمـواره بـه خاطر داشته باشید شما قادر خواهید بود به درجات عالی و بزرگ دست یابید.

نکته ۲: به غیر قابل اندیشیدن بیاندیشید با حفظ شخصیت فوق فرض میکنیم به شما (کم مو، چاق، میانسال) دائما گفتـه شـود که قادر نخواهید بود بهیچ چیزی در زندگی خود فائق آیید. افسوس، چه سـخن نـاگوار و دلخراشی برای شخصی است که تا پیش از این نیمی از عمرش را به پایان رسانیده است. به دومین تجلی گاه استرس یعنی انتقاد قدم گذارده اید.

شما خواهید گفت در ۳۰ سال باقیمانده کسی قادر نخواهد بود کار زیادی انجام دهـد و یا به موفقیت چندانی دست یابد؟ در اشـتـبـاه هـستـیـد. در طـول دوران کــاری خــود بـا اشخاصی دیدار کرده ام که تصمیم گرفتند مجددا به دانشگاه بازگردند و رشتـه تحصیلی خود را به پایان برسانند، برای خودشان کسب و کـار مسـتقل دست و پا کـنـنـد. آنـهـا از خطاها و اشتباهات خود درس گرفته و به جایگاه و منزلتی عالی در مـیـان اطـرافیانشان نایل گشته اند.

هیچگاه برای تعلیم و تربیت و کسب دانش و ادامه تحصیلات دیر نـمـی بـاشـد. مـی باید خارج از دایره متعارف بیاندیشید و شروع کنید به اندیشیدن به غیر قابل اندیشیدنها -که شما در واقع مردی هستید با فرصتهای بسیار زیاد پیش رویتان.تنها کاری که باید انجام دهید خلق و ایجاد درها و عبور از میان آنهاست.

نکته۳: اهداف خود را تعیین کنید اکنون که خود را پذیرفته اید و شروع به آن کردید که همانند مردی با عظمت که میـتـواند شما باشید بیاندیشید، مستلزم آن می بـاشیـد کـه تـدابـیـری را بـرای دسـت یـافتن به اهدافتان تدوین و تنظیم گردانید. تعیین اهداف برای خودتـان شـاید بزرگترین و مهم ترین هدیه ای باشد که می تـوانـیـد به خود عطا کنید. با یادداشت کردن و مرور آنها در فواصل زمانی معین کار را شروع نمایید.

کاری که من مایل به انـجـام آن هسـتـم ایـن اسـت کـه ابـتـدا اهـداف بـلنـد مـدت خود را یادداشت کرده و سپـس به روی اهـداف کـوتاه مـدت پـیرامون دست یابی به اهداف بلند مدت متمرکز می شوم. این کار معمولا منجر به موفقیتهای واقع گرایانه میـگردد و هر بار که شما به یکی از اهدافتان دست یافتید،احساس خیلی بهتر و خوشاینتری نسبت به خود خواهید داشت.

نکته۴: غلبه بر موانع بی تردید به موانعی در راه رسیدن به اهدافتان برخورد خواهید کرد. مجددا مثل گذشتـه این مشکلات را پذیرفته و آنها را پشت سر بگذارید و به راه خود ادامه دهید. وجود آنها را انکار نکنید زیرا تا آخر عمر مکررا به سراغ شما خواهند آمد و دست بردار نخواهند بود.با عزم راسخ به جنگ تک تک مشکلات خود رفته و سـرسـخـتـانه بـر هـدف خـود پـافشاری کنید.

نکته۵: به گذشته ننگرید این احتمالا دشوارترین کاری است که باید انجامش دهید. بـما همواره گفته شده است که سپاسگزار توفیقات و نعمتهای زندگیمان باشیم اما برای انجام چنین کاری مجبور به تعمق در گذشته ناگوار خود می بـاشـیم. بـه مجرد آنکه شروع به یادآوری گذشته کنید، ناکامی هـا و سختـی هـا دوباره مـراجت خـواهـید کرد. یه محض آنکه به اهدافتان دست یافتید، لازم است به این که چه کسی هستید و چه کسی مایلید باشید، تمرکز کنید

 

منبع : آفتاب.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 5 / 12 / 1389برچسب:عشق,مشاوره,زندگی, :: 5:16 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 
شاتو بریان میگه: 

 خوشبختی توپی است 

 که وقتی می غلتد به دنبالش می رویم و 

 وقتی توقف می کند به ان لگد می زنیم.

_شما چی میگین؟

من خودم که یه جورایی اینطوریم

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 2 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 12:28 قبل از ظهر :: توسط :

فلسفه الاکلنگ: 

 

 

 اثبات بزرگی کسی است که 

 فرو مینشیند تا دیگری پرواز کند.

همین...

نمیدونم که آیا ما در عشقمون در حدی هستیم که ما فرو بشینیم تا نصف دیگرمون بالاتر بره؟

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 2 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 9:51 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است که بین این امر با سلامت رابطه ای نزدیک وجود دارد. تمام انسان ها به دنبال یافتن کسانی هستند که با آن ها احساس خوش بختی کنند و از زندگی با آن ها لذت ببرند و در کنارشان منفعت بیشتری کسب کنند. در بین ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می شود و این زمانی است که پسر و دختر تصمیم می گیرند تا همسر آینده را انتخاب کنند و در این ارتباط مقطعی که لازمه شناخت از همدیگر است، اصولی مطرح هستند.

باید توجه داشت که نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دل دادگی های پسرانه و دلبری های دخترانه و دل بستگی های طرفین، در قشر جوان وجود دارد. البته این ارتباط ها و علاقه ها منشأ تشکیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می گردند، ولی باید در چارچوب اصولی اخلاقی و شرعی باشند.

گاهی این علاقه ی درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای اجتماعی و دینی خارج می شود و به سوی بی عفّتی و گناه کشیده می شود که این امر بسیار ناشایست و غیراخلاقی است.

در این مقالات ، سعی خواهد شد تا چارچوب ارتباط با جنس مخالف، که گاهی برای انتخاب همسر لازم است، طبق معیارهای اسلامی و اخلاقی بیان گردد تا نوجوانان عزیز از شرایط آن مطّلع گردند. اما پیش از بیان اصول ارزشی و اخلاقی ارتباط، لازم است تعریف دوستی با جنس مخالف بیان گردد ـ تا خدای ناکرده ـ جوانان عزیز به این عمل ضدارزشی و حرام گرفتار نشوند.

 

 تعریف «دوستی دختر و پسر»

بر اساس قواعد کلی حاکم بر ارتباط میان فردی، نمی توان هر ارتباطی را «دوستی دختر و پسر» نامید، بلکه می توان گفت: «دوستی دختر و پسر» یعنی: ارتباطی که بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط، محبت، صمیمیت، عشق و علاقه ی قلبی ویژه وجود دارد و از این رو، ارتباط دو کودک یا ارتباط تحصیلی یا ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن، که برای اهداف خاصی است، نمی تواند از مقوله دوستی دختر و پسر باشد.

 

 انگیزه های برقراری ارتباط با جنس مخالف

1. وعده ازدواج: یکی از بهانه های ارتباط بین پسران و دختران وعده ازدواج از ناحیه پسر است و معمولا با این وعده ها پسران با دختران ارتباط پیدا می کنند. در حقیقت، دختر و پسر با طرح مسئله «ازدواج» با یکدیگر رفاقت کرده، سعی می کنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده کنند، اما حقیقت امر این است که این وعده ها در حدّ خیال بافی می مانند و جامه عمل نمی پوشند; زیرا خانواده  چنین افرادی را در حدّ لازم پخته و شایسته برای ازدواج نمی یابند، طرح مسئله «ازدواج» از سوی پسر اگر هم صورت گیرد، با مخالفت خانواده اش روبه رو می شود و حتی اگر پسر به خواستگاری دختر نیز برود، خانواده دختر چنین ازدواجی را نمی پسندند. بنابراین، وجود فکر ازدواج در بین دختران و پسران تنها نوعی ساز و کار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رهایی از اضطرابی است که در نتیجه عملِ بر خلاف قواعد و هنجارهای خانواده و جامعه صورت می گیرد.

بهترین روش ایجاد ارتباط، در پرتو اصول دینی است که خانواده پسر از خانواده دختر خواستگاری کند و تحت نظارت والدین تحقیقات ادامه یابند و از خصوصیات همدیگر مطلع شوند.

2. انگیزه جنسی: از انگیزه های دیگر ارتباط دختر و پسر بهره بری جنسی است. این پدیده در میان اقشاری از جامعه که از لحاظ رشد فکری و فرهنگی در انحطاط شدیدی به سر می برند، بیشتر دیده می شود. این افراد برای ارضای غرایز جنسی خود، همه ی ارزش های خانوادگی و فردی خود را قربانی می کنند و دست به رفتاری می زنند که برای اغلب افراد جامعه، بسیار پست تلقّی می شود.

چنانچه این ارتباط های ناپسند منجر به رابطه ی جنسی بین دختر و پسر شوند مشکلات زیادی را برای دختر، که قربانی اصلی این رابطه است به دنبال می آورد. اشتغال ذهنی درباره ی این موضوع که مبادا این ارتباط برای او در آینده مشکل ساز باشد، تعادل روانی او را به نحو چشم گیری بر هم می زند و فشار روانی زیادی بر او تحمیل می کند.

چنین دخترانی در ازدواج با مشکل روبه رو می شوند و حاضر به ازدواج نیستند و زمانی که با فشار خانواده روبه رو می شوند و تن به ازدواج می دهند، همیشه نگران افشای رابطه گذشته خود هستند و از اینکه همسرشان از رابطه مخفی آن ها در گذشته آگاه شود رنج می برند.

 

3. توهّم قدرت و جاذبه: یکی دیگر از انگیزه های دوستی با جنس مخالف این است که پسران داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور می کنند و دختران نیز داشتن یک دوست پسر را یک جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند.

 اما طول نمی کشد که پی خواهند برد این قدرت نمایی و جاذبه ارائه شده به قیمت از دست دادن بسیاری از جاذبه ها و قدرت های اجتماعی و شخصیتی دیگر تمام شده، در نتیجه، دوستی ها به پایان می رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندی خویش، دنیایی از تعارض را در درون دختر و پسر باقی می گذارد.

 

4. پناه جویی به یکدیگر: دختران و پسرانی که مورد بی محبتی در خانواده قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و در این زمینه، خود را سرگردان و آشفته می یابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد کسب رضایت و یا به عبارت دیگر، به دنبال یافتن شرایطی هستند که برای آن ها اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتری فراهم کند و پناه گاهی برای جبران کمبود محبت خود فراهم سازند.

  اما اطمینان خاطری که دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود جستوجو می کنند هیچ گاه حاصل نمی شود; زیرا این روابط پنهانی و به دور از چشم خانواده صورت می گیرد. به همین دلیل، دختر و پسر باید وقت و توان زیادی صرف کنند تا بتوانند زمینه این رابطه را فراهم کنند و تحمل ترس و اضطراب مستمری که دو طرف باید تحمّل کنند تا این روابط از چشم آشنایان پنهان بماند، رضایتمندی و آرامشی را که به دنبال آن هستند خنثی خواهد کرد.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 1 / 12 / 1389برچسب:, :: 9:17 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

نحوه خوابیدن با شخصیت شما ارتباط دارد
زندگی ما، مقدار خواب ما و به طور کلی نحوه استراحت ما در طول شب به طور غیر محسوسی با گذر زمان تغییر می کند. با این حال یکی از محققان خواب معتقد است که نحوه خوابیدن ما گویای واقعیاتی در مورد شخصیت ما می باشد.
به طور کلی تحقیقات نشان می دهد که نحوه خوابیدن افراد به ۶ دسته کلی تقسیم می شوند.
نکته جالب در مورد این اظهار نظر این است که انچه در مورد ارتباط نحوه خوابیدن فرد و شخصیت وی بیان می شود کمی غیر قابل انتظار است. 
طبق این تحقیق از جمله موقعیت های فرد در هنگام خوابیدن عبارتند از:
۱- موقعیت جنینی(Fetus position): 41 % از شرکت کنندگان در این تحقیق به صورت خمیده و چمباتمه زده می خوابند. گفته می شود که زنان دوبرابر مردان در این وضعیت می خوابند و به نظر می رسد که این شایع ترین نحوه خوابیدن می باشد. این گونه افراد ظاهری خشک و جدی دارند. و گاهی به نظر می رسد که خجالتی باشند ولی به سرعت گرم می شوند.
۲- موقعیت کتابی(Log position): این وضعیت همان طور که در شکل نیز پیداست به گونه ای است که فرد کاملا صاف به پهلو خوابیدن است و دست ها نیز افتاده به پهلو است.این نحوه خوابیدن بیشتر مربوط به افرادی اجتماعی، سهل گیر هستند که به راحتی اعتماد می کنند و به نظر می رسد که به راحتی گول می خورند.مطالعات نشان می دهد که ۱۵% از افراد به این سبک می خوابند.
۳- موقعیت مشتاق یا آرزومند(Yearner position): حالتی که فرد به پهلو خوابیده در حالی که دستانش به سمت جلو باز است. ۱۳% از افراد به این صورت می خوابند. این گونه افراد به نظر می رسد که روشن فکر هستند و لی تا حدودی نیز عیبجو ، بد گمان و مظنون ولجوج می باشند .یعنی روی تصمیمی که می گیرند پافشاری می کنند.
۴- موقعیت سرباز( Soldier position):در این موقعیت فرد به پشت می خوابد در حالیکه دستانش در دو طرف بدن رها است. این گونه افراد ساکت، محتاط و بدوند هیاهو هستند ، ایده ال گرا و طرفدار استانداردهای بالا در زندگی می باشند. درصد خرو پف این افراد به دلیل نحوه خوابیدن آنها بالاست و باعث می شود که خواب راحتی نداشته باشند.
۵- موقعیت افتاده به روی شکم(Freefall position): در این مدل خوابیدن فرد به روی شکم خوابیده در حالی که دستان خود را به زیر بالش گذاشته و سر وی به طرفی متمایل است.تقریبا ۷% از افراد به این سبک می خوابند.این افراد بی پروا،اجتماعی هستندکه کمتر با انتقاد کنار می ایند.
۶- موقعیت ستاره دریایی(Starfish position): در این موقعیت فرد به پشت خوابیده در حالی که دستانش نزدیک سر یا بالش رها شده است. ۵%افراد به این صورت می خوابند. این افراد شنوده های خوب، مددکار و یاور هستند. دوست ندارند که در مرکز توجه باشند.
با تمام این تعاریف باید گفت که افرادی که به هریک از مدل های گفته شده می خوابند دقیقا شخصیت های ذکر شده را ندارند. از طرفی تعداد اندکی از افراد نیز در هیچ یک از موقعیت های گفته شده نمی خوابند.
نکته جالب دیگر در این تحقیق نشان داد که تنها ۵% از افراد کاملا خود را با پتو می پوشانند در حالی که اغلب افراد قسمتی از بدن خود-مثل پا، دست- را بیرون از پتو قرار میدهند. 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 30 / 11 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 1:58 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

داشتم الكي تو سايتها ميگشتم كه...........

چرا؟ آخه چرا؟ بابا يكي به من بگه چرا؟

اينه فرهنگ و شخصيت مردهاي ايراني؟

خودتون قضاوت كنين!

فقط ميتونم بگم متاسفم!!!!!!!!!!همين............

 به قول حاج آقا دانشمند بيا برو تو اتاق عمل و شر رو كم كن!!!!!!!!!

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 28 / 11 / 1389برچسب:عشق,زندگي,مشاوره,روانشناسي, :: 5:56 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

 

يه مرد ۸۰ ساله ميره پيش دكترش براي چك آپ. دكتر ازش در مورد وضعيت فعليش مي پرسه و پيرمرد با غرور جواب ميده:

 

هيچوقت به اين خوبي نبودم. تازگيا با يه دختر ۲۵ ساله ازدواج كردم و حالا باردار شده و كم كم داره موقع زايمانش ميرسه. نظرت چيه دكتر؟

 دكتر چند لحظه فكر ميكنه و ميگه: خببذار يه داستان برات تعريف كنم. من يه نفر رو مي شناسم كه شكارچي ماهريه. اون هيچوقت تابستونا رو براي شكار كردن از دست نميده. يه روز كه مي خواسته بره شكار از بس عجله داشته اشتباهي چترش رو به جاي تفنگش بر ميداره و ميره توي جنگل. همينطور كه ميرفته جلو يهو از پشت درختها يه پلنگ وحشي ظاهر ميشه و مياد به طرفش. شكارچي چتر رو به طرف پلنگ نشونه مي گيره و ….. بنگ! پلنگ كشته ميشه و ميفته روي زمين!

 پيرمرد با حيرت ميگه: اين امكان نداره! حتماً يه نفر ديگه پلنگ رو با تير زده!

دكتر يه لبخند ميزنه و ميگه: دقيقاً منظور منم همين بود...

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 28 / 11 / 1389برچسب:, :: 5:49 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

تنها نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن  بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که كلبه
اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
« خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ »
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
كشتي ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود.
نجات دهندگان می گفتند:
“خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 27 / 11 / 1389برچسب:, :: 10:56 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

پنج سوال مهم در زندگی زناشویی
بر اساس يه تحقيق، ۵ سوال وجود داره که زنها بهتره از مردها نپرسند!
چون اگه جوابهاشون مبني بر حقيقت داده بشه شر به پا ميشه!!...

اين ۵ سوال عبارتند از

 به چي فکر مي کني؟...
 آيا دوستم داري؟...
 آيا من چاقم؟...
به نظر تو ، اون دختره از من خوشگلتره؟...
 اگه من بميرم تو چيکار مي کني؟
براي مثال:
 به چي فکر مي‌کني؟
جواب مورد نظر براي اين سوال اينه: “عزيزم! از اينکه به فکر فرو رفته بودم متاسفم! داشتم به اين فکر مي‌کردم که تو چقدر زن خوب و دوست داشتني و متفکر و با شعور و زيبايي هستي و من چقدر خوشبختم که با تو زندگي مي کنم.“... البته اين جواب هيچ ربطي به موضوع مورد فکر مرد نداره! چون مرد داشته به يکي از موارد زير فکر مي‌کرده:
الف) فوتبال
ب) بسکتبال
ج) چقدر تو چاقي!
د) چقدر اون دختره از تو خوشگلتره!
ه) اگه تو بميري پول بيمه ات رو چطوري خرج کنم؟
يه مرد در سال ۱۹۷۳ بهترين جواب رو به اين سوال داده... اون گفته: “اگه مي خواستم تو هم بدوني به جاي فکر کردن، درباره‌ش حرف مي‌زدم!“...
 آيا دوستم داري؟
جواب مورد نظر اين سوال “بله“ است! و مردهايي که محتاط‌ترند مي‌تونن بگن: “بله عزيزم!“... و جوابهاي اشتباه عبارتند از:
الف) فکر کنم اينطور باشه!
ب) اگه بگم بله، احساس بهتري پيدا مي‌کني؟
ج) بستگي داره که منظورت از دوست داشتن چي باشه!
د) مگه مهمه؟!
ه) کي؟... من؟!
 آيا من چاقم؟
واکنش صحيح و مردانه نسبت به اين سوال اينه که با اعتماد به نفس و تاکيد بگين “نه! البته که نه!“ و به سرعت اتاق رو ترک کنين!... جوابهاي اشتباه اينها هستند:
الف) نمي‌تونم بگم چاقي... اما لاغر هم نيستي!
ب) نسبت به چه کسي؟!
ج) يه کمي اضافه وزن بهت مياد!
د) من چاق‌تر از تو هم ديدم!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کني؟ داشتم به بيمه‌ات فکر مي‌کردم!
به نظر تو، اون دختره از من خوشگلتره؟
“اون دختره“ در اينجا مي‌تونه يه دوست قبلي يا يه عابر که از فرط زل زدن به اون تصادف کردين و يا هنرپيشه يه فيلم باشه... در هر حال جواب درست اينه که: “نه! تو خوشگلتري!“... جوابهاي غلط عبارتند از:
الف) خوشگلتر که نه... اما به نحو ديگه‌اي خوشگله!
ب) نمي‌دونم اينجور موارد رو چطوري مي‌سنجند!
ج) بله! اما مطمئنم تو شخصيت بهتري داري!
د) فقط از اين بابت که اون جوونتر از توست!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کني؟ داشتم راجع به رژيم لاغريت فکر مي‌کردم!
 اگه من بميرم تو چيکار مي‌کني؟
جواب صحيح: “آه عزيزترينم! در حادثه اجتناب ناپذير فقدان تو، زندگي برام متوقف ميشه و ترجيح ميدم خودمو زير چرخ اولين کاميوني که رد ميشه بندازم!“... اين سوال، همونطور که توي گفتگوي زير مي‌بينين، ممکنه از سوالهاي ديگه طوفاني‌تر باشه!...
زن: عزيزم... اگه من بميرم تو چيکار مي‌کني؟
مرد: عزيزم! چرا اين سوالو مي‌پرسي؟ اين سوال منو نگران مي‌کنه!
زن: آيا دوباره ازدواج مي کني؟
مرد: البته که نه عزيزم!
زن: مگه دوست نداري متاهل باشي؟
مرد: معلومه که دوست دارم!
زن: پس چرا دوباره ازدواج نمي‌کني؟
مرد: خيلي خب! ازدواج مي‌کنم!
زن (با لحن رنجيده): پس ازدواج مي‌کني؟
مرد: بله!
زن (بعد از مدتي سکوت): آيا باهاش توي همين خونه زندگي مي‌کني؟
مرد: خب بله! فکر کنم همين کار رو بکنم!
زن (با ناراحتي): بهش اجازه ميدي لباسهاي منو بپوشه؟
مرد: اگه اينطور بخواد خب بله!
زن (با سردي): واقعا“؟ لابد عکسهاي منو هم مي‌کني و عکسهاي اونو به ديوار مي‌زني!
مرد: بله! اين کار به نظرم کار درستي مياد!
زن (در حالي که اين پا و اون پا مي کنه): پس اينطور... حتما“ بهش اجازه ميدي با چوب گلف من هم بازي کنه!
مرد: البته که نه عزيزم! چون اون چپ دسته

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 27 / 11 / 1389برچسب:, :: 10:52 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

سوء استفاده هر رفتاری است كه به قصد ایجاد كنترل و انقیاد یك انسان دیگر انجام می گیرد و می تواند استفاده از ترس, توهین و تجاوز كلامی یا جسمی را شامل شود. سوء استفاده عاطفی نوعی سوء استفاده است كه ماهیتاً عاطفی و هیجان است نه جسمی. سوء استفاده عاطفی هر چیزی را شامل می شود. سوء استفاده كلامی و انتقادگونه و فنون ظریفتری چون سرزنش, دستكاری و ترشرویی همه مثال هایی از سوء استفاده عاطفی هستند.سوء استفاده عاطفی مثل شستشوی مغزی است كه در آن بطور منظم اعتماد به نفس, ارزش شخصی, اعتماد به دریافت های شخصی و خود پنداره افراد تخریب می شود. سوء استفاده عاطفی چه بوسیله زخم زبان و تحقیر مداوم انجام گیرد و چه بوسیله تشر زدن یا تحت عنوان "راهنمایی" , "آموزش" و "پند" , نتیجه همیشه یكسان است. در واقع سوء استفاده شونده, هویت و ارزش شخصی خود را از دست می دهد. سوء استفاده عاطفی به هسته درونی شخص آسیب وارد می كند, زخمهایی ایجاد می كند كه عمیق تر و مزمن تر از جراحت های بدنی است. انواع سوء استفاده عاطفی سوء استفاده عاطفی اشكال مختلفی دارد. سه الگوی عام رفتار سوء استفاده گرایانه عبارتند از: پرخاشگری, انكار و ناچیز شماری. پرخاشگری ? بد زبانی, متهم سازی, سرزنش, تهدید و دستور دادن, شكل های پرخاشگرانه سوء استفاده می باشند. رفتارهای پرخاشگرانه معمولاً مستقیم و آشكار هستند. مقام بلامنازعی كه سوء استفاده كننده از طریق بی اعتبار ساختن سوء استفاده شونده به دست آورد تعادل و خود مختاری حاكم بر روابط سالم بزرگسالی را از بین می برد. این الگوی ارتباطی والد _ كودك (كه شایعترین شكل سوء استفاده كلامی است) زمانی به آشكارترین وجه, خود را نشان می دهد كه سوء استفاده كننده وضع و حالت پرخاشگرانه به خود می‌گیرد. ? سوء استفاده پرخاشگرانه گاه می تواند شكل غیر مستقیم به خود بگیرد و حتی با رفتار "یاری كردن" خلط شود. انتقاد, نصیحت, ارائه راه حل ها, موشكافی, استنطاق و پرسش از یك شخص دیگر می تواند تلاشهای صادقانه برای كمك تلقی شود ولی در برخی موارد این رفتارها تلاشی در جهت تحقیر و كنترل یا خوار سازی است نه كمك. سوء استفاده كننده وقتی می گوید "من این را بهتر از همه می دانم" در لحن او قضاوت پنهانی است كه برای آن موقعیت نامناسب است و در روابط هم سطح, نابرابری ایجاد می كند.

 
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 26 / 11 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 8:37 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

 
شاید این جمله را به همراه شکایت و غرغر از اطرافیان خود شنیده باشید! و بعد هم با آب و تاب توضیح می دهند که:«پدر و مادر و خانواده ام چنین هستند؟!» ، « دوستان نامرد بیچاره ام کردند»، « از نظر اقتصادی هم شانس نیاوردم!؟»، « در کنکور هم بدشانسی آوردم چون سئوالات امسال خیلی سخت بود» ، « از بدشانسی ، همسر خودخواه نصیب ما شده!» ،« بچه هایم هم که گلی به سرم نزدند؟!» ،« در محیط کار هم ، مدیر تبعیض قائل میشه و ...!!» و هزارو یک بهانه دیگر.

اگر چه تقصیر را به گردن همه انداختن، برای لحظاتی به ما آرامش کاذب می دهد ، ولی قدرت تغییر وضعیت و تغییر سرنوشت را نیز از ما می گیرد.

اینکه همه قدرتها را از خود بگیریم و به محیط و دیگران بدهیم؛ نشان می دهد که بی مسئولیتی و فرار از مسئولیت را به عنوان شیوه اصلی زندگی خود انتخاب کرده ایم. ما نیاز داریم که مسئولیت پذیر شویم. تا وقتی که بدقولی خود را گردن ترافیک می اندازیم، تا هنگامی که تنبلی و شکست برنامه مان را گردن روزگار و سرنوشت می اندازیم، نیاز به تغییر خودمان و قبول مسئولیت را از خود سلب می کنیم. یادمان باشد ممکن است سیل بیاید، ولی این اراده ماست که ما را بر می انگیزد تا از جلوی آن کنار برویم، یا در برابر آن سدی ایجاد کنیم و تدبیری بیندیشیم. ولی اگر جلوی سیل دراز کشیدیم و منتظر شانس باشیم، حتما بدشانس ترین خواهیم بود.

وقتی ما احساس کنیم خوش شانس هستیم بر روی محیط و جهان هستی تاثیر می گذاریم . فکر ما احساس ما و باور های ما باعث می شود انرژی هایی در دنیا پخش شود که ما را به سمت خوش شانسی هدایت کند .

همه چیز در این دنیا از انرژی ساخته شده است . چون طبق نظریه نیوتون جهان از ماده + انرژی ساخته شده است که دیدیم که اخیرا کشف شده است که ماده نیز از انرژی ساخته شده است .افکار ما و خاطرات و ذهن ما ماده ای هستند با انرژی و فرکانس بسیار بالا بخاطر همین غیر قابل دیدن هستند . اما می بینیم که قابل درک هستند .خیلی وقتها وقتی به چیزی که معتقد هستیم به سرمان می آید مثلا معتقدیم که بعد از هر خنده گریه هست . این باعث می شود که ناخودآگاه ما انرژی هایی از خود ساطع کند که در جهان هستی تاثیر گذار باشد . ناخودآگاه دوست دارد ما را به سمتی ببرد که ما معتقد به آن هستیم بنابر این ما را به سمت گریه کردن می کشاند .

و ما در تمام لحظات بدون اینکه خودمان بدانیم به سمت گریه کردن سوق پیدا می کنیم که در نهایت علت آنرا پیدا می کنیم (نا خودآگاه آنرا پیدا می کند ) و گریه می کنیم . انرژی افکار ما در محیط پخش می شود و روی همه چیز تاثیر می گذارد . احتمالا حتما برای شما پیش آمده که از محل و یا مکانی متنفر باشید و دوست نداشته باشید که به آنجا بروید این مسئله دقیقا به خاطر وجود انرژی های منفی موجود در آنجا است که روی شما تاثیر گذاشته و شما به صورت ناخودآگاه از آنجا فراری می شوید . و هزاران پدیده دیگر که علت همه آنها انرژی است . در مورد شانس هم همینطور است :
کلید موفقیت


وقتی ما احساس کنیم خوش شانس هستیم بر روی محیط و جهان هستی تاثیر می گذاریم . فکر ما احساس ما و باور های ما باعث می شود انرژی هایی در دنیا پخش شود که ما را به سمت خوش شانسی هدایت کند . و همین طور هم بدشانسی هر انسانی که معتقد است بسیار بد شانس است همیشه بدشانسی می آورد . بین افرادی که می شناسیم خیلی ها را می بینیم که به بدشانسی خود معتقد هستند و همچنان بد شانسی می آورند . بهتر است از این به بعد فکر کنیم خوش شانسیم .




برای اینکه کمتر از دست این بدشانسی فرضی رنج بکشید بهتر است در مقابله با مسائل ، طبق الگوی حل مسئله زیر عمل نمائید:


1 - مشکلات خود را دقیق تعریف کنید، و از نظر اولویت ، یکی که مهمترین است را مشخص کنید.


2 – تمام راههایی را که در جهت حل مشکل به فکرتان می آید یادداشت نمائید.


3 – با دوستان ، آشنایان، و متخصصین ( کسانی که اولا تجربه و علم دارند، ثانیا مورد اعتماد و اطمینان هستند) مشورت کنید و راه حل های آنها را نیز یادداشت کنید.


لطفا موفقیت خود را با هدفتان ارزیابی نکنید. بلکه موفقیت خودرا با تلاشتون اندازه گیری کنید.


4 – میزان توانایی ها و امکانات خود و دیگرانی که حاضر هستند به شما کمک کنند را لیست کنید.


5 – محدودیت ها، ضعف ها و احتمال شکست هر یک از راههایی را که یادداشت کردید، جلوی آنها بنویسید.


6 – از بین همه راهها، راهی که با توجه به توان و امکانات شما ، بیشترین احتمال موفقیت ، بهترین راه دسترسی و کمترین معایب و مشکلات را دارد، انتخاب کنید.


7 - مراحل پیمودن این راه را مشخص کنید و زمان بندی لازم برای هر مرحله را در نظر بگیرید. همچنین اقداماتی را که در هر مرحله نیاز است که انجام دهید مشخص نموده و آماده انجام آن شوید.


8 – وقتی در مسیر حل مشکل خود، تلاش می کنید یا در پی هدفی هستید، بیشتر روی تلاش و مسیری که حرکت می کنید، تمرکز کنید و به خاطر پیمودن راه، خود را تشویق کنید. لطفا موفقیت خود را با هدفتان ارزیابی نکنید. بلکه موفقیت خودرا با تلاشتون اندازه گیری کنید. مثلا اگر برای آزمون کنکور مطالعه می کنید، میزان ساعات تلاش ، برنامه ریزی و پیوستگی زحمات شما قابل تقدیر است و باید خود را به میزان این تلاشها تقویت و تشویق کنید، نه با نتیجه کنکور و رتبه قبولی خود در کنکور.


9 – در راه موفقیت، مرتبا میزان پیشرفت برنامه را بسنجید و نقاط ضعف آن را بر طرف کنید. انعطاف پذیری برنامه اگر در جهت انجام بهتر آن باشد، گام بلندی به سوی هدف خواهد بود.


اگر طبق فرایند حل مسئله عمل کنید، به زودی متوجه می شوید اکثر آن چیزی را که تحت عنوان شانس بد، تعبیر و تفسیر می کردید، همان تنبلی، بی برنامگی، عدم مشورت، عدم دقت، عدم تلاش، استمرار نداشتن، لذت طلبی افراطی و بلندپروازیهای شما بوده است.

 
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 25 / 11 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 1:55 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

 

تست احساسات


این تست از کتاب" كوكولوژی" اثر «تاداهیاكو ناگاوو» و « ایسامو سایتو» که بازی‌های جذاب و سرگرم‌كننده خودشناسی و روان‌شناسی را دربردارد، انتخاب شده این كتاب توسط چكاد سرامی و شاهین دهقان ترجمه شده است.
كوكولوژی (kokology) تركیب دو واژه كوكورو (kokoro) به معنای ذهن، روح و احساسات در زبان ژاپنی و لوژی (logia) به معنای شناختن و مطالعه به زبان یونانی است.
مطالب و مباحث این كتاب برای هر فردی در سنین مختلف جذاب خواهد بود و به همین دلیل یكی از پرفروش‌ترین كتاب‌ها در دو كشور آمریكا و ژاپن بوده است.





پرنده آبی

روزی پرنده ای آبی رنگ ناگهان از پنجره وارد اتاق شما میشود و در آنجا به دام می افتد.
چیزی در این پرنده شما را به خود جذب میکند و تصمیم میگیرید آن را نگه دارید.
اما روز بعد در عین شگفتی متوجه میشید رنگ پرنده از آبی به زرد تغییر کرده است.
این پرنده استثنایی دوباره تغییر رنگ می دهد و در صبح روز سوم به رنگ قرمز روشن در می آید و در روز چهارم سیاه رنگ است.




سوال؟

اکنون روز پنجم است، وقتی از خواب برمی خیزید این پرنده چه رنگی است؟

1. پرنده تغییر رنگ نمی دهد و سیاه باقی می ماند.

2. پرنده به رنگ آبی که در ابتدا داشت باز میگردد.

3. پرنده سفید می شود.

4. پرنده طلایی می شود.




جواب ها باید در همین 4 جواب بالا جستجو بشه و رنگ های دیگه مثل سبز ، بنفش ، زرد و بی رنگ مد نظر نیست.

خوب فکر کنید، هر وقت به نتیجه رسیدید پایین این ایمیل رو بخونید

با توجه به توضیحات بالا باید متوجه شده باشید که به هیچ وجه سرکاری نیست.
پس با احساس خودتون جواب بدید و بعد جواب رو ببینید!


.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

جواب تست شناخت احساسات :



پرنده ای که در اتاق شما بدام افتاد، نماد خوشبختی است، اما ناگهان تغییر رنگ داد و در شما دلهره و اضطرابی نسبت به ناپایداری خوشی و شادمانی بوجود آورد.
عکس العمل شما در این وضعیت نشان دهنده ی پاسخ شما به مشکلات و بلاتکلیفی ها در زندگی واقعی است.

1. کسانی که گفتند پرنده سیاه باقی میماند دیدگاهی بدبینانه دارند.

آیا شما باور دارید اوضاع هیچ وقت بهبود نمی یابد؟ به یاد داشته باشید همیشه پایان شبه سیه سپید است.



2. کسانی که گفتند پرنده دوباره آبی میشود خوش بین و عمل گرا هستند.

شما باور دارید زندگی ترکیبی از خوب و بد است و مقابله کردن و سرسختی نشان دادن در برابر این واقعیت سودمند نیست. مشقات و ناملایمات را با خونسردی می پذیرید و اجازه می دهید زندگی روال طبیعی خود را طی کند. این دیدگاه باعث میشود از تلاطم ناملایمات و سختیها با موفقیت بیرون آیید.



3. کسانی که گفتند پرنده سفید میشود در برابر فشارهای زندگی مصمم و خونسردند.

شما در زمان بحران وقت خود را در تردید و دودلی تلف نمی کنید اگر وضعیت بغرنج شود ترجیح میدهید جلوی ضرر را بگیرید و به دنبال راه دیگری برای رسیدن به هدفتان می گردید و در غم و اندوه گرفتار نمی شوید. این روش محتاطانه بدین معنی است که اوضاع بطور طبیعی بر وفق مراد شما پیش خواهد رفت.



4. کسانی که گفتند پرنده طلایی میشود ، بی باک و نترس هستند.

شما معنی بحران را نمیدانید برای شما هر بحرانی ، یک فرصت است. این جمله ناپلئون که گفته است «غیر ممکن ... ، این واژه فرانسوی نیست » درمورد شما صدق میکند. اما مواظب باشید این اعتماد به نفس زیاد ، مرز بین شجاعت و حماقت را از بین نبرد.

منبع:سایت تبیان

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 25 / 11 / 1389برچسب:عشق,زندگی,مشاوره,روانشناسی,عاشق, :: 11:23 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
درباره وبلاگ
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار، به حوالی بی کسی قدم بگذار ! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو ! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ، ... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام ! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو ! حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 79
بازدید هفته : 540
بازدید ماه : 15181
بازدید کل : 364148
تعداد مطالب : 928
تعداد نظرات : 462
تعداد آنلاین : 3



نرم افزار دبيرخانه و بايگاني اورانوس نسخه 4 مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds