@****زندگی همراه عشق****@+فروشگاه اینترنتی
 
@****زندگی همراه عشق****@+فروشگاه اینترنتی
عشق,زندگی,سلامتی,شادابی,همه در........زندگی همراه عشق!
 
 

 
 

 

همانطور که از خوردن غذای مانده و فاسد پرهیز می­کنید از جذب کردن و بلعیدن حرف­های مفت و مزخرف پرهیز کنید. نگذارید حرف­هایی که به نظر خودتان صحیح نمی­آید و چرند است، ذهن­تان را خراب کند و باعث شود که دچار تهوع فکری شوید.

اگر دلخورید بیان کنید. اگر می­ترسید ترس­تان را به زبان بیاورید. گریه دارید؟ گریه کنید. ناراحتی ها را باید ابراز کردو گرنه بعدها می شود کابوس. می شود تیک عصبی، تنگی­ نفس، خارشِ ­تن. می شود دسیسه­ چینی و بهانه ­جویی. ناخن و لب جویدن و تند تند پاها را تکان دادن.

نگذارید کسی اعتماد به نفس شما را خدشه دار کند. با نگاه، با لبخند معنی ­دار، با کنایه، با حرف و طعنه. سعی کنید به خودتان ایمان بیاورید. با خودتان صلح کنید.
خودتان را همانطور که هستید دوست داشته باشید. چهره ­تان را، اندام­تان را. آشتی با خود آغاز
زندگی­ست.

از گذشته­ فرار نکنید و آن را بپذیرید. با خود مهربان باشید و اشتباهات و غفلت­ ها را به خودتان ببخشید. نگذارید ظلم و جفای دیگران در گذشته از شما یک قربانی بسازد. در نقش قربانی رفتن گاه برای بعضی می­شود همه ­ی محتوای زندگی شان. سالها در عزای خود می ­نشینند و هیچ چیز هم تغییر نمی­کند. از گذشته فرار نکنید اما در گذشته هم غرق نشوید و در سوگ روزهای خوب
از دست رفته ننشینید. هیچ زمانی جذاب­تر از زمان حال نیست.


از خودتان به اندازی توانایی­ تان انتظار داشته باشید. سعی کنید حد توانایی ­تان را بشناسید.
بیشتر ما حد توانایی خود را نمی­شناسیم و به همین خاطر همیشه از حد توانایی خود فراتر می­رویم. ممکن هم هست در کاری موفق بشویم اما چون از توان خود بیشتر مایه گذاشته­ ایم، زود دچار خستگی و دلزدگی می­شویم.

آدم گاهی می­رود توی نقش­هایی که نقش واقعی­ خودش نیستند و از من واقعی­ اش خیلی فاصله گرفته­ اند.
بهتر است دیگران شما را نپسندند تا اینکه هر روز به جای خود در آینه چهره­ ی کسی را ببینید که از شما سوال می­کند:
راستی تو کی هستی؟

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 2 / 8 / 1390برچسب:اگه, از ,کسی ,دلخوری, داری, بهش, بگو,اگه از کسی دلخوری داری بهش بگو, :: 2:24 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

دوستان گلم چند تا عکس دیدم که مربوط به خطای دید هستش.امیدوارم خوشتون بیاد

 

به دلیل طولانی و زیاد بودن عکس ها مجبور شدم بقیشو تو ادامه مطلب بذارم.دوس داشتین حتما سر بزنین.جالب هستن

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 2 / 8 / 1390برچسب:خطای دید,خطای چشم,خطا,دید,سه بعدی, :: 2:18 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

به مامانم میگم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام،هر چی باشه بیست و شش سالمه مامان...
میگه: یعنی زن میخوای پدرسوخته؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه داداش توپول موپول میخواستم روم نمیشه مستقیم به بابا بگم.

============================

صبح پاشدم به زور، دارم لباس میپوشم، بابام میگه کلاس داری؟! میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببینم هنوز اندازمه یا نه

============================

به داداشم میگم برو عصای
آقاجون رو بیار؛
میگه آقاجون میخواد بره مگه؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ؛ میخواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه !

============================

سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم
مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ دعای ابوحمزه ثمالیه

============================

رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم،
مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ همینجا میخورمش

============================

کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش.
داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.

============================

به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ... میگیرن !
میگه کی ؟ پلیس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی

============================

سر کلاس دستمو بلند کردم استاد میگه سوال داری ؟
پَــ نَ پَـــ " های هیتلر"

============================

رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟
می گه می خوای غذا درست کنی؟
پَـــ نَ پَـــ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره

============================

تی شرت « دی اند جی » پوشیدم ...داداشم میگه « دولچه ، گابانا » ست؟ میگم
پَـــ نَ پَـــ « داوود و غفوره »

============================

داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم
اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 1 / 8 / 1390برچسب:پ ن پ جدید,طنز,خدنه,جوک,لطیفه, :: 9:16 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

چند سوال خنده دار آیین نامه راهنمایی و رانندگی 

با مشاهده چراغ چشمکزن قبل از ورود به تقاطع به کدام طریق زیر عمل می‌کنید؟

- سعی می‌کنیم آن را تعمیر کرده، اتصالی‌اش را برطرف کنیم.

- می‌گوئیم: «ا.َ..! یه چراغ چشمکزن » و براش چشمک می‌زنیم.

- پیاده می‌شویم و لامپش را می‌شکنیم. چه معنی دارد جایی که خانواده رد می‌شه از این کارها بکنه

هنگام گردش به چپ یا راست، حق تقدم عبور با وسیله نقلی های است که...

- مدلش بالاتر باشه!

- سیستم صوتی‌اش توپتر باشه!

- راننده‌اش خوشتیپ‌تر باشه

 

طنز jok20.blogsky.com 

 

از ترکیب دو تابلو بالا چه تابلویی ساخته میشود؟

- دوربین مخفی

- شتر دیدی، ندیدی

- اجی مجی لاترجی (شعبده بازی!( 

صدای بوق حداقل بایستی از چه فاصله‌ای شنیده شود؟

- باید به اندازه‌ای باشد که وقتی سرِکوچه بوق زدیم، یکی از اعضای خانه مان صدایش را بشنود و در را برایمان باز کند.

- عابری را که از روی خط عابر پیاده عبور میکند حداقل 3 متر بپراند هوا!

- بوق کیلویی چنده، باید از آژیر استفاده کنیم  

با مشاهده تابلوی «ایست »، چگونه عمل میکنید؟

- سوت میزنیم و عبور میکنیم... اصلا تابلو چیه؟!

- صبر میکنیم تا یکی بیاید تابلو را بردارد، بعد راهمان را ادامه میدهیم.

- یاد بازی دزد و پلیس میافتیم و وارد بازی میشویم

  

 اس ام اس و خنده

معنای تابلوی بالا چیست؟

- جاده به استخر ختم میشود

.- برای جلوگیری از گرمازدگی و جوش آوردن، کمی شنا کنید

.- فقط با ماشین میتوانید شنا کنید.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 1 / 8 / 1390برچسب:سوالات,خنده دار,راهنمایی و رانندگی, :: 9:11 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند.
موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند.
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود. او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.


برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت . ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند.
اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت . اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.

دوستان گلم امیدوارم خوشتون اومده باشه

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 29 / 7 / 1390برچسب:داستان کوتاه,داستان آموزنده,داستان شیرین,داستان خواندنی,طنز,حسنیوریز علی, :: 6:13 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

گفته هایی بسیار ارزشمند از زبان چارلی چاپلین:

با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت

آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است

آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند

آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد...

امیدوارم که تک تک این جملات رو برای خودمون الگو کنیم و با عشق زندگی کنیم.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 27 / 7 / 1390برچسب:گفته هایی, بسیار ,ارزشمند, از ,زبان ,چارلی چاپلین,گفته هایی بسیار ارزشمند از زبان چارلی چاپلین, :: 10:53 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

پس از 9 ماه ورجه وورجه متولد شدم !

 

یک سالگی : در حالیکه عمویم من را بالا و پایین می‌انداخت و هی می‌گفت گوگوری مگوری ، یهو لباسش خیس شد !

چهارسالگی : در حین بازی با پدرم مشتی محکم بر دماغش زدم و در حالیکه او گریه می‌کرد ، من می‌خندیدم ! نمی‌دانم چرا ؟!

 

هفت سالگی : پا به کلاس اول گذاشتم و در آنجا نوشتن جملاتی از قبیل آن مرد آمد ، آن مرد با BMW آمد !!!! را یاد گرفتم !

نه سالگی در حین فوتبال توی کوچه شیشه همسایه را شکستم ولی انداختم پای !!! پسز همسایه دیگرمان ! بنده خدا سر شب یک کتک مفصل از باباش خورد تا دیگر او باشد که شیشه همسایه را نشکند و بعدش هم دروغکی اصرار کند که من نبودم پسر همسایه بود که الکی انداخت پای من !!!

دوازده سالگی : به دوره راهنمایی و یک مدرسه جدید وارد شدم در حالی که من هنوز به اخلاق ناظم آنجا آشنا نشده بودم ولی ناظم آنجا کاملا به اخلاق من آشنا شده بود و به همین خاطر چندین و چند منفی انضباط گرفتم ! البته به محض اینکه به اخلاق ایشان آشنا شدم چند پلاستیک پفک در لوله اگزوز ماشینش فرو کردم !

هجده سالگی : در این سال من هیچ درسی برای کنکور نخواندم ولی در رشته ی میخ کج کنی واحد بوقمنچزآباد ( البته یکی از شعب توابع روستاهای بوقمنچزآباد ) قبول شدم !!

بیست و چهار سالگی : در این سال دانشگاه به اصرار مدرک کاردانی‌ام را که هنوز نیمی‌از واحدهایش مانده بود تا پاس شود ، به من داد !!!!

بیست و شش سالگی : رفتم زن بگیرم گفتند باید یک شغل پردرآمد داشته باشی . رفتم یک شغل پردرآمد داشته باشم ، گفتند باید سابقه کار داشته باشی . رفتم دنبال سابقه کار که در نهایت سابقه کار به من گفت : بی خیال زن گرفتن !!!

سی و سه سالگی : بالاخره با یکی مثل خودمون که در ترشی قرار داشت ! قرار مدارهای ازدواج و خواستگاری و عقد و بله برون و ... رو گذاشتیم !

چهل و یک سالگی : در این سال گل پسر بابا که می‌خواست بره کلاس اول ، دوتا پاشو کرده بود تو یه کفش که لوازم التحریر دارا و سارا می‌خوام بردمش لوازم التحریری تا انتخاب کنه !

شصت و شش سالگی : تمام دندانهایم را کشیده بودم و حالا باید دندان مصنوعی می‌خریدم . به علت اینکه حقوق بازنشستگی ما اجازه خریدن دندان مصنوعی صفر کیلومتر !!! را نمی‌داد ، دندان مصنوعی پدربزرگ همکلاسی سابقم رو که تازه به رحمت خدا رفته بود !!! برای حداکثر بیست سال اجاره کردم .معلوم بود که این دندان مصنوعی ها یک بار هم مسواک نخورده ولی خوبیش این بود که حداقل شب ها یک لیوان آب یخ بالای سرم بود !

هفتاد و هشت سالگی : به علت سن بالای من و همسرم ، پسرانمان ( بخوانید عروسهایمان ) ما را به خانه هایشان راه نمی‌دادند

هشتاد و پنج سالگی : بلافاصله بعد از خوردن یک کله پاچه ی درست و حسابی دندان مصنوعی ها را به ورثه دادم تا دندانهایش را بین خودشان تقسیم کنند !

نود سالگی : همه فامیل در مورد اینکه من این همه عمر کرده بودم ، زیادی حرف می‌زدند و فردای همین حرفهای زیادی بود که به طور نا بهنگامی ‌خدا بیامرز شدم !!!

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 26 / 7 / 1390برچسب:زندگی نامه ی, ما, از, 9 ,ماهگی, تا, 90 ,سالگی !(طنز),زندگی نامه ی ما از 9 ماهگی تا 90 سالگی !(طنز), :: 8:54 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای شد که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا !
با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود :

خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد . دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید . این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم . یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام . اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم . هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن ...
کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد . نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند . در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند ...
همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند . عید به پایان رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت ، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود : نامه ای به خدا !
همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند . مضمون نامه چنین بود :
خدای عزیزم ، چگونه می توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم . با لطف تو توانستم شامی عالی برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم . من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم فرستادی ... البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته اند

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 25 / 7 / 1390برچسب:داستان کوتاه,داستان آموزنده,داستان شیرین,داستان خواندنی,نامه ای به خدا, :: 11:17 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی


 


آیا معتقدید زندگی پر از آشوب و نا امنیست؟ آیا اوضاع اجتماعی سیاسی و اقتصادی به هم ریخته است؟ و دنیا جای امن و راحتی برای زندگی كردن نیست؟ در این صورت حتما درونتان هم پر از آشفتگی و احساس عدم امنیت است .

 

حتما تا كنون كنار دریا بوده اید یا حد اقل در تلویزیون دیده اید .... وقتی دریا آرام و بدون موج است خیلیها برای شنا كردن به آب میزنند ... هم لذت می برند و هم احساس امنیت و آرامش دارند.

 

اما وقتی دریا طوفانی و خروشان می شود چطور ؟ چند نفر جرات به آب زدن دارند ؟ اینجاست كه موج سواران پدیدار میشوند ... آنها بر امواج خروشان دریا سوار میشوند و با موجها حركت میكنند ...همان موجی كه یك فرد عادی را در خود فرو میبرد و نابود می سازد یك موج سوار را بالا می برد و او را غرق لذت و شادی می کند .

 

موج سواران هنگامی كه دریا آرام است با لذت در دریا شنا می كننند و هنگامی كه طوفانیست بر فراز امواج سواری میكنند. اما افراد عادی فقط تحمل دریای آرام را دارند هرچند از تماشای امواج لذت می برند اما خود جرات روبرو شدن با آن را ندارند ....

 

اینها همانهایی هستند كه رمانها و فیلمهای هیجان انگیز را كه پر از ماجرا جویی و خطر است بسیار دوست دارند . اما خود جرات حتی قدم زدن زیر باران را ندارند.

 

حال به اطرافتان نگاه كنید و ببینید چه كسانی در اوضاع به ظاهر آشفته ی اجتماعی و اقتصادی و غیره به جای شكوه و ناامیدی و فرار سوار بر تخته موج بر فراز مشكلات زندگی حركت می كنند همان مشكلاتی كه افراد عادی را در هم می شكند و فرو می برند برای آنها ابزار موفقیت و صعود می شود (هرچند بعضی ها هم در این شرایط برای بالا رفتن یا بالا ماندن پابر روی دیگران می گذارند و آنها را له می كنند)

 

به یاد داشته باشیم كه همان طوفانی كه یك نهال را از ریشه می كند برای یك درخت تنومند نوازشی بیش نیست ...

 

پس باید بزرگ شد و رشد كرد مانند درخت ...

سعی کنیم اگر حتی شکست هم خوردیم،شکست را برای خودمان پلی قرار دهیم برای رسیدن به پیروزی...

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 25 / 7 / 1390برچسب:تغییر, وضعیت, با, امواج, زندگی,تغییر وضعیت با امواج زندگی, :: 1:42 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

معیار های بزرگی برای خودت در نظر بگیر،تو لیاقت بهترین ها رو داری.

برای به دست آوردن آنچه که خواهان آن هستی تلاش کن.وهرگز به کمتر از آن قانع نشو. به خودت ایمان داشته باش. مهم نیست چه چیزی را انتخاب کرده ای،در فکرت همیشه پیروز باش.

به این ترتیب هیچ وقت بازنده نخواهی بود.به سرنوشت خود فکر کن.

اگر راهی را به اشتباه رفتی نگرانی به دل راه نده.چون آنچه مهم است تجربه ای است که آموخته ای.

همه آنچه را که در خور توست با خود همراه کن،تا به همه آنچه که در توان توست تبدیل شوی. تا اوج ابرها پرواز کن و بگذار رویاهایت تو را آزاد کنند

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 23 / 7 / 1390برچسب:تو, حتما, میتونی,,,خودتو, باور, داشته, باش,تو حتما میتونی,,,خودتو باور داشته باش, :: 7:56 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی
درباره وبلاگ
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار، به حوالی بی کسی قدم بگذار ! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو ! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ، ... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام ! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو ! حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 238
بازدید دیروز : 372
بازدید هفته : 610
بازدید ماه : 15864
بازدید کل : 364831
تعداد مطالب : 928
تعداد نظرات : 462
تعداد آنلاین : 3



نرم افزار دبيرخانه و بايگاني اورانوس نسخه 4 مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds