|
یکی از رفتارهای باطنی و ظاهری زنان ویژگی خود نمایی آنها میباشد خواه یا نا خواه هر زنی این ویژگی را در خود ارا میباشد و عضو جدانشدنی از سرشت زن میباشد البته به خاطر داشته باشیم این خود نمایی به منظور نشان دادن خود به جنس مخالف نیست اگر این چنین بود رفتار زنان در مهمانی های زنانه نیز متفاوت بود اما متاسفانه برخی از آقاین با خودنمایی همسرانشان دچار مشکلات عمده ای می شوند...
یکی از رفتارهای باطنی و ظاهری زنان ویژگی خود نمایی آنها میباشد خواه یا نا خواه هر زنی این ویژگی را در خود ارا میباشد و عضو جدانشدنی از سرشت زن میباشد البته به خاطر داشته باشیم این خود نمایی به منظور نشان دادن خود به جنس مخالف نیست اگر این چنین بود رفتار زنان در مهمانی های زنانه نیز متفاوت بود اما متاسفانه برخی از آقاین با خودنمایی همسرانشان دچار مشکلات عمده ای می شوند و این به علت عدم اطلاع از شناخت زنان میباشد البته این هم نباید فراموش کرد که خود نمایی با خود فروشی تفاوت دارد چرا که خودنمایی غیر اردای اما خود فروشی ارادیست به طور کلی برخی از رفتارهای زنان زمین تا آسمان با آقایان متفاوت است و اگر ما این تفاوتها را ندانیم قادر نخواهیم بود که در زندگی زناشویی خود موفق عمل کنیم به عنوان مثال آرایش زنان برخی از زنان پس از آرایش اعتماد به نفس بالایی پیدا می کنند به طوریکه محال است جایی بروند و آرایش را فراموش کنند حتما دخترانی را می شناسید و دیدید و یا شاید خود از آندسته باشید که حتی اگر قرار باشد دقایقی به بیرون از منزل روید چند برابر این زمان را در منزل وقت صرف آرایش کردن می کنید جالب اینکه بدونیم زنان ایرانی در آریش رتبه دوم در دنیا را به خود اختصاص داده اند اما زیبایی و اعتماد به نفسی که با رژ لب و مداد چشم و سایه و لاک و پنکیک و ... بدست به آید با یک شستشوی صورت از بین میرود آرایش کردن مانعی ندارد و اشکالی هم ندارد چرا که باعث جذاب تر شدن صورت و ظاهر می شود اما فراموش نکنیم که این جذابیت حدی دارد و در کل سعی شود جذابیت باعث این نشود که اگر در خیایبن راه میروید از کوچیک و بزرگ کسی از قلم نیفتاده باشد که شما رو زیارت نکند برخی زنان از اینکه در خیابان به آنها توجه شود شدیدا لذت میبرند و زمانی که مثلا به منزل بر میگردند از اینکه مردم زیاد به آنها نگاه کرده اند خشنود هستند اما برعکس همسر آنها یعنی شخصی که باید بیشترین توجه را داشته باشد از این موضوع رنج میبرد خود نمایی در آقایان مقطعی بوده و در سنین خاصی اعمال می شود وبیشتر هم برای جنس مخالف نمایان می شود تا جنس موافق مثلا در مهمانی های مردانه که هیچ زنی وجود ندارد آقاین ترجیح می دهد با لباس کاملا معمولی حتی با لباس خانه آن مهمانی را سپری کنند تا اینکه کت و شلوار به تن داشته باشند اما زنان این نوع رفتار را نمی پذیرند در خیلی از خانواده ها نیز این مشکل به صورت نمایان قابل لمس است بهتره قبل از ازدواج خصوصیات باطنی و ظاهری جنس مخالف را بشناسیم تا بعدا بهتر بتوانیم با برخی مسائل کنار بیاییم خودنمایی در زنان خوب یا بد یک مسئله انکار ناپذیر است اما این مطلب به منزله این نیست که چون در وجود زنان است بیاییم و از شور به درش کنیم و از حد طبیعی خارج کنیم و آنقدرآرایش کنیم آنقدرطرز پوشش را تغییر دهیم که فقط و فقط هدف خودنمایی باشد اگر اینگونه شود این زنان یا دختران خود را به دیگران عرضه می کنند و با خودنمایی تفاوت دارد همانطور که عرض شد خود نمایی غیر ارادیست اما خود فروشی و توجه طلبی ارادی و مشکل روانی محسوب می شود برخی از رفتار به علت عدم توجه به آنها در محیط زندگی برای آنکه خالی از عقده های داخل منزل شوند آنقدر آریش زننده و آنقدر لباسهای آنچنانی به تن می کنند که دیگه صدای اطرافیان هم جنس خود را هم در می آورند یک نکته ای را در پرانتز باید عرض کنم خوب رابطه دوست دختر و دوست پسر تقریبا عادی شده و خانواده ها با این موضوع کنار آمده اند حالا یا اجبارا و یا اخلاقا اما دختران توجه داشته باشند پسری که با تعدا زیادی دختر رابطه دوستی تشکیل داده و شما آنرا هر روز با یک دختر مشاهده می کنید که خوب معمولا سرو وضع دخرتانی که انتخاب می کند هم زیاد جالب نیست و در اصطلاح عامیانه جلف تلقی می شوند همسری را برای خود انتخاب می کند که هم از نظر پوشش و هم از نظر سبک آرایش کاملا مغایرت با دوست دخترهای خود دارد پس این نکته را به خاطر داشته باشید دختری به عنوان همسر برگیزده هر پسری میباشد که از هر نظر وارسته و شکیل و سنگین و متین باشد چرا که زندگی یک رابطه ساده دوستی نیست بلکه یک شراکت است خیلی وقتها مشاهده کردید شاید در دوستان خود که مثلا فلان دوست شما که از نظر شما اومول محسوب می شود چقدر زود شوهر کرده و عجب شوهری دارد اما اون یکی که خیلی بروز میباشد و ... هنوز در منزل پدر زندگی می کند اینکه در دوران خاصی انسان بیشتر توجه طلب و خود نما می شود کاملا عادی است اما خودنمایی را از حد و مرز خود اگر عبور دهیم حالت وسواس به خود می گیرد بدین ترتیب شما وسواس پیدا می کنید که الزاما باید طوری آرایش کنید که جلب توجه کند واگر امروز که بیرون می روید کمتر از روز قبلی به شما نگاه کنند یک مشکلی در خود میبینید و آن روز شب نمی شود آقایان نیز باید به این نکته توجه داشته باشند همانطور که طرز پوشش انها برای همسرشان ارزشمند است شما نیز باید به طرز پوشش خود بها دهید زنان نیز در رنگ شناسی و در اصطلاح SET کردن بیشتر تبحر دارند اگر به شما پیشنهاد می دهند که فلان کت شما به شلوار پای شما بیشتر می خورد در اینجا باید توجه داشته باشدی که همسر شما خودنمای یخود را به شما انتقال می دهد.
پس اگر می خواهید در مهمانی همه تعریف سر ووضع شما بکنند به حرف همسر خود گوش کنید به خاطر داشته باشید بعضی از خانمها شاید در برداشت اول از گیر دادن هضوهر خود به نوع پوشش آنها ناراحت شوند اما زمانی که تصور کنند که پوشش آنها و در کل وجود آنها برای شما ارزشمند است نظرشان تغییر می کند اما شیوه بیان نیز بسیار مهم میباشد مثلا اگر قصد دارید به یک مهمانی بروید و رنگ یا نوع مانتو همسر شما و یا لباس مجلسی همسر شما با آن مهمانی مطابقتی ندارد به جای اینکه با داد و بیداد بگویید این چیه تنت کردی و ... بهتر است با متانت و آراستگی و آرامی به او تذکر دهید که لباس انتخابی اون برای مهمانی امپب مناسب نیست و به نظر شما پوشیدن فلان لباس برای همسرتان زیبنده تر است در کل در زندگی خیلی از مشکلات کوچک روی هم انباشته می شود و باعث بوجود آمدن مشکلات به مراتب بزرگتری می شود مشکلات کوچک را جدی بگیرید و با آرامی آنها را رفع کنید از تفاوتهای رفتاری میان زنان و مردان یا کلا دختران و پسران درونگرا بودن و برون گرا بودن است زنان و دختران راجع به روابط زناشویی خود حتی روابط جنسی خود خیلی راحت با دوستان خود صحبت می کنند این در حالیست که مردان هرگز در این موراد با یکدیگر صحبت نمی کنند هر چقدر هم که رابطه نزیدی با دوستان خود داشته باشند این هم از رفتارهای عمومی زنان به شمار می آید که برخی از مردان با آن مشکل دارند که براحتی و باصحبت کردن می توان آنرا برطف کرد.

چرا زمانی که بعضی از افراد وارد یک مجلس، عروسی، جشن تولد، یا حتی مجلس ختم میشوند، توجه همگان به سوی آنها جذب میشود؟
چطور همسرمان را مجذوب خود کنیم و زیباییها و جذابیت خود را افزایش دهید، اما چطور؟
چرا زمانی که بعضی از افراد وارد یک مجلس، عروسی، جشن تولد، یا حتی مجلس ختم میشوند،توجه همگان به سوی آنها جذب میشود؟ این موضوع بخصوص برای خیلی از خانمهای متاهل آزار دهنده است زیرا از این که همسرشان با زن دیگری که جذابتر از آنها باشد ملاقات کنند، میهراسند.
هنگامی که شخصی وارد مکانی میشود و توجه همگان به او جلب میشود، قدرت جذابیت افراد مینامند; زیرا ممکن است که این شخص اصلا زیبا نباشد و فقط جذاب باشد، افرادی که جذاب هستند با افرادی که زیبا هستند، فرق میکنند و دارای تفاوت هستند. شخصی ممکن است زیبا باشد اما اصلا جذاب نباشد. جذاب بودنتان است که بقیه را جذب میکند تا زیبا بودن. حال توصیههایی که میتوانید اجرا کنید تا شما هم به مانند این افراد برای شوهرانتان جذاب باشید:
1- در وحلهی اول: کسی که به نظرتان جذاب میآید و تمایل دارید مانند او باشید; سعی کنید یکسری از رفتار و اعمال او که به نظرتان خوب است، یا به نطرتان جالب و جذاب میآید را تقلید کنید و همان اعمال و رفتار را انجام دهید، البته با توضیح اینکه نه عینا آنها را تکرار کنید، بلکه با کمی تقلید. زیرا در این صورت هم در پیش چشم همسرتان کوچک میشوید و هم شخصی که رفتار او را تقلید میکنید متوجه این امر، یعنی تقلید شما میشود; در این صورت عملتان بازتاب و تاثیر پیشبینیشده را نمیگذارد، پس بستگی به تلاش و سیاست زنانهی شما دارد.
2- وقتی وارد مجلسی میشوید، شخصی را مشاهده میکنید که همهی مهمانان را مجذوب خود کرده است و تمام توجهات به سوی او معطوف است، اصلا حالت ناراحتی یا افسردگی به خود نگیرید، شما هم سعی کنید به جای ناراحتی، در گفتگوها شرکت کنید، با صحبتها، سخنهای شیرین و جالبی که به کار میبرید، از جنبهی دیگر توجهات را به خود جلب کنید; زیرا همان طور که میدانید امروزه و قرن 21 دورهای است که تمام افراد به دنبال علم هستند، صحبتهای خوب و مثبت، اطلاعات جدید، ... تعاریف شما در رابطه با این مطالب برای بقیه افراد جالب است. زیرا خداوند به هر کس نوعی از جذاب بودن را هدیه کرده است، برخی جذابیت ظاهری دارند یعنی: دارای صورت زیبا و جذابی هستند، برخی دیگر دارای جذابیت ذاتی هستند یعنی دارای روح و منش بالایی هستند، برخی دیگر در رفتارهایی که انجام میدهند برای دیگران جذاب هستند و ... حتی اگر زیبا هم نباشید فقط کافی است به این سر درونی خود پی ببرید و به راحتی میتوانید دیگران را مجذوب خود کنید.
3- هیچ وقت تمام اسرار خود را برای دیگران بر ملا نکنید، برای مثال به کسی نگویید چون من زیبای ظاهری ندارم، بر روی جنبهی رفتاری خود کار کردهام تا این نقاط را تقویت کنم، شاید تاکنون زیبایی ظاهری شما به چشم بقیه نیامده باشد، یا حتی آنها شما را زیبا میدانستند، اما زمانی که این مطلب را بازگو میکنید، در این موقع بقیه به این موضوع پی میبرند، شاید تا امروز حتی فکری در مورد زیبایی شما به ذهنشان خطور نکرده بود. به خاطر داشته باشید، زیبایی اصلی را خودتان به خودتان هدیه میدهید نه هیچ کس دیگر. تعریفهایی که از خود و شخصیتتان در برابر دیگران انجام میدهید، شما را زیبا یا زشت جلوه میدهد پس مراقب صحبتهایتان باشید.
4- سعی کنید برای خود و شوهرتان هر روز ایدهها، نظرها، طرحهای جدیدی را ارائه دهید. زندگیتان با روز گذشته تفاوت داشته باشد. مثلا: در تعطیلات به مسافرت بروید، حتی اگر از لحاظ مالی دارای بودجه خوبی نمیباشید میتوانید به یک پیکنیک ساده و معمولی بروید، به یک کنسرت بروید، مهم این است که با رفتن به این مکانها ار حالاتهای عادی و روزمرگی زندگی خارج شوید،
5- نکتهی بعدی و آخرین مساله این است که همیشه لباسهای خوب بپوشید، منظور از لباسهای خوب این نیست که شما دائما لباس بخرید بلکه حتی شما با لباسهای قدیمی خود نیز میتوانید زیبا باشید فقط اینکه لباسهایتان تمیز و مرتب باشند، دارای یک هارمونی جالب باشند. و کفشهایتان همیشه مرتب و واکس زده باشند، موهایتان همیشه شانه زده باشد; زیرا تمام این مسائل در جذب کردن بقیه افراد به سوی شما موثر میباشد و نقش بسزایی را ایفا میکنند.
اگر از خانم ها و آقایون سوال کنید که چه خصوصیتی در همسرشان وجود دارد که بیش از هر چیز برایشان جالب و جذاب است مطمئن باشید که هر دو جنسیت، شوخ طبعی را در ابتدای لیست خود قرار خواهند داد. این واژه آنقدر مورد استفاده قرار گرفته که در زبان انگلیسی سرواژه ای به صورت (GSOH) نیز برای آن ساخته اند.
هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال کاملاً طبیعی است که هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد.
می توان گفت که این روزها شوخ طبعی به شکل مقوله ای در آمده که در میان عامه ی مردم رواج زیادی پیدا کرده. لازم به ذکر است پژوهشگرانی که در مورد شوخ طبعی تحقیق و بررسی می نمایند سال هاست که متوجه اختلافاتی در مورد مفهوم و کاربرد حس شوخ طبعی در میان خانم ها و آقایون شده اند. به این معنا که خانم ها علاقه دارند با مردی ازوداج کنند که با مزه باشد، و برایشان جک های خنده دار تعریف کند؛ این در حالی است که آقایون تمایل دارند با خانم هایی ازدواج کنند که به جک های مضحک و مسخره ی آنها بخندند.
بر اساس اظهارات اریک برسلر روانشناس دانشگاه مک مستر در کانادا تعریف خانم ها و آقایون از حس شوخ طبعی به یک معنا نیست. او در تحقیقاتش که در جلد بعدی ماهنامه ی تکامل و سلوک انسانی به چاپ خواهد رسید، تعداد بسیار زیادی از خانم ها و آقایون را مورد پرسش قرار داده است. این افراد پاسخ های جالبی به سوال های پژوهشگران داده اند. برسلر و تیمش به این نتیجه دست پیدا کرده اند که خانم ها بیشتر به دنبال مردی هستند که "تولید کننده" ی شوخی باشد و آقایون نیز بیشتر به خانم هایی گرایش دارند که با روی باز از شوخی آنها "استقبال" کنند.
جفری مولر روانشناس در رشد تکاملی انسان در دانشگاه نیو مکزیکو و نویسنده کتاب "ذهنیت همسریابی" معتقد است که این نوع تقسیم مفهومی شوخی در میان جنسیت ها کاملاً قابل درک و پیش بینی است. خانم ها انتخابگر تر از آقایون هستند و به این دلیل که آنها مردهای شوخ طبع را ترجیح می دهند، آقایون خود به خود آموزش می بینند که حس شوخ طبعی خود را زنده نگه داشته و خودشان را با مزه جلوه دهند تا به این ترتیب هم بر روی خانم ها تاثیر گذار واقع بشوند و هم مردهای دیگر را از میدان به در کنند.
جان موریل پروفسور کالج ویلیام و ماری در ویرجینا که به مدت 25 سال است که بر روی شوخ طبعی مطالعه و تحقیق می کند، معتقد است که : "آقایون خیلی راحت با گذاشتن القاب و نام های مستعار بر روی مردهای دیگر آنها دست انداخته و به آنها طعنه می زنند." این در حالی است که خانم ها یک چنین کاری را انجام نمی دهند و کمتر اتفاق می افتد خانم ها را ببینید که برای یکدیگر جک بسازند و یا شوخی هایی کنند که به شخصیت طرف مقابل توهین شده باشد.
یکی از تفاوت های اصلی این است که آقایون اغلب از شوخی استفاده می کنند تا به نوعی با هم جنس های خود رقابت کرده و حس برتری خود را به آنها بقبولانند. این در حالی است خانم ها از شوخی و خنده صرفاً به عنوان عاملی برای عمیق تر شدن پیوندهای عاطفی استفاده می کنند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که آقایون زمانیکه در کنار یک خانم هستند با دوستان پسر خود شروع می کنند به شوخی و خنده.
تطمیع حس شوخ طبعی برای آقایون آنقدر مهم است که یک لبخند از طرف جنس مونث می تواند به عنوان تثبیت کننده ی علاقه ی جنسی در ذهن آنها است. مجموعه تحقیقات یک پژوهشکده ی آلمانی نیز گویای این مطلب است که زمانیکه یک خانم و آقای غریبه به هم می رسند و شروع می کنند به یک گفتگوی عادی، میزان خنده های خانم در طول بحث به عنوان عاملی محسوب می شود که میزان علاقه ی او به طرف مقابل را تعیین می کند، و نشان می دهد که او تا چه حد جذب آقا شده. همچنین همین میزان خنده های خانم است که آقا بر اساس آن تصمیم می گیرد که دفعه ی آینده باز هم او را ملاقات کند یا خیر. از سوی دیگر میزان خنده های آقا هیچ ارتباطی به میزان علاقه ی او به خانم ندارد.
برسلر می گوید که تحقیقاتش همچنین گویای این مطلب نیز هستند که شوخی به احتمال زیاد بخاطر انتخاب جنسی صورت می پذیرد چراکه در روابط رمانتیک خنده و شوخی بسیار مطلوب جلوه می کند. شاید خانم ها به حس شوخ طبعی دوستانشان بی اهمیت باشند حال چه دختر و چه پسر، اما تمایل دارند که همسرشان از این حس برخوردار باشد.
دان نیلسون پروفسور زبان شناسی دانشگاه آریزنا امریکا می گوید خانمی که حس شوخ طبعی آقا را به مسخره می گیرد، این کار او برای آقا مایوس کننده و دلسر کننده به حساب می آید. بسیاری از آقایون در این حال احساس تهدید زیادی را از سوی طرف مقابل دریافت می کنند. همچنین آقایون خانم هایی که بیش از اندازه شوخی می کنند را نیز به عنوان تهدید برای خود محسوب می کنند، به این معنا که این احتمال را می دهند روزی خودشان هدف زبان تیز و تند خانم قرار بگیرند. او می گوید: "من احساس می کنم که هر مردی در دنیا عاشق شوخ طبعی و خوشمزگی است."
نیلسون می گوید مردهای مضحک و با مزه خیلی جذاب هستند چراکه دارای خلاقیت بسیار بالایی می باشند، آنها حتی قابلیت دیدن اشیاء موجود در درون یک جعبه بسته را نیز دارند. آنها همچنین دارای "دید مضاعف" هستند. او می گوید آنها توانایی درک نقطه نظرات متفاوت طرف مقابل را نیز دارند. او می گوید هر دوی این خصیصه های اخلاقی مورد پذیرش خانم ها هستند.
البته خود نیلسون هم برای شوخ طبعی حد و اندازه خاصی قائل می شود. در حقیقت اینطور هم نیست که آقایون بگویند ما به هیچ وجه دلمان نمی خواهد همسرمان شوخی کند. از این گذشته مردهایی که این حس را می ستایند، اغلب نسبت به سایر مردها مطمئن تر، بالغ تر، و آگاه تر هستند. آنها ارزش و اعتبار بالایی به همسرشان می دهند و از این بابت هیچ ترس و تهدیدی را نیز متوجه خودشان نمی بینند.
البته خانم هایی که به دنبال مردهایی هستند که موافق حس شوخ طبعی آنها بوده و ازآن استقبال کنند، دارای عزت نفس بالاتری هستند و برای شخصیت خود ارزش بالاتری قائل هستند.
اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران خانواده و ازدواج نیز موافق آراء فوق الذکر هستند.
جان گاتمن یکی از موسسین موسسه ازدواج و خانواده در سیاتل امریکا و کارشناس روابط زناشویی به این نتیجه رسیده است که زمانیکه شوخی و خنده به عنوان عامل از بین برنده ی تنش ها و تعارض ها به کار برده می شود، زندگی ها دوام بیشتری پیدا می کنند. مطالعات جامع دیگر نیز حاکی از این مطلب هستند که افرادی که با همسران خود خنده و شوخی می کنند و به طور روزانه موجبات خنده و شادی یکدیگر را فراهم می آورند، زندگی خیلی خوشحال تری را دنبال خواهند کرد.
جنبه سرزنده، شوخ، و فکاهی مغز قابل تقدیر است حتی اگر زوجین در مورد چیزی که عامل خنده است با هم موافق نباشند.
از جمله عواملی كه سلامت خانواده را تهدید می كنند عبارتند از:
1- عدم شناخت و آگاهی به اصول زندگی مشترك:" توانایی" در" دانایی " است . برای ازدواج و زندگی مشترك موفق ، كسب دانایی هایی لازم است و مانند هر امر دیگری باید مهارت های مربوط به آن را كسب كرد و در فرآیند زندگی مشترك به كاربرد. در برخی از خانواده ها به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یكدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج ، بی انصافی ها، پیش داوری ها، فریب كاری ها ، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی ، بنیاد خانواده متزلزل می شود.مهمترین عاملی كه موجب آسیب پذیری خانواده می شود، عدم شناخت و انحراف از هدف های ازدواج است. زن و شوهری كه هدف های ازدواج و تشكیل خانواده را نشناخته و یا فراموش كرده اند، در كدام مسیر حركت می كنند؟ كدام روش و وسیله را برای نیل به كدام هدف انتخاب می كنند؟ هنگامی كه راجع به خانواده صحبت می شود، معمولا زن ها و شوهرهابه گونه ای برخورد می كنند كه گویا همه چیز را درباره خانواده می دانند. هركس به خود اجازه می دهد راجع به خانواده اظهار نظر كند و چون هركس در خانواده رشد كرده ، تصور می كند دانش و آگاهی لازم را دارد. در حالی كه این طور نیست و برای انجام هر كاری و ایفای هر نقشی به آموزش ، كارآموزی و مهارت آموزی نیاز است.
2- سست شدن باورهای مذهبی: شاید مهمترین عاملی كه بنیاد خانواده را تهدید می كند، سست شدن باورهای مذهبی و اصول اخلاقی و فقدان معنویت باشد. هرگاه زن و شوهر در روابط خود، خدا را فراموش كنند و در حضور و غیاب یكدیگربه گونه ای برخورد كنند كه خدا غایب است، با دست خود كانون خانواده را به سوی تزلزل و نابودی سوق داده اند . یكی از رسم های پسندیده هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. به نظر می رسد این رسم به معنی آن است كه زن و شوهر به قرآن اعتقاد دارند و به آنچه كه قرآن گفته عمل می كنند و قرآن را در زندگی و پیوند مشترك خود حاكم و داور قرار می دهند و خداوند را حاضر و ناظر به اعمال ، رفتار و گفتارشان می دانند . حال چنانچه این وضعیت تغییر كند و این اعتقادات و باورها سست شود و از بین برود ، سلامت و تعادل خانواده به خطر می افتد. زمانی كه ارزش ها، نگرش ها و باورهای حاكم بر روابط زن و شوهر براساس لذت طلبی ، مصلحت گرایی، مادی گرایی و سودطلبی استوار باشد، بی شك روابط انسانی از معنویت تهی می شود. این نوع روابط بسیار سست و شكننده خواهد بود و به محض بروز موقعیتی خاص مانند بی پولی ، تنگدستی ، بیماری ، كهولت و افزایش سن و نظایر آن از درون متلاشی می گردد و با هر بهانه ای از هم می گسلد .
3- عدم صداقت و فریبكاری: جوهر روابط سالم میان زن و شوهر صداقت است. صداقت اعتماد را بنیاد می نهد. زن یا شوهری كه با همسر خود صادق نیست و با دادن وعده و وعیدها می خواهد زندگی كند ، با رفتار خود كانون گرم و صمیمی خانواده را دچار تزلزل می كند. زن و شوهری كه از واقعیت ها دور هستند و در عالم اوهام و تخیلات زندگی می كنند ، آیا می توان گفت كه زندگی زناشویی موفقی خواهند داشت ؟ گاهی اوقات پنهان كردن حقایق ( مخفی كاری ) و فریب دادن (فریب كاری ) موجب می شود اركان خانواده متزلزل شود و روابط زن و شوهر آسیب ببیند.
4- عدم توجه به نیازهای همسر: زوج های موفق كسانی هستند كه در صدد ارضای نیازهای همسر خود می باشند. بنابراین هر زن یا شوهری وظیفه دارد نیازهای جسمی و روحی همسرش را بشناسد و در مقام ارضای آنها برآید.ارضای نیازها به طریق درست و مطلوب به رشد همه جانبه و ایجاد امنیت روانی زوجین منجر می شود و در نتیجه سلامت خانواده تأمین می گردد. برای مثال هر انسانی نیاز به " امنیت "، "محبت" ، "توجه و احترام " دارد. لذا هرگاه این گونه نیازها از طرف همسر تأمین نشود ، فرد احساس ناامنی روانی می كند و بهداشت روانی خانواده مختل می شود.
5- ابهام و افراط در انتظارها : به طورمعمول مشخص كردن انتظارها در روابط ، باعث معین شدن وظایف و حدود روابط افراد می شود. در خانواده هایی كه انتظارهای متقابل زن و شوهر مشخص نشده است، روابط آسیب پذیراست و زوجین دقیقاً نمی دانند نسبت به یكدیگرچه وظایفی برعهده دارند.تفاوت و تعارض در انتظارات موجب می شود فضایی نامساعد و كینه توزانه به وجود آید. گاهی اوقات داشتن توقعات بیش از حد از همسر، مثل اینكه انتظار داشته باشیم او همچون فرشته باشد ، یا معلومات بسیاری داشته باشد ، یا در نظم و ترتیب سرآمد دیگران به حساب آید، سلامت خانواده را در معرض تهدید قرار می دهد.
6- دخالت دیگران: اكثر پژوهش های انجام شده در ایران درباره طلاق ، این حقیقت را منعكس كرده كه دخالت دیگران مانند اقوام و آشنایان ، والدین زن یا شوهر موجب شعله ورشدن اختلافات زن و شوهر می گردد و در نهایت به طلاق و جدایی منجر می شود. زن یا شوهر به ویژه در اوایل زندگی مشترك توسط دیگران به طور ناشیانه راهنمایی و یا در برخی موارد تحریك می شوند.گاهی اوقات مادرشوهر یا پدرشوهر و مادرزن یا پدرزن علیرغم علاقه ، در زندگی مشترك فرزندانشان مزاحمت ها و آسیب هایی را به وجود می آورند.
7- مسائل اقتصادی و مالی: انسان ها نیازهای مادی دارند كه باید در حد متعادل ارضا شود، اما مسائل مادی نباید همه امور را تحت الشعاع قرار دهد. زندگی زناشویی نشیب و فراز دارد و زن و شوهر باید با رعایت صرفه جویی، قناعت و عدم تجمل گرایی، مسائل اقتصادی زندگی مشترك خود را تنظیم و اداره كنند. گاهی اوقات مسائل مالی و اقتصادی بهانه هستند و زمانی كه از زن یا شوهر سؤال می شود كه چرا با یكدیگر سازش ندارید؟ به این گونه مسائل اشاره می نمایند و در نهایت "عدم توافق" و "عدم تفاهم" را عامل اصلی طلاق و جدایی معرفی می كنند. بدیهی است كه این عامل كلی و مبهم ( عدم توافق ) نمی تواند ما را به سوی شناخت عواملی كه سلامت خانواده را تهدید میكنند، هدایت كند.
8- موانع فرهنگی و طبقاتی: گاه فرهنگ زن یا مرد به لحاظ عدم تناسب یا تضاد، سلامت خانواده را تهدید می كند. برای مثال ناهماهنگی فرهنگی و طبقاتی زن و شوهر ( مانند فرهنگ شهری در مقابل فرهنگ روستایی ) گاهی باعث تهدید بنیاد خانواده می شود. متأسفانه بعضی افراد به تعهدات اخلاقی و ارزش های حاكم مقید نیستند و این مسئله موجب می شود زن و شوهر در ظاهر زیر یك سقف با یكدیگر زندگی كنند، اما روح آنها از همدیگر فاصله داشته باشد. در این وضعیت زن یا شوهر با " منم منم" گفتن !! و تفاخر به اصل و نسب خود، سعی می كند همسر خود را سرزنش و تحقیر كند. بدیهی است در چنین خانواده ای احساس حقارت هر یك از زوجین موجب می شود فضای روانی و عاطفی نامساعدی به وجود آید و زوجین از یكدیگر متنفر شوند.
9- هوسرانی و ازدواج مجدد: عامل دیگری كه سبب آسیب زایی خانواده می شود تنوع طلبی یا هوسرانی است كه فرد به فرمان احساسات خود ، با فرد دیگری غیر از همسر خود ارتباط برقرار می كند و رابطه خود با همسر قبلی را سست می نماید . در این شرایط عواملی از قبیل زیبایی و یا ثروت طرف مقابل موجب گرایش به روابطی خارج از چارچوب خانواده یا برقراری روابط پنهانی می شود. این وضعیت موجب می شود روابط زن و شوهر مخدوش گردد، بنیاد خانواده سست شود و سرنوشت فرزندان به خطر افتد.
10- سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات: مهمترین عامل آسیب پذیری خانواده ، بروز سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات است. بنابراین هر یك از زن و شوهر به سهم خود مسئولیت دارند كه از به وجود آمدن سوء تفاهم ها و سوء ارتباطات پیشگیری كنند.
|
زين الدين زيدان بازيکن سالهاي دور رئال مادريد در تماسي تلفني از فلورنتينو پرس، مديرعامل اين باشگاه خواست تا هر چه سريعتر مدافع 18 ساله لن فرانسه را به خدمت بگيرد.
رافائل واران فرانسوي از منچستريونايتد انگليس پيشنهادي 10 ميليون پوندي دارد و رئال مادريد در صورت تصويب درخواست زيدان بايد بيش از اين را پرداخت کند.
قرارداد واران با لن تا پايان سال 2015 ميلادي است و اين باشگاه حق دارد در خصوص انتقال مدافع جوان خود تصميم گيري کند.
لن به دسته دوم سقوط کرده و براي فروش وي به شدت تحت فشار مالي است.
|
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود .
وقتی کسی را دوست دارید ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است .
وقتی کسی را دوست دارید ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیا ست .
وقتی کسی را دوست دارید ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .
وقتی کسی را دوست دارید ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .
وقتی کسی را دوست دارید ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .
وقتی کسی را دوست دارید ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .
وقتی کسی را دوست دارید ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .
وقتی کسی را دوست دارید ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .
وقتی کسی را دوست دارید ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .
وقتی کسی را دوست دارید ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .
وقتی کسی را دوست دارید ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .
وقتی کسی را دوست دارید ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .
وقتی کسی را دوست دارید ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .
وقتی کسی را دوست دارید ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .
وقتی کسی را دوست دارید ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .
وقتی کسی را دوست دارید ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .
وقتی کسی را دوست دارید ، این طور نیست ؟

این جمله را تا به حال شنیده اید که تنها کسی که میتواند تغییر کند خود شما هستید. ایام خاص در زندگی شما مثل سالگرد ازدواج یا روزهای جشن و شادی مثل نوروز و...بهترین زمان برای ایجاد تغییرات در کسی که آن خود شما هستید میباشد .
در اینجا به توصیه های شری و باب استریتف در این خصوص برای زوجها میپردازیم.
به فراهم آوردن محیط آرام و مناسب برای تفکر و اندیشیدن فکر کنید.
در مورد چیزیکه در ازدواج خود اشتیاق و آرزوهای آن را دارید فکر کنید.
به احساس خوشحالی و غم ، عدم تفاهم ، ضرر ، دست آوردها ، بیماری ، شکست ، عشق ، پذیرش ، غصه ، رویاها و غیره بیاندیشید که البته بخشی از زندگی شما هستند.
ازدواج یک تعهد نسبت به سهیم بودن در افکار ، احساسات و تجربیات ذاتی است. این ممکن است به اندازه " سهیم بودن در رختخواب ، غذا و دوستان نیازمند سخاوت و اعتقاد و ایمان نیز باشد
یک ازدواج موفق ازدواجی نیست که در آن تمام تفاوتها و تمایزها از بین برود ، بلکه ازدواجی است که در آن " هر زوج از تنهائی طرف مقابل حمایت میکند."
اینجا سوالاتی است که میتوانید با هم داشته باشید تا بتوانید روابط بهتری با همسرتان ایجاد کنید را برای شما بازگو میکنیم:
1: آیا عشق ما به اندازه عشق اوایل ازدواجمان عمیق است ؟ چگونه جوابی که میدهم نشانگر احساسات من است ؟
2: در مورد اینکه یک زمانی را برای بررسی روابط خود اختصاص دهیم چه احساسی دارم ؟
3: چه احساسی دارم وقتی از تو انتقادهای طعنه آمیز میکنم؟
4: در مورد تو چه احساسی دارم؟
5: در مورد ایجاد برخی تغییرات در زندگی خود چه احساسی دارم؟
6: در مورد اینکه چه تغییراتی در زندگی ما طی سال گذشته رخ داده است چه احساسی دارم؟
7: آرزوهایمان نسبت به اولین روز ازدواجمان چه تغییری کرده است؟ جوابی که میدهم چگونه نشانگر احساسات من است ؟
8: چطور میتوانیم ازدواج خود را پر بار کنیم ؟ جوابی که میدهم چگونه نشانگر احساسات من است؟
9: چگونه به این عادت دچار شدیم که نسبت به هم بی فکر باشیم؟جوابی که میدهم چگونه نشانگر احساسات من است ؟
10: در مورد اینکه هر کدام از ما دو نفر گاهی یک کار کوچک ، جدی و دوست داشتنی برای طرف مقابل انجام دهد چه احساساتی دارم ؟
11: آخرین باری که اجازه دادم بدانی از اینکه تو را در زندگی خود داشته باشم چقدر خوشحالم چه زمانی بود ؟ چه احساسی دارم .
همانطور که در این سوالات مشاهده کردید اینکه خودتان چه احساسی هنگام پاسخ به این سوالات دارید خیلی مهم است ,برای اینکه هم با تفکر بیشتری پاسخ میدهید و هم اینکه متوجه شوید که برای خوشایند و یا ناراحت کردن همسرتان مغرضانه با سوالات پاسخ نداده اید.
همانطور كه می دانیم زنان و مردان دارای تفاوت های بسیاری هستند و آگاهی ازاین تفاوت ها در بهبود روابط بسیار مؤثر است. همچون آهن ربا، تفاوت های افراد می تواند باعث جذب آنان به یكدیگر شود. با بالا رفتن درك و آگاهی می توانیم به این تفاوت ها احترام بگذاریم و توجه خاصی داشته باشیم.
تفاوت های بین مردان و زنان حقیقتاً می توانند مكمل یكدیگر باشند و به هر یک از طرفین فرصتی دهند تا به تعادل برسند. اگر ما روحیه كاملاً پرخاشگری داشته باشیم جذب فردی می شویم كه آرام تر و خونسردتر از ما باشد. با ارتباط برقرار كردن با فرد آرام و خونسرد، ما به طور ناخودآگاه با خصوصیات و كیفیت های این گروه آشنا می شویم.
در واقع تفاوت های بین افراد باعث می شود آنان به سوی یكدیگر جذب شوند و این همان احساسی است كه ما آن را عشق تعبیر می كنیم. معمولاً دختران جوان دوست دارند فردی را شریك زندگی خود انتخاب كنند كه فاقد خصوصیات بـَدِ خودشان باشد.
بسیاری از زوجین دوست دارند همسرشان را تغییر دهند و خصوصیات و رفتار او را همانند ایده آل خود بسازند. در نزد چنین فردی این تغییر وفاداری به همسر نامیده می شود و خود یك عشق واقعی است. تجربه ثابت كرده است كه انسان با تغییر اساسی رفتار و باورهایش صرفاً برای ایجاد یك رابطه خوب با طرف مقابلش به تعادل نمی رسد و بالاخره این عدم تعادل در مواردی خود را نشان می دهد و در زندگی زناشویی تأثیر خود را خواهد گذاشت.
تفاوت های بین افراد، بُعد دیگری را نیز ایجاد می كند؛ بدین معنا كه وقتی زن و شوهری تفاوت های بین یكدیگر را بپذیرند و سعی در تغییر یكدیگر نداشته باشند، در این صورت شباهت ها و همانندی های بسیاری را نیز در دیگری درك می كنند. گرچه هر كدام از ما منحصر به فرد هستیم ولی در بیشتر جنبه ها به هم شباهت داریم. این تضاد ما را به یك حقیقت شگفت انگیز در روابط رهنمون می كند. به عبارت دیگر شریك زندگی شما تركیبی از تفاوت ها و تشابهات مكمل است. زن و شوهرهای واقعاً عاشق، مفهوم این تركیب را بسیار خوب می دانند.نمونه های ذیل گفته های این افراد است:
ما با یكدیگر بسیار فرق داریم ولی آنچه كه ما را به یكدیگر پیوند می زند این است كه هر دوی ما خیلی احساساتی هستیم.
ما در بسیاری جنبه ها با یكدیگر تفاوت داریم. من طلوع آفتاب را دوست دارم ولی همسرم از غروب آفتاب خوشش می آید. او رؤیایی است ولی من واقع بین هستم. او از هر حادثه ای نگران نمی شود ولی من دائماً نگران هستم. با این وجود ما در بسیاری جنبه ها یكی هستیم. به طوری كه حرف و عملمان در زندگی یكی است و انگار دارای یك طول موج می باشیم.
گاهی اوقات من عاشق همسرم هستم و گاهی اوقات از او خسته می شوم. وقتی عاشق او نیستم به این خاطر است كه در آن لحظه توانایی ابراز عشق و محبت به او را ندارم. در این مواقع احساس خوبی ندارم زیرا می دانم برای بهبود رابطه و داشتن یك زندگی خوب باید با هم باشیم و یكدیگر را حمایت كنیم.
بیشتر مشكلات ما كاملاً متفاوت از یكدیگر است، ولی شباهت ما در این است كه هر دوی ما مشكلات زیادی داریم. ما یاد گرفته ایم برای غلبه بر مشكلات به یكدیگر كمك كنیم بدون آنكه به دیگری احساس بی ارزشی دست دهد. فكر می كنم اگر همسرم انسان كاملی بود و مشكلی نداشت احساس من طور دیگری بود به طوری كه می خواستم همیشه او را شكست دهم.
مدت دو سال از زندگی ما بسیار عاشقانه گذشت. بعد از مدتی آتش عشق و محبت ما فروكش كرد. حالت رمانتیك زندگی از بین رفت. وقتی یك روز صبح از خواب بلند شدم احساس كردم ما دو انسان متفاوت از یكدیگر با شباهت های بسیار كم هستیم. بسیار غصه خوردم و از زندگی مأیوس شدم ولی بعد از مدتی فهمیدم كه این عشق واقعی نیست.عشق واقعی یعنی تقسیم احساسات و درك ناراحتی هایمان. من عاشق یك شخص واقعی شدم تا عاشق شخصیتی كه می خواستم از او بسازم.
در همه این مثال ها عشق در طی زمان با پذیرش و درك از یكدیگر توسعه و رشد پیدا كرد. با این روش هدف از عشق هماهنگ كردن تفاوت های بین زن و شوهر و ساختن یك رابطه مثبت و پایدار است.
شاید بسیاری از خانواده های امروزی با عشق واقعی بسیار فاصله داشته باشند. بسیاری از زوجین دوست دارند همسرشان را تغییر دهند و خصوصیات و رفتار او را همانند ایده آل خود بسازند. در نزد چنین فردی این تغییر وفاداری به همسر نامیده می شود و خود یك عشق واقعی است. تجربه ثابت كرده است كه انسان با تغییر اساسی رفتار و باورهایش صرفاً برای ایجاد یك رابطه خوب با طرف مقابلش به تعادل نمی رسد و بالاخره این عدم تعادل در مواردی خود را نشان می دهد و در زندگی زناشویی تأثیر خود را خواهد گذاشت.
عشق واقعی و عشقی كه امروزه تمام روان شناسان مسائل خانواده متفق القول بر آن صحه می گذارندپذیرش و احترام به تفاوت طرف مقابل است. مطمئن باشید اگر تمام كره زمین را نیز بگردید همسری كه در تمام جنبه ها همانند شما باشد پیدا نخواهید كرد. تنها با پذیرش تفاوت های همسرتان خواهید توانست در ساختن یك زندگی خوب قدم های مثبتی بردارید.
مغز مردان برای خیرهشدن به زنان برنامهریزی شده است !!!!
آیا درک چیزهایی که در ذهن شوهرتان میگذرد، برایتان سخت است؟ این کار برایتان سادهتر خواهد شد اگر این 10 نكته را که دانشمندان در مورد مغز مردان كشف کردهاند، بدانید. مغز مرد در طول زندگیاش تغییر وتحول پیدا میکند.
هر زنی برای انتخاب جفتی برای ادامه زندگی، باید این چیزها را بداند.
1. مردان احساساتیترند
گرچه تصور عمومی این است که زنان احساسیتر از مردان هستند، اما پژوهشها نشان داده است که نوزادان پسر نسبت به نوزادان دختر واکنشهای عاطفی بیشتری از خود نشان میدهند. یک بررسی در سال 2008 نشان داد که مردان در بزرگسالی نیز واکنشهای عاطفی را با شدت بیشتری بروز میدهند. البته پیش از آنکه از عواطفشان در موردی آگاه شوند.
2. مردان در برابر تنهایی حساسترند
گرچه تنهایی میتواند برای سلامت مغز هر کسی زیانبار باشد، اما مردان سالمند نسبت به آن خیلی آسیبپذیرترند. مردان نسبت به زنان کمتر برای برقراری ارتباط تلاش میکنند، در نتیجه تنهایی آنها تشدید میشود و این تنهایی اثر آسیبرسانی را بر مدارهای اجتماعی مغزشان باقی میگذارد.
3. مردان بر حل مسائل متمرکزند
با اینکه بسیاری از بررسیها نشان میدهند زنان نسبت به مردان احساس همدلی بیشتری از خود بروز میدهند اما ممکن است قضیه به این سادگی نباشد؛ ممکن است سیستم همدلی مغز مردان هنگامی که شخصی تحت استرس قرار دارد یا مشکلی را ابراز میکند، به سرعت عمل نكند، اما بخشی از مغز که مسوول «حل مسائل» است، به سرعت عكسالعمل نشان میدهد و باعث کمک رساندن مردان به دیگران میشود.
4. مغز مردان برای خیرهشدن به زنان برنامهریزی شده است
هورمون تستوسترون را به پرخاشگری و خصومت ارتباط میدهند اما این هورمون مسوول میل جنسی هم هست و مردان نسبت به زنان 6 برابر بیشتر از این هورمون در خونشان دارند. دانشمندان دریافتهاند این هورمون بخش تسلط بر رفتارهای تکانهای و غریزی را مختل میکند. گرچه این موضوع نیاز به بررسی بیشتری دارد، اما میتوان گفت مردان درست مثل هواپیمایی كه روی دستگاه «خلبان خودکار» قرار گرفته باشد، به زنان خیره میشوند و در عین حال وقتی زن از میدان دیدشان خارج شد، او را فراموش میکنند.
5. مردان از قلمروشان دفاع میکنند
بخشی از غریزه مردانه، دفاع از قلمرو است. گرچه در مورد انسانها باید پژوهشهای بیشتری انجام شود، اما در پستانداران مذکر، بخشی از مغز که مسوول «دفاع از قلمرو» است، از بخش مشابه در پستانداران مؤنث بزرگتر است. با اینکه زنان نیز دارای حس مالکیت هستند، اما مردان با احتمال بیشتری ممکن است هنگامی که زندگی عشقی یا قلمروشان در معرض تهدید قرار میگیرد، پرخاشگری كنند.
6. مردان از سلسله مراتب فرماندهی استقبال میکنند
مردان هنگامی كه سلسله مراتب قدرت حالت ناپایداری دارد، احساس اضطراب میکنند اما سلسله مراتب فرماندهی ثابت و پایدار، مانند نیروهای نظامی یا محیطهای کاری، تستوسترون آنها را کاهش میدهد و پرخاشگریشان را مهار میکند.
7. مغز مردان واقعا در طول زمان بالغ میشود
اشتغال خاطر با سلسله مراتب قدرت که از سنین بسیار پایین (حدود 6 سالگی) آغاز میشود، برانگیزاننده رقابت میان مردان است و به همین دلیل مدام به هم متلک میگویند. البته بروز پرخاشگری کلامی بسیار بهتر از نمود عملی بیرونی آن است. بررسیهای روانشناختی نشان دادهاند که با افزایش سن، علاقه مردان به برتریطلبی کاهش مییابد و در عوض توجه بیشتری به رابطههایشان و بهبود روابط اجتماعی پیدا میکنند. احتمالا این تغییر مردان، تا حدی به کاهش تدریجی میزان تستوسترون با افزایش سن مربوط است.
8. مغز مردان برای پدر شدن آمادگی پیدا میکند
مغز مردان چند ماه پیش از اینکه پدر بشوند، برای همکاری با همسرشان آمادگی پیدا میکند. یک بررسی در سال 2000 نشان داد که پدران آینده تغییراتی هورمونی را پشت سر میگذارند؛ هورمون پرولاکتینشان بالا میرود و هورمون تستوسترونشان کاهش پیدا میکند و به این ترتیب احتمالا رفتار پدرانه در آنها تقویت میشود.
9. شیوه بازی مردها با بچههایشان فرق میکند
شیوه بازی پدرها با بچهها خاص خودشان است. شیوه آنها در انجام بازیهای مبارزهجویانه، دارای خودانگیختگی بیشتر و برانگیزاننده، به یادگیری بهتر کودکان کمک میکند، به آنها اعتماد به نفس بیشتری میدهد و آنها را برای دنیای واقعی آماده میکند. بررسیها نشان داده احتمال بروز رفتارهای پرخطر جنسی در كسانی كه پدرهایشان توجه زیادی به آنها داشتهاند، كمتر است.
10. مغز مردان و مسأله ازدواج
زنان میخواهند استقرار پیدا کنند و مردان میخواهند خانوادهدار و بچهدار شوند. نتایج یک بررسی كه در سال 2007 انجام شد، نشان میدهد خیانتهای مردان با احتمال بیشتری پیش از 30 سالگی رخ میدهد. پس از این سن، آنها معمولا بر تامین نیازهای خانوادهشان متمرکز میشوند.

1- هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!
گوسفند در اصل به موجودی پشمالو و بی نزاکت گفته می شود که اندک زمانی است پایش را در شهر گزارده (همون دهاتی) ولی ما امروزه به رانندگانی که چراغ قرمز را رد می کنند، رانندگانی که به محض سبز شدن چراغ و جهت یادآوری خاطره حنابندان مادر بزرگشان بوق های ممتد می زنند، عابرانی که از وسط اتوبان رد می شوند و یا صف اتوبوس را رعایت نمی کنند، بازیکنان تیم ملی فوتبال وقتی موقعیتی را خراب می کنند و کسانی که موقع راه رفتن پای دیگران را لگد می کنند می گوییم: هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!
2-از همه پسرها متنفرم
از آنجایی که تب پیدا کردن بوی فرند (BF) در بین دوشیزگان دبیرستانی بسیار رواج پیدا کرده و یک جورایی از نان شب هم برای این عزیزان واجب تر است و از آنجایی که این نوگلان عمراً به پسر پایین تر از 25 سال پا بدهند و از آنجایی که یک پسر 25 ساله خیلی چیزها را می داند ولی یک دختر 16-17 ساله خیلی چیز ها را نمی داند پس طبیعی است که این وسط چه کسی باید گرگ شود و چه کسی قربانی....
طبق آمار های گرفته شده 99 درصد دختران دبیرستانی قبل از خوردن 100 عدد قرص دیازپام و خودکشی این جمله را بیان می کنند: از همه پسر ها متنفرم!
3-بابا جون هر وقت خواستی بیای خونه 2 تا شمع هم بگیر. چون برق نداریم!
جمله ای که طی ماه گذشته بسیار پر کاربرد شده است و از آنجایی که هر حرف دیگری در این رابطه بزنیم تبدیل به سیاسی می شویم و اینا پس دیگه چیزی نمی گیم و مثل شهروند نمونه میریم سراغ موضوعات کم خطرتر!
5-الو! صدات قطع و وصل میشه.برو یه جا که آنتن داشته باشی!
طبق تحقیقات به عمل آمده به طور متوسط نیمی از زمان مکالمه با تلفن همراه در اقصی نقاط کشورمون صرف گفتن جمله بالا می گردد. شایان ذکر است در پاره ای از موارد جملات دیگری به جای جمله بالا به کار می روند که شامل همین مضمون هستند و عبارتند از: قطع و وصل میشی حاجی ، نقطه کور ایستادی صدات نمیاد، برو اون خطت رو بفروش با پولش آدامس بخر، ای مخابرات فلان فلان شده،..... (سانسور شد !!) بلده هی پول قبض بگیره! (به جای کلمه فلان فحش های مورد نظر را جایگذاری کنید)
6-آقای مجری، لطفاً یه کم راهنمایی کنید؟
منظور از جمله بالا مسابقات تلویزیونی و مجریان دلنواز و جایزه های نفیس (اعم از ساعت مچی و دیواری و رومیزی و زیر میزی و کنار میزی و اشتراک یک سال پوشک My Baby و دویست و چهل و نه تومان پول نقد و ...) و شرکت کنندگان بسیار باهوش (با بهره هوشی در حد جلبک های فتوسنتز کننده اعماق اقیانوس ها) می باشد.
معمولاً عبارت « آقای مجری میشه یه راهنمایی بکنید؟» بعد از قرائت سوال توسط مجری بامزه و تو دل بروی برنامه ، توسط شرکت کننده که احتمالاً صغری 34 ساله و ترشیده و یا کرم علی 14 ساله و محصل می باشند، پرسیده می شود (نگاهی به شرایط سنی و اجتماعی شرکت کنندگان این مسابقه، خود به تنهایی برای نشون دادن سطح نازل این برنامه ها کافیه).
تا شرکت کننده محترم بتواند بعد از راهنمایی های مربوطه توسط مجری محترم (که بسته به آی کیوی شرکت کننده از حرکات موزون تا گفتن جواب مسابقه تغییر می کند) به جواب مورد نظر دست بیابد. سوالات برنامه نیز موضوعاتی همچون آرامگاه خواجه حافظ شیرازی کجاست؟ ، تعداد انگشتان دست و یا پا در انسان چند تاست؟ ، علی دایی کیست ، چرا زن نمی گیری و موضوعاتی از این قبیل می باشد!
7-ای بابا! آقای راننده، من هر روز این مسیر رو با تاکسی میام. دیروز 250 تومان بود. یعنی چی الان میگی باید 1250 تومان بدم؟!؟!
در جایی که گنجشگکان میومیو می کنند و سگ ها جیک جیک و گربه ها واق واق ، پس خیلی طبیعی است که صبح روز بعد کرایه را چند برابر کنند!
8-آقای دکتر مریض تخت دو که دیروز عملش کرده بودین، همین الان تموم کرد!
آقا جان من اشتباهات پزشکی هم جزئی از عمل های جراحیه! به فرض هم که یه دکتر متخصصی از هر 4 نفری که عمل می کنه 3 نفرشون می میره. دلیل نمیشه که شما فکر کنید این بنده خدا سواد نداره و به خاطر پارتی و رابطه و اینا مدرکش رو گرفته! اصلاً اگه طرف آدم نکشه که بش نمی گن دکتر که! بابا جان اون یه چیزی حالیشه. طرف دکتره ها! گیر نده عزیزم. برو ماستتو بخور. به توچه طرف چه جوری و از کجا (منظور اوکراین نیست ها!) مدرکشو گرفته؟
9-شلام ژن. اون پنژره رو ببند شوژ میاد! (یعنی:سلام زن.اون پنجره رو ببند سوز میاد)
بحمدالله در زمینه اعتیاد و معتاد پروری توانستیم بترکونیم و موفق شدیم سن اعتیاد را به حدود 14 الی 15 سالگی کاهش بدیم و اصولاً در این زمینه هیچ یک از استاندارد های جهانی برای ما رقمی به حساب نمی آیند. در هر صورت جمله بالا یکی از پرکاربردترین جملاتیه که هر روز میشنویم یا شاید هم خودمون به زبونش میاریم!
10-برخورد یک دستگاه مینی بوس با یک سواری حادثه آفرید!
خوب دیگه همه میدونیم خودرو هامون فرسوده اند و جاده هامون فرسوده تر و رانندگانمون خواب آلوده تر!

متولدین فروردین ماه : دختر یا پسر فرقی نمی کند، شما باید بدانید چون در ماه اول سال به دنیا آمده اید و کنکور ارشد در ماه آخر سال (اسفند) برگزار می شود، روز امتحان دیر از خواب بیدار می شوید، بعد در ترافیک گیر می کنید واحتمالاً از کوچه که رد می شوید زنی با یک سطل آب کف از شما استقبال خواهد کرد (به عبارتی بدرقه) از تمام این مخاطرات که بگذرید، جلوی حوزه امتحانی متوجه گم شدن کارت ورود به جلسه تان می شوید بنابراین توصیه می شود بیخود دنبال دردسر نروید و از هرگونه تلاشی برای رسیدن به مقاطع بالاتر دانشگاهی خودداری کنید!
متولدین اردیبهشت ماه : اول، قدم نورسیده را به مامان و بابا تبریک می گوییم. تو اگر دختر باشی، اسمت یا نیره است یا حکمیه و اگر پسر باشی اسمت یا هوخشتره است یا آریوبرزن (البته گوسفندان اسمهای دیگری هم دارند)، متولدین این ماه خیلی بی جنبه اند، آخر لزومی ندارد به بقالی سر کوچه تان پز بدهی که بعد از یازده سال فوق قبول شده ای، خبر قبولی را احتمالاً در مراسم خاکسپاری یکی از بستگان می شنوی و چنان قهقهه ای میزنی که گورکن با بیل و صاحب عزا با دسته بیل به دنبالتان خواهند دوید.
متولدین خردادماه : همانطور که از اسم ماه تولدتان پیداست، دچار درس خواندن افراطی از نوع طالبانی می باشید (همان خرخوان خودمان) دخترهای خردادی یک روز قبل از کنکور ارشد برایشان خواستگاری پیدا می شود (آنهم کچل پلاک لیزری نمره قبرس)، پس بهتر است که دنبال بختشان بروند و فرصت را به پسرهای خردادی بدهند (که برای پنجمین بار امتحان می دهند).
متولدین تیرماه : یک خبر خوش به شما خواهد رسید. لطفاً جنبه داشته باشید، هیچ ربطی به کنکور ارشد ندارد چون هنوز دو سه ماهی تا امتحان باقی مانده، احتمالاً خبر دوقلو زاییدن گاو پدربزرگتان می باشد یا تصویب طرح افزایش وامهای دانشجویی. فعلاً بهتر است بی خیال فوق شوید. هر وقت گاو پدربزرگتان تخم دو زرده گذاشت، آنوقت در امتحان شرکت کنید. مطمئن باشید قبول می شوید.
متولدین مردادماه : داوطلب گرامی ستاره بخت شما در دسترس نمی باشد. لطفاً جهت اطلاع بیشتر با دفتر نشریه ، بخش طالع بینی و فالگیری، تماس بگیرید.
متولدین شهریورماه : اشتباه نکنیم باید رشته ی هنر باشید دختر یا پسر خوبم هیچ گنجی بهتر از یک تیپ عجیب و غریب و هیچ عزتی بالاتر از اینکه موهایت را دم اسبی ببندی، وجود ندارد. ناصحم گفت: که جز تیپ چه هنر داشت هنر؟ گفتم: ای ناصح عاقل هنری بهتر از این فوق به چه درد می خورد؟! مهم تیپه، که آخرشی.
متولدین مهرماه : متولدین مهرماه، یا پسرند یا دختر (البته یک سری موجودات دیگر را هم شامل می شود، که مد نظر ما نیستند)، دخترها بعد از گرفتن لیسانس در کارگاههای قالیبافی مشغول به کار خواهند شد و پسرها اگر پشتکار داشته باشند، به شاطر خوبی تبدیل می شوند. بنابراین خانمها در رشته فرش و آقایان در رشته بسکتبال در امتحان فوق قبول خواهند شد.
متولدین آبان ماه : تو احتمالاً یا ترانه پانزده سال داری و یا سکینه شانزده سال و یا اصغر یازده سال، پس توصیه می شود که هر وقت به سن قانونی رسیدید، بروید سراغ این جور امتحانها، فعلاً شیرتان را بخورید.
متولدین آذرماه : ای جووونمم..... عجب اختر بختی دارید آذریها! پسرهای متولد آذر، روز امتحان عاشق می شوند و شکل خانه های سیاه پاسخنامه بی شباهت به قلب (نیزه اش فراموش نشود) نخواهد بودالبته نیاز به درس خوندن ندارن چون آذریها خیلی با هوشن واما خانمها شما در دانشگاه هوشنگ آباد سفلی در یک رشته نیمه پاره وقت شبانه با مدرک معادل، تحت نظر دانشگاه پیام نور (البته با گواهیISO هفت و هشت هزار) قبول خواهید شد. لابد توقع دارید تحویلتان هم بگیرند. (مواظب خودت باش نابغه!)
متولدین دی ماه : دوست عزیز متأسفانه طالعتان خیلی بد است. شما یا شش سال پشت کنکور می مانید یا هشت سال. اگر شش سال پشت کنکور ماندید که حتماً دوسال دیگر هم خواهید ماند و سال هشتم قبول می شوید، ولی روز اعلام نتایج دچار عارضه قبلی (منظور همان قلبی است) خواهید شد و جان به جان آفرین تسلیم خواهید کرد. با توجه به هزینه زیاد کفن و دفن خواهشمندیم روی دست پدر و مادر خرج نیندازید، ما همین جوری شما را دکتر قبول داریم!!
متولدین بهمن ماه : متولدین این ماه باید قبل از اینکه صبح زود از خواب بیدار شوند، توی رختخواب نرمش سنگین انجام داده، بعد 35 دقیقه خمیازه بکشند (کمتر از حد اعتیاد) و مجدداً بخوابند. این کار را تا شب قبل از امتحان به مدت شش ماه انجام دهید تا روز امتحان بدون استرس، به سئوالات پاسخ دهید. قبولی شما را آن هم با رتبه تک رقمی تضمین می کنیم.
متولدین اسفند ماه : عزیز دلم، اسفند، بدترین زمان ممکن برای به دنیا آمدن است، ـ آخه، عزیز من،ماه قحطی بود ـ چون امتحان کارشناسی ارشد در این ماه برگزار می شود. پسرهای متولد اسفند، احتمالاً به واسطه ضعف در ریاضی پس از چند ترم آب خنک خوردن در پژوهشکده ی ماهانی به همان مدرک لیسانس راضی می شوند و دختر خانمها اگر کمتر سریالهای بیمزه تلویزیون را نگاه کنند، قبولی ارشد جلوی پای آنهاست، اگر نمی بینند به چشم پزشک مراجعه کنند.
احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان ، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی ، بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی در جامعه و ... از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است.به گزارش سلامت نیوز افسردگی بیماری شایع عصر ماست و در تمامی جهان روند فزاینده ای دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیز دیگری تشخیص داده شده است.
رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران در رابطه با این بیماری شایع میگوید: زنان بیشتر از مردان در معرض بیماریهای روانی و افسردگی قرار دارند به طوری که درصد ابتلای زنان به اختلالات روانی در جامعه ما 2 برابر مردان است. دلیل آن مسائل بیولوژیکی و شرایط محیطی است همچنین نابسامانیهای اجتماعی و قانونی نیز در این مسأله موثر است.
به گفته دکتر مجید صفاری نیا، در مطالعات انجام شده ۲۳ درصد از زنان کارمند دچار افسردگی میشوند در حالی که این رقم برای زنان طبقه متوسط فقط ۶ درصد است. در صورتی که زنان شاغل به علت گذراندن زندگی سرشار از فشار در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبر آنلاین او با تاکید بر این که زنانی که زیر خط فقر زندگی می کنند و به تنهایی با مشکلات می جنگند بیشتر در معرض آسیب های افسردگی قرار دارند میگوید: بسیاری از زنان سرپرست خانوار که به دلایل متعددی مثل مهاجرت شوهر، زندانی شدن یا از کار افتادگی او، طلاق و ... سرپرستی خانواده را به عهده گرفته اند، آسیب پذیرترین قشر اجتماع محسوب می شوند.
به گفته رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران، دو عامل در افزایش فقر در میان زنان سرپرست خانوار مؤثر است. یکی محدودیت مشارکت آنان در مشاغل رسمی و پردرآمد ، دوم فقدان تأمین اجتماعی فراگیر و در نهایت بسیاری از این شرایط دست به دست هم داده و به رنج این زنان می افزاید.
او همچنین اشاره میکند: علاوه بر زنان سرپرست خانوار رقم افسردگی در میان زنان خانه دار رو به افزایش است. احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان ، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی ، بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی در جامعه، قدرناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه دار، خشونت ، نداشتن مشارکت اجتماعی، کمبود مراکز تفریحی، بالا بودن هزینه ها جهت تفریح و پرکردن اوقات فراغت از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است.
چرا مردها ،وقتي زنها ناراحت مي شود و احساساتي برخورد مي كنند از اين حالت عصباني مي شوند؟
بارابارا در كتاب خود مي نويسدو دلايل مختلفي را بيان ميكند كه عبارتند از:
دليل اول:
مردها با اين احساس بزرگ شده اند كه مسئوليت راست و درست كردن همه موارد با آنهاست
اينو همواره به خاطر داشته باشيد كه :هيچ عاملي به اندازه يافتن راه حل براي مردها مهم نيست.مردها همواره به راه حل فكر مي كنند.
هنگامي كه مرد زندگيتان مي بيند كه از چيزي ناراحت هستيد ،ذهنش به طور جاري و خودكار مي گويد:"راه حل، راه حل...حتي ممكن است به راه حل هم نرسد .اما موضوع اين نيست. موضوع آن است كه با پرسيدن سوالهايي در مورد مشكلاتتان سعي مي كند تا براي خود وقت بيشتري تدارك ببيند.ممكن است ساكت شده و چنين به نظر بيايد كه در خود فرو رفته .ممكن است فكر كنيد كه اهميت چنداني براي احساساتتان قائل نيست در حالي كه او خود را شواليه شما مي داند كه مي بايست به كمك و نجاتتان بشتابد.
پس وقتي مشكلاتتان را با همسرتان در ميان مي گذاريد و يا آسيب پذيريتان را برايش فاش مي سازيد خود را مسئول مي داند كه براي مشكل شما راه حل پيدا كند
هنگامي كه در يافتن راه چاره عاجز و ناتوان مي ماند ،احساس ناراحتي مي كند و حس مي كند كه شما را مايوس كرده است.
دليل دوم :
مردها خود را مسئول درد و رنجتان مي دانند و چنان چه نتوانند ناراحتيتان را برطرف كنند ،احساس گناه خواهند كرد.
آيا تا به حال اين سوال برايتان پيش امده كه چا وقتي ناراحت هستيد و براي دلداري نزد نامزد و يا همسرتان مي رويد ،او خشمش را متوجه شما مي كند؟
بخش ممكن است به اين دليل باشد كه اونتوانسته به شما كمك كنه و و بخش ديگر به اين دليل كه خودش مسبب ناراحتيتان بوده است.
مردها عادت دارند كه ياس هايشان را به شكل خشم ابراز كنند،به جاي اين كه احساسات ديگري را از خودشان نشان بدهند.چرا كه احساس خشم از هر احساس ديگري امنيت بيشتري برايشان دارد.
پس هنگامي كه شوهرتان به خاطر احساتي بودنتان از دستتان عصباني است،احتمالا احساسي از قبيل رنجش و احساس گناه را تجربه مي كند در واقع هر گونه احساسي را به غير از خشم تجربه مي كند.
دليل سوم:
مردها غالبا احساساتي برخورد كردن زن ها را فرض بر اين مي گذارند كه وضعيت روحيتان خرابتر از آن است كه تصورش را مي كنيد.آنها مي ترسند،كه مبادا هرگز دست از گريه كردن بر نداريد.
براي اغلب مردها نشان دادن احساسات قوي نظير ناتواني و يا ترس بسيار مشكل است.تنها هنگامي چنين احساساتي را از خودشان بروز مي دهند كه وضع انها خيلي خراب باشد.بنابراين وقتي مي بينند كه از چيزي ناراحت هستيد فرض را بر اين مي گذارند كه وضعتان بايد خيلي خراب باشد.
مردها نمي توانند بفهمند كه زن ها چطور مي توانند راجع به يك مورد چنان احساسات قوي را در يك لحظه تجربه كنند،بدون اين كه تعادل رواني و احساسي خود را از دست بدهند.
مردها فكر مي كنند به محض شروع به گله و شكايت ديگر دست از اين كار بر نداشته و تا ابد به اين كار ادامه مي دهيد
مردها نمي دانند كه يك زن مي تواند يك لحظه عصباني باشد و لحظه ديگر بسيار بخشنده و مهربان.مردها به سختي مي توانند از يك حالت احساسي به حالت احساسي ديگر تغيير وضعيت بدهند،بنابر اين فرض را بر اين مي گذارند كه اين تغيير حالت براي زنان ،نيز غير ممكن است به همين دليل است كه هنگامي كه مي بينند كه زنها خيلي ناراحت هستند ،وحشت مي كنند.
بر گرفته از كتاب "رازهايي در مورد مردان"اثر بارا برا دي آنجليس
خوب خانم ها راه حل چيست؟ به نظرتان چطوري با همسرتان رفتار كنيد كه اين وضع پيش نياد
براي اين كه راه حل رو بدونيد منتظر پست بعدي باشيد
ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 26 / 3 / 1390برچسب:احساسات,خشم,مردان,زنان, :: 1:50 قبل از ظهر :: توسط :

چه خوب بود اگر امکان داشت تمامی زوجها در دوران نامزدی ، می توانستند یکدیگر را خوب بشناسند و ازاین فرصت در جهت شناخت هرچه بهتر طرف مقابل کوشش کنند. واقعاً چه تعداد روابط ناسالم پایان پذیرفته بود تنها اگر طرفین معنای «بیست و چهار ساعت با هم بودن زیر یک سقف» را درک کرده بودند و با مسائل و موضوعاتی روبرو بودند که به طور معمول از رویارویی با آن اجتناب می کنند. مسائل و موضوعاتی که به واسطه ی دیدارهای محدود آخر هفته و یا حداکثر چند بار در طول هفته اصولاً امکان پذیر نبود و فرصتی نیز رخ نمی داد تا بروز کرده و یا به عبارت دیگر «رو شوند». این مقاله به شما کمک می کند تا هر دو عواقب مثبت و منفی نامزدی طولانی با شخص مورد علاقه تان را درک کنید.
جنبه های مثبت نامزدی طولانی
در نامزدی های طولانی شما قسمتهائی از شخصیت همسرتان را خواهید شناخت که به طور معمول امکان ندارد بر آنها آگاهی یابید، مگر آنکه با هم زندگی کنید. برای شناخت شخصی که به طور متناوب و نه پیوسته او را می بیند، هیچ راهی بهتر از اینکه عملاً با او زندگی کنید، وجود ندارد.
در دیدارهای کوتاه افراد اغلب بهترین رفتارشان را نشان می دهند، اما واقعیت در زمان طولانی تر آن هم هنگامی که با هم زیر یک سقف زندگی کنید، آشکار می شود.
هنگامی که با کسی زندگی می کنید، عادتها، نگرش ها و رفتارهائی را از او می بینید که هرگز از او سراغ نداشتید. چرا که او را در محل زندگی دائم و یا به عبارتی «منطقه ی امن» او که همانا خانه اش باشد، می بینید.
او را هنگامی که خسته، مریض، عصبانی و مأیوس است، می بینید. زندگی مشترک قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند که طرفین، سازش و انعطاف پذیری هائی از خود نشان دهند. تنها با زندگی مشترک است که طیف کامل تری از عکس العمل های احساسی و روحی شریک زندگیتان بر شما فاش می شود.
ویژگی هائی که باعث می شوند، عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگی شما را بعد از شروع زندگی مشترک تضمین کند. ممکن است، دریابید که سبک زندگی شما و همسرتان با یکدیگر هماهنگی و همخوانی ندارند و این چیزی است که هرگز نمی توانستید بفهمید مگر آنکه همخانه بودید.
در این دامنه زمانی در می یابید که قالبیت و توانائی همسرتان در خلق ارتباط حقیقی و کانونی گرم، به چه میزان است.
همانگونه که قبلاً نیز گفتم، زندگی مشترک، قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند که طرفین سازشکار و انعطاف پذیر باشند. به این دلیل که عادات و خواسته های دو انسان متفاوت و منحصر به فرد، حال با یکدیگر ادغام می شوند. تنها وقتی که مجبورید با هم راجع به امور اقتصادی، غذا، مسئولیت های خانه، تملکات و... تصمیم بگیرید، می توانید از اینکه آیا همسرتان همراه خوبی است، مطمئن شوید.
از ازدواج به دلائل نادرست و زندگی مشترک زود هنگام و نسنجیده برحذر باشید. گرچه زندگی مشترک می تواند تجربه ی شیرینی از یک رابطه باشد، اما چنانچه زود هنگام، نپخته و نسنجیده بدان وارد شوید، اشتباهی بزرگ خواهد بود.
دلایل نادرست مثل:
به این دلیل که می خواستند زودتر «مستقل» شوند. به این دلیل که یکی از طرفین می ترسیده است که دیگری را از دست بدهد و ...
زندگی مشترک پیش از رسیدن دو طرف به پختگی لازم و تعهد می تواند عملاً موجب تسریع فروپاشی رابطه گردد و چنانچه آمادگی تحمل فشارهای زندگی مشترک را ندارید، ممکن است رابطه تان زیر بار تنشی که زندگی مشترک زود هنگام با خود به همراه خواهد آورد، از هم بپاشد.
جنبه های منفی نامزدی طولانی
ممکن است رابطه تان را که هنوز به ازدواج نیانجامیده است، با توقعات زیاد و نابجا از همسرتان که برای شما همه کار انجام دهد، تخریب کنید.
ممکن است انگیزه و تمایلتان را نسبت به تعهد مادام العمر از دست بدهید.
اگر شخصی در ارتباط با شما از مزایای زندگی خانوادگی بهره مند باشد، انگیزه ای نخواهد داشت تا از شما بخواهد با او زندگی مشترکی را آغاز کنید.»
بعضی از اشخاص که نسبت به تعهد هراس دارند ممکن است خود را پشت نامزدی پنهان کنند تا صمیمیتی را که محتاجانه به دنبالش هستند؛ تجربه کنند و در عین حال از تعهد نهائی و خاتمه دوران نامزدی و مسئولیت های آن راحت باشند.
چنانچه به زندگی مشترک با کسی می اندیشید، و ساختار رسمی و سنتی ازدواج را ترجیح می دهید، قبل از شروع زندگی مشترک می بایستی که در باره ی تمامی موضوعات فوق با همسرتان مذاکره و گفتگو کنید تا از سوء تفاهم های احتمالی جلوگیری کنید. ممکن است بخواهید تا برای خود یک مهلت زمانی در نظر بگیرید. به عنوان مثال، نه ماه الی یکسال؛ تا اینکه در خلال این مدت بتوانید رابطه تان را مجدداً ارزیابی کنید و بفهمید که آیا آمادگی ازدواج را دارید یا نه.

رفتارها و برخوردهای خانواده «عروس» و «داماد» از زمان آشنایی تا روزی كه دو خانواده در مجلسی به نام« بله بران» بر سر مسائل و موضوعهای مختلف مرتبط با تشكیل زندگی مشترك زوجهای جوان بحث میكنند ، معمولا شكل و شمایلی مودبانه دارد. هر دو خانواده با مهربانی با هم تعامل میكنند.
آن ها فقط به دنبال خوشبختی دو جوان هستند و میخواهند هرچه زودتر زندگی مشترك آن ها «سر» بگیرد ، اما وقتی پای مسائل مالی به میان میآید ، معمولا شكل رفتارها تغییر میكند و هر یك از طرفین تلاش میكنند تا شرایط خود را به شكلی مودبانه و محترمانه به طرف مقابل تحمیل كنند.این وضعیت معمولا در اغلب خانوادهها تكرار میشود و البته تعداد محدودی از خانوادهها نیز در شرایطی عاقلانه و برابر با هم به تفاهم میرسند و دیگر كار به چانه زنی بر سر میزان مهریه و تعداد و نوع سكه و... نمیرسد. یكی از مهم ترین مباحثی كه در چنین جلساتی مایه دردسر و گاه اختلاف میان خانواده داماد و عروس میشود مساله تعیین مهریه است. در شرایطی كه قانون در زمینه ازدواج تنها به مسائلی كلی توجه دارد و همچنین ثابت كردن هر یك از مشكلات و مسائل خانوادگی در زمان بروز اختلاف، نیاز به طی كردن مسیری سخت و دشوار دارد ، طبیعی است كه زنان به عنوان بخش آسیبپذیرتر در مشكلات خانوادگی تلاش میكنند تا در همان ابتدای زندگی كه آقا داماد محو جمال و خلق و خوی عروسخانم شده و حاضر است برای او « جان» فدا كند ، از داماد یك تضمین درست و حسابی بگیرند. البته برخلاف خود داماد ، معمولا خانواده او كه آخر و عاقبت كار را میبینند ، كمی معقولانه فكر میكنند و به همین دلیل به سادگی ممكن است زیر بار مهریه سنگین نروند اما در نهایت و در اغلب خانوادهها نیز آنچه كه به عنوان مهریه تعیین میشود ، چندان منطقی نیست و به همین دلیل در زمان بروز اختلافهای خانوادگی نمیتواند مشكل چندانی را از هر دو طرف حل كند و معمولا تبدیل به گرهی كور میشود كه بر شدت مشكلات نیز اضافه میكند.
مهریه بر خلاف تصور بسیاری از زوجهای جوان تضمین زندگی مشترك نیست بلكه به لحاظ دینی و مذهبی، هدیهای است كه در زمان عقد داماد به عروس میدهد.
آنچه كه سبب شده تا وجود مهریه در عقدنامه كاركردی تضمینی پیدا كند ، از یك طرف رقم بالای مهریههای امروزی و از سوی دیگر وجود عبارت « عندالمطالبه » در مقابل میزان مهریه است و این به آن معنی است كه از زمان عقد و وقوع نكاح آقا داماد به میزان مهریه درج شده در عقدنامه به همسرش بدهكار است و زن هر زمانی كه بخواهد میتواند این حق را با بهانه و بیبهانه مطالبه كند و كسی هم حق ندارد او را از مطالبه این حق منع كند. اگر داماد قصد پرداخت مهریهای كه تعیین میكند را نداشته باشد آن ازدواج شرعا مشكل دارد. بسیاری از افراد تصور میكنند تعیین مهریه سنگین مسالهای دینی است و این مساله مورد تاكید و تایید دین اسلام هم هست، اما اسلام به عنوان دینی كه به ازدواج خیلی بها می دهد ، شرایط بسیار سادهای را برای ازدواج در نظر گرفته و از نظر این دین، ازدواج در حد یك قرارداد ساده اما مقدس است. با این نگاه تاكید اسلام نیز بر مساله مهریه تنها در حد و اندازه یك هدیه است و البته دین ما مانعی برای اینكه مرد بخواهد در ابتدای زندگی هدیهای بزرگ به همسرش بدهد و یا اینكه طرفین تضمینهای دیگری را هم برای ازدواج تعیین كنند ایجاد نكرده است.
چگونه در زندگی خانوادگی تضمین به دست بیاوریم؟
مطالبه مهریه در بسیاری از خانوادههای ایرانی تنها زمانی صورت میگیرد كه كارد به یكی از استخوانهای زن رسیده باشد و او برای رهایی از شرایط مشقت بار زندگی، مهریه خود را به اجرا میگذارد تا بتواند در مقابل بخشش آن، از همسر خود طلاق بگیرد البته در موارد متعددی نیز به اجرا گذاشتن مهریه با هدف كسب درآمد مالی از سوی زن صورت میگیرد. در موارد بسیار محدودی نیز زن و شوهر با توافق مهریه را پرداخت و دریافت میكنند ، اما زمانی كه كار به دادگاه میرسد معمولا مهریه برای درخواست طلاق و یا گرفتن حضانت فرزندان به اجرا گذاشته میشود. حالا اگر از همین مسیر به عقب بازگردیم و به زمان تعیین مهریه برسیم میتوان نكات فراوانی را در این زمینه بیان كرد.
یكی از این نكات این است كه در دنیایی كه انسانها برای حفاظت از اموال و اشیای قیمتی و جان خود انواع و اقسام بیمه نامهها را تهیه میكنند ، مهریه هم میتواند یك بیمهنامه برای حفظ زندگی مشترك و یا مانند كمربند ایمنی زندگی مشترك باشد.
مهریه در واقع مالی است كه مرد طبق توافق با همسرش برای او تعیین میكند.
یكی از ویژگیهای مال خوب و واقعی هم این است كه به سرعت و به سادگی و با راحتی وصول شود و اگر قرار باشد فردی برای دریافت چیزی كه از نظر شرع و قانون از شیر مادر هم برای او حلال تر است به زحمت بیفتد ، قطعا یك جای كار مشكل دارد.
ویژگی دیگر مهریه این است كه در اثر گذشت زمان از ازرش آن كاسته نشود. در كشوری مانند ایران چیزهایی مانند سكه طلا و زمین به عنوان مهریه میتواند قابل توجه باشد زیرا این چیزها نیز اغلب با افزایش تورم به اندازه آن و یا كمی بیشتر رشد میكند .
اما این مساله كه زنی یك چك مثلا 200 میلیونی از همسر خود داشته باشد و هر زمان كه بخواهد بتواند آن را به اجرا بگذارد و علاوه بر ضبط اموال همسرش، قطع كردن تلفن همراهش، توقیف اتومبیل و خانهاش، مانع از خروج او از كشور شود و او را به زندان بیندازد؛ مسالهای است كه با توجه به اتفاقهایی كه در سالهای اخیر در دادگاههای خانواده رخ داده، میتواند آرامش روانی مردان را به خطر بیندازد و حتی سبب شود برخی از آنها برای فرار از خطر احتمالی پرداخت مهریه هیچگاه وسیله یا خانهای به اسم خود خریداری نكنند یا اینكه بخشی از اموال خود را از همسرشان پنهان كنند. ضمن اینكه چنین مسالهای برای برخی زنان نیز زمینه سوءاستفادهای جدی را فراهم میكند.
تعیین تكلیف مسالهای مانند مهریه و مسائل مالی در ازدواج ، به اندازه تعیین تكلیف مسالهای مانند تعیین خط مرزی در میان كشورها مهم و حساسیت برانگیز است.
به همین دلیل بهتر است هر دو طرف با نگاهی واقع بینانه نسبت به این مساله تصمیم گیری كنند. تجربه نشان داده مردان و زنانی كه درباره مهریه تصمیم احساسی میگیرند خیلی زود لطمه میخورند و شیوه مناسب در این مقطع این است كه هر دو طرف، به هر اندازه هم كه عاشق هم باشند بهتر است عاقلانه فكر كنند و پس از آن عاشقانه زندگی كنند.

خلاصه : بیاعتمادی در بین زوجها، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
متن کل خبر : خواستگاری در چت روم
به دنبال چاپ گزارشی در هفتهنامه سلامت با تیتر «9/98 درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت میکنند» خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در صدد برآمده است تا در همین راستا به واکاوی عواقب ازدواجهای اینترنتی در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده بپردازد...
واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه ای همچون ایران در کنار تمام محاسن و نوآوریهایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است. شاید بتوان تغییراتی در شیوه ازدواج جوانان را یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران دانست که به «ازدواجهای اینترنتی» مرسوم شدهاند اما مساله مهم در این میان این است که آیا میتوان اشتراک سلیقه افراد در «چتروم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟
هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد. اما در کنار این موضوع، احکام اسلامیهمواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بیتوجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل میدهد کاسته و زمینهساز بروز مشکلات متعددی میشود.
بیاعتمادی در بین زوجها، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
بابک سعیدی، روانشناس، از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که در این خصوص معقتد است بیاعتمادی یکی از عمدهترین آسیبهایی است که زندگی زوجینی را که بهواسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج میکنند، تهدید میکند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت میکند.» وی میگوید: «آشنایی در فضای چترومها بعدها در روابط زوجها تأثیرات عمیقی میگذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی از موارد خود را بسیار ایدهآل معرفی کنند اما این مساله زمان زیادی طول نخواهد کشید.»
به باور این روانشناس این نوع ارتباط زمانی میتواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذیصلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود. وی حمایت خانوادهها از فرزندانشان را راهکار مناسبی برای کنترل آسیبهای ناشی از همسریابی اینترنتی میداند و میگوید: «اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این سخن نیز به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.»
نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمیاست
روانشناسی دیگر که از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که معتقد است. بیشتر دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده میکنند و این در حالیاست که پسران بیشتر با نگرش سرگرمیوارد «چتروم» میشوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چترومها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند. اما نمیتوان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد زیرا بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینهای برای افزایش مشکلات و آسیبهای همسریابی اینترنتی در جامعه ما است.»او تصریح میکند: «مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب میبینند.» وی عنوان می کند بهترین راهکار برای رفع مشکلات ناشی از فضای مجازی فرهنگسازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارایه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامههای مختلف به آموزش خانوادهها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.
ازدواجهای موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیتهای پختهای برخوردار بودهاند به این معنیکه بهطور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شدهاند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.
نسرین حاجیزاده، رییس مرکز مشاوره «مهرگان» با بیان این مطلب که نمیتوان ادعا کرد همه ازدواجهایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است، میگوید: «آشنایی قبل از ازدواج مهمترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرفنظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند.» وی دختران را بیشترین متقاضیان این شیوه همسریابی میخواند و میگوید: «فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند؛ حالا این محدودیتها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد.» این کارشناس ارشد مشاوره با اشاره به نقاط ضعف این نوع از همسریابی میافزاید: «در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا در بسیاری از موارد افراد ایدهآلهای خود را به طرف مقابل منعکس میکنند.»
حجتالاسلام سالاریفر، عضو هیات علمی و گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز در این باره معتقد است آشنایی خانوادهها با همسریابی اینترنتی نیازمند گذر زمان به نسبت طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینهای را فراهم میکند که خانوادهها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. وی میافزاید: «فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شدهاند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارایه پرسشهای خود نیستند از همینرو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بیبرنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.»
سالاریفر اظهار میکند: «از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی نسبت به یکدیگر چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران درصدد فریب همدیگر برآمده و به ارایه اطلاعات غیرواقعی میپردازند که این روند نه تنها به ازدواج منجر نشده بلکه تبدیل به موضوعی سرگرمکننده میشود که بیتوجهی به آن آسیبهای زیادی را به دنبال دارد.»
بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند.
این کارشناس دینی درباره ارایه راهکار درباره کاهش آسیبهای همسریابی اینترنتی میگوید: «ایجاد محدودیت در برخی سایتها یکی از این راهکارهاست به این معنی که گزینه همسریابی در همه پایگاههای اینترنتی موجود نباشد و تنها برخی از سایتهای دینی و فرهنگی از این امکان برخوردار شوند همچنین پرهیز از ارتباط مجازی طولانیمدت را نیز باید دیگر راهکار دانست به طوری که پس از آنکه کاربران اطلاعات مقدماتی را از یکدیگر کسب کردند، شرایط آشنایی چهره به چهره آنها تحت نظر خانواده فراهم شود تا رابطه مجازی محدود به مدت کوتاهی شود».

- قسمتی از وقت آزادتان را به مطالعه درباره جنس مخالفتان بگذارید تا به نکات جالبی در مورد نوع تفکر و رفتار آنان دست یابید
- در زمینهای ورزشی بدنبال عشق گم کرده تان بگردید
- بعد از ظهر یک روز بارانی در پی گنج ویژه خودتان در یک موزه آثار باستانی با نامزدتان قرار ملاقات بگذارید
- در کلاسهای که به شما طرز زندگی با همسرتان را می آموزند شرکت کنید
- یک مهمانی با شرکت دوستانتان هم ردیف دانشگاهیتان ترتیب دهید و در آن مهمانی با مجردها برخورد بسیار خوبی داشته باشید
- اگر هم اکنون شخص خاصی در زندگیتان وجود ندارد از مادرتان بخواهید زمینه آشنایی شما را با فرزندان دوستانش فراهم آورد
- عشق قدیمیتان را دوباره بیاد بیاورید شاید بتوانید مشکلات را حل کنید و دوباره بهترین و ایده آل ترین ارتباط عاطفی را با او برقرار کنید
- در سخنرانیها با موضوعات متفاوت خصوصا آنهایی که در رابطه با زندگی زناشویی است حاضر شوید
- همانا عاشقان شیفتگانند
- رقصهای دسته جمعی را بیاموزید
- با تورهای سیاحتی به سفر بروید و توجهتان را به چیزهایی فراتر از مسائل مورد علاقه تان متمرکز نمایید
- عضو یک ارکستر کلاسیک بزرگ شوید و مکان کشخصی را برای نواختن ساز انتخاب نمایید
- حداقل یک ماه در میان جشن بزرگی بر پا کنید. مطمئن باشید افراد زیادی در جشن شما شرکت خواهند کرد
- از همسایگانتان بخواهید ترتیب یک خواستگاری کاملا ویژه را برای شما بدهند
- در فصل بهار به باغهای عمومی سر بزنید
- هنر ظریف عشوه گری را بیاموزید. این هنر بسیار آسانتر از آن است که شما می اندیشید
- محلهای مناسبی که در آن میتوان با دوستان خوبی آشنا شد را پیدا کنید
- در برنامه هایی که مربوط به جوانان می شود حضور فعال داشته باشید
- در اردوهای جوانان شرکت کنید و با دیگر جوانان آشنا شوید
- در دوره های فامیلی از بستگانتان بخواهید همسر زیبایی برای شما پیدا کنند و به شما معرفی کنند
- دکوراسیون منزلتان را تغییر دهید و در این رابطه از نظر فروشندگان فروشگاههای مورد نظر بهره مند شوید
- یک مشت آب کف آلود دریا را بردارید و توجه کنید که چه کسی یا کسانی بیشتر به این عمل شما توجه دارند
- چرا که آنان نیز همچون شما احساسات شکننده ای دارند
- بعدازظهر یک روز آخر هفته را با همدیگر در پارک بگذرانید
- صبح زود پیش از رفتن به محل کار به پیاده روی صبحگاهی بروید
- حتما در مهمانی های سال نو شرکت کنید
- برای یکی از دوستان عزیزتان سیب ببرید یا اینکه او را برای صرف شام دعوت کنید
- هر چه دارید در اختیار یک وکیل زبردست بگذارید تا شاید بتواند کسی را که می خواهید پیدا کند
- برای اینکه شجاعتتان را محک بزنید و همینطور با افراد شجاع آشنا شوید به عضویت یک کلوپ کوهنوردی یا اتومیل رانی درائید
- بیمه نامه بیمه عمرتان را از کسی بگیرید که دستش خوب باشد و باعث شود دفعه بعد بیمه نامه دو نفره تان را از همان شخص دریافت کنید
- پرواز با بالن را امتحان کنید, چون این نوع پرواز خیلی رومانتیک است
- در عروسی بعدی که در آینده شرکت می کنید, بدنبال کسی باشید که همیشه در ذهنتان می پرورانید
- در بازیهای محلی شرکت کنید چون ممکن است قصه عشق و زندگی شما از همانجا آغاز شود. همیشه آپارتمانتان را تمیز نگهدارید
- در داخل آسانسور با نامزدتان صحبت کنید
- در یک باشگاه بدنسازی اسم نویسی کنید و عضلات بدنتان را پرورش دهید
- برای کارهایی که باید در طول روز انجام دهید برنامه ریزی مخصوصی داشته باشید
- داوطلبانه برای بیماران در بیمارستانها گل و هدیه ببرید و در این میان به مجرد ها بیشتر توجه کنید
- طراحی دکور منزلتان را طوری انتخاب کنید که جلب توجه افراد اطرافتان را بنماید
- به عضویت یک گروه موسیقی در ایید که شاید در آینده نزدیک بتوانید ترانه عاشقانه ای بخوانید
- اگر نمی توایند شخص مورد علاقه تان را هیجان زده کنید, او را سرشار از عشقتان کنید و اینرا نیز بدانید که در ذات او چیزهایی وجود دارد که با شما همخوانی و هماهنگی دارد
- شنا کردن را در حدی بیاموزید و تمرین کنید که بتوانید غریق نجات ماهری بشوید
- از دوستان نزدیتان در خواست کنید که برای شما همسر مناسبتان را پیدا کنند
- اتاق نشیمن منزلتان را با رنگ صورتی که تلفیقی از عشق و دوستی دارد رنگ آمیزی کنید
- طراحی جدول را یاد بگیرید, جدولی با مضمون عشق طراحی کنید و آنرا در روزنامه محلی تان به چاپ برسانید
- در شب شهرهای شهرتان شرکت کنید
- اگر طرفدار فعالیتهای ساحلی هستید موج سواری را شروع کنید
- آخر هفته به قایق سواری بروید و بگذارید باد قلبتان را هدایت نماید
- اگر دلتان می خواهد اندام مناسبی داشته باشید و همزمان نیز عشق را بیابید به باشگاههای بدنسازی بروید
- اگر از هنرمندان خوشتان می آید فراگیری نقاشی را آغاز کنید
- در کلاسهای کامپیوتر شرکت جوئید تا زندگی عاشقانه تان را بوسیله کامپیوتر زیباتر کنید
- اگر زیاد به مسافرتهای هوای می روید یکی از شرکتهای هواپیمایی بسیار خوب را برای مسافرتهایتان انتخاب کنید
- وقتی وسیله جدیدی به موزه شهرتان می آورند الوین نفری باشید که از آن بازدید می کنید
- اگر طبیعت را دوست دارید به فکر کوچ کردن به یک سرزمین سردسیر باشید
- شغل نیمه وقتی در کتابخانه محلتان بگیرید و با افرادی که برای خواندن کتاب به آنجا می آیند گفتگو کنید حقیقت بزرگ: مطابق آمار بدست آمده تنها بیست و سه درصد از ازدواجها به زندگی ایده آل و خوشبختی منجر شده است
- وقتی در پی عشق هستید بکوشید تا دائما مودب بوده و با جنس مقابلتان با احترام برخورد کنید
- وقتی غریبه خوشکلی را می بینید با او با محبت رفتار کنید و بکوشید با مهربانی توجهش را جلب کنید
- به دوستانتان کمک کنید
- همیشه راستگو و درستکار باشید تا بتوانید در میان مردم اعتبار کسب کنید
- وقتی با عشق زندگیتان برخورد می کنید دستپاچه نشوید. چون در اینصورت نمی توانید آنطور که شایسته است عشقتان را به وی نشان دهید
- زمانیکه می خواهید یک ملاقات بیادماندنی داشته باشید, بخاطر بسپارید که خوردن شکلات در کنار یکدیگر بهترین راه ابراز احساسات عاشقانه است
- وقتی می خواهید برای نخستین بار با کسی قرار ملاقات بگذارید در نظر داشته باشید که بسیاری از زوجها چنین ملاقاتهایی داشته و موفق بوده اند
- برای همسرتان یک دسته گل حاوی چهل شاخه از گلهای مختلف بفرستید
- پیش از اینکه در موقعیت یک رابطه جدی قرار بگیرید بهتر است ابتدا طرز چگونه عاشقی کردن را بیاموزید
- جالی است که بدانید از هر ده مرد یکی در ملاقاتهایش گل بهمراه می آورد
- همیشه با کسانی قرار ملاقات بگذارید که شما را حسابی تحویل می گیرند و درباره شما احساس خوبی دارند
- بعضی اوقات نامه های عاشقانه گذشته تان را مرور کنید تا حال و هوای رمانتیکی بشما دست دهد
- نامه هایتان را بر روی کاغذ هایی که با قلب تزئین شده بنویسید
- اگر می خواهید در زندگیتان عشق به دادتان برسد درباره همه چیز فقط از معشوقتان بپرسید.
ای بلبلان سرگشته ٬ ای پرندگان بی خانمان ٬ بیایید با دل من هماهنگی کنید شما هم ترانه ی غم بسرایید ...
آنگاه که دشت و کوهسار جامه ی گل نگار رجبیه برتن و پیر می کنند . آنگاه که درختان برای جشن رجب خود را به نیکوترین و با شکوه ترین زیورها می آرایند و همگان از غصه ها و غم های جانکاه دست بر می دارند و با شاخه های پر گل و در برابر لاله های نوین خود می نشینند و برای بوته های گل سرخ یاقوت گون نغمه ی شادی از دل بر می کشند ٬ صد آه وهزاران افسوس که غم و اندوه من پایان پذیر نیست ... آری این منم که تا ابد بی پدر خواهم بود ...
ای ابرهای سبک پی که دمی از پرتو خورشید همچون دوشیزگان پر آزرم گلگون می شوید و گاهی در دریای پر گهر آسمان همچون زورقی سفید فام به نظرم می آیید بیایید به همدردی دل تنگم سر در هم آرید و سیل آسا اشک از دیده بیفشانید . باغبان طبیعت به پاس این همه گهرهای گرانبها ٬ خرمن ها از خوشبوترین و دل انگیزترین هدیه ها و گلهای بهاری به شما پیشکش می کند ولی من اگر سیل از اشک دیده فراهم کنم سر به خاک آسوده ام ... این منم که تا ابد برای پدر سرگشته خواهم بود ...
ای جویبار با من هم داستان شو ... مویه کنان ٬ شیوه زنان ٬ از فراز سنگ ها و از این دره ها ٬ از راه های پر پیچ و خم بگذر ... سنگ بر سینه زن و برو که به پاداش این رنج های دلخراش روزی در آغوش نرم دلپذیر دریای پر چین و شکن نیلی رنگ جای خواهی گرفت ولی دریغا که من برای همیشه از آغوش گرم و پرحرارتی به دور افتاده ام ... من دیگر پدر ندارم تا با مهر و محبت سرشار مرا به سینه ی فراخ و مردانه اش بفشارد ...
ای ماه تندتر گام بردار تا چند خیره خیره در دیدگان اشک آلودم می نگری ! برو و در آغوش آن افق سر بلند چون کودکی ناز پرور بخواب و این شب پر درد و الم را بر من کوتاه گردان و خوش باش که شب های دیگر باز هم از افق خاور سر بر می آوری ... ولی افسوس که خورشید سعادت آسمان زندگی من برای همیشه غروب کرده و صد افسوس که با این همه گریه ها و ناله های من هرگز سر از خواب گران بر نخواهد داشت ...
ای پرندگان سحرخیز که بامدادان پیش از آن که دوشیزه ی آسمان سر از بالین افق بردارد با نوای شورانگیز خود مرا از خواب بر می انگیختید ٬ ای نسیم صبحگاهی که نیکوترین و شورانگیزترین عطرها را برای خوشایند دل من از گلزار بر می گرفتی و با وزش دلپذیرت گیسوانم را شانه می زدی اکنون بروید ٬ دست از من بردارید و بگذارید بخواب ابد فرو روم .من آن عزیزی را که به مهرش سر از بالین بر می داشتم از دست دادم . شما را به خدا بروید . از این پس طره ی گلهای چمن را بیارایید که من دیگر پدر ندارم تا بر گیسوانم شانه و بوسه زند ...
ای بنفشه های خوشبو ٬ ای سرخ گلهای دلفریب ٬ بروید برای وصف زیبایی های خود دلی دیگر بجویید دل زیبا پرست من تا واپسین دم زندگی از مرگ پدری عزیز داغدار خواهد بود ...
اما تو ای نسیم بلند پرواز ٬ بیا و از این پس برای تسکین دل شکسته و غمبار من مرهمی بپرداز . بیا ای پیک آسمان ها بدان جا که آرامگاه روح عزیزم هست پرواز گیر و پیام مشتاقانه ی مرا به پدرم برسان و بگو فرزند دل شکسته ی تو از مسافتی دور از آن تیره ی خاکدانی که زمینش می نامند بر گونه تو که همیشه گلگون بوده و هست ٬ بوسه میزند و تا آنگاه که جان در بدن دارد شقایق های خوشرنگ روییده بر خاک مزارت را با اشک دیده آبیاری خواهد کرد ...
شاید از خود پرسیده باشید که لحن قانون مدنی برای اذهان ، این القاء را به وجود می آورد که مرد خریدار زن است و تنها این مرد است که باید به خواستگاری زن برود.
زمانی این سوال در ذهن ما شکل می گیرد که به زن به دید یک کالا نگاه شده و از آن سو مرد را نیز مشتری و خریدار قلمداد شده است، در حالیکه:
اولاً : زن کالا نیست.
ثانیاً : قانون گذار در ماده ی قانونی مربوط به مبحث خواستگاری تنها خواستگاری از زنانی که دارای مانعی برای عقد نکاح باشند را جایز ندانسته بدون آنکه آن را منحصر در جنسیت خاصی کند.
گرچه در این مقاله قصد آن نیست که جواز خواستگاری زنان از مردان را به دلیل عدم صراحت قانون گذار ثابت و یا.. نفی کنیم ، اما باید متوجه باشیم که جنبش هنرمندانه ی خالق هستی در نظام خانواده با تفاوت در خصوصیات روحی و جسمی زن و مرد شکل زیبا و تحسین برانگیزی به آن بخشیده است و این موضوع گام اول ، یعنی خواستگاری را نیز در بر دارد.
خواستگاری مردان از زنان به معنای کوچک دانستن و یا تحقیر آنان به عنوان جنس مونث نیست بلکه برعکس ، تقاضای خواستگاری از زمانهای قدیم و کهن توسط مردان انجام می شد و این مطلب حکایت از احترام و حفظ حیثیت زن بوده است.
آفرینش زن و مرد در نظام زیبا و باشکوه خلقت به گونه ای طراحی شده که "مردان، مظهر طلب، عشق و تقاضا و زنان مظهر مطلوب و معشوق بودن آفریده شده اند"!
البته سرشت و طبیعت زن و مرد اموری نیستند که بخواهیم تحت عنوان دفاع از حقوق ، آن را کنار گذاشته و به زن بودن و مرد بودن خود با تمام خصوصیات جسمی و روحی پشت کنیم و حتی سعی در تغییر این خصوصیات به سمت جنس مخالف داشته باشیم! به بیانی روشن باید گفت خلاف حیثیت و مقام زن است که به دنبال مرد برود در حالیکه «برای مرد قابل تحمل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و باز جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند».
به عقیده ی ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی، حیاء و خودداری ظریفانه ی زن ، غریزه نیست بلکه دختران در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند: خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد دور نگه دارند؛ زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.
بنابراین زیباترین شکل خواستگاری در تمامی فرهنگ ها و مذاهب تقاضای مرد از زن است. حال پس از برگزاری مراسم خواستگاری و رضایت طرفین نسبت به ازدواج با هم نوبت به مرحله ای به نام نامزدی است. این مرحله مانند خواستگاری از حساسیت و اهمیت ویژه ای برخوردار است و توجه و دقت در این قسمت به سرانجام یک ازدواج موفق کمک خواهد کرد.

مریم و حمید هر كدام دردانههای مامان و بابا بودند و چیز زیاذی از زندگی نمیدانستند تا این كه همدیگر را در دانشگاه دیدند و یاد گرفتند كه جز درس خواندن، چیز دیگری هم وجود دارد...
مریم و حمید هر كدام دردانههای مامان و بابا بودند و جز درس خواندن و بچه خوب بودن، چیز دیگری از زندگی نمیدانستند تا این كه همدیگر را در دانشگاه دیدند و یاد گرفتند كه جز درس خواندن، چیز دیگری هم وجود دارد و آن عشق و به دنبالش تعریف یك رابطه جدید به همراه تمام تعهداتش است.
اما آنها چقدر برای این كار آماده بودند؟
مریم میگوید: « من در جمع دوستانم، در مورد پسرها چیزهای زیادی شنیده بودم. بچهها میگفتند اگر پسرها را سر كار نگذاری، سر كارت میگذارند و مرد خوب كسی است كه برای آدم، خوب خرید كند و ماشین مدل بالا داشته باشد یا خودش یك منزل شیك و زیبا بخرد یا پدرش به او بدهد. آنها میگفتند عروسی زیبا و مجلل و مهریه بالا، خیلی به آدم شخصیت میدهد و اگر با خانواده داماد كنار بیایی، فكر میكنند بیكس و كاری.»
او ادامه میدهد: « وقتی كه دختر نوجوانی بودم، جرات نمیكردم در مورد شوهر كردن و رموز به دست آوردن دل همسر، از مادرم چیزی بپرسم. اگر هم چیزی میپرسیدم، مادرم میگفت به وقتش خودت میفهمی. وقتش هم كه شد گفت الان شما جوانها صدتا مثل من را درس میدهید؛ اما واقعا این طور نبود. من چیز زیادی از زندگی مشترك نمیدانستم و پس از ازدواج احساس كسی را پیدا كردم كه در بنبست گیر كرده باشد. خجالت میكشیدم هر چیزی را از مادرم بپرسم و اصلا دلم نمیخواست حس استقلالم خدشهدار شود؛ اما خسته و فرسوده شده بودم و از پس كارها برنمیآمدم. خیلی زود این مشكل به بداخلاقی و دعواهای زناشویی بدل شد. من نیاز به آموزش داشتم؛ آن هم از سوی كسی كه بدون پیشداوری با من صحبت كند و حرفهایم را بشنود.»
اما بشنوید از حمید. حمید شاخ شمشاد دردانه بابا هم وضعی بهتر از او ندارد. حمید میگوید: «وقتی برای اولین بار دلم تپید، نمیدانستم زندگی خیلی پیچیدهتر از عروسك و شكلات روز نامزدها و به خاطر سپردن روز تولد و سالگرد ازدواج است. من تنها كاری كه بلد بودم، این بود كه سر وقت سطل آشغال را از خانه بیرون ببرم و نان بخرم. یك دفعه در مقابل واقعیتی به نام ازدواج قرار گرفتم. یكی دو هفته از ازدواجمان كه گذشته بود، همسرم مریض شد و من آنقدر دستپاچه شدم كه داشت گریهام میگرفت. نمیدانستم در چنین وضعی، چه باید كرد.
همیشه در خرید به مشكل برمیخوردم و با وجود این كه پول خوبی میپرداختم، میوههای خراب به من میفروختند. نمیدانستم دقیقا برای زندگی باید چطور برنامهریزی كرد. هر كاری كه شروع میكردم، خراب میشد و همسرم روزبهروز از من رنجیدهتر میشد. كارهای فنی زیادی نمیدانستم و بابت هر تعمیر جزیی، باید بخشی از حقوق ناچیزم را هزینه میكردم.
نمیفهمم چرا هیچ كس در مورد جزییات رفتار یك زن، به من چیزی نیاموخته بود. رفتار با همسر، هیچ ربطی به رفتار و روابطی كه شما با خواهر یا مادر خود ممكن است داشته باشی، ندارد. شما دیگر یك پسر خونه نیستی كه مامان همیشه در خدمتت است. حالا شما باید در خدمت خانم خانه باشی و سعی كنی در مقابل رفتارهایش پاسخ صحیح بدهی وگرنه از آرامش و محبت و چیزهای دیگر خبری نیست و خانه تبدیل به میدان جنگ میشود. آن وقت بود كه احساس كردم واقعا هیچ چیز نمیدانم. این بود كه من و همسرم تصمیم گرفتیم از مشاوره ازدواج استفاده كنیم، گرچه كمی دیر بود، اما هنوز میشد كاری كرد.»
وضعیتی كه این زوج جوان به آن دچار شدهاند، یك امر بدیع نیست. شاید خیلی از شما كه دارید این مطلب را میخوانید، كم و بیش دچار چنین مشكلاتی شده باشید. به خاطر كمبودهایی كه در آموزش خانواده، مدارس و دانشگاهها برای پیشآگاهی موثر در زمینه ازدواج وجود دارد، امروزه سیستم مشاوره قبل و بعد از ازدواج، كمك شایانی به برقرار ماندن زندگی و كاهش آمار طلاق میكند. تكنیكها و شیوههای متنوع زیادی وجود دارند كه با استفاده از آنها، میتوان موفقیت زندگی مشترك را تضمین نمود.
كلاسهای آموزشی پیش از ازدواج میتوانند تا حد بسیار زیادی از احتمال طلاق بكاهند. تحقیقات، گویای این مطلب هستند كه شركت در این دورههای آموزشی میتواند تا 30 درصد احتمال بروز نفاق و جدایی را كاهش داده و زوجین را به سمت زندگی شادتری هدایت كند.
یك مشاور خانواده اعتقاد دارد؛ روابط همسری و والدینی نیاز به مهارتاندوزی دارد و از خانوادهها توقع میرود در این زمینه به فرزندان خود آموزش دهند. نسرین اعتباری میافزاید: امروزه توقعات والدین از فرزندان نسبت به نسلهای پیشین بسیار كاهش یافته و فرزندان اغلب جز درس خواندن، مسوولیتهای بیشتری را برعهده نمیگیرند كه این سبب میشود مهارت زیادی برای شروع یك زندگی مشترك نداشته باشند.
وی موثر بودن آموزشهای پیش از ازدواج را وابسته به حقیقتگویی میداند و اعتقاد دارد این كار، زوج جوان را برای رویارویی با چالشهای آینده آماده میكند. بهتر است این كار را در همین ابتدای رابطه كه هر دو نفر سرشار از انرژی و تازگی هستند، انجام دهید.
پژوهشهای اخیر حاكی از آنند كه حدود یك سال پیش از ازدواج یا حتی 6 ماه قبل از آن، فرصت بسیار مناسبی است كه به مراكز مربوطه مراجعه كنید و در كلاسها و دورههای آموزشی و آمادگی برای ازدواج شركت كنید. در این زمان، میزان استرس و عادات منفی در پایینترین حد خود قرار دارد و میتوان از همان لحظه، الگوهای ارتباطی را برقرار و محقق ساخت. این دوران درست زمانی است كه مشكلات خیلی راحتتر به نظر میآیند و قابل حل میباشند.
افراد در ابتدای رابطه، انتظارات مثبت غیرواقعیای را در سر میپرورانند كه بندرت كم و كمتر خواهد شد. آمادگیهای پیش از ازدواج به عنوان یك فاكتور مصونكننده عمل كرده و شما را قادر میكند كه قابلیتهایتان را ارتقا بخشیده و راحتتر بتوانید از عهده مقابله با مشكلات بالقوه برآیید.
جلسات مشاوره و كلاسهای آموزشی آمادگی ازدواج را میتوان به عنوان نوعی رویكرد مكمل یا متناوب در نظر گرفت كه خانمها و آقایان نامزد كرده را با مهارتها، عادات و نگرشهای یك زندگی موفق آشنا كرده و با آموزش تكنیكهای غنی، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار میسازد. زوجین همچنین با بهرهگیری از این روشها میتوانند انتظار یك زندگی موفق و طولانیمدت را داشته باشند.باید در این جلسات رودربایستی و خجالت را كنار بگذارید و هر چیزی را كه لازم دارید بدانید، سوال كنید. به هر حال اگر پیش از ازدواج، این فرصت را از دست دادهاید، میتوانید بعد از ازدواج نیز از خدمات مشاورهای كمك بگیرید و در زندگی زناشویی مهارتهای لازم را كسب كنید.
یووه و بوفون در رقابت های فصل گذشته با هدایت جی جی دل نری روزهای خوبی را سپری نکردند. بوفون در این فصل تنها 17 بازی انجام داد و یوونتوس در رتبه ناامیدکننده هفتم قرار گرفت.
با این وجود بوفون در گفتگویی گفت:" من می مانم و می خواهم به همان بوفونی تبدیل شوم که بودم. من عشق زیادی به یوونتوس دارم. در سال گذشته عدم تفاهم های زیادی در باشگاه وجود داشت اما من نمی خواهم کسی را سرزنش کنم.
مدیران باشگاه من را بهتر می شناسند و امیدوارم بیشتر هوای من را داشته باشند. با این وجود تردیدی در مورد آینده من وجود ندارد. من 100 درصد در یوونتوس می مانم."
در حالی که قرارداد بوفون با یوونتوس ژوئن 2013 به پایان می رسد، او قصد دارد بانوی پیر را به روزهای پرافتخارش برساند.
" فکر می کنم سال آینده می توانیم نتایج خوبی بگیریم. کونته به من زنگ زد و حرف های به من زد. من احساس می کنم بخشی از پروژه او هستم."

چه بسیار خانمهایی که سرکلاسهای ما نشستهاند و هنوز ازدواج نکردهاند؛ بس که این کلاسهای ما باکلاس است. اینها، از آن دسته آدمهای بابرنامهای هستند که بدون کسب صلاحیتهای لازم، قصد ندارند دم به تله بدهند. ماهم برای این عده افراد خوشفکر و بافرهنگ، توصیههای ویژهای داریم تا قبل از ورود به دنیای سراسر رمزوراز و شگفتی آقایان، بتوانند شناختی- هرچند جزئی و مختصر- از آنها به دست آورند.
1 - آقایان تواناییهایی دارند که شما را به شگفتی وامیدارد. آنها میتوانند در هر نوع شیشهای را باز کنند؛ از شیشه مربای آلبالو گرفته تا عسل بهاره آویشن. در این باره تردید نکنید؛ بدون هیچگونه وسیله کمکی و در عرض چند ثانیه.
سفر به دنیای خانم ها و آقایان
ویژه خانمها: سفر به دنیای مردانه
چه بسیار خانمهایی که سرکلاسهای ما نشستهاند و هنوز ازدواج نکردهاند؛ بس که این کلاسهای ما باکلاس است. اینها، از آن دسته آدمهای بابرنامهای هستند که بدون کسب صلاحیتهای لازم، قصد ندارند دم به تله بدهند. ماهم برای این عده افراد خوشفکر و بافرهنگ، توصیههای ویژهای داریم تا قبل از ورود به دنیای سراسر رمزوراز و شگفتی آقایان، بتوانند شناختی- هرچند جزئی و مختصر- از آنها به دست آورند.
1 - آقایان تواناییهایی دارند که شما را به شگفتی وامیدارد. آنها میتوانند در هر نوع شیشهای را باز کنند؛ از شیشه مربای آلبالو گرفته تا عسل بهاره آویشن. در این باره تردید نکنید؛ بدون هیچگونه وسیله کمکی و در عرض چند ثانیه.
2 - آقایان میتوانند موقع گوش دادن دقیق و جدی به حرفهای شما، از ته قلب بخوابند. حتی ممکن است در این میان، با ادای کلماتی مانند «آها، چه جالب» و مانند آن، با شما همراهی هم بکنند اما این دلیل بر بیداری آنها نیست. تعجب نکنید، خودتان بعینه خواهید دید.
3 - آقایان میتوانند بدون حمل هیچکدام از انواع و اقسام کیفهای کوچک و بزرگی که شما دستتان میگیرید،با یک دست کت و شلوار بروند مهمانی؛ کلید و تلفن همراهشان را هم توی دستشان میچرخانند
ویژه آقایان: سفر به دنیای زنانه
چه بسیار آقایانی که سرکلاسهای ما نشستهاند و هنوز ازدواج نکردهاند؛ بس که این کلاسهای ما باکلاس است. اینها، فکر میکنند خانمها را شناختهاند و رگ خواب آنها را توی دستشان دارند. اما هیهات! اگر بتوانید حتی بعد از عمری زندگی مشترک باز هم ذرهای از آن دنیای پررمزوراز را درک کرده باشید. یک دنیا شگفتی است که در هر لحظه یک بارقه از آن را خواهید دید. برای اینکه از الان آماده باشید، به این نکات جادوگرساز توجه کنید.
باشد که به دردتان بخورد!
1 - خانمها میتوانند همزمان که غذا درست میکنند، با تلفن حرف بزنند، به بچه دیکته بگویند، سریال تلویزیون را تماشا كرده و انباری را تمیز کنند. (این را دیگر باور نمیکنید، نه؟) این برای خانمها خیلی عادی است که بتوانند همه این کارها را باهم انجام بدهند و گیج نشوند. چیزی که شما در خواب هم نمیتوانید ببینید.
2 - خانمها این قابلیت را دارند که موقع آمادهشدن برای مهمانی، 75 دقیقه وقت صرف کنند. البته این غیر از آماده شدن از روزهای قبل است که در اماکن دیگری مانند آرایشگاه، فروشگاههای لباس و غیره گذشته است. احتمالا شما - که این کار را حداکثر در 20 دقیقه انجام میدهید- هرگز به راز این دقایق و ساعتها پی نخواهید برد.
دانستن اینكه این اخلاق عمومی بیشتر خانمها و اغلب آقایان است، كمك میكند تا فكر نكنید همسرتان از كره مریخ آمده و خوش به حال دیگران كه «همسرانی چنین و چنان» دارند! این مهمترین درس كلاس جادوگری است!
نقش زن در تحکیم رابطه همسران غیرقابل انکار است. در گذرگاههای مختلف زندگی بشر، آثار عمیقی از رد پای زنان؛ هم در زندگیهای پایدار و هم در زندگیهای مترلزل و فرو ریخته شده، به چشم میخورد . این امر خود نشانگر اهمیت مسئولیت خطیر زنان در
عرصه ی حفظ ، تداوم و تعادل یک رابطه ایدهآل و مستمر در مبحث همسران میباشد.
مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، بطوری که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت.
تفاوتهای فردی همواره در طبیعت خلقت انسان از جایگاه ویژهای برخوردار است و بر همین الزام، پیوسته تعارفات کوچک و بزرگ میان همسران وجود داشته است. زنان قابلیتهای بسیاری برای برانگیختن نقاط قوت رفتاری در شوهرشان دارند. تقریباً همه مردان میتوانند یک شخصیت مثبت داشته باشند و این ، بستگی بهشیوه رفتاری همسرشان دارد. بهعبارتی میتوان گفت:مردها دوبار تربیت میشوند؛ یکبار توسط والدینشان، بطوری که بتوانند فرزند خوبی برای آنها باشند و بار دوم توسط همسرشان بهنحوی که بتوانند شوهر خوبی برای همسرشان باشند، اما اگر در این راستا قدمی برداشته نشود، تحولی صورت نخواهد گرفت. در اینجا میخواهیم بخشی از شگردهای همسرداری یا اصطلاحاً سیاستهای زنانه را در جهت ارتقاء استقامت پایههای یک زندگی مشترک، در محور روابط همسران، از نظر بگذرانیم، بنابراین این مطلب را صرفاً زنانی بخوانند که میخواهند بدانند «چگونه میتوان شوهر خود را بهمهری مستمر و عمیق آلوده گرداند؟!»
1- صادق باشید، چون تنها در این صورت است که حق دارید از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه داشته باشید.
2- همزمان با رعایت اصل صداقت، بدانید هیچ لزومی ندارد هر مطلبی، با هر مضمونی بازگو شود!
3- زن و شوهر میتوانند توافق کنند که همواره جایگاهی برای تغییر در طول زندگی، قایل شوند.
4- پیوسته به دنبال یک رابطه در حال رشد باشید، در پیشرفت مثبت ارتباطات، توقف جایز نیست.
5- سعی کنید به تعریف خوشبختی از دیدگاه همسرتان دسترسی پیدا کنید.
6- شما میتوانید از زندگی کردن با مرد خود لذّت ببرید، بدون آنکه خود و خواستههایتان را به فراموشی بسپارید.
7- گاهی اوقات اگر بهطور واضح تقاضا نکنید، چیزی بدست نخواهید آورد.
8- گفتنیها را بگویید، امّا بهموقع! منتظر نمانید به این امید که شاید روزی خودش متوجه شود.
9- بهیاد داشته باشید معمولاً مردها آنگونه که شما به آنها مینگرید، بهخود نمینگرد.
10- شاید نتوانید مرد خود را کاملاً کنترل کنید، امّا قطعاً میتوانید بر او تأثیر بگذارید.
11- در برنامهریزیها بهصورت یک شریک ظاهر شوید، نه یک رقیب.
12- احترام شما، در گروی رفتار شماست.
13- برنامههای خود را طوری تنظیم کنید تا زمانی که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته باشید، نه احتمالاً در آشپزخانه.
14- به نوع پوشش، آرایش و پیرایش خود در منزل همواره اهمیت بدهید.
15- در طی روز از کلمات محبّتآمیز استفاده کنید.
16- بسیاری از زنان بر این باورند که باید بیش از حد عاطفی باشند . اینگونه نباشید!
17- بکوشید بدون آنکه در مسائل کاری و اجتماعی همسرتان مستقیماً دخالت کنید، خیلی دوستانه و غیرمتعصبانه به افعال وی ناظر باشید.
18- میزان وابستگی و دلبستگی یک زن میتواند قابلیتهای شوهرش را برای توجه نشان دادن به او تحتالشعاع قرار دهد.
19- هراز گاهی از او به خاطر حسناتش تمجید کنید.
20- گاهی گفتگوی متعادل میتواند قفلهایی که بر زندگی عاطفی همسرتان زده شده، باز کند.
21- هرگز به قصد آنکه همسرتان را برای انجام کاری سوق دهید، از او تعریف و تمجید نکنید.
22- برای او این حق را قایل باشید که بتواند احساسات مختلفی داشته باشد.
به نقل از سانديميرر، کريستيانو رونالدو که چندي قبل با پيشنهادي اغواکننده از منچسترسيتي مواجه شد، تصور ميکند قادر به حضور مجدد در فوتبال جزيره است.
وي در محفلي از دوستان نزديکش عنوان کرده در صورتي که منسيتي همچنان بر جذب او پافشاري کند و در عمل قابليت پرداخت حقوقي بالغ بر 400 هزار پوند در هفته به وي باشد، او ترجيج ميدهد از جمع کهکشانيها جدا شده و با حضور دوباره در جمع انگليسيها فعاليت ورزشي خود را ادامه دهد.
اين ستاره 25 ساله از سال 2003 تا 2009 در خدمت منچستريونايتد بود و پس از آن با رقم بيسابقه 94 ميليون يورو جذب مادريديهاي ثروتمند شد.

گروهی از دانشمندان آمریکایی کشف کردند گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال می کند گوش "عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در این گوش نجوا کرد.
به گزارش مهر، مغز انسان به دو نیمکره راست و چپ تقسیم می شود. بخش چپ مغز منطق، توجه به جزئیات، زبان، علم و استراتژیها را نشان می دهد و طرف راست تصورات، اشراق و سیر و سلوک، دید همزمان، تخیلات و احساسات را حاکمیت می کند.
هر یک از این بخشهای مغز قسمت مخالف بدن را کنترل می کنند. بنابراین منطقی است که تصور شود یک جمله احساسی اگر مستقیما از طرف چپ بدن ارسال شود سریعتر به مراکز احساسی می رسند.
به طور طبیعی چشم راست با زکاوت بیشتری می تواند رنگها را درک کند این درحالی است که بهتر است مادران گونه چپ کودک را ببوسند و یا با دست چپ کودک را در آغوش بگیرند.
در حقیقت دانشمندان دانشگاه ساسکس انگلیس در تحقیقات خود نشان دادند که 85 درصد از زنان چپ دست یا راست دست کودک خود را با دست چپ در آغوش می گیرند. به این ترتیب واکنشهای فیزیکی و احساسی کودک مستقیما به طرف راست مغز مادر می رسند.
براساس گزارش تایمز، به تازگی گروهی از محققان دانشگاه "سم هاستون" آمریکا با آزمایش هزار و 120 نفر مشاهده کردند که گوش چپ در این افراد "گوش عشق" است. به طوری که 69 درصد از موارد خاطر نشان کردند تمام عبارات شیرین و عاطفی را هنگامی که از راه گوش چپ می شنوند بهتر درک می کنند و تنها 56 درصد از موارد اگر این عبارات را با گوش راست بشوند می توانند عمق آنها را درک کنند.
ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 22 / 3 / 1390برچسب:عشق,زندگی,دوس داشتن,دوستت دارم,متن عاشقانه,شعر عاشقانه,شکست عشقی,گوش,گوش چپ,چپ, :: 8:38 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

هرگز خودم را به دلیل شكست سرزنش نمیكنم. چرا كه دقیقا میدانم چگونه دوباره به برتری دست یابم. مهارت و استعداد را مانند ماهیچههای بدن میتوان قوی كرد.
بیش از دو دهه، اریكسون بر این باور بود كه تنها استعداد ذاتی تعیینكنندهی میزان موفقیت در كار نیست، بلكه بیش از آن، تلاشی است كه از خود نشان میدهیم. به گفتهی اریكسون این تلاش «تمرین برنامهریزی شده و مطالعه» است. در حال حاضر، بسیاری از محققان معتقدند كه انجام چنین تمریناتی به حداقل 1000 ساعت وقت نیاز دارد تا مهارتهای لازم جهت كار در محیطهای كاری سخت، كسب شود.
این دیدگاه، فوقالعاده است. با استناد به آن میتوانیم به طرز قابل توجهی بر نتایج كارمان تاثیر بگذاریم. اما از طرف دیگر، نگرانیهایی هم به دنبال میآورد. یكی از مهمترین نكاتی كه اریكسون متوجه شد، این بود كه تمرین، به عنوان اساسیترین پارامتر كسب موفقیت میتواند سخت و خسته كننده باشد.
اگر واقعا مصمم هستید كه ممتاز باشید، باید سرسختانه مبارزه كنید و تنبلی را كنار بگذارید. ناامیدی، كشمكشهای بیهوده، عقبنشینی و كمكاری، در این مسیر جایی ندارند.
حالا زمان آن رسیده كه این 6 كلید طلایی و موثر را با هم مرور كنیم:
1- فعالیتی را دنبال كنید كه دوست دارید و از انجام آن لذت می برید: علاقه، موجب افزایش انگیزه، تقویت تمركز، انعطافپذیری و پشتكار میشود.
2-ابتدا، دشوارترین كار را انجام دهید: بیشتر ما به طور معمول، ابتدا به سراغ فعالیتهای خوشایند و لذتبخش میرویم و از رنج و زحمت فراری هستیم. اریكسون و همكارانش به این نتیجه رسیدند كه اكثر افراد موفق و كارا، كارهای مورد علاقهی خود را به تاخیر میاندازند و در آغاز روز، فعالیتهای سخت را انجام میدهند. زیرا در شروع كار، بیشترین انرژی را داریم.
3-در انجام كارها، سخت گیر باشید: 90 دقیقه، بدون وقفه كار كنید و سپس به خودتان استراحت دهید. به نظر میرسد كه نود دقیقه، بهترین زمانی است كه میتوان حداكثر تمركز را در انجام هر نوع فعالیت داشته باشیم. شواهد نشان میدهد، افراد كارا، فعالیتهای سخت را بیش از 5/4 ساعت در روز انجام نمیدهند.
4-گهگاه بازخورد افراد متخصص را بررسی كنید: هر چه بازخورد ساده و مختصرتر باشد، شما هم در اعمال تغییرات مورد نظرتان موفقتر هستید. بازخوردهای طولانی و پیدرپی، در یادگیری اختلال ایجاد كرده، اضطرابآور هستند.
5-درفواصل منظم به خودتان زنگ تفریح بدهید: پس از انجام هر نوع فعالیت سخت، تمدد اعصاب و كمی استراحت لازم است تا تجدید قوا كرده متابولیسم بدنتان برای یادگیری و تلاش مجدد تنظیم شود. افزون بر این، در زمان استراحت نیم كرهی راست مغز متعادل شده، خلاقیت ایجاد میكند.
6- برای كار با خود قرارداد ببندید:
نظم و اراده اهمیت زیادی دارد اما ما آن را جدی نمیگیریم. بهترین روش برای اینكه از عهده وظایف سخت برآیید، این است كه بر مبنای پارهای تشریفات و قراردادهای مذهبی، زمانهای مخصوصی را به انجام هر كار اختصاص دهید تا نظم و قانون به طور جدی وارد زندگی شما شود. بعد از مدتی، متوجه میشوید كه دیگر بدون اتلاف انرژی، قادر به انجام فعالیتهایتان هستید.
هرگز خودم را به دلیل شكست سرزنش نمیكنم. چرا كه دقیقا میدانم چگونه دوباره به برتری دست یابم.
مهارت و استعداد را مانند ماهیچههای بدن میتوان قوی كرد.
ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 20 / 3 / 1390برچسب:كليد,خوشبختي, :: 12:30 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
همانطور كه با دوستانتان در مورد همه چیز حرف میزنید و كمتر چیزی است كه از آنها مخفی باشد، با همسرتان نیز صحبت كنید.
حتماً شما هم شنیدهاید كه اگر بخواهید در زندگی مشترك خود موفق شوید، اول از همه باید دوست همسرتان باشید. اگر فكر میكنید این كار غیرممكن است یا تاثیری ندارد، مطمئن باشید مرتكب اشتباه بزرگی شدهاید؛ اشتباهی كه حتی شاید زندگی شما را از بین ببرد.
بنابراین بهتر است با انجام كارهایی خاص و در عین حال ساده، با همسرتان رابطهای دوستانه برقرار كنید. مطمئن باشید این كار بسیار ساده و در عین حال ارزشمند است.
با او صحبت كنید. همانطور كه با دوستانتان در مورد همه چیز حرف میزنید و كمتر چیزی است كه از آنها مخفی باشد، با همسرتان نیز صحبت كنید. از هر موضوعی استفاده كنید تا بتوانید بیشتر با هم صحبت كرده و احساساتتان را بیان كنید.
در حقیقت موضوع صحبت چندان مهم نیست و این كار تنها راهی برای نزدیك شدن بیشتر شما به یكدیگر است؛ میتوانید در مورد آب و هوا، خاطرات گذشته، دوستان، ورزش یا هر موضوع دیگری صحبت كنید. فقط نگذارید سكوت میان شما فاصله ایجاد كند.
وقتی را برای خودتان اختصاص دهید. لازم است هر از گاهی، شما 2 نفر تنها و بدون حضور هیچ كس ـ حتی بچهها ـ با هم باشید. این ساعتهایی كه شما با هم تنها هستید، میتواند به برطرف شدن مشكلات زندگی كمك كند.
وقتی همسرتان در محل كارش است، به او زنگ زده و از این طریق با او در ارتباط باشید. همانطور كه اگر از دوستی خبر نداشته باشید، به او زنگ میزنید و حالش را میپرسید، به همسرتان هم بدون هیچ دلیلی زنگ بزنید. با این كار به او نشان میدهید كه چقدر برای شما مهم است و چقدر به او اهمیت میدهید.
در زندگی مشترك خودخواه نباشید. خودخواهی به هر نوع رابطهای آسیب میزند و منجر به قطع آن رابطه میشود. بنابراین به نیازها و خواسته های همسرتان بیشتر اهمیت داده و به او نشان دهید كه برای شما چقدر مهم است.
اعتماد را در زندگی ایجاد كنید. اعتماد در هر رابطه دوستانهای باید وجود داشته باشد. بنابراین شما هم سعی كنید در زندگی خود این ویژگی را به وجود آورده و حتی آن را پرورش دهید. برای موفقیت و آرامش بیشتر در زندگی، همسرتان باید بتواند به شما اعتماد كند؛ بنابراین برای او فردی قابل اعتماد باشید.

در این مقاله نکاتی برای یک ارتباط عاشقانه و رمانتیک با همسرتان ذکر کردیم که برای بهتر شدن ارتباطتان کمک فراوانی می کند.
چطور شروع کنیم؟
ابتدا، ازدواج و ارتباط تان را مرور کنید. از خودتان بپرسید درحال حاضر ازدواجتان در چه مرحله ای است؟ در چه جایگاهی قرار دارد؟ چگونه به این نقطه رسیدید و چه اتفاقاتی افتاده است؟ آیا ازدواجتان شامل امور عادی شامل، استرس داشتن، زمان گذاشتن، خستگی، کار، رسیدگی به فرزندان که تا حدودی انرژی شما و ازدواجتان را می گیرد میشود یا شامل چیزهای دیگری است، چیزهای عمیق تر و جدی تر؟ خشم، خیانت، تنفر؟
آیا با همسرتان مشکلی دارید که نیاز به حل کردن داشته باشد یا چیز دیگری است؟ به هرحال، شما باید مشکلاتتان را با هم یا خودتان حل کنید. تا زمانی که مشکلاتتان را حل نکنید نمی توانید مثل سابق زندگی عاشقانه و رمانتیکی داشته باشید. برای اینکه دوباره به روزهای رمانتیک اول ازدواجتان برگردید، باید مروری بر کارها و صحبتهایی که در آن موقع می کردید داشته باشید و آنها را دوباره به کار بگیرید.
با همدیگر به آرامی صحبت کنید بدون اینکه کوچکترین دعوا و کشمکشی با هم داشته باشید. از یک دفتر برای نوشتن و دورریختن احساسات و افکار منفی تان استفاده کنید. از مشاورهای خانواده کمک بگیرید. مشاورها به شما کمک می کنند تا بدون هیچ جانبداری در قبال همسرتان، نگاه متفاوتی به ازدواج و رابطه تان داشته باشید.
نکات عاشقانه
تمام مواردی که باعث آزار همسرتان می شود را از او دور کنید مثلا لباسهای کثیف را داخل لباسشویی انداخته و بشویید یا زباله ها را از خانه دور کنید. بعد از یک روز سخت کاری، همراه با استرس و مسائل مالی، نگه داری بچه ها و مسائل دیگر، دیگر دوست ندارید در خانه بمانید. دوست دارید راحت و آسوده خاطر باشید.
درست است؟ اگر می خواهید ازدواج و ارتباطتان با همسرتان خوب باشد متاسفانه چاره ای جز انجام این کارها و البته کارهایی علاوه بر اینها ندارید. شما باید به شخصی که با او زندگی می کنید نشان دهید که او را دوست دارید و عاشقش هستید. به او احترام بگذارید و به احساساتش توجه کنید.
ابرازعشق مانند گذشته
گاهی اوقات شما باید به کارهای قبلی تان مراجعه کنید. کارهایی که با انجام آن همسرتان را شاد کردید و عشق تان را به او ابراز کردید. مثلا کارهایی که قبلا همراه با هم انجام می دادید یا مکان هایی که با یکدیگر به آنجا می رفتید. شاید مراجعه به کارها و مکان های قبلی راحت تر از امتحان کردن کارها و رفتن به جاهای جدید باشد.
در کلاسهایی که روحیه هردوتان را شاد می کند شرکت کنید. مثل کلاسهای هنری. هرآنچه که انتخاب می کنید خلاقیت و صمیمیت و شادی شما را دوباره متولد می کند. وقتی یک کار خلاقانه ای با یکدیگر انجام می دهد، تمام زندگی تان را تحت تاثیر خودش قرار می دهد.
زمان بیشتری را با یکدیگر سپری کنید. مثلا یک روز در هفته فرزندتان را در خانه مادربزرگش بگذارید و آن روز را به یک روز بسیار عاشقانه و رمانتیک تبدیل کنید.
به یکدیگر نشان دهید عاشق هم هستید
ما دوست داریم همیشه به همسرمان نشان دهیم که عاشقش هستیم. با تمرین کردن این نکات عاشقانه می توانید صمیمیت و عشق به همسرتان را ثابت کنید. فقط کمی تلاش نیاز دارید. ساده ترین راه گفتن "دوستت دارم" است. مثلا با همسرتان تماس بگیرید و به او بگویید فقط می خواستید صدای او را بشنوید و به او بگویید دوستت دارم.
در جیب لباسش، یا کیفش یادداشتهای عاشقانه بگذارید، پیامک های عاشقانه برای یکدیگر بفرستید، سعی کنید شعر عاشقانه برای یکدیگر بنویسید، یک کارت پستال یا یک هدیه خاص برای او تهیه کنید و به او هدیه دهید. با نشان دادن و ابراز علاقه تان به او، او هم متوجه میزان عشق و علاقه تان می شود و متقابلا تکرار می کند.
اگر مشکل مالی دارید، هدیه های کوچک بخرید، مثلا یک شاخه گل یا یک عطر کوچک. مراقب باشید هدیه هایی که به یکدیگر می رفتید معنادار باشد. اگر می دانید که همسرتان کتاب دوست دارد، آخرین و جدیدترین کتاب از نویسنده ای که او دوست دارد برایش بخرید. اگر او عاشق یک تیم ورزشی است، بلیط مسابقه تیم مورد دلخواهش را برایش بخرید.
هدیه تاثیر زیادی بر روحیه و علاقه افراد می گذارد مخصوصا اگر بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مناسبتی به یکدیگر هدیه دهید. افراد نسبت به رمانتیک بودن و عاشقانه زندگی کردن دیدگاه های متفاوتی دارند پس ببینید چه چیزی باعث خوشحال شدن همسرتان و ایجاد یک رابطه عاشقانه بین شما دو نفر می شود. آن را امتحان کنید.
اگر همه موارد را امتحان کردید و تاثیرگذار نبود
اگر با رعایت همه نکاتی که در بالا ذکر شد، تغییری در رابطه تان احساس نکردید و رابطه عاشقانه ای که در ابتدای ازدواج داشتید مجددا به سراغتان نیامد، بیشتر و بیشتر تلاش کنید. با او ارتباط برقرار کنید، با او ارتباط برقرار کنید، با او ارتباط برقرار کنید و همیشه برای یکدیگر زمان بگذارید. اگر باز هم موثر واقع نشد، به مشاور مراجعه کنید و توصیه های او را حتما و حتما به کار بگیرید. کتاب هایی که به ایجاد رابطه عاشقانه و رمانتیک بین شما کمک می کند بخوانید.
ايران ناز
نتایج یک تحقیق نشان میدهد زنان مردان با ظاهر مردانه را میپسندند و چندان به مردانی که بیش از حد به ظاهر خود توجه کرده و خصوصیات زنانه دارند توجه ندارند.
محققان معتقدند زنان افزایش تعداد مردان زننما یا مردانی که ظاهری زنانه دارند را قبول ندارند. زنان این خصوصیات را یک نقطه ضعف تصور میکنند که نتیجه معکوس به همراه دارد.
این مطالعه روی 132 زن و 100 مرد انجام شد و محققان متوجه شدند در مجموع مردان بر خلاف زنان نظر منفی نسبت به این موضوع ندارند.
شرکت کنندگان فیلمهای 15 دقیقهای از مصاحبههای شغلی زنان و مردان دیدند که در طی آن شرکت کنندگان به سوالاتی پاسخ میدادند که مهارتهای اجتماعی فرد را محک میزد.
در این مطالعات مشخص شد مردانی که دارای خصوصیات و ویژگیهای مردانه نیستند کمتر مورد توجه قرار گرفته و پذیرفته میشوند.
در اکثر ایام تاریخی نیز مردان بیشتر با الگوهای مستقلتر و خودمختارتر نسبت به زنان شناخته میشدند. این در حالی است که زنان اجازه داشتند ضعیف به نظر برسند اما این خصوصیت در مورد مردان به طور کل ممنوع است و نسبت به آن نظر منفی زیادی وجود دارد.
از سوی دیگر تسلط و قدرت از ویژگیهای خاص مردان است که چندان در مورد زنان داشتن این ویژگیها پذیرفته نیست. همین باورها باعث شده است الگوهای خاصی از هر جنسیت در ذهن ما شکل بگیرد که انتظارات و قوانین مرتبط با رفتارهای آنها را با یکدیگر متمایز میکند و به عبارت دیگر باعث ظهور بایدها و نبایدها در هر جنس میشود.
محققان متوجه شدند به همین دلیل مردانی که از این خصوصیات به دور هستند سختتر میتوانند شغل پیدا کنند.
* انگشت شست
* انگشت اشاره
* انگشت وسط
* انگشت انگشتری
* انگشت کوچک
* انگشتر به دست نمی کنم .
جواب تست
انگشت شست : شما مجذوب کالاهای مدرن و روز هستید از مورد توجه قرار گرفتن لذت می برید شما تفريح کردن را دوست دارید از زندگی لذت می برید و همشه آماده هستید تا با چیزهای جدید رو به رو شوید .
انگشت اشاره : شما دارای اعتماد به نفس و مسئولیت پذیر هستید رهبری و هدایت ر ا دوست دارید و می توانید در ظاهر بسیار جدی و خشن باشید اما در باطن ملایم و حساس هستید .
انگشت وسط: بیشتر افرادی که در این گروه قرار دارند از رشد و بالندگی سر باز می زنند و بیشتر خودمحور هستند با و جود این همشه بی ریا هستند بخصوص نسبت به خانواده و دوستانشان .
انگشت انگشتری : شما فردی حساس و رومانتیک هستید عمیقا امید دارید تا عشقی بیابید که گرما بخش دل و ابدی باشد .
انگشت کوچک : شما فردی مهربان و متواضع هستید به جزئیات توجه می کنید و دوست ندارید در کارهایتان کوچکترین اشتباهی از شما سر بزند شما بیش از حد خود را به کار مشغول می کنید .
در چند انگشت : آن عده از افراد که در دو انگشت یا بیشتر انگشتر دارند اعتماد به نفس ندارند و همیشه مراقب هستند تا عشق واقعی شان را بیابند عاشق تجملات هستند اما آن را جایگزین ناقابلی برای دوستان و عاشق خود می دانند.
انگشتر به دست نمی کنید : شما خواستار زندگی ساده و بدون تجملات هستید فردی بی ریا ، قابل اطمینان ، آرام ، باهوش و سختکوش هستید و همیشه دوستدار آموختن چیزهای تازه اید . به دلیل احساس خجالتی که دارید از جمع دوری کرده و تا جایی که بتوانید از مشاجره پرهیز می کنید.
اما چگونه میتوان به نعمت بزرگ آرامش دست یافت؟ آیا صرف استفاده از قرصهای مسکن و آرامش بخش میتواند برایمان آرامش به ارمغان آورد؟ یا اینکه راههای بهتر و طبیعیتر و بدون عوارضی نیز جهت دستیابی به آرامش وجود دارد؟
در بسیاری از مواقع افراد تصور میکنند تنها با حفظ یک رژیم غذایی متعادل و رعایت مواردی که پزشکان به آن توصیه میکنند میتوان به طول عمر زیاد و سلامت زیستن کاملا امیدوار بود. اما این دسته از افراد از این مسئله غافل هستند که انسان موجودی است دو وجهی؛ یک وجهش دارای جسم و وجه دیگرش دارای روح و روان است.
از قدیم نیز گفتهاند که عقل سالم در بدن سالم است. به واقع اگر افراد به مسائل روحی و روانی خود توجه نکنند بسیار امکان دارد وجود استرس و اضطراب و عدمتعادل روحی در آنها به بروز بیماریهای وخیم جسمانی بینجامد.
استرس و اضطراب تأثیرات مخربی دارند که ممکن است احتمال بروز عوارض قلبی و سکته قلبی را در افرا د تشدید کنند.
بسیاری از کارشناسان توصیه میکنند افراد به هنگام عصبانیت به پیادهروی تند بپردازند که این مسئله میتواند در کاهش استرس و اضطراب در افراد مؤثر باشد.
فعالیت ورزشی، بهویژه پیادهروی شیوه فوقالعاده مؤثری برای برطرف کردن فشار روحی است.
امروزه میلیونها نفر از مردم جهان برای مقابله با ناراحتیها و فشارهای روحی روزمره، بعد از کار روزانه خود به فعالیتهای جسمانی مانند نرمش کردن، دویدن در پارک، دوچرخه سواری با دوستان، پیاده روی و غیره میپردازند و از این فعالیتها لذت میبرند.
پیادهروی، بهترین و ارزانترین راه برای کنترل فشار روحی است. پیادهروی، صرفنظر از سرعت گامها، بهطور طبیعی میزان استرس را کم میکند. فعالیتهای ورزشی مناسب، بهطور قابل توجهی در مقابله با استرس نقش دارند.
دوش آب سرد نیز از دیگر راههای مقابله با فشارهای روحی و روانی است. سرگرم کردن خود به کار یا مطالعه نیز میتواند در شرایط خاص به آرامش افراد کمک کند؛ البته ایجاد احساس آرامش تنها به این عوامل بستگی ندارد و بیشتر بهخود فرد و خواست وی برای رسیدن به آرامش و تمرینات روحی و روانی که وی برای رسیدن به این مقصود انجام میدهد، وابسته است.
سوال:
هنگامی که شوهرم به زن دیگری نگاه می کند ، از خانم هایی که در محل کارش با آنها ارتباط دارد صحبت می کند یا در یک مهمانی با خانم های دیگر صحبت می کند ، تمام این موارد مرا آزار می دهد ،چه کاری انجام دهم؟
پاسخ مشاور:
اگر شما خانمی هستید که با پیش آمد تمام موارد بالا ناراحت می شوید و باعث شروع اختلافی جدید بین شما و همسرتان می شود، توصیه می کنیم این مقاله را مطالعه بفرمایید :
اگر موارد گفته شده در شما صدق می کند متاسفانه باید گفت شما شخصی مشکوک به روابط همسرتان هستید و این حس در روابط زناشویی مانند یک سم عمل می کند و باعث می شود افکار شما و همسرتان مسموم شود.
چرا هنگامی که همسرتان با زن دیگری صحبت می کند ناراحت می شوید؟
این موضوع تنها بیانگر این است که شما به خودتان شک دارید ، اگر همسر کاملی برای همسرتان بوده اید دیگر نگرانی وجود ندارد جز در موارد نادری که آقایان تمایل به چند همسری دارند در غیر این صورت زمانی که مردی عشق ، محبت و رابطه زيبايي را تنها در وجود همسر خود می یابد ، هرگز به دنبال زن دیگری نمی رود .
شک شما به همسرتان بی مورد است ، تنها او را آزار می دهید و این تفکر را به او القا می کنید که شما به او و رفتارهایش بی اعتنماد هستید به همین دلیل روابط آتی تان سست می شود .
این حس از کجا نشات می گیرد؟
شکاک بودن ، حسی است که در نهاد تمام آقایان و خانم ها وجود دارد اما در بعضی شدت بیشتری دارد بخصوص خانم ها .
شکاک بودن ، نتیجه ی حسی است که در اعماق وجود شما ریشه کرده است . این حس ناشی از کمبود اعتماد به نفس شماست .
زیرا این احساس زمانی آغاز می شود که شما خودتان را کوچک و حقیر فرض کنید . این احساس در مواردی کاملا طبیعی و قابل قبول است اما زمانی که افراط در آن صورت گیرد دیگر قابل تحمل نخواهد بود. خانم هایی که به همسرشان مشکوک هستند ، مدام به دنبال یک سوژه یا رفتار غیر عادی در شیوه ی گفتار یا کردار همسرشان هستند و این رفتار را همان گونه که خودشان دوست دارند تعبیر می کنند و به مقابله با شوهرشان بر می خیزند.
اما چگونه باید از حس شکاک بودن فاصله گرفت؟
در ابتدا باید از خودتان شروع کنید . تمام حالات ،رفتار یا گفتار همسرتان که شما را به شک می اندازد را یادداشت کنید .
در مرحله ی بعدی : به تمام مواردی که یادداشت کرده اید پاسخ بدهید چرا با فلان رفتار همسرتان شک وجود شما را در بر می گیرد.
به چه علت به او مشکوک می شوید؟
در این قسمت به عمق وجود خود بنگرید آیا تمام احساستی که شما را منقلب می کند به دلیل حسادت بیش از حد شما نیست ؟
آیا شما جزو آن دسته از خانم هایی هستید که دوست دارند شوهرشان تنها محدود به خودشان باشد یعنی با هیچ زن دیگری ارتباط نداشته باشد چون حسود هستند ؟
اما تا چه زمانی می توانید شوهرتان را محدود کنید؟
در ابتدا ممکن است همسرتان برای سخنان شما اهمیت قائل شود اما در دراز مدت از شما دوری می کند و به سادگی به شما دروغ می گوید پس از امروز تغییری اساسی در خود به وجود آورید تا دیرتر نشده است .
این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید :
به همسرتان بگویید که با این رفتار یا گفتارت ، من ناراحت می شوم و باعث می شود که به رابطه هایت شک کنم تا شما را در حل مشکل تان یاری دهد . یا اینکه رفتاری که باعث آزرده شدن شما می شود را ترک کند .
اگر با تمام توصیه های گفته شده ، احساس می کنید مشکل شما حل نمی شود یا مشکل تان حاد تر از توصیه های گفته شده می باشد ، به شما پیشنهاد می کنیم به یک روان پزشک مراجعه کنید تا در بهبود رابطه ی زناشویی تان شما را یاری دهد .

مثل انگلیسی : دوستانت باید مثل کتابهایی که می خوانی کم باشند و گزیده .
مثل انگلیسی : عالیترین سلاح برای مغلوب کردن دشمن خونسردی است .
مثل انگلیسی : به زن لال هم اگر راز خود را بسپاری فاش خواهد شد .
مثل انگلیسی : کسیکه در برابر حسود طاقت بیاورد و خونسرد باشد ، یا خیلی خوش قلب است و یا از آهن ساخته شده است .
مثل انگلیسی: طمع به همه چیز، از دست دادن همه چیز است.
مثل انگلیسی: ضربات کوچک درختان بزرگ را از پای در می آورند.
مثل انگلیسی: شوهر به مرد کن نه به پول.
مثل انگلیسی: یک متر یک متر سخت است ولی یک سانت یک سانت مثل آب خوردن است.

**زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ..واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حركت باشی ….آلبرت انیشتین
—————————
**جرج آلن: اگر كسی را دوست داری، به او بگو. زیرا قلبها معمولاً با كلماتی كه ناگفته میمانند، میشكنند
—————————
**میان انسان و شرافت رشته باریكی وجود دارد و اسم آن قول است . توماس براس
از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛
با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود
شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند . . .
زنان هوشیارتر از آن هستن که مردانگی خود را به همسران خود نشان بدهند . . .
تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است
پس همیشه امید داشته باش . . .
چه خوب می شد اگر ، اطلاعات را با عقل اشتباه نمی گرفتیم و عشق را با هوس
و حقیقت را با واقعیت و حلال را با حرام و دنیا را با عقبی و رحمان را با شیطان . .
بقيه در ادامه مطلب...
ادامه مطلب...
هنوز از زمانی که پدرها نقش رییس خانه را بازی میکردند، مدت زیادی نگذشته. اما این روزها برخلاف آن روز و روزگار، پدرها به فرزندانشان بسیار نزدیکتر شدهاند....
روانشناسان میگویند اینکه پدر هم به اندازه مادر برای رشد روانی کودکان مهم و باارزش است و برقراری تعادل بین روابط این دو با فرزندانشان میتواند از نظر روانی سبب رشد صحیح کودکان شود، از مسائلی است که این روزها زیاد در روانشناسی مورد بحث قرار میگیرد.
مرد چون در میان کودک و مادر قرار دارد ـ هم به موجب حضور فیزیکی و هم به موجب جایگاه روانی خود ـ به کودک این اجازه را میدهد که هویت خاص خود بیابد. پدر نقش مهمی در شناسایی هویت جنسی کودک داشته و در عین حال که مادر سعی میکند با نقش حفاظتی خود فرزند را حفظ کند، پدر، او را به سمت بیرون گرایش میدهد و در کنار دادن حس اعتماد و امنیت به او اجازه شکستن محدودیتها را میدهد.
پدر برای دختر بر خلاف پسرها نوعی «تایید» است و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولا این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز میشود همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطه با فاصله بین پدر و دختر شکل میگیرد.
وقتی آزمایشات، باروری یک خانم را تایید میکند همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش تفکر میکند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص میشود هر یک از زن و مرد به شکل گوناگون در رابطه با فرزندش تفکر کرده و نگرانی، برنامه و خواستهای مخصوص به خودش را دنبال میکند.
اگر پدر در محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است معمولا مرد از اینکه جنسیت فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود.
خوشبختانه روزگار عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار میکنند چون زنان نیز توانستهاند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند
رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی
گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمیگردد. برخی مردان دوست دارند همان رابطهای را با دخترشان ایجاد کنند که با مادرشان داشتهاند و برخی دیگر عشقی را نثار او میکنند که نتوانستهاند تجربه کنند. نکته مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر گذشته را رها کند و سعی نماید در زمان حال زندگی کند.
برخی مردان از داشتن دختر خوشحال میشوند چون رابطه خوبی با پدر خود نداشتهاند. برای این دسته از افراد داشتن پسر به معنی تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودکی از او خرسند نبودهاند. در حالی که داشتن دختر سبب میشود وزن تاریخ گذشته سبکتر شده و مرد بتواند رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.
پدر به دختر دنیا را میشناساند
پدر برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی میاندازد. مادر فرزند را به دنیا میآورد و پدر دنیا را به او میشناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شدهای است که او را از دستان قدرتمند مادر جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان میبخشد.
در واقع این پدر است که دختر را به سمت دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن و دیگر تواناییهای فیزیکی را میآموزاند. وی همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیتهای اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی میدهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا میشود
عقده ادیپ و عقده الکترا
سن 3 تا 6 سالگی اصطلاحا سن عقده ادیپ نام دارد. عقده ادیپ به رابطه بین پسر و مادر اشاره دارد و معادل آن در رابطه بین دختر و پدر، عقده الکترا نامیده میشود. این مرحله، مرحلهای ساختاری برای رشد کودک است. در صورتی که این مرحله به خوبی گذرانده شود و تعادلات هورمونی برقرار شود، دختر بچه قادر خواهد بود در سن بلوغ دوستدار جنس مذکر باشد.
در واقع در این سن دختر عشقی را نسبت به مادر خود احساس میکند و فورا به حضور یک جداکننده خود از مادرش یعنی پدر پی میبرد. پدر که از نظر او غریبهای است که مادر را به سمت خود جلب میکند و مایه شادی او است، او را ناراحت میکند چون عشق مادر نسبت به او را کاهش داده است. در این مرحله دختر در تضاد با مادر قرار میگیرد و سعی میکند عشق پدر را به جای مادر به سمت خود جلب کند.
در همین موقع است که متوجه میشود مادر او، همسر پدر و مورد علاقه اوست. مهمترین وظیفه پدر در این سن مقابله با دختر و روشن کردن این مساله برای اوست که او جایگاه فرزندی دارد و نمیتواند جای همسر او باشد. در واقع در این مرحله ادیپ دختر ابتدا با از دست دادن عشق مادر و سپس پدر ـ برخلاف پسر که عشق مادر را از دست نمیدهد ـ بزرگ میشود.
والدین الگو هستند
پیروز شدن کودک برعقده ادیپ یا الکترا به نوع رفتار زوجین بستگی دارد. نقش مهم پدر جدا کردن دختر از مادر و پس از آن ارزش نهادن به او به عنوان دخترش است. دختر به پدری نیاز دارد که او را دوست داشته باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوستداشتنی توسط مرد در آینده شود. مردی که به همسرش اظهار عشق نمیکند این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در آینده در او خفه میکند.
منبع.ايران ناز
!
نتایج یک پژوهش جدید در ایالات متحده حاکی از آن است که زیاد موسیقی گوش کردن احتمال ابتلا به افسردگی را 8 برابر میكند و ممكن است این موضوع عامل افسردگی در بزرگسالان باشد.
به گزارش "شهر"، محققان دانشکده پزشكي دانشگاه پیتزبرگ دریافتهاند که احتمال ابتلای افراد بزرگسال به بیماری افسردگی، بین آنهایی که وقت بیشتری را صرف موسیقی گوش کردن میکنند، بیشتر است، در حالی كه احتمال افسردگی جوانانی که بیشتر کتاب میخوانند به مراتب کمتر است.
براساس گزارش «موسسه ملی سلامت روان ایالات متحده»، از هر 12نوجوان، یک نوجوان به افسردگی جدی مبتلاست.
یافتههای این پژوهش، بخشی از تحقیقات گسترده و روز افزونی است که به ارتباط بین سلامت روانی افراد با میزان بهرهگیری از رسانهها میپردازند.
دکتر برایان پریمک، پژوهشگر ارشد این تحقیق گفته است: «مشخص نیست که افراد افسرده برای رهایی از این بیماری بیشتر موسیقی گوش میدهند و یا گوش کردن موسیقی برای ساعات طولانی به افسردگی منتهی میشود و یا هر دو عامل موثری در این زمینه هستند. به هر حال، ممکن است این یافتهها به والدین و پزشکان کمک کند تا ارتباط بین رسانهها و افسردگی را دریابند.»
محققان دریافتهاند که احتمال بروز افسردگی در جوانانی که بیشتر وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی میکنند 3/8بار بیشتر از افرادی است که زمان اندکی را صرف موسیقی میکنند و این احتمال در افرادی که بیشتر اوقات کتاب میخوانند، یک دهم است.
106 فرد بزرگسال که 46 نفر از آنها افسردگی جدی داشتند، در این تحقیق شرکت کردند.
تفاوت این تحقیق با بیشتر پژوهشهایی که در این زمینه انجام شدهاند، این بود که پژوهشگران از شیوهای به نام «زندگی واقعی» استفاده کردند. آنها در این روش بیش از 60 بار در یک دوره متمادی در 5 آخر هفته با شرکت کنندگان تماس میگرفتند تا دریابند در حال استفاده از چه نوع رسانهای هستند.
نتایج این تحقیق در شماره ماه آوریل نشریه «Archives of Pediatric and Adolescent Medicine» منتشر شده است.
حالا هي بشين موزيك گوش بده!!!!!!!!!!
آیا شما هم خاطرات کودکی تان را فراموش کرده اید و برای به یاد آوردن آنها با مشکل مواجه می شوید؟
نتایج مطالعات دانشمندان نشان میدهد با بالا رفتن سن کودکان، امکان یادآوری خاطرات اولیه کودکیشان نیز بیشتر میشود.
هرچقدر هم که سعی کنید، یادآوری خاطرات دوران کودکی قبل از سه یا چهار سالگی بعید بهنظر میرسد. دلیل این پدیده، فراموشی دوران کودکی است که باعث میشود بزرگسالان قادر بهیادآوری خاطرات اولیه زندگی خود نباشند.
بر اساس گزارش دیسکاوری، اخیرا محققان بهبررسی محدوده زمانی که طی آن خاطرات اولیه دوران کودکی محو شده یا با گذشت زمان شفافتر میشود، پرداختهاند. برای انجام تحقیقات، محققان از 140کودک با گروه سنی متفاوت دعوت کردند تا بهسوالاتی در مورد اولین خاطراتشان پاسخ دهند.
محققان با بررسی و مقایسه پاسخ کودکان با پاسخهای دو سال قبلشان دریافتند که قدرت یادآوری آنها در مدت دو سال تغییر کرده است. نتایج این تحقیق نشان داد هرچقدر که سن کودکان بالاتر میرود، قدرت یادآوری اولین خاطراتشان نیز بیشتر میشود.

پژوهشگران سوئدی دریافتند : نگرش فرد نسبت به دنیای اطرافش به طرز عجیبی تحت تاثیر قد و اندازه بدنش قرار دارد.
به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا، بر اساس نتایج تحقیق به عمل آمده توسط محققان سوئدی انستیتوی کارولینسکا، افراد کوچکتر، اجسام را بزرگتر و فاصلهها را بیشتر تصور میکنند.
نتایج این پژوهش که به صورت آنلاین در PLoS ONE منتشر شد، نشان داد که بر عکس مورد اول، افراد بلند قد و قوی هیکل، فاصلهها را کوتاهتر و اجسام را کوچکتر میبینند.
هنریک ارسون، مسوول این طرح تحقیقاتی در این خصوص گفت: بدنهای کوچک، دنیا را بزرگتر میبینند و بر عکس. در واقع، افراد بر اساس قد و اندازه بدنشان دچار توهم بزرگی یا کوچکی دنیای اطراف خود میشوند که این امر در نوع خود، تجربهای عجیب محسوب میشود.
تا کی میخوای ردم کنی ...پیش همه بدم کنی
میخوای که از عشق خودت...رسوایی عایدم کنی
حالم خرابو داغونه ...بی مهریات فراوونه
اگه منو نخوای دیگه ... نفس برام نمیمونه
گریه هامو نمیبینی...غصه هامو نمیدونی
فریاد قلب زخمیمو ...از تو چشام نمیخونی
فرقی برات نمیکنه ... که من بمونم یا برم
حتی دلت نمیسوزه ...که پیشه چشمات بمیرم
اینقده دل شکسته ام ....از این زمونه خسته ام
تو از پیشم رفتی و من ....هنوز به پات نشسته ام

در جریان جشن قهرمانی بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا که عصر یکشنبه در ورزشگاه نوکمپ برگزار شد، بازیکنان این تیم برای دقایقی میکروفن را در دست گرفته و برای هواداران صحبت کردند.
دراین میان، نظر جرارد پیکه از سایرین خواندنی تر بود:« ما نه دوپینگ کردیم و نه شیرجه روی کرده و خودمان را به زمین انداختیم و نه داوران را خریدیم. تنها کاری که کردیم این بود که فوتبال بازی کردیم.»
در جریان این مراسم تنها 7 نفر از بازیکنان بارسا همراه با گواردیولا با هواداران صحبت کردند و البته صحبتهای اینیستا هم جالب توجه بود:« قلبم به من می گوید که بزرگترین حس بارسایی بودن است و از این بابت احساس غرور می کنم.»
آبیدال از حرکت پویول که درومبلی بازوبند کاپیتانی را دراختیارش قرار داده بود تشکر کرد:« این بهترین روز زندگی ورزشی ام بود.»
پویول، چابی، گواردیولا هم از هواداران بارسا تشکر کردند.

ديگو آرماندو مارادونا در يادداشتي که در روزنامه لارازون آرژانتين منتشر شد، اظهار داشت: مسي، با بازي مقابل منچستريونايتد نشان داد پروفسور جديد فوتبال است که آنقدر کلاس بازياش فراتر از ديگران بوده که گويي از سيارهاي ديگر آمده است. بارسلونا با بهرهگيري از او و ديگر ستارگانش به آنچه لياقتش را داشت، رسيد.
وي که ماه گذشته با تيم الوصل امارات قرارداد مربيگري امضا کرد، افزود: جاي تعجب ندارد اگر کسي بگويد مسي بازيکني خارقالعاده است. من که به وجودش افتخار ميکنم. او بازيکني است که حتي شخصيت بالايي دارد. يادم هست وقتي در جام جهاني 2010، مقابل آلمان با نتيجه 4 بر صفر مغلوب شده و از گردونه مسابقات حذف شديم، اولين کسي بود که به اتاقم آمد و به من دلداري داد.
مارادونا ادامه داد: براي من مايه مباهات است که موفقيتش را ميبينم. برايش از صميم قلب آرزوي کسب موفقيتهاي بعدي را دارم. او واقعا جواني خوب، سالم و محبوب است. در زماني که مربياش بودم واقعا از وجود چنين شاگردي لذت مي بردم.او يک استعداد ناب فوتبال است.
در اين مقاله مارادونا، شاگرد ديگر خود در تيم ملي آرژانتين يعني خاوير ماسکرانو که او نيز در خدمت آبي و اناري پوشان است،را مورد تحسين قرارداد.
اسطوره 50 ساله عنوان کرد: خيلي حيرت انگيز بود که ماسکرانو چقدر خوب در خط دفاع بازي کرد. بازياش به گونهاي بود که همه فکر ميکردند وي در تمام عمر ورزشياش، مدافع بوده است.
او در مورد گوارديولا، سرمربي بارسا نيز بيان کرد: بايد خدماتي که گوارديولا انجام داده، مورد تقدير و تشکر واقع شود. او يک گروه متحد را براي مدت چند سال ساخته است و اين کاري ساده نيست.

دانستن این که چه وقت جمله "دوستت دارم" را بیان کنیم، نیاز به مهارت دارد. این عبارت تنها دو کلمه دارد اما وقتی شخصی برای اولین بار این عبارت را در رابطه اش به کار می برد، رویداد عظیمی رخ می دهد. اگر آن را بسیار زود بگویید، خطر کرده و ممکنست شخصی را که دوست دارید، بترسانید. اگر این جمله را خیلی دیر بگویید، خطر کرده و ممکنست این حس را به طرف مقابل القا کنید که به او توجهی ندارید. اگر بتوانید از رابطه خود یک قدم به عقب بردارید، به احساسات خود فکر کنید و زمان صرف کنید، می توانید این جمله را در بهترین زمان آن اظهار کنید.
اولین قدم این است که در مورد چگونگی احساسات خود فکر کنید. شما می خواهید بدانید که آیا حقیقتا شخصی را که با او هستید، دوست دارید یا خیر. اگر احساس شما یک دوست داشتن ساده بوده و امیدوارید که در آینده عاشق او شوید، اکنون زمان مناسب آن نرسیده که به اشتباه عشق خود را ابراز کنید. هر چند وقت یک بار به طرف مقابل فکر می کنید؟ هدف شما از این رابطه چیست؟ اگر می خواهید رابطه ای متعهدانه با این شخص داشته و عشق نابی به او دارید، زمان گفتن این جمله نزدیک است. ممکنست بخواهید در مورد زمان گفتن این جمله، فکر کردن را آغاز کنید.
به رابطه خود فکر کرده و ببینید که تا چه حد پیشرفت کرده است. آیا پدر و مادر او را ملاقات کرده اید؟ هر چند وقت یک بار او را می بینید و با او حرف می زنید؟ آیا هر دوی شما به رابطه خود متعهد هستید و اغلب در مورد آینده صحبت کرده و برنامه ریزی می کنید؟ شاید وقت گفتن این دو کلمه رسیده باشد.
وقت گذاشته و زمان اظهار این جمله را تعیین کنید و لحظه ای خاص را بیافرینید. شاید می خواهید یک قرار خاص برای این لحظه بگذارید و یا این دو کلمه را بعد از یک لحظه خاص مثل دیدن یک شهاب آسمانی و یا یک مکالمه منحصر بفرد بیان کنید. این را بدانید که ممکنست شما این دو کلمه جادویی را بیان کنید اما دوست یا همسر شما در پاسخ به شما این جمله را نگوید، تمام تلاش خود را بکنید تا از این بابت ناراحت نشوید. شاید او به زمان بیشتری نیاز دارد تا به شما بگوید که دوستتان دارد.

متولدین فروردین
که به جهان بیاموزید که عشق "معصومیت" است و از جهان بیاموزید که عشق "اعتماد" است.
متولدین اردیبهشت
که به جهان بیاموزید که عشق "صبر و تحمل" است و از جهان بیاموزید که عشق "بخشش و گذشت" است.
متولدین خرداد
که به جهان بیاموزید که عشق "آگاهی" است و از جهان بیاموزید که عشق "احساس" است.
متولدین تیر
که به جهان بیاموزید که عشق "فداکاری" است و از جهان بیاموزید که عشق "آزادی" است.
متولدین مرداد
که به جهان بیاموزید که عشق "شور و نشاط" است و از جهان بیاموزید که عشق "فروتنی" است.
متولدین شهریور
که به جهان بیاموزید که عشق "نیاز" است و از جهان بیاموزید که عشق "کمال" است.
متولدین مهر
که به جهان بیاموزید که عشق "زیبایی" است و از جهان بیاموزید که عشق "هماهنگی" است.
متولدین آبان
که به جهان بیاموزید که عشق "هیجان" است و از جهان بیاموزید که عشق "تسلیم شدن" است.
متولدین آذر
که به جهان بیاموزید که عشق "صمیمیت" است و از جهان بیاموزید که عشق "وفاداری" است.
متولدین دی
که به جهان بیاموزید که عشق "عقلانی" است و از جهان بیاموزید که عشق "از خود گذشتگی" است.
متولدین بهمن
که به جهان بیاموزید که عشق "اغماض" است و از جهان بیاموزید که عشق "یگانگی" است.
متولدین اسفند
که به جهان بیاموزید که عشق "رحم و شفقت" است و از جهان بیاموزید که عشق "همه چیز" است.
یک پژوهش در استرالیا نشان میدهد که زنان بیشتر عاشق مردان معمولی میشوند که حضور بیشتر در منزل دارند و اکثر وقت خود را به کار اختصاص نمیدهند.
یک پژوهش که در استرالیا صورت گرفته است حاکی از آن است که زنان مردان معمولی را بیشتر از مردان شاهزاده و میلیونر و قهرمانان ورزشی برای ازدواج می پسندند.
این پژوهش که بر روی تعداد زیادی از زنان استرالیایی انجام شد نشان می دهد که زنان استرالیایی از مردان معمولی به خاطر حضور بیشتر در منزل، احترام وقت قرارها و حضور به موقع در آنها بیشتر از مردان مهمی که اکثر وقت خود را به کار خود اختصاص می دهند تمایل دارند.
این پژوهش شامل مقایسه مردان معمولی با شاهزاده ها، میلیونرها و قهرمانان ورزشی می شد که نتایج آن اهمیت مردان معمولی برای زنان را نشان می داد.

1) برای همدیگر وقت صرف می کنیم .
2) به همه می گویم که دوستش دارم .
۳) برای قدردانی از محبت هایش ، نامهٔ عاشقانه ای برایش می نویسم .
۴) در جمع از او تعریف می کنم .
۵) وقتی غمگین است سعی می کنم ناراحتی اش را بفهمم و او را درک کنم .
۶) همیشه در اتفاقات خوب و مهم زندگی او را سهیم می کنم قبل از این که دیگران چیزی بدانند.
۷) در همه مراحل زندگی باهم برنامه ریزی می کنیم .
۸) همواره مراقبش هستم و به نیازهایش توجه خاصی نشان می دهم .
۹) آرامش را در همه حال حفظ می کنم .
۱۰) باورهایم را نسبت به او همواره حفظ می کنم .
۱۱) پس از به پایان رسیدن روزهای پرتحرک ، شب ها همه چیز را برایش تعریف می کنم .
۱۲) اولین کسی هستم که تولدش را تبریک می گویم .
۱۳) به کارهایی که برایم انجام می دهد توجه می کنم و قدردان محبت های او هستم .
۱۴) ازدواجمان را از موهبت های الهی می دانم .
۱۵) برای سلامتی اش صدقه می دهم .
۱۶) در یک مکان یادداشتی محبت آمیز برایش پنهان می کنم و او را راهنمایی می کنم تا پیدایش کند.
۱۷) در همه لحظات زندگی با گذشت رفتار می کنم .
۱۸) سعی می کنم که همیشه سرزنده و شوخ طبع باشم .
۱۹) کارهایی که نشان دهندهٔ محبتم نسبت به اوست برایش انجام می دهم .
۲۰) هرگاه از او خیلی عصبانی هستم به نکات مثبتش هم فکر می کنم .
۲۱) اگر احساس کنم از وسایل شخصی اش چیزی کم دارد ولی خودش نمی خرد، حتماً برایش تهیه می کنم .
۲۲) همه هدایایی را که به من داده است ، از صمیم قلب دوست دارم .
۲۳) همیشه دل آرام یکدیگر هستیم.
امسال مردی را به سمت خودتان جذب کنید که بخاطر خودتان دوستتان دارد و رابطهای مطمئن و صمیمی بسازید که همیشه آرزویش را داشته اید.
1. دریچههای قلبتان را باز کنید و شگفتزده شوید. اگر این مقاله را میخوانید یعنی درهای قلبتان را برای دریافت یک عشق جدید باز کردهاید. درست است؟ اما اینکه واقعاً دریچههای قلبتان را به روی عشق باز کنید یعنی حتی بااینکه دنبال آن فرد استثنایی برای خودتان هستید، عشق را از هر جایی که بیاید میپذیرید. مرد زندگیتان باید به طریقی که اصلاً انتظارش را ندارید از راه برسد و شکلی باشد که هیچوقت تصورش را نمیکردید. تنها راه پیدا کردن آن فرد این است که افراد گوناگونی را زیر نظر داشته باشید.
2. تازمانیکه متعهد نشدهاید، خیلی امیدوار نباشید. مردی استثنایی را ملاقات کردهاید که اوقات بسیار زیادی را با او میگذرانید. به نظرتان میرسد که باید فقط روی او تمرکز کنید؟ نه، به هیچوجه. راه انتخابهای دیگر را باز بگذارید مگراینکه او از شما بخواهد که به او متعهد شوید. مسئله پیچاندن او نیست، مسئله این است که حس خودتان بودن را حفظ کنید به جای اینکه یک مرد را مرکز زندگیتان کنید. همچنین باعث میشود خیلی نیازمند آن فرد به نظر نرسید و طوری به نظر او خواهد آمد که درخواست او بوده که به هم متعهد شوید.
3. زبان بدنتان را نرمتر کنید. دفعه بعدی که با مردی قرار میگذارید و بیرون میروید، لحظهای صبر کنید و ببینید بدنتان چه میکند. این احتمال وجود دارد که اعصابتان باعث میشود شانههایتان را سفت کنید یا دستهایتان را به هم قلاب کنید. ما زنها اینقدر اسیر خودمان میشویم که فراموش میکنیم زنانگی که مردها اینقدر عاشقش هستند را نشان دهیم. پس به جای این، دستهایتان را آرام کنید، شانههایتان را بیندازید و وقتی در حضور او هستید، پشتتان را صاف نگه دارید. بعد ببینید که چطور نرم نرمک به شما و دلتان نزدیک میشود.
4. خیلی به جلو نگاه نکنید. در آخرین قرار ملاقاتتان به چه فکر میکردید؟ اگر شما هم مثل اکثر زنها باشید، احتمالاً میبینید که خیلی وقتها این افکار ذهنتان را مشغول میکند: آیا دوستم دارد؟ آیا شوهر خوبی برایم میشود؟ آیا دوست دارد رابطه با من را ادامه دهد؟ تمرکز بر آینده و ای کاشها نه تنها باعث میشود نتوانید از لحظاتتان لذت ببرید و کشف کنید که آن مرد واقعاً کیست، بلکه باعث میشود نتوانید هیچوقت با بخشی از او که بیشترین اهمیت را دارد یعنی دلش، ارتباط برقرار کنید.
5. بدوناینکه او را مسئول بدانید احساساتتان را با او درمیان بگذارید. باز دیر کرده است. حرف از رابطه قبلی اش به میان میکشد. یادش رفته است زنگ بزند. اینها همه داستانهایی است که بیشتر وقتها پیش میآید--حتی بعد ازاینکه با هم ازدواج کنید. بیشتر زنها فکر میکنند حرف زدن درمورد این چیزها فقط مرد را دورتر میکند اما رمز موفقیت این است که با بیان احساساتتان به طریقی واضح بدون متهم کردن او، به سمت خودتان بکشانیدش: "وقتی درمورد زنهای دیگر حرف میزنی واقعاً حس بدی پیدا میکنم. دوست ندارم رمز و رازی بینمان بهوجود بیاید. نظر تو چیست؟"
6. دست از تظاهر به آنچه که نیستید بردارید. چندبار تابحال شده وقتی با مردی هستید، خودِ واقعیتان را پنهان کنید؟ تصور میکنید اگر چیزهای عجیب درمورد خودتان را برملا کنید، او را بترساند یا اگر با نظر او مخالفت کنید، او را از خودتان دور کنید. اما هیچ چیز بهتر از حقیقت نیست. البته منظورمان این نیست که در همان جلسه اول همه چیز را بیرون بریزید. منظور این است که نیازی نیست آدم کاملی باشید تا بتوانید کسی را عاشق خودتان کنید. پس دست از خودسانسوری بردارید و اجازه بدهید شما را بهخاطر آنچه که هستید دوست بدارد.
7. برای دریافت کردن کانال را عوض کنید. ممکن است تصور کنید که برای اینکه به مردی نشان دهید که موردی خوب و عالی هستید، باید برایش شام درست کنید، کارهایی برایش انجام دهید یا رابطه را جلو ببرید. اما واقعیت این است که مردها عاشق این میشوند که چقدر خودشان برای شما مایه بگذارند، نه برعکسش. یک مرد خوب دوست دارد که خوشحالتان کند و کارهای خوب برایتان انجام دهد. پس اجازه اینکار را به او بدهید!
8. همیشه خودتان را اول بگذارید. برای خانمها طبیعی است که دیگران را به خودشان مقدم بدانند اما اگر میخواهید عشق را در مردی شعلهور کنید، اینکه نیازهای او را بر خودتان پیش بدانید کاملاً خلاف آنرا انجام میدهد. درست است که در هر رابطهای باید دادن و گرفتن به یک اندازه وجود داشته باشد اما با این وجود لازم است که هوای خودتان را داشته باشید. وقتی مردی ببیند که با خودتان با مهربانی و احترام رفتار میکنید، زنی را با عزت نفس و اعتماد به نفسی سالم خواهد دید که هر دو ی آنها برای شاد کردن او بسیار جذاب هستند.
9. به طرفتان فرصت بدهید. آیا زیادی قد کوتاه است؟ سنگین وزن است؟ خیلی سنش پایین است؟ خیلی جدی است؟ یا به اندازه کافی جدی نیست؟ خیلی زن ها بودند که اوایل آشنایی شوهرانشان اصلاً برایشان قابل تحمل نبودند و الان حتی نمیتوانند یک روز را بدون آنها سپری کنند.
وقتی مردی وارد زندگیتان شد، آن را یک فرصت بدانید و حداقل تا 3 جلسه ملاقات به او فرصت دهید، مگر اینکه حسابی با دیدنش توی ذوقتان خورده باشد و اصلاً نتوانید با او بودن را تصور کنید. شاید آن مرد مرد ایدآل شما نباشد اما اگر بیشتر به او نزدیک شوید میتوانید چیزهای بیشتری درموردش کشف کنید.
10. یادتان باشد، حرف نادرست را نباید به مرد درست بزنید. اگر حرفی که میزنید از ته دلتان باشد، مردی که قرار است عاشقتان شود نخواهد ترسید. او تلاش خواهد کرد مشکلات را از میان بردارد و اینکار باعث میشود به هم نزدیکتر شوید. البته، باید بگذارید او هم به همین اندازه احساس امنیت کند و حرفهایش را با شما درمیان بگذارد. وقتی پایهای محکم از پذیرش و اطمینان متقابل برای رابطهتان ساختید، دیگر عشقی منتظر نخواهد ماند و شعلهور خواهد شد.
تغییر عادتهایتان نیازمند زمان و تمرین است. مطمئنم اگر اینطور شود عشقی که همیشه آرزویش را داشتید در زندگیتان پدیدار میشود.

عنوان آقاي گلي پيکارهاي ليگ قهرمانان اروپا در انتظار مرد سال فوتبال جهان است.
به نقل از يوفا در شرايطي که فرداشب (شنبه) ديدار نهايي اين پيکارها در ورزشگاه ويمبلي لندن ميان منچستريونايتد انگليس و بارسلونا اسپانيا انجام خواهد شد، ليونل مسي، گلزن کاتالانيها با 11 گل زده اکنون بهترين گلزن اين پيکارها در فصل 2011-2010 محسوب ميشود.
وي موفق شده اين تعداد گل را در 12 بازي براي تيمش به ثمر رساند.
پس از وي ماريو گومس، گلزن مليپوش بايرنمونيخ با 8 گل زده از 8 بازي در رده دوم قرارگرفته است.
ساموئل اتوئو، گلزن کامروني اينترميلان ايتاليا با 8 گل زده در 10 مسابقه، صاحب رده سوم است.

در رمان نویسی، نشانه های عشق واقعی به سمت ملودرام گرایش دارد. تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، به حرکت درآمدن پرده ها و آتش بازی. اما اگر چنین چیزهایی را حس کردید، آنقدر که اسیر هوس شده اید، عاشق نشده اید. اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی - و سلامت احساسی - هستند.
به راحتی علت اینکه نمی خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید را توضیح می دهید
باوجود اینهمه بیماری های مختلف دیگر هر روز با یکی بودن به اندازه گذشته جذابیت ندارد. مسئله تمایل به تک پر بودن نیست مسئله حرف زدن درمورد آن است. تعداد زیادی از زن ها و مردها تک همسری هستند و احساس می کنند که تمایلشان برای چشم پوشی از بقیه به همسرشان قدرت بیشتری می دهد. اما وقتی دوست داشته باشید که این حس و تمایل خودتان را توضیح دهید نه تنها عاشق هستید بلکه فردی منطقی و فهمیده نیز به نظر خواهید رسید.
دفترچه خاطرات گذشته تان را دفن می کنید.
“من دفترچه خاطراتم را دفن کرده ام!” این جمله نه تنها تک پر بودن فرد بلکه برنامه داشتن برای آن را نشان می دهد مخصوصاً وقتی می گویید که هیچکس از آشنایانتان به پای معشوق فعلیتان نمی رسد. تمایل شما برای خلاص شدن از آن، نشان از این واقعیت دارد. همچنین نشانه این است که دیگر هیچ تمایلی برای دیدن عشق های قبلیتان ندارید و این یعنی در این رابطه دیگر میلی به برگشت وجود ندارد و فقط می خواهید به جلو بروید.
شاید با خودتان فکر کنید که منصفانه نیست که دفترچه خاطرات را در شومینه بیندازید و بسوزانید، به همین دلیل اطلاعاتتان را روی لپ تاپ شخصیتان که دست هیچکس به آن نمی رسد ذخیره می کنید. تعهد، تعهد است. اگر تظاهر کنید که دفترچه خاطراتتان را دور ریخته اید یعنی تظاهر به متعهد بودن می کنید. پس بزرگ شوید: اگر به اندازه کافی بزرگ شده اید که کسی که دوستش دارید شما را جدی بگیرد، پس یعنی به اندازه کافی هم بزرگ شده اید که خودتان خودتان را جدی بگیرید. در روابط متعهد دیگر جایی برای دوز و کلک نیست.
جایی می روید که از آن متنفر هستید.
اینکه دلتان بخواهد که با عشقتان جایی بروید که به شدت از آنجا متنفر هستید و اصلاً هم به خاطر آن ناراحت نشوید یکی از نشانه های خوب عاشق شدن است.
وقتی تازه شروع به قرار گذاشتن کرده بودید وسوسه می شدید که این رابطه را بر هم بزنید. در مرحله بعدی رابطه برای خودتان می ایستید و کارهایی که دوست ندارید را به هیچ وجه انجام نمی دهید. این فرایند کاملاً لازم است چون اگر قرار است یک عشق واقعی وجود داشته باشد باید بر مبنای اینکه خود واقعیتان کیست بنا شود نه کسی که طرفتان دوست دارد باشید. اما وقتی در آخر به عشق می رسید نیاز به اثبات مداوم خودتان با تاثیرات معشوقتان نرم تر می شود و این حس بخشش به خاطر عشقتان سخاوتتان را جبران می کند.
لازم نیست خوب حواستان به همه چیز باشد تا همه چیز ۵۰-۵۰ باشد. اما وقتی حس کنید که عدالت و مساوات و احترام بینتان وجود دارد آنوقت برای انجام کاری که از آن متنفرید اما طرفتان به آن علاقه دارد تمایل بیشتری پیدا می کنید. به عبارت دیگر، آن فرد از آن کار یا اتفاق مهمتر می شود.
اگر ولخرج باشید صرفه جوتر و اگر خسیس باشید دست و دلبازتر می شوید
مسئله پول نیست بلکه میل به امتحان کردن اعتقادات اصلی به خاطر ارزش گذاشتن به فردی دیگر و دیدگاه و نظرات اوست. هر رابطه خوبی ما را تغییر می دهد. اگر با عشقتان بودن باعث می شود یک بخش اصلی از خودتان را تغییر دهید فقط نشانه عشق نیست، بلکه نشاندهنده احترام و میل به یادگرفتن از همدیگر است. این یعنی رابطه تان اینقدر امن هست که بخواهید در آن دست به امتحان کردن کاری جدید بزنید.
ریا و دورویی را فراموش کنید. باید اینقدر جرات، قدرت و انرژی داشته باشید تا سیستم اعتقادی خودتان را چه سیاست، سقط جنین، غذای چینی، مسافرت، بچه دار شدن، باغبانی، پول یا هر عقیده دیگری به چالش بکشید.
هیچ کاری نکردن اما با هم بودن فوق العاده به نظر می رسد
در مراحل اول رابطه عطش عمیقی برای شناختن همدیگر وجود دارد اما این دوران کمی ترسناک هم به نظر می رسد چون ممکن است طرف مقابل کسی نباشد که شما فکر می کردید یا بدتر از آن، شما آن کسی نباشید که طرف مقابلتان می خواسته است. بااینکه در ابتدای رابطه هیچ چیز قطعی نیست اما شما فکر می کنید که اینطور است به همین خاطر دوست دارید همیشه با هم باشید و کاری انجام دهید، چه در ملاء عام چه محرمانه.
در این دوران همیشه دنبال جایی هستید که با هم بروید و کاری که با هم انجام دهید. اگر زن و شوهری هستید که به رابطه جنسی علاقه دارید، کارهایی که می کنید هم پیرامون این رابطه خواهد و بقیه کارها اهمیت زیادی نخواهد داشت. اما وقتی آن عطش جنسی اولیه فروکش کرد دوست دارید پز همدیگر را به بقیه بدهید چون حس می کنید که خوب با هم جور شده اید و به آن افتخار می کنید.
وقتی حس کنید که هیچ کاری نکردن اما با هم بودن هم می تواند لذت بخش باشد یعنی عاشق شده اید چون مراحل قبلی که مرحله ترس، رابطه جنسی و پز دادن است را پشت سر گذاشته اید. حالا رابطه فقط به شما دو نفر منحصر می شود نه آدم ها یا کارهای دیگر. درواقع بااینکه در زندگی طبیعی همدیگر وارد شده اید اما با هم بودن برایتان فوق العاده ترین چیزی است که می توانید فکر انجامش را بکنید.
حاضرید خودتان بودن را به خطر بیندازید
خودتان بودن مهمترین مسئله ممکن است. بقیه مواردی که در این مقاله ذکر کردیم همه مستلزم این است که خودتان باشید اما وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید دوست دارید بداند که شما که هستید و شما را برای آنچه که هستید دوست بدارد نه آنچه که تظاهر می کنید هستید. وقتی در یک رابطه عاشقانه واقعی باشید می توانید صادق و رک و راست باشید و از فرصت ها استفاده کنید.
بخش نیرنگ آمیز عاشق بودن این است که می تواند شما را ترغیب کند خودتان باشید. شما دوست دارید کسی که قرار است شریک زندگیتان شود همیشه خوشحال و خوشبخت باشد و تنها راه آن این است که خودِ واقعیتان باشید. مطمئناً الان که او را اینقدر دوست دارید دلتان نمی خواهد با دروغ با او زندگی کنید اما باید مراقب باشید که به چه اعتراف می کنید. یادتان باشد که بین صداقت و دورویی سکوت است. اگر اینقدر بزرگ شده اید که عاشق شوید، پس اینقدر عاشق شده اید که بفهمید بعضی وقت ها باید ساکت باشید.
رافائل در گفتگویی گفت:" اگر ما بتوانیم برنامه خودمان را در زمین اجرا کنیم و اشتباهاتی را که معمولا رقبا در مقابل بارسا مرتکب می شوند را تکرار نکنیم، می توانیم به بارسا ضربه بزنیم. آنها دوست ندارند روی دروازه شان حمله شود یا فشاری را تحمل کنند. ما نباید اجازه دهیم آنها احساس آرامش کنند."
فابیو در ادامه گفت:" ما تیمی سرشار از اعتماد به نفس هستیم و با بازیکنان خوبی که داریم نباید از بارسلونا بترسیم."
فابیو همچنین در مورد کار کردن با فرگوسن گفت:" سرالکس همه چیز را در مورد فوتبال می داند و سبک برزیلی ها را دوست دارد.
او در یکی از بازی ها به رختکن آمد و و شروع به صحبت با من کرد اما من را رافائل صدا کرد. او هنوز ما را با هم اشتباه می گیرد اما مشکلی نیست."
رافائل در دیدار فصل پیش منچستریونایتد مقابل بایرن اخراج شد تا یکی از دلایل شکست تیمش باشد.
" فرگوسن عصبانی بود اما عصبانیت او بیشتر پدرانه است تا اینکه بخواهد حال بازیکن را بگیرد. رفتار او من را بیشتر شرمنده کرد تا اینکه بترساند. او همیشه با ما در این مورد که از اشتباهات مان درس بگیریم، صحبت می کند.

رافائل و فابيو داسيلوا، دو قلوهاي برزيلي منچستريونايتد معتقدند که تيم شان نبايد از بارسلونا بترسد و در عوض بايد شرايط سختي براي حريف کاتالاني در فينال ومبلي رقم بزنند.
این دو که در سال 2008 از فلومیننزه به منچستریونایتد پیوستند معتقدند که یونایتدهای نیاز به خوش بینی دارند.
|
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار !
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو !
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ،
... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام !
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو !
حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
تبادل لینک هوشمند  ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.
|