|
مغز مردان برای خیرهشدن به زنان برنامهریزی شده است !!!!
آیا درک چیزهایی که در ذهن شوهرتان میگذرد، برایتان سخت است؟ این کار برایتان سادهتر خواهد شد اگر این 10 نكته را که دانشمندان در مورد مغز مردان كشف کردهاند، بدانید. مغز مرد در طول زندگیاش تغییر وتحول پیدا میکند.
هر زنی برای انتخاب جفتی برای ادامه زندگی، باید این چیزها را بداند.
1. مردان احساساتیترند
گرچه تصور عمومی این است که زنان احساسیتر از مردان هستند، اما پژوهشها نشان داده است که نوزادان پسر نسبت به نوزادان دختر واکنشهای عاطفی بیشتری از خود نشان میدهند. یک بررسی در سال 2008 نشان داد که مردان در بزرگسالی نیز واکنشهای عاطفی را با شدت بیشتری بروز میدهند. البته پیش از آنکه از عواطفشان در موردی آگاه شوند.
2. مردان در برابر تنهایی حساسترند
گرچه تنهایی میتواند برای سلامت مغز هر کسی زیانبار باشد، اما مردان سالمند نسبت به آن خیلی آسیبپذیرترند. مردان نسبت به زنان کمتر برای برقراری ارتباط تلاش میکنند، در نتیجه تنهایی آنها تشدید میشود و این تنهایی اثر آسیبرسانی را بر مدارهای اجتماعی مغزشان باقی میگذارد.
3. مردان بر حل مسائل متمرکزند
با اینکه بسیاری از بررسیها نشان میدهند زنان نسبت به مردان احساس همدلی بیشتری از خود بروز میدهند اما ممکن است قضیه به این سادگی نباشد؛ ممکن است سیستم همدلی مغز مردان هنگامی که شخصی تحت استرس قرار دارد یا مشکلی را ابراز میکند، به سرعت عمل نكند، اما بخشی از مغز که مسوول «حل مسائل» است، به سرعت عكسالعمل نشان میدهد و باعث کمک رساندن مردان به دیگران میشود.
4. مغز مردان برای خیرهشدن به زنان برنامهریزی شده است
هورمون تستوسترون را به پرخاشگری و خصومت ارتباط میدهند اما این هورمون مسوول میل جنسی هم هست و مردان نسبت به زنان 6 برابر بیشتر از این هورمون در خونشان دارند. دانشمندان دریافتهاند این هورمون بخش تسلط بر رفتارهای تکانهای و غریزی را مختل میکند. گرچه این موضوع نیاز به بررسی بیشتری دارد، اما میتوان گفت مردان درست مثل هواپیمایی كه روی دستگاه «خلبان خودکار» قرار گرفته باشد، به زنان خیره میشوند و در عین حال وقتی زن از میدان دیدشان خارج شد، او را فراموش میکنند.
5. مردان از قلمروشان دفاع میکنند
بخشی از غریزه مردانه، دفاع از قلمرو است. گرچه در مورد انسانها باید پژوهشهای بیشتری انجام شود، اما در پستانداران مذکر، بخشی از مغز که مسوول «دفاع از قلمرو» است، از بخش مشابه در پستانداران مؤنث بزرگتر است. با اینکه زنان نیز دارای حس مالکیت هستند، اما مردان با احتمال بیشتری ممکن است هنگامی که زندگی عشقی یا قلمروشان در معرض تهدید قرار میگیرد، پرخاشگری كنند.
6. مردان از سلسله مراتب فرماندهی استقبال میکنند
مردان هنگامی كه سلسله مراتب قدرت حالت ناپایداری دارد، احساس اضطراب میکنند اما سلسله مراتب فرماندهی ثابت و پایدار، مانند نیروهای نظامی یا محیطهای کاری، تستوسترون آنها را کاهش میدهد و پرخاشگریشان را مهار میکند.
7. مغز مردان واقعا در طول زمان بالغ میشود
اشتغال خاطر با سلسله مراتب قدرت که از سنین بسیار پایین (حدود 6 سالگی) آغاز میشود، برانگیزاننده رقابت میان مردان است و به همین دلیل مدام به هم متلک میگویند. البته بروز پرخاشگری کلامی بسیار بهتر از نمود عملی بیرونی آن است. بررسیهای روانشناختی نشان دادهاند که با افزایش سن، علاقه مردان به برتریطلبی کاهش مییابد و در عوض توجه بیشتری به رابطههایشان و بهبود روابط اجتماعی پیدا میکنند. احتمالا این تغییر مردان، تا حدی به کاهش تدریجی میزان تستوسترون با افزایش سن مربوط است.
8. مغز مردان برای پدر شدن آمادگی پیدا میکند
مغز مردان چند ماه پیش از اینکه پدر بشوند، برای همکاری با همسرشان آمادگی پیدا میکند. یک بررسی در سال 2000 نشان داد که پدران آینده تغییراتی هورمونی را پشت سر میگذارند؛ هورمون پرولاکتینشان بالا میرود و هورمون تستوسترونشان کاهش پیدا میکند و به این ترتیب احتمالا رفتار پدرانه در آنها تقویت میشود.
9. شیوه بازی مردها با بچههایشان فرق میکند
شیوه بازی پدرها با بچهها خاص خودشان است. شیوه آنها در انجام بازیهای مبارزهجویانه، دارای خودانگیختگی بیشتر و برانگیزاننده، به یادگیری بهتر کودکان کمک میکند، به آنها اعتماد به نفس بیشتری میدهد و آنها را برای دنیای واقعی آماده میکند. بررسیها نشان داده احتمال بروز رفتارهای پرخطر جنسی در كسانی كه پدرهایشان توجه زیادی به آنها داشتهاند، كمتر است.
10. مغز مردان و مسأله ازدواج
زنان میخواهند استقرار پیدا کنند و مردان میخواهند خانوادهدار و بچهدار شوند. نتایج یک بررسی كه در سال 2007 انجام شد، نشان میدهد خیانتهای مردان با احتمال بیشتری پیش از 30 سالگی رخ میدهد. پس از این سن، آنها معمولا بر تامین نیازهای خانوادهشان متمرکز میشوند.

1- هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!
گوسفند در اصل به موجودی پشمالو و بی نزاکت گفته می شود که اندک زمانی است پایش را در شهر گزارده (همون دهاتی) ولی ما امروزه به رانندگانی که چراغ قرمز را رد می کنند، رانندگانی که به محض سبز شدن چراغ و جهت یادآوری خاطره حنابندان مادر بزرگشان بوق های ممتد می زنند، عابرانی که از وسط اتوبان رد می شوند و یا صف اتوبوس را رعایت نمی کنند، بازیکنان تیم ملی فوتبال وقتی موقعیتی را خراب می کنند و کسانی که موقع راه رفتن پای دیگران را لگد می کنند می گوییم: هوی گوسفند چه خبرته؟!؟!
2-از همه پسرها متنفرم
از آنجایی که تب پیدا کردن بوی فرند (BF) در بین دوشیزگان دبیرستانی بسیار رواج پیدا کرده و یک جورایی از نان شب هم برای این عزیزان واجب تر است و از آنجایی که این نوگلان عمراً به پسر پایین تر از 25 سال پا بدهند و از آنجایی که یک پسر 25 ساله خیلی چیزها را می داند ولی یک دختر 16-17 ساله خیلی چیز ها را نمی داند پس طبیعی است که این وسط چه کسی باید گرگ شود و چه کسی قربانی....
طبق آمار های گرفته شده 99 درصد دختران دبیرستانی قبل از خوردن 100 عدد قرص دیازپام و خودکشی این جمله را بیان می کنند: از همه پسر ها متنفرم!
3-بابا جون هر وقت خواستی بیای خونه 2 تا شمع هم بگیر. چون برق نداریم!
جمله ای که طی ماه گذشته بسیار پر کاربرد شده است و از آنجایی که هر حرف دیگری در این رابطه بزنیم تبدیل به سیاسی می شویم و اینا پس دیگه چیزی نمی گیم و مثل شهروند نمونه میریم سراغ موضوعات کم خطرتر!
5-الو! صدات قطع و وصل میشه.برو یه جا که آنتن داشته باشی!
طبق تحقیقات به عمل آمده به طور متوسط نیمی از زمان مکالمه با تلفن همراه در اقصی نقاط کشورمون صرف گفتن جمله بالا می گردد. شایان ذکر است در پاره ای از موارد جملات دیگری به جای جمله بالا به کار می روند که شامل همین مضمون هستند و عبارتند از: قطع و وصل میشی حاجی ، نقطه کور ایستادی صدات نمیاد، برو اون خطت رو بفروش با پولش آدامس بخر، ای مخابرات فلان فلان شده،..... (سانسور شد !!) بلده هی پول قبض بگیره! (به جای کلمه فلان فحش های مورد نظر را جایگذاری کنید)
6-آقای مجری، لطفاً یه کم راهنمایی کنید؟
منظور از جمله بالا مسابقات تلویزیونی و مجریان دلنواز و جایزه های نفیس (اعم از ساعت مچی و دیواری و رومیزی و زیر میزی و کنار میزی و اشتراک یک سال پوشک My Baby و دویست و چهل و نه تومان پول نقد و ...) و شرکت کنندگان بسیار باهوش (با بهره هوشی در حد جلبک های فتوسنتز کننده اعماق اقیانوس ها) می باشد.
معمولاً عبارت « آقای مجری میشه یه راهنمایی بکنید؟» بعد از قرائت سوال توسط مجری بامزه و تو دل بروی برنامه ، توسط شرکت کننده که احتمالاً صغری 34 ساله و ترشیده و یا کرم علی 14 ساله و محصل می باشند، پرسیده می شود (نگاهی به شرایط سنی و اجتماعی شرکت کنندگان این مسابقه، خود به تنهایی برای نشون دادن سطح نازل این برنامه ها کافیه).
تا شرکت کننده محترم بتواند بعد از راهنمایی های مربوطه توسط مجری محترم (که بسته به آی کیوی شرکت کننده از حرکات موزون تا گفتن جواب مسابقه تغییر می کند) به جواب مورد نظر دست بیابد. سوالات برنامه نیز موضوعاتی همچون آرامگاه خواجه حافظ شیرازی کجاست؟ ، تعداد انگشتان دست و یا پا در انسان چند تاست؟ ، علی دایی کیست ، چرا زن نمی گیری و موضوعاتی از این قبیل می باشد!
7-ای بابا! آقای راننده، من هر روز این مسیر رو با تاکسی میام. دیروز 250 تومان بود. یعنی چی الان میگی باید 1250 تومان بدم؟!؟!
در جایی که گنجشگکان میومیو می کنند و سگ ها جیک جیک و گربه ها واق واق ، پس خیلی طبیعی است که صبح روز بعد کرایه را چند برابر کنند!
8-آقای دکتر مریض تخت دو که دیروز عملش کرده بودین، همین الان تموم کرد!
آقا جان من اشتباهات پزشکی هم جزئی از عمل های جراحیه! به فرض هم که یه دکتر متخصصی از هر 4 نفری که عمل می کنه 3 نفرشون می میره. دلیل نمیشه که شما فکر کنید این بنده خدا سواد نداره و به خاطر پارتی و رابطه و اینا مدرکش رو گرفته! اصلاً اگه طرف آدم نکشه که بش نمی گن دکتر که! بابا جان اون یه چیزی حالیشه. طرف دکتره ها! گیر نده عزیزم. برو ماستتو بخور. به توچه طرف چه جوری و از کجا (منظور اوکراین نیست ها!) مدرکشو گرفته؟
9-شلام ژن. اون پنژره رو ببند شوژ میاد! (یعنی:سلام زن.اون پنجره رو ببند سوز میاد)
بحمدالله در زمینه اعتیاد و معتاد پروری توانستیم بترکونیم و موفق شدیم سن اعتیاد را به حدود 14 الی 15 سالگی کاهش بدیم و اصولاً در این زمینه هیچ یک از استاندارد های جهانی برای ما رقمی به حساب نمی آیند. در هر صورت جمله بالا یکی از پرکاربردترین جملاتیه که هر روز میشنویم یا شاید هم خودمون به زبونش میاریم!
10-برخورد یک دستگاه مینی بوس با یک سواری حادثه آفرید!
خوب دیگه همه میدونیم خودرو هامون فرسوده اند و جاده هامون فرسوده تر و رانندگانمون خواب آلوده تر!

متولدین فروردین ماه : دختر یا پسر فرقی نمی کند، شما باید بدانید چون در ماه اول سال به دنیا آمده اید و کنکور ارشد در ماه آخر سال (اسفند) برگزار می شود، روز امتحان دیر از خواب بیدار می شوید، بعد در ترافیک گیر می کنید واحتمالاً از کوچه که رد می شوید زنی با یک سطل آب کف از شما استقبال خواهد کرد (به عبارتی بدرقه) از تمام این مخاطرات که بگذرید، جلوی حوزه امتحانی متوجه گم شدن کارت ورود به جلسه تان می شوید بنابراین توصیه می شود بیخود دنبال دردسر نروید و از هرگونه تلاشی برای رسیدن به مقاطع بالاتر دانشگاهی خودداری کنید!
متولدین اردیبهشت ماه : اول، قدم نورسیده را به مامان و بابا تبریک می گوییم. تو اگر دختر باشی، اسمت یا نیره است یا حکمیه و اگر پسر باشی اسمت یا هوخشتره است یا آریوبرزن (البته گوسفندان اسمهای دیگری هم دارند)، متولدین این ماه خیلی بی جنبه اند، آخر لزومی ندارد به بقالی سر کوچه تان پز بدهی که بعد از یازده سال فوق قبول شده ای، خبر قبولی را احتمالاً در مراسم خاکسپاری یکی از بستگان می شنوی و چنان قهقهه ای میزنی که گورکن با بیل و صاحب عزا با دسته بیل به دنبالتان خواهند دوید.
متولدین خردادماه : همانطور که از اسم ماه تولدتان پیداست، دچار درس خواندن افراطی از نوع طالبانی می باشید (همان خرخوان خودمان) دخترهای خردادی یک روز قبل از کنکور ارشد برایشان خواستگاری پیدا می شود (آنهم کچل پلاک لیزری نمره قبرس)، پس بهتر است که دنبال بختشان بروند و فرصت را به پسرهای خردادی بدهند (که برای پنجمین بار امتحان می دهند).
متولدین تیرماه : یک خبر خوش به شما خواهد رسید. لطفاً جنبه داشته باشید، هیچ ربطی به کنکور ارشد ندارد چون هنوز دو سه ماهی تا امتحان باقی مانده، احتمالاً خبر دوقلو زاییدن گاو پدربزرگتان می باشد یا تصویب طرح افزایش وامهای دانشجویی. فعلاً بهتر است بی خیال فوق شوید. هر وقت گاو پدربزرگتان تخم دو زرده گذاشت، آنوقت در امتحان شرکت کنید. مطمئن باشید قبول می شوید.
متولدین مردادماه : داوطلب گرامی ستاره بخت شما در دسترس نمی باشد. لطفاً جهت اطلاع بیشتر با دفتر نشریه ، بخش طالع بینی و فالگیری، تماس بگیرید.
متولدین شهریورماه : اشتباه نکنیم باید رشته ی هنر باشید دختر یا پسر خوبم هیچ گنجی بهتر از یک تیپ عجیب و غریب و هیچ عزتی بالاتر از اینکه موهایت را دم اسبی ببندی، وجود ندارد. ناصحم گفت: که جز تیپ چه هنر داشت هنر؟ گفتم: ای ناصح عاقل هنری بهتر از این فوق به چه درد می خورد؟! مهم تیپه، که آخرشی.
متولدین مهرماه : متولدین مهرماه، یا پسرند یا دختر (البته یک سری موجودات دیگر را هم شامل می شود، که مد نظر ما نیستند)، دخترها بعد از گرفتن لیسانس در کارگاههای قالیبافی مشغول به کار خواهند شد و پسرها اگر پشتکار داشته باشند، به شاطر خوبی تبدیل می شوند. بنابراین خانمها در رشته فرش و آقایان در رشته بسکتبال در امتحان فوق قبول خواهند شد.
متولدین آبان ماه : تو احتمالاً یا ترانه پانزده سال داری و یا سکینه شانزده سال و یا اصغر یازده سال، پس توصیه می شود که هر وقت به سن قانونی رسیدید، بروید سراغ این جور امتحانها، فعلاً شیرتان را بخورید.
متولدین آذرماه : ای جووونمم..... عجب اختر بختی دارید آذریها! پسرهای متولد آذر، روز امتحان عاشق می شوند و شکل خانه های سیاه پاسخنامه بی شباهت به قلب (نیزه اش فراموش نشود) نخواهد بودالبته نیاز به درس خوندن ندارن چون آذریها خیلی با هوشن واما خانمها شما در دانشگاه هوشنگ آباد سفلی در یک رشته نیمه پاره وقت شبانه با مدرک معادل، تحت نظر دانشگاه پیام نور (البته با گواهیISO هفت و هشت هزار) قبول خواهید شد. لابد توقع دارید تحویلتان هم بگیرند. (مواظب خودت باش نابغه!)
متولدین دی ماه : دوست عزیز متأسفانه طالعتان خیلی بد است. شما یا شش سال پشت کنکور می مانید یا هشت سال. اگر شش سال پشت کنکور ماندید که حتماً دوسال دیگر هم خواهید ماند و سال هشتم قبول می شوید، ولی روز اعلام نتایج دچار عارضه قبلی (منظور همان قلبی است) خواهید شد و جان به جان آفرین تسلیم خواهید کرد. با توجه به هزینه زیاد کفن و دفن خواهشمندیم روی دست پدر و مادر خرج نیندازید، ما همین جوری شما را دکتر قبول داریم!!
متولدین بهمن ماه : متولدین این ماه باید قبل از اینکه صبح زود از خواب بیدار شوند، توی رختخواب نرمش سنگین انجام داده، بعد 35 دقیقه خمیازه بکشند (کمتر از حد اعتیاد) و مجدداً بخوابند. این کار را تا شب قبل از امتحان به مدت شش ماه انجام دهید تا روز امتحان بدون استرس، به سئوالات پاسخ دهید. قبولی شما را آن هم با رتبه تک رقمی تضمین می کنیم.
متولدین اسفند ماه : عزیز دلم، اسفند، بدترین زمان ممکن برای به دنیا آمدن است، ـ آخه، عزیز من،ماه قحطی بود ـ چون امتحان کارشناسی ارشد در این ماه برگزار می شود. پسرهای متولد اسفند، احتمالاً به واسطه ضعف در ریاضی پس از چند ترم آب خنک خوردن در پژوهشکده ی ماهانی به همان مدرک لیسانس راضی می شوند و دختر خانمها اگر کمتر سریالهای بیمزه تلویزیون را نگاه کنند، قبولی ارشد جلوی پای آنهاست، اگر نمی بینند به چشم پزشک مراجعه کنند.
احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان ، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی ، بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی در جامعه و ... از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است.به گزارش سلامت نیوز افسردگی بیماری شایع عصر ماست و در تمامی جهان روند فزاینده ای دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیز دیگری تشخیص داده شده است.
رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران در رابطه با این بیماری شایع میگوید: زنان بیشتر از مردان در معرض بیماریهای روانی و افسردگی قرار دارند به طوری که درصد ابتلای زنان به اختلالات روانی در جامعه ما 2 برابر مردان است. دلیل آن مسائل بیولوژیکی و شرایط محیطی است همچنین نابسامانیهای اجتماعی و قانونی نیز در این مسأله موثر است.
به گفته دکتر مجید صفاری نیا، در مطالعات انجام شده ۲۳ درصد از زنان کارمند دچار افسردگی میشوند در حالی که این رقم برای زنان طبقه متوسط فقط ۶ درصد است. در صورتی که زنان شاغل به علت گذراندن زندگی سرشار از فشار در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از خبر آنلاین او با تاکید بر این که زنانی که زیر خط فقر زندگی می کنند و به تنهایی با مشکلات می جنگند بیشتر در معرض آسیب های افسردگی قرار دارند میگوید: بسیاری از زنان سرپرست خانوار که به دلایل متعددی مثل مهاجرت شوهر، زندانی شدن یا از کار افتادگی او، طلاق و ... سرپرستی خانواده را به عهده گرفته اند، آسیب پذیرترین قشر اجتماع محسوب می شوند.
به گفته رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی ایران، دو عامل در افزایش فقر در میان زنان سرپرست خانوار مؤثر است. یکی محدودیت مشارکت آنان در مشاغل رسمی و پردرآمد ، دوم فقدان تأمین اجتماعی فراگیر و در نهایت بسیاری از این شرایط دست به دست هم داده و به رنج این زنان می افزاید.
او همچنین اشاره میکند: علاوه بر زنان سرپرست خانوار رقم افسردگی در میان زنان خانه دار رو به افزایش است. احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان ، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی ، بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی در جامعه، قدرناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه دار، خشونت ، نداشتن مشارکت اجتماعی، کمبود مراکز تفریحی، بالا بودن هزینه ها جهت تفریح و پرکردن اوقات فراغت از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه دار است.
چرا مردها ،وقتي زنها ناراحت مي شود و احساساتي برخورد مي كنند از اين حالت عصباني مي شوند؟
بارابارا در كتاب خود مي نويسدو دلايل مختلفي را بيان ميكند كه عبارتند از:
دليل اول:
مردها با اين احساس بزرگ شده اند كه مسئوليت راست و درست كردن همه موارد با آنهاست
اينو همواره به خاطر داشته باشيد كه :هيچ عاملي به اندازه يافتن راه حل براي مردها مهم نيست.مردها همواره به راه حل فكر مي كنند.
هنگامي كه مرد زندگيتان مي بيند كه از چيزي ناراحت هستيد ،ذهنش به طور جاري و خودكار مي گويد:"راه حل، راه حل...حتي ممكن است به راه حل هم نرسد .اما موضوع اين نيست. موضوع آن است كه با پرسيدن سوالهايي در مورد مشكلاتتان سعي مي كند تا براي خود وقت بيشتري تدارك ببيند.ممكن است ساكت شده و چنين به نظر بيايد كه در خود فرو رفته .ممكن است فكر كنيد كه اهميت چنداني براي احساساتتان قائل نيست در حالي كه او خود را شواليه شما مي داند كه مي بايست به كمك و نجاتتان بشتابد.
پس وقتي مشكلاتتان را با همسرتان در ميان مي گذاريد و يا آسيب پذيريتان را برايش فاش مي سازيد خود را مسئول مي داند كه براي مشكل شما راه حل پيدا كند
هنگامي كه در يافتن راه چاره عاجز و ناتوان مي ماند ،احساس ناراحتي مي كند و حس مي كند كه شما را مايوس كرده است.
دليل دوم :
مردها خود را مسئول درد و رنجتان مي دانند و چنان چه نتوانند ناراحتيتان را برطرف كنند ،احساس گناه خواهند كرد.
آيا تا به حال اين سوال برايتان پيش امده كه چا وقتي ناراحت هستيد و براي دلداري نزد نامزد و يا همسرتان مي رويد ،او خشمش را متوجه شما مي كند؟
بخش ممكن است به اين دليل باشد كه اونتوانسته به شما كمك كنه و و بخش ديگر به اين دليل كه خودش مسبب ناراحتيتان بوده است.
مردها عادت دارند كه ياس هايشان را به شكل خشم ابراز كنند،به جاي اين كه احساسات ديگري را از خودشان نشان بدهند.چرا كه احساس خشم از هر احساس ديگري امنيت بيشتري برايشان دارد.
پس هنگامي كه شوهرتان به خاطر احساتي بودنتان از دستتان عصباني است،احتمالا احساسي از قبيل رنجش و احساس گناه را تجربه مي كند در واقع هر گونه احساسي را به غير از خشم تجربه مي كند.
دليل سوم:
مردها غالبا احساساتي برخورد كردن زن ها را فرض بر اين مي گذارند كه وضعيت روحيتان خرابتر از آن است كه تصورش را مي كنيد.آنها مي ترسند،كه مبادا هرگز دست از گريه كردن بر نداريد.
براي اغلب مردها نشان دادن احساسات قوي نظير ناتواني و يا ترس بسيار مشكل است.تنها هنگامي چنين احساساتي را از خودشان بروز مي دهند كه وضع انها خيلي خراب باشد.بنابراين وقتي مي بينند كه از چيزي ناراحت هستيد فرض را بر اين مي گذارند كه وضعتان بايد خيلي خراب باشد.
مردها نمي توانند بفهمند كه زن ها چطور مي توانند راجع به يك مورد چنان احساسات قوي را در يك لحظه تجربه كنند،بدون اين كه تعادل رواني و احساسي خود را از دست بدهند.
مردها فكر مي كنند به محض شروع به گله و شكايت ديگر دست از اين كار بر نداشته و تا ابد به اين كار ادامه مي دهيد
مردها نمي دانند كه يك زن مي تواند يك لحظه عصباني باشد و لحظه ديگر بسيار بخشنده و مهربان.مردها به سختي مي توانند از يك حالت احساسي به حالت احساسي ديگر تغيير وضعيت بدهند،بنابر اين فرض را بر اين مي گذارند كه اين تغيير حالت براي زنان ،نيز غير ممكن است به همين دليل است كه هنگامي كه مي بينند كه زنها خيلي ناراحت هستند ،وحشت مي كنند.
بر گرفته از كتاب "رازهايي در مورد مردان"اثر بارا برا دي آنجليس
خوب خانم ها راه حل چيست؟ به نظرتان چطوري با همسرتان رفتار كنيد كه اين وضع پيش نياد
براي اين كه راه حل رو بدونيد منتظر پست بعدي باشيد
ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 26 / 3 / 1390برچسب:احساسات,خشم,مردان,زنان, :: 1:50 قبل از ظهر :: توسط :

چه خوب بود اگر امکان داشت تمامی زوجها در دوران نامزدی ، می توانستند یکدیگر را خوب بشناسند و ازاین فرصت در جهت شناخت هرچه بهتر طرف مقابل کوشش کنند. واقعاً چه تعداد روابط ناسالم پایان پذیرفته بود تنها اگر طرفین معنای «بیست و چهار ساعت با هم بودن زیر یک سقف» را درک کرده بودند و با مسائل و موضوعاتی روبرو بودند که به طور معمول از رویارویی با آن اجتناب می کنند. مسائل و موضوعاتی که به واسطه ی دیدارهای محدود آخر هفته و یا حداکثر چند بار در طول هفته اصولاً امکان پذیر نبود و فرصتی نیز رخ نمی داد تا بروز کرده و یا به عبارت دیگر «رو شوند». این مقاله به شما کمک می کند تا هر دو عواقب مثبت و منفی نامزدی طولانی با شخص مورد علاقه تان را درک کنید.
جنبه های مثبت نامزدی طولانی
در نامزدی های طولانی شما قسمتهائی از شخصیت همسرتان را خواهید شناخت که به طور معمول امکان ندارد بر آنها آگاهی یابید، مگر آنکه با هم زندگی کنید. برای شناخت شخصی که به طور متناوب و نه پیوسته او را می بیند، هیچ راهی بهتر از اینکه عملاً با او زندگی کنید، وجود ندارد.
در دیدارهای کوتاه افراد اغلب بهترین رفتارشان را نشان می دهند، اما واقعیت در زمان طولانی تر آن هم هنگامی که با هم زیر یک سقف زندگی کنید، آشکار می شود.
هنگامی که با کسی زندگی می کنید، عادتها، نگرش ها و رفتارهائی را از او می بینید که هرگز از او سراغ نداشتید. چرا که او را در محل زندگی دائم و یا به عبارتی «منطقه ی امن» او که همانا خانه اش باشد، می بینید.
او را هنگامی که خسته، مریض، عصبانی و مأیوس است، می بینید. زندگی مشترک قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند که طرفین، سازش و انعطاف پذیری هائی از خود نشان دهند. تنها با زندگی مشترک است که طیف کامل تری از عکس العمل های احساسی و روحی شریک زندگیتان بر شما فاش می شود.
ویژگی هائی که باعث می شوند، عاشق کسی شوید و یا از دیدن او لذت ببرید، ممکن است کافی نباشد تا هماهنگی همیشگی شما را بعد از شروع زندگی مشترک تضمین کند. ممکن است، دریابید که سبک زندگی شما و همسرتان با یکدیگر هماهنگی و همخوانی ندارند و این چیزی است که هرگز نمی توانستید بفهمید مگر آنکه همخانه بودید.
در این دامنه زمانی در می یابید که قالبیت و توانائی همسرتان در خلق ارتباط حقیقی و کانونی گرم، به چه میزان است.
همانگونه که قبلاً نیز گفتم، زندگی مشترک، قدرت و خویشتن داری می طلبد و ایجاب می کند که طرفین سازشکار و انعطاف پذیر باشند. به این دلیل که عادات و خواسته های دو انسان متفاوت و منحصر به فرد، حال با یکدیگر ادغام می شوند. تنها وقتی که مجبورید با هم راجع به امور اقتصادی، غذا، مسئولیت های خانه، تملکات و... تصمیم بگیرید، می توانید از اینکه آیا همسرتان همراه خوبی است، مطمئن شوید.
از ازدواج به دلائل نادرست و زندگی مشترک زود هنگام و نسنجیده برحذر باشید. گرچه زندگی مشترک می تواند تجربه ی شیرینی از یک رابطه باشد، اما چنانچه زود هنگام، نپخته و نسنجیده بدان وارد شوید، اشتباهی بزرگ خواهد بود.
دلایل نادرست مثل:
به این دلیل که می خواستند زودتر «مستقل» شوند. به این دلیل که یکی از طرفین می ترسیده است که دیگری را از دست بدهد و ...
زندگی مشترک پیش از رسیدن دو طرف به پختگی لازم و تعهد می تواند عملاً موجب تسریع فروپاشی رابطه گردد و چنانچه آمادگی تحمل فشارهای زندگی مشترک را ندارید، ممکن است رابطه تان زیر بار تنشی که زندگی مشترک زود هنگام با خود به همراه خواهد آورد، از هم بپاشد.
جنبه های منفی نامزدی طولانی
ممکن است رابطه تان را که هنوز به ازدواج نیانجامیده است، با توقعات زیاد و نابجا از همسرتان که برای شما همه کار انجام دهد، تخریب کنید.
ممکن است انگیزه و تمایلتان را نسبت به تعهد مادام العمر از دست بدهید.
اگر شخصی در ارتباط با شما از مزایای زندگی خانوادگی بهره مند باشد، انگیزه ای نخواهد داشت تا از شما بخواهد با او زندگی مشترکی را آغاز کنید.»
بعضی از اشخاص که نسبت به تعهد هراس دارند ممکن است خود را پشت نامزدی پنهان کنند تا صمیمیتی را که محتاجانه به دنبالش هستند؛ تجربه کنند و در عین حال از تعهد نهائی و خاتمه دوران نامزدی و مسئولیت های آن راحت باشند.
چنانچه به زندگی مشترک با کسی می اندیشید، و ساختار رسمی و سنتی ازدواج را ترجیح می دهید، قبل از شروع زندگی مشترک می بایستی که در باره ی تمامی موضوعات فوق با همسرتان مذاکره و گفتگو کنید تا از سوء تفاهم های احتمالی جلوگیری کنید. ممکن است بخواهید تا برای خود یک مهلت زمانی در نظر بگیرید. به عنوان مثال، نه ماه الی یکسال؛ تا اینکه در خلال این مدت بتوانید رابطه تان را مجدداً ارزیابی کنید و بفهمید که آیا آمادگی ازدواج را دارید یا نه.

رفتارها و برخوردهای خانواده «عروس» و «داماد» از زمان آشنایی تا روزی كه دو خانواده در مجلسی به نام« بله بران» بر سر مسائل و موضوعهای مختلف مرتبط با تشكیل زندگی مشترك زوجهای جوان بحث میكنند ، معمولا شكل و شمایلی مودبانه دارد. هر دو خانواده با مهربانی با هم تعامل میكنند.
آن ها فقط به دنبال خوشبختی دو جوان هستند و میخواهند هرچه زودتر زندگی مشترك آن ها «سر» بگیرد ، اما وقتی پای مسائل مالی به میان میآید ، معمولا شكل رفتارها تغییر میكند و هر یك از طرفین تلاش میكنند تا شرایط خود را به شكلی مودبانه و محترمانه به طرف مقابل تحمیل كنند.این وضعیت معمولا در اغلب خانوادهها تكرار میشود و البته تعداد محدودی از خانوادهها نیز در شرایطی عاقلانه و برابر با هم به تفاهم میرسند و دیگر كار به چانه زنی بر سر میزان مهریه و تعداد و نوع سكه و... نمیرسد. یكی از مهم ترین مباحثی كه در چنین جلساتی مایه دردسر و گاه اختلاف میان خانواده داماد و عروس میشود مساله تعیین مهریه است. در شرایطی كه قانون در زمینه ازدواج تنها به مسائلی كلی توجه دارد و همچنین ثابت كردن هر یك از مشكلات و مسائل خانوادگی در زمان بروز اختلاف، نیاز به طی كردن مسیری سخت و دشوار دارد ، طبیعی است كه زنان به عنوان بخش آسیبپذیرتر در مشكلات خانوادگی تلاش میكنند تا در همان ابتدای زندگی كه آقا داماد محو جمال و خلق و خوی عروسخانم شده و حاضر است برای او « جان» فدا كند ، از داماد یك تضمین درست و حسابی بگیرند. البته برخلاف خود داماد ، معمولا خانواده او كه آخر و عاقبت كار را میبینند ، كمی معقولانه فكر میكنند و به همین دلیل به سادگی ممكن است زیر بار مهریه سنگین نروند اما در نهایت و در اغلب خانوادهها نیز آنچه كه به عنوان مهریه تعیین میشود ، چندان منطقی نیست و به همین دلیل در زمان بروز اختلافهای خانوادگی نمیتواند مشكل چندانی را از هر دو طرف حل كند و معمولا تبدیل به گرهی كور میشود كه بر شدت مشكلات نیز اضافه میكند.
مهریه بر خلاف تصور بسیاری از زوجهای جوان تضمین زندگی مشترك نیست بلكه به لحاظ دینی و مذهبی، هدیهای است كه در زمان عقد داماد به عروس میدهد.
آنچه كه سبب شده تا وجود مهریه در عقدنامه كاركردی تضمینی پیدا كند ، از یك طرف رقم بالای مهریههای امروزی و از سوی دیگر وجود عبارت « عندالمطالبه » در مقابل میزان مهریه است و این به آن معنی است كه از زمان عقد و وقوع نكاح آقا داماد به میزان مهریه درج شده در عقدنامه به همسرش بدهكار است و زن هر زمانی كه بخواهد میتواند این حق را با بهانه و بیبهانه مطالبه كند و كسی هم حق ندارد او را از مطالبه این حق منع كند. اگر داماد قصد پرداخت مهریهای كه تعیین میكند را نداشته باشد آن ازدواج شرعا مشكل دارد. بسیاری از افراد تصور میكنند تعیین مهریه سنگین مسالهای دینی است و این مساله مورد تاكید و تایید دین اسلام هم هست، اما اسلام به عنوان دینی كه به ازدواج خیلی بها می دهد ، شرایط بسیار سادهای را برای ازدواج در نظر گرفته و از نظر این دین، ازدواج در حد یك قرارداد ساده اما مقدس است. با این نگاه تاكید اسلام نیز بر مساله مهریه تنها در حد و اندازه یك هدیه است و البته دین ما مانعی برای اینكه مرد بخواهد در ابتدای زندگی هدیهای بزرگ به همسرش بدهد و یا اینكه طرفین تضمینهای دیگری را هم برای ازدواج تعیین كنند ایجاد نكرده است.
چگونه در زندگی خانوادگی تضمین به دست بیاوریم؟
مطالبه مهریه در بسیاری از خانوادههای ایرانی تنها زمانی صورت میگیرد كه كارد به یكی از استخوانهای زن رسیده باشد و او برای رهایی از شرایط مشقت بار زندگی، مهریه خود را به اجرا میگذارد تا بتواند در مقابل بخشش آن، از همسر خود طلاق بگیرد البته در موارد متعددی نیز به اجرا گذاشتن مهریه با هدف كسب درآمد مالی از سوی زن صورت میگیرد. در موارد بسیار محدودی نیز زن و شوهر با توافق مهریه را پرداخت و دریافت میكنند ، اما زمانی كه كار به دادگاه میرسد معمولا مهریه برای درخواست طلاق و یا گرفتن حضانت فرزندان به اجرا گذاشته میشود. حالا اگر از همین مسیر به عقب بازگردیم و به زمان تعیین مهریه برسیم میتوان نكات فراوانی را در این زمینه بیان كرد.
یكی از این نكات این است كه در دنیایی كه انسانها برای حفاظت از اموال و اشیای قیمتی و جان خود انواع و اقسام بیمه نامهها را تهیه میكنند ، مهریه هم میتواند یك بیمهنامه برای حفظ زندگی مشترك و یا مانند كمربند ایمنی زندگی مشترك باشد.
مهریه در واقع مالی است كه مرد طبق توافق با همسرش برای او تعیین میكند.
یكی از ویژگیهای مال خوب و واقعی هم این است كه به سرعت و به سادگی و با راحتی وصول شود و اگر قرار باشد فردی برای دریافت چیزی كه از نظر شرع و قانون از شیر مادر هم برای او حلال تر است به زحمت بیفتد ، قطعا یك جای كار مشكل دارد.
ویژگی دیگر مهریه این است كه در اثر گذشت زمان از ازرش آن كاسته نشود. در كشوری مانند ایران چیزهایی مانند سكه طلا و زمین به عنوان مهریه میتواند قابل توجه باشد زیرا این چیزها نیز اغلب با افزایش تورم به اندازه آن و یا كمی بیشتر رشد میكند .
اما این مساله كه زنی یك چك مثلا 200 میلیونی از همسر خود داشته باشد و هر زمان كه بخواهد بتواند آن را به اجرا بگذارد و علاوه بر ضبط اموال همسرش، قطع كردن تلفن همراهش، توقیف اتومبیل و خانهاش، مانع از خروج او از كشور شود و او را به زندان بیندازد؛ مسالهای است كه با توجه به اتفاقهایی كه در سالهای اخیر در دادگاههای خانواده رخ داده، میتواند آرامش روانی مردان را به خطر بیندازد و حتی سبب شود برخی از آنها برای فرار از خطر احتمالی پرداخت مهریه هیچگاه وسیله یا خانهای به اسم خود خریداری نكنند یا اینكه بخشی از اموال خود را از همسرشان پنهان كنند. ضمن اینكه چنین مسالهای برای برخی زنان نیز زمینه سوءاستفادهای جدی را فراهم میكند.
تعیین تكلیف مسالهای مانند مهریه و مسائل مالی در ازدواج ، به اندازه تعیین تكلیف مسالهای مانند تعیین خط مرزی در میان كشورها مهم و حساسیت برانگیز است.
به همین دلیل بهتر است هر دو طرف با نگاهی واقع بینانه نسبت به این مساله تصمیم گیری كنند. تجربه نشان داده مردان و زنانی كه درباره مهریه تصمیم احساسی میگیرند خیلی زود لطمه میخورند و شیوه مناسب در این مقطع این است كه هر دو طرف، به هر اندازه هم كه عاشق هم باشند بهتر است عاقلانه فكر كنند و پس از آن عاشقانه زندگی كنند.

خلاصه : بیاعتمادی در بین زوجها، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
متن کل خبر : خواستگاری در چت روم
به دنبال چاپ گزارشی در هفتهنامه سلامت با تیتر «9/98 درصد کاربران اینترنتی با جنس مخالف چت میکنند» خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) در صدد برآمده است تا در همین راستا به واکاوی عواقب ازدواجهای اینترنتی در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده بپردازد...
واقعیت این است که ورود اینترنت به جوامع در حال توسعه ای همچون ایران در کنار تمام محاسن و نوآوریهایی که به دنبال داشته است دارای جوانب منفی و آثار سویی نیز بر فرهنگ کشورمان بوده است. شاید بتوان تغییراتی در شیوه ازدواج جوانان را یکی از تبعات ورود این فناوری در ایران دانست که به «ازدواجهای اینترنتی» مرسوم شدهاند اما مساله مهم در این میان این است که آیا میتوان اشتراک سلیقه افراد در «چتروم» را نخستین گام برای ازدواج دانست؟
هرچند ضرورت ازدواج به هنگام از جمله موضوعاتی است که تاکیدات قرآنی متعددی درباره آن وجود دارد. اما در کنار این موضوع، احکام اسلامیهمواره بر این ضرورت تاکید دارند که تشکیل خانواده باید با درایت و آگاهی صورت گیرد چرا که بیتوجهی به این امر از قوام این نهاد که اساس جامعه را تشکیل میدهد کاسته و زمینهساز بروز مشکلات متعددی میشود.
بیاعتمادی در بین زوجها، عمدهترین آسیب ازدواج اینترنتی
بابک سعیدی، روانشناس، از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که در این خصوص معقتد است بیاعتمادی یکی از عمدهترین آسیبهایی است که زندگی زوجینی را که بهواسطه آشنایی در فضای مجازی با یکدیگر ازدواج میکنند، تهدید میکند چراکه همواره این دغدغه با آنهاست که «آیا همسرشان با افراد دیگری هم چت میکند.» وی میگوید: «آشنایی در فضای چترومها بعدها در روابط زوجها تأثیرات عمیقی میگذارد چراکه آنها در مرحله نخست برای برقراری ارتباط با یکدیگر ناگزیرند در برخی از موارد خود را بسیار ایدهآل معرفی کنند اما این مساله زمان زیادی طول نخواهد کشید.»
به باور این روانشناس این نوع ارتباط زمانی میتواند به یک آشنایی سالم تبدیل شود که با بلوغ هیجانی هر دو فرد، نظارت موسسات ذیصلاح در این امر و مشاوره متخصصان فضای مجازی همراه شود. وی حمایت خانوادهها از فرزندانشان را راهکار مناسبی برای کنترل آسیبهای ناشی از همسریابی اینترنتی میداند و میگوید: «اگر والدین از دریچه منع به این وسیله ارتباطی نگاه کنند قطعا فرزندانشان به شکل دیگری آسیب خواهند دید چراکه اینترنت واقعیت روز جامعه ماست و نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم اما این سخن نیز به آن معنا نیست که فرزندمان را در برابر ابزارهای جدید تنها رها کنیم بنابراین والدین مسئول، کسانی هستند که علاوه بر دلسوزی با بصیرت به این فناوری و خدمات آن نگاه کنند.»
نگاه پسران به مقوله همسریابی اینترنتی صرفا نوعی سرگرمیاست
روانشناسی دیگر که از جمله منتقدان ازدواجهای اینترنتی است که معتقد است. بیشتر دختران از شیوه همسریابی اینترنتی برای انتخاب همسر مناسب استفاده میکنند و این در حالیاست که پسران بیشتر با نگرش سرگرمیوارد «چتروم» میشوند. شاید بتوان ادعا کرد که آشنایی در چترومها بتواند به کاهش سن ازدواج کمک کند. اما نمیتوان توقع داشت این الگو در جامعه ما نیز جوابگو باشد زیرا بیشتر تعاملات جوانان در فضای مجازی انتزاعی و دور از واقعیت است و همین موضوع زمینهای برای افزایش مشکلات و آسیبهای همسریابی اینترنتی در جامعه ما است.»او تصریح میکند: «مشکل کنونی ما این است که پسران حاضر به قبول مسئولیت ازدواج نیستند و در نهایت این جامعه زنان هستند که از این شیوه ازدواج آسیب میبینند.» وی عنوان می کند بهترین راهکار برای رفع مشکلات ناشی از فضای مجازی فرهنگسازی است به این معنی که مسئولان فرهنگی جامعه با ارایه مشاوره به والدین و همچنین تولید برنامههای مختلف به آموزش خانوادهها و جوانان نسبت به نقاط قوت و ضعف استفاده از اینترنت و خدمات آن بپردازند.
ازدواجهای موفق که ریشه در آشنایی اینترنتی دارد نیز توسط افرادی صورت گرفته است که از شخصیتهای پختهای برخوردار بودهاند به این معنیکه بهطور تصادفی با هم در اینترنت آشنا شدهاند نه اینکه از این طریق با هم ازدواج کنند.
نسرین حاجیزاده، رییس مرکز مشاوره «مهرگان» با بیان این مطلب که نمیتوان ادعا کرد همه ازدواجهایی که از طریق اینترنت صورت گرفته، محکوم به جدایی است، میگوید: «آشنایی قبل از ازدواج مهمترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است بنابراین صرفنظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند.» وی دختران را بیشترین متقاضیان این شیوه همسریابی میخواند و میگوید: «فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند؛ حالا این محدودیتها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد.» این کارشناس ارشد مشاوره با اشاره به نقاط ضعف این نوع از همسریابی میافزاید: «در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارایه شده توسط کاربران تا چه حد صحت دارد زیرا در بسیاری از موارد افراد ایدهآلهای خود را به طرف مقابل منعکس میکنند.»
حجتالاسلام سالاریفر، عضو هیات علمی و گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نیز در این باره معتقد است آشنایی خانوادهها با همسریابی اینترنتی نیازمند گذر زمان به نسبت طولانی است البته درصورت فراگیری آن نیز فرهنگ حاکم بر جامعه ایران زمینهای را فراهم میکند که خانوادهها از این شیوه استقبال نکنند و ترجیح دهند امر ازدواج را با شیوه سنتی آن پیگیری کنند. وی میافزاید: «فضای مجازی مجال خوبی برای افرادی است که به دلایلی منزوی شدهاند و قادر به برقراری ارتباط اجتماعی صحیحی نیستند. بسیاری از افراد در ارتباط چهره به چهره قادر به ارایه پرسشهای خود نیستند از همینرو فضای مجازی در این زمینه نیز راهگشاست. البته این نقاط مثبت به دلیل بیبرنامگی و نبود مدیریت به نقطه ضعف تبدیل شده است.»
سالاریفر اظهار میکند: «از آنجا که شناخت افراد در فضای مجازی نسبت به یکدیگر چهره به چهره نیست، بسیاری از کاربران درصدد فریب همدیگر برآمده و به ارایه اطلاعات غیرواقعی میپردازند که این روند نه تنها به ازدواج منجر نشده بلکه تبدیل به موضوعی سرگرمکننده میشود که بیتوجهی به آن آسیبهای زیادی را به دنبال دارد.»
بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند.
این کارشناس دینی درباره ارایه راهکار درباره کاهش آسیبهای همسریابی اینترنتی میگوید: «ایجاد محدودیت در برخی سایتها یکی از این راهکارهاست به این معنی که گزینه همسریابی در همه پایگاههای اینترنتی موجود نباشد و تنها برخی از سایتهای دینی و فرهنگی از این امکان برخوردار شوند همچنین پرهیز از ارتباط مجازی طولانیمدت را نیز باید دیگر راهکار دانست به طوری که پس از آنکه کاربران اطلاعات مقدماتی را از یکدیگر کسب کردند، شرایط آشنایی چهره به چهره آنها تحت نظر خانواده فراهم شود تا رابطه مجازی محدود به مدت کوتاهی شود».

- قسمتی از وقت آزادتان را به مطالعه درباره جنس مخالفتان بگذارید تا به نکات جالبی در مورد نوع تفکر و رفتار آنان دست یابید
- در زمینهای ورزشی بدنبال عشق گم کرده تان بگردید
- بعد از ظهر یک روز بارانی در پی گنج ویژه خودتان در یک موزه آثار باستانی با نامزدتان قرار ملاقات بگذارید
- در کلاسهای که به شما طرز زندگی با همسرتان را می آموزند شرکت کنید
- یک مهمانی با شرکت دوستانتان هم ردیف دانشگاهیتان ترتیب دهید و در آن مهمانی با مجردها برخورد بسیار خوبی داشته باشید
- اگر هم اکنون شخص خاصی در زندگیتان وجود ندارد از مادرتان بخواهید زمینه آشنایی شما را با فرزندان دوستانش فراهم آورد
- عشق قدیمیتان را دوباره بیاد بیاورید شاید بتوانید مشکلات را حل کنید و دوباره بهترین و ایده آل ترین ارتباط عاطفی را با او برقرار کنید
- در سخنرانیها با موضوعات متفاوت خصوصا آنهایی که در رابطه با زندگی زناشویی است حاضر شوید
- همانا عاشقان شیفتگانند
- رقصهای دسته جمعی را بیاموزید
- با تورهای سیاحتی به سفر بروید و توجهتان را به چیزهایی فراتر از مسائل مورد علاقه تان متمرکز نمایید
- عضو یک ارکستر کلاسیک بزرگ شوید و مکان کشخصی را برای نواختن ساز انتخاب نمایید
- حداقل یک ماه در میان جشن بزرگی بر پا کنید. مطمئن باشید افراد زیادی در جشن شما شرکت خواهند کرد
- از همسایگانتان بخواهید ترتیب یک خواستگاری کاملا ویژه را برای شما بدهند
- در فصل بهار به باغهای عمومی سر بزنید
- هنر ظریف عشوه گری را بیاموزید. این هنر بسیار آسانتر از آن است که شما می اندیشید
- محلهای مناسبی که در آن میتوان با دوستان خوبی آشنا شد را پیدا کنید
- در برنامه هایی که مربوط به جوانان می شود حضور فعال داشته باشید
- در اردوهای جوانان شرکت کنید و با دیگر جوانان آشنا شوید
- در دوره های فامیلی از بستگانتان بخواهید همسر زیبایی برای شما پیدا کنند و به شما معرفی کنند
- دکوراسیون منزلتان را تغییر دهید و در این رابطه از نظر فروشندگان فروشگاههای مورد نظر بهره مند شوید
- یک مشت آب کف آلود دریا را بردارید و توجه کنید که چه کسی یا کسانی بیشتر به این عمل شما توجه دارند
- چرا که آنان نیز همچون شما احساسات شکننده ای دارند
- بعدازظهر یک روز آخر هفته را با همدیگر در پارک بگذرانید
- صبح زود پیش از رفتن به محل کار به پیاده روی صبحگاهی بروید
- حتما در مهمانی های سال نو شرکت کنید
- برای یکی از دوستان عزیزتان سیب ببرید یا اینکه او را برای صرف شام دعوت کنید
- هر چه دارید در اختیار یک وکیل زبردست بگذارید تا شاید بتواند کسی را که می خواهید پیدا کند
- برای اینکه شجاعتتان را محک بزنید و همینطور با افراد شجاع آشنا شوید به عضویت یک کلوپ کوهنوردی یا اتومیل رانی درائید
- بیمه نامه بیمه عمرتان را از کسی بگیرید که دستش خوب باشد و باعث شود دفعه بعد بیمه نامه دو نفره تان را از همان شخص دریافت کنید
- پرواز با بالن را امتحان کنید, چون این نوع پرواز خیلی رومانتیک است
- در عروسی بعدی که در آینده شرکت می کنید, بدنبال کسی باشید که همیشه در ذهنتان می پرورانید
- در بازیهای محلی شرکت کنید چون ممکن است قصه عشق و زندگی شما از همانجا آغاز شود. همیشه آپارتمانتان را تمیز نگهدارید
- در داخل آسانسور با نامزدتان صحبت کنید
- در یک باشگاه بدنسازی اسم نویسی کنید و عضلات بدنتان را پرورش دهید
- برای کارهایی که باید در طول روز انجام دهید برنامه ریزی مخصوصی داشته باشید
- داوطلبانه برای بیماران در بیمارستانها گل و هدیه ببرید و در این میان به مجرد ها بیشتر توجه کنید
- طراحی دکور منزلتان را طوری انتخاب کنید که جلب توجه افراد اطرافتان را بنماید
- به عضویت یک گروه موسیقی در ایید که شاید در آینده نزدیک بتوانید ترانه عاشقانه ای بخوانید
- اگر نمی توایند شخص مورد علاقه تان را هیجان زده کنید, او را سرشار از عشقتان کنید و اینرا نیز بدانید که در ذات او چیزهایی وجود دارد که با شما همخوانی و هماهنگی دارد
- شنا کردن را در حدی بیاموزید و تمرین کنید که بتوانید غریق نجات ماهری بشوید
- از دوستان نزدیتان در خواست کنید که برای شما همسر مناسبتان را پیدا کنند
- اتاق نشیمن منزلتان را با رنگ صورتی که تلفیقی از عشق و دوستی دارد رنگ آمیزی کنید
- طراحی جدول را یاد بگیرید, جدولی با مضمون عشق طراحی کنید و آنرا در روزنامه محلی تان به چاپ برسانید
- در شب شهرهای شهرتان شرکت کنید
- اگر طرفدار فعالیتهای ساحلی هستید موج سواری را شروع کنید
- آخر هفته به قایق سواری بروید و بگذارید باد قلبتان را هدایت نماید
- اگر دلتان می خواهد اندام مناسبی داشته باشید و همزمان نیز عشق را بیابید به باشگاههای بدنسازی بروید
- اگر از هنرمندان خوشتان می آید فراگیری نقاشی را آغاز کنید
- در کلاسهای کامپیوتر شرکت جوئید تا زندگی عاشقانه تان را بوسیله کامپیوتر زیباتر کنید
- اگر زیاد به مسافرتهای هوای می روید یکی از شرکتهای هواپیمایی بسیار خوب را برای مسافرتهایتان انتخاب کنید
- وقتی وسیله جدیدی به موزه شهرتان می آورند الوین نفری باشید که از آن بازدید می کنید
- اگر طبیعت را دوست دارید به فکر کوچ کردن به یک سرزمین سردسیر باشید
- شغل نیمه وقتی در کتابخانه محلتان بگیرید و با افرادی که برای خواندن کتاب به آنجا می آیند گفتگو کنید حقیقت بزرگ: مطابق آمار بدست آمده تنها بیست و سه درصد از ازدواجها به زندگی ایده آل و خوشبختی منجر شده است
- وقتی در پی عشق هستید بکوشید تا دائما مودب بوده و با جنس مقابلتان با احترام برخورد کنید
- وقتی غریبه خوشکلی را می بینید با او با محبت رفتار کنید و بکوشید با مهربانی توجهش را جلب کنید
- به دوستانتان کمک کنید
- همیشه راستگو و درستکار باشید تا بتوانید در میان مردم اعتبار کسب کنید
- وقتی با عشق زندگیتان برخورد می کنید دستپاچه نشوید. چون در اینصورت نمی توانید آنطور که شایسته است عشقتان را به وی نشان دهید
- زمانیکه می خواهید یک ملاقات بیادماندنی داشته باشید, بخاطر بسپارید که خوردن شکلات در کنار یکدیگر بهترین راه ابراز احساسات عاشقانه است
- وقتی می خواهید برای نخستین بار با کسی قرار ملاقات بگذارید در نظر داشته باشید که بسیاری از زوجها چنین ملاقاتهایی داشته و موفق بوده اند
- برای همسرتان یک دسته گل حاوی چهل شاخه از گلهای مختلف بفرستید
- پیش از اینکه در موقعیت یک رابطه جدی قرار بگیرید بهتر است ابتدا طرز چگونه عاشقی کردن را بیاموزید
- جالی است که بدانید از هر ده مرد یکی در ملاقاتهایش گل بهمراه می آورد
- همیشه با کسانی قرار ملاقات بگذارید که شما را حسابی تحویل می گیرند و درباره شما احساس خوبی دارند
- بعضی اوقات نامه های عاشقانه گذشته تان را مرور کنید تا حال و هوای رمانتیکی بشما دست دهد
- نامه هایتان را بر روی کاغذ هایی که با قلب تزئین شده بنویسید
- اگر می خواهید در زندگیتان عشق به دادتان برسد درباره همه چیز فقط از معشوقتان بپرسید.
ای بلبلان سرگشته ٬ ای پرندگان بی خانمان ٬ بیایید با دل من هماهنگی کنید شما هم ترانه ی غم بسرایید ...
آنگاه که دشت و کوهسار جامه ی گل نگار رجبیه برتن و پیر می کنند . آنگاه که درختان برای جشن رجب خود را به نیکوترین و با شکوه ترین زیورها می آرایند و همگان از غصه ها و غم های جانکاه دست بر می دارند و با شاخه های پر گل و در برابر لاله های نوین خود می نشینند و برای بوته های گل سرخ یاقوت گون نغمه ی شادی از دل بر می کشند ٬ صد آه وهزاران افسوس که غم و اندوه من پایان پذیر نیست ... آری این منم که تا ابد بی پدر خواهم بود ...
ای ابرهای سبک پی که دمی از پرتو خورشید همچون دوشیزگان پر آزرم گلگون می شوید و گاهی در دریای پر گهر آسمان همچون زورقی سفید فام به نظرم می آیید بیایید به همدردی دل تنگم سر در هم آرید و سیل آسا اشک از دیده بیفشانید . باغبان طبیعت به پاس این همه گهرهای گرانبها ٬ خرمن ها از خوشبوترین و دل انگیزترین هدیه ها و گلهای بهاری به شما پیشکش می کند ولی من اگر سیل از اشک دیده فراهم کنم سر به خاک آسوده ام ... این منم که تا ابد برای پدر سرگشته خواهم بود ...
ای جویبار با من هم داستان شو ... مویه کنان ٬ شیوه زنان ٬ از فراز سنگ ها و از این دره ها ٬ از راه های پر پیچ و خم بگذر ... سنگ بر سینه زن و برو که به پاداش این رنج های دلخراش روزی در آغوش نرم دلپذیر دریای پر چین و شکن نیلی رنگ جای خواهی گرفت ولی دریغا که من برای همیشه از آغوش گرم و پرحرارتی به دور افتاده ام ... من دیگر پدر ندارم تا با مهر و محبت سرشار مرا به سینه ی فراخ و مردانه اش بفشارد ...
ای ماه تندتر گام بردار تا چند خیره خیره در دیدگان اشک آلودم می نگری ! برو و در آغوش آن افق سر بلند چون کودکی ناز پرور بخواب و این شب پر درد و الم را بر من کوتاه گردان و خوش باش که شب های دیگر باز هم از افق خاور سر بر می آوری ... ولی افسوس که خورشید سعادت آسمان زندگی من برای همیشه غروب کرده و صد افسوس که با این همه گریه ها و ناله های من هرگز سر از خواب گران بر نخواهد داشت ...
ای پرندگان سحرخیز که بامدادان پیش از آن که دوشیزه ی آسمان سر از بالین افق بردارد با نوای شورانگیز خود مرا از خواب بر می انگیختید ٬ ای نسیم صبحگاهی که نیکوترین و شورانگیزترین عطرها را برای خوشایند دل من از گلزار بر می گرفتی و با وزش دلپذیرت گیسوانم را شانه می زدی اکنون بروید ٬ دست از من بردارید و بگذارید بخواب ابد فرو روم .من آن عزیزی را که به مهرش سر از بالین بر می داشتم از دست دادم . شما را به خدا بروید . از این پس طره ی گلهای چمن را بیارایید که من دیگر پدر ندارم تا بر گیسوانم شانه و بوسه زند ...
ای بنفشه های خوشبو ٬ ای سرخ گلهای دلفریب ٬ بروید برای وصف زیبایی های خود دلی دیگر بجویید دل زیبا پرست من تا واپسین دم زندگی از مرگ پدری عزیز داغدار خواهد بود ...
اما تو ای نسیم بلند پرواز ٬ بیا و از این پس برای تسکین دل شکسته و غمبار من مرهمی بپرداز . بیا ای پیک آسمان ها بدان جا که آرامگاه روح عزیزم هست پرواز گیر و پیام مشتاقانه ی مرا به پدرم برسان و بگو فرزند دل شکسته ی تو از مسافتی دور از آن تیره ی خاکدانی که زمینش می نامند بر گونه تو که همیشه گلگون بوده و هست ٬ بوسه میزند و تا آنگاه که جان در بدن دارد شقایق های خوشرنگ روییده بر خاک مزارت را با اشک دیده آبیاری خواهد کرد ...
|
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم:
درعصرهای انتظار،
به حوالی بی کسی قدم بگذار !
خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو !
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ،
... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام !
درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو !
حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
تبادل لینک هوشمند  ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.
|