چگونه ارتباط عاشقانه اول ازدواج را برگردانیم؟
 
@****زندگی همراه عشق****@+فروشگاه اینترنتی
عشق,زندگی,سلامتی,شادابی,همه در........زندگی همراه عشق!
 
 

در این مقاله نکاتی برای یک ارتباط عاشقانه و رمانتیک با همسرتان ذکر کردیم که برای بهتر شدن ارتباطتان کمک فراوانی می کند.

چطور شروع کنیم؟
ابتدا، ازدواج و ارتباط تان را مرور کنید. از خودتان بپرسید درحال حاضر ازدواجتان در چه مرحله ای است؟ در چه جایگاهی قرار دارد؟ چگونه به این نقطه رسیدید و چه اتفاقاتی افتاده است؟ آیا ازدواجتان شامل امور عادی شامل، استرس داشتن، زمان گذاشتن، خستگی، کار، رسیدگی به فرزندان که تا حدودی انرژی شما و ازدواجتان را می گیرد میشود یا شامل چیزهای دیگری است، چیزهای عمیق تر و جدی تر؟ خشم، خیانت، تنفر؟

آیا با همسرتان مشکلی دارید که نیاز به حل کردن داشته باشد یا چیز دیگری است؟ به هرحال، شما باید مشکلاتتان را با هم یا خودتان حل کنید. تا زمانی که مشکلاتتان را حل نکنید نمی توانید مثل سابق زندگی عاشقانه و رمانتیکی داشته باشید. برای اینکه دوباره به روزهای رمانتیک اول ازدواجتان برگردید، باید مروری بر کارها و صحبتهایی که در آن موقع می کردید داشته باشید و آنها را دوباره به کار بگیرید.

با همدیگر به آرامی صحبت کنید بدون اینکه کوچکترین دعوا و کشمکشی با هم داشته باشید. از یک دفتر برای نوشتن و دورریختن احساسات و افکار منفی تان استفاده کنید. از مشاورهای خانواده کمک بگیرید. مشاورها به شما کمک می کنند تا بدون هیچ جانبداری در قبال همسرتان، نگاه متفاوتی به ازدواج و رابطه تان داشته باشید.

نکات عاشقانه
تمام مواردی که باعث آزار همسرتان می شود را از او دور کنید مثلا لباسهای کثیف را داخل لباسشویی انداخته و بشویید یا زباله ها را از خانه دور کنید. بعد از یک روز سخت کاری، همراه با استرس و مسائل مالی، نگه داری بچه ها و مسائل دیگر، دیگر دوست ندارید در خانه بمانید. دوست دارید راحت و آسوده خاطر باشید.
 
درست است؟ اگر می خواهید ازدواج و ارتباطتان با همسرتان خوب باشد متاسفانه چاره ای جز انجام این کارها و البته کارهایی علاوه بر اینها ندارید. شما باید به شخصی که با او زندگی می کنید نشان دهید که او را دوست دارید و عاشقش هستید. به او احترام بگذارید و به احساساتش توجه کنید.

ابرازعشق مانند گذشته
گاهی اوقات شما باید به کارهای قبلی تان مراجعه کنید. کارهایی که با انجام آن همسرتان را شاد کردید و عشق تان را به او ابراز کردید. مثلا کارهایی که قبلا همراه با هم انجام می دادید یا مکان هایی که با یکدیگر به آنجا می رفتید. شاید مراجعه به کارها و مکان های قبلی راحت تر از امتحان کردن کارها و رفتن به جاهای جدید باشد.
 
در کلاسهایی که روحیه هردوتان را شاد می کند شرکت کنید. مثل کلاسهای هنری. هرآنچه که انتخاب می کنید خلاقیت و صمیمیت و شادی شما را دوباره متولد می کند. وقتی یک کار خلاقانه ای با یکدیگر انجام می دهد، تمام زندگی تان را تحت تاثیر خودش قرار می دهد.

زمان بیشتری را با یکدیگر سپری کنید. مثلا یک روز در هفته فرزندتان را در خانه مادربزرگش بگذارید و آن روز را به یک روز بسیار عاشقانه و رمانتیک تبدیل کنید.

به یکدیگر نشان دهید عاشق هم هستید
ما دوست داریم همیشه به همسرمان نشان دهیم که عاشقش هستیم. با تمرین کردن این نکات عاشقانه می توانید صمیمیت و عشق به همسرتان را ثابت کنید. فقط کمی تلاش نیاز دارید. ساده ترین راه گفتن "دوستت دارم" است. مثلا با همسرتان تماس بگیرید و به او بگویید فقط می خواستید صدای او را بشنوید و به او بگویید دوستت دارم.
 
در جیب لباسش، یا کیفش یادداشتهای عاشقانه بگذارید، پیامک های عاشقانه برای یکدیگر بفرستید، سعی کنید شعر عاشقانه برای یکدیگر بنویسید، یک کارت پستال یا یک هدیه خاص برای او تهیه کنید و به او هدیه دهید. با نشان دادن و ابراز علاقه تان به او، او هم متوجه میزان عشق و علاقه تان می شود و متقابلا تکرار می کند.

اگر مشکل مالی دارید، هدیه های کوچک بخرید، مثلا یک شاخه گل یا یک عطر کوچک. مراقب باشید هدیه هایی که به یکدیگر می رفتید معنادار باشد. اگر می دانید که همسرتان کتاب دوست دارد، آخرین و جدیدترین کتاب از نویسنده ای که او دوست دارد برایش بخرید. اگر او عاشق یک تیم ورزشی است، بلیط مسابقه تیم مورد دلخواهش را برایش بخرید.

هدیه تاثیر زیادی بر روحیه و علاقه افراد می گذارد مخصوصا اگر بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مناسبتی به یکدیگر هدیه دهید. افراد نسبت به رمانتیک بودن و عاشقانه زندگی کردن دیدگاه های متفاوتی دارند پس ببینید چه چیزی باعث خوشحال شدن همسرتان و ایجاد یک رابطه عاشقانه بین شما دو نفر می شود. آن را امتحان کنید.

اگر همه موارد را امتحان کردید و تاثیرگذار نبود
اگر با رعایت همه نکاتی که در بالا ذکر شد، تغییری در رابطه تان احساس نکردید و رابطه عاشقانه ای که در ابتدای ازدواج داشتید مجددا به سراغتان نیامد، بیشتر و بیشتر تلاش کنید. با او ارتباط برقرار کنید، با او ارتباط برقرار کنید، با او ارتباط برقرار کنید و همیشه برای یکدیگر زمان بگذارید. اگر باز هم موثر واقع نشد، به مشاور مراجعه کنید و توصیه های او را حتما و حتما به کار بگیرید. کتاب هایی که به ایجاد رابطه عاشقانه و رمانتیک بین شما کمک می کند بخوانید.
ايران ناز

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 16 / 3 / 1390برچسب:عشق,زندگي,مشكوك,نكات زندگي,همسر,اهداف,موفقيت,حلقه ازدواج,نامزدي, :: 1:3 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

* انگشت شست
* انگشت اشاره
* انگشت وسط
* انگشت انگشتری
* انگشت کوچک
* انگشتر به دست نمی کنم .

جواب تست
انگشت شست : شما مجذوب کالاهای مدرن و روز هستید از مورد توجه قرار گرفتن لذت می برید شما تفريح کردن را دوست دارید از زندگی لذت می برید و همشه آماده هستید تا با چیزهای جدید رو به رو شوید .

انگشت اشاره : شما دارای اعتماد به نفس و مسئولیت پذیر هستید رهبری و هدایت ر ا دوست دارید و می توانید در ظاهر بسیار جدی و خشن باشید اما در باطن ملایم و حساس هستید .

انگشت وسط: بیشتر افرادی که در این گروه قرار دارند از رشد و بالندگی سر باز می زنند و بیشتر خودمحور هستند با و جود این همشه بی ریا هستند بخصوص نسبت به خانواده و دوستانشان .

انگشت انگشتری : شما فردی حساس و رومانتیک هستید عمیقا امید دارید تا عشقی بیابید که گرما بخش دل و ابدی باشد .

انگشت کوچک : شما فردی مهربان و متواضع هستید به جزئیات توجه می کنید و دوست ندارید در کارهایتان کوچکترین اشتباهی از شما سر بزند شما بیش از حد خود را به کار مشغول می کنید .

در چند انگشت : آن عده از افراد که در دو انگشت یا بیشتر انگشتر دارند اعتماد به نفس ندارند و همیشه مراقب هستند تا عشق واقعی شان را بیابند عاشق تجملات هستند اما آن را جایگزین ناقابلی برای دوستان و عاشق خود می دانند.

انگشتر به دست نمی کنید : شما خواستار زندگی ساده و بدون تجملات هستید فردی بی ریا ، قابل اطمینان ، آرام ، باهوش و سختکوش هستید و همیشه دوستدار آموختن چیزهای تازه اید . به دلیل احساس خجالتی که دارید از جمع دوری کرده و تا جایی که بتوانید از مشاجره پرهیز می کنید.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 16 / 3 / 1390برچسب:عشق,زندگي,مشكوك,نكات زندگي,همسر,اهداف,موفقيت,حلقه ازدواج, :: 1:0 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

اما چگونه می‌توان به نعمت بزرگ آرامش دست یافت؟ آیا صرف استفاده از قرص‌های مسکن و آرامش بخش می‌تواند برایمان آرامش به ارمغان آورد؟ یا اینکه راه‌های بهتر و طبیعی‌تر و بدون عوارضی نیز جهت دستیابی به آرامش وجود دارد؟

در بسیاری از مواقع افراد تصور می‌کنند تنها با حفظ یک رژیم غذایی متعادل و رعایت مواردی که پزشکان به آن توصیه می‌کنند می‌توان به طول عمر زیاد و سلامت زیستن کاملا امیدوار بود. اما این دسته از افراد از این مسئله غافل هستند که انسان موجودی است دو وجهی؛ یک وجهش دارای جسم و وجه دیگرش دارای روح و روان است.

از قدیم نیز گفته‌اند که عقل سالم در بدن سالم است. به واقع اگر افراد به مسائل روحی و روانی خود توجه نکنند بسیار امکان دارد وجود استرس و اضطراب و عدم‌تعادل روحی در آنها به بروز بیماری‌های وخیم جسمانی بینجامد.
استرس و اضطراب تأثیرات مخربی دارند که ممکن است احتمال بروز عوارض قلبی و سکته قلبی را در افرا د تشدید کنند.
 
بسیاری از کارشناسان توصیه می‌کنند افراد به هنگام عصبانیت به پیاده‌روی تند بپردازند که این مسئله می‌تواند در کاهش استرس و اضطراب در افراد مؤثر باشد.

فعالیت ورزشی، به‌ویژه پیاده‌روی شیوه فوق‌العاده مؤثری برای برطرف کردن فشار روحی است.

امروزه میلیون‌ها نفر از مردم  جهان برای مقابله با ناراحتی‌ها و فشارهای روحی روزمره، بعد از کار روزانه خود به فعالیت‌های جسمانی مانند نرمش کردن، دویدن در پارک، دوچرخه سواری با دوستان، پیاده روی و غیره می‌پردازند و از این فعالیت‌ها لذت می‌برند.

پیاده‌روی، بهترین و ارزان‌ترین راه برای کنترل فشار روحی است. پیاده‌روی، صرف‌نظر از سرعت گام‌ها، به‌طور طبیعی میزان استرس را کم می‌کند. فعالیت‌های ورزشی مناسب، به‌طور قابل توجهی در مقابله با استرس نقش دارند.
 
دوش آب سرد نیز از دیگر راه‌های مقابله با فشارهای روحی و روانی است. سرگرم کردن خود به کار یا مطالعه نیز می‌تواند در شرایط خاص به  آرامش افراد کمک کند؛ البته ایجاد احساس آرامش تنها به این عوامل بستگی ندارد و بیشتر به‌خود فرد و خواست وی برای رسیدن به آرامش و تمرینات روحی و روانی که وی برای رسیدن به این مقصود انجام می‌دهد، وابسته است.
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 16 / 3 / 1390برچسب:عشق,زندگي,مشكوك,نكات زندگي,همسر,اهداف,موفقيت, :: 12:59 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

سوال:
هنگامی که شوهرم به زن دیگری نگاه می کند ، از خانم هایی که در محل کارش با آنها ارتباط دارد  صحبت می کند یا در یک مهمانی با خانم های دیگر صحبت می کند ، تمام این موارد مرا آزار می دهد ،چه کاری انجام دهم؟

پاسخ مشاور:
اگر شما خانمی هستید که با پیش آمد تمام موارد بالا ناراحت می شوید و باعث شروع اختلافی جدید بین شما و همسرتان می شود، توصیه می کنیم این مقاله را مطالعه بفرمایید :

اگر موارد گفته شده در شما صدق می کند متاسفانه باید گفت شما شخصی مشکوک به روابط همسرتان هستید و این حس در روابط زناشویی مانند یک سم عمل می کند و باعث می شود افکار شما و همسرتان مسموم شود.

چرا هنگامی که همسرتان با زن دیگری صحبت می کند ناراحت می شوید؟
این موضوع تنها بیانگر این است که شما به خودتان شک دارید ، اگر همسر کاملی برای همسرتان بوده اید دیگر نگرانی وجود ندارد جز در موارد نادری که آقایان تمایل به چند همسری دارند در غیر این صورت زمانی که مردی عشق ، محبت و رابطه زيبايي را تنها در وجود همسر خود می یابد ، هرگز به دنبال زن دیگری نمی رود .

شک شما به همسرتان بی مورد است ، تنها او را آزار می دهید و این تفکر را به او القا می کنید که شما به او و رفتارهایش بی اعتنماد هستید به همین دلیل روابط آتی تان سست می شود .

این حس از کجا نشات می گیرد؟
شکاک بودن ، حسی است که در نهاد تمام آقایان و خانم ها وجود دارد  اما در بعضی شدت بیشتری دارد بخصوص خانم ها .

شکاک بودن ، نتیجه ی حسی است که در اعماق وجود شما ریشه کرده است . این حس ناشی از کمبود اعتماد به نفس شماست .

زیرا این احساس زمانی آغاز می شود که شما خودتان را کوچک و حقیر فرض کنید . این احساس در مواردی کاملا طبیعی و قابل قبول است اما زمانی که افراط در آن صورت گیرد دیگر قابل تحمل نخواهد بود. خانم هایی که به همسرشان مشکوک هستند ، مدام به دنبال یک سوژه یا رفتار غیر عادی در شیوه ی گفتار یا کردار همسرشان هستند و این رفتار را همان گونه که خودشان دوست دارند تعبیر می کنند و به مقابله با شوهرشان بر می خیزند.

اما چگونه باید از حس شکاک بودن فاصله گرفت؟
در ابتدا باید از خودتان شروع کنید . تمام حالات ،رفتار یا گفتار همسرتان که شما را به شک می اندازد را یادداشت کنید .

در مرحله ی بعدی : به تمام مواردی که یادداشت کرده اید پاسخ بدهید چرا با فلان رفتار همسرتان شک وجود شما را در بر می گیرد.

به چه علت به او مشکوک می شوید؟

در این قسمت به عمق وجود خود بنگرید آیا تمام احساستی که شما را منقلب می کند به دلیل حسادت بیش از حد شما نیست ؟

آیا شما جزو آن دسته از خانم هایی هستید که دوست دارند شوهرشان تنها محدود به خودشان  باشد یعنی با هیچ زن دیگری ارتباط نداشته باشد چون حسود هستند ؟

اما تا چه زمانی می توانید شوهرتان را محدود کنید؟
در ابتدا ممکن است همسرتان برای سخنان شما اهمیت قائل شود  اما در دراز مدت از شما دوری می کند و به سادگی به شما دروغ می گوید پس از امروز تغییری اساسی در خود به وجود آورید تا دیرتر نشده است .

این موضوع را با همسرتان  در میان بگذارید :
به همسرتان بگویید که با این رفتار یا گفتارت ، من ناراحت می شوم  و باعث می شود که به رابطه هایت شک کنم تا شما را در حل مشکل تان یاری دهد . یا اینکه رفتاری که باعث آزرده شدن شما می شود را ترک کند .

اگر با تمام توصیه های گفته شده ، احساس می کنید مشکل شما حل نمی شود یا مشکل تان حاد تر از توصیه های گفته شده می باشد ، به شما پیشنهاد می کنیم به یک روان پزشک مراجعه کنید تا در بهبود رابطه ی زناشویی تان شما را یاری دهد .

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 16 / 3 / 1390برچسب:عشق,زندگي,مشكوك,نكات زندگي,همسر, :: 12:55 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

هنوز از زمانی که پدرها نقش رییس خانه را بازی می‌کردند، مدت زیادی نگذشته. اما این روزها برخلاف آن روز و روزگار، پدرها به فرزندان‌شان بسیار نزدیک‌تر شده‌اند....

روان‌شناسان می‌گویند اینکه پدر هم به اندازه مادر برای رشد روانی کودکان مهم و باارزش است و برقراری تعادل بین روابط این دو با فرزندان‌شان می‌تواند از نظر روانی سبب رشد صحیح کودکان شود، از مسائلی است که این روزها زیاد در روانشناسی مورد بحث قرار می‌گیرد.
 
مرد چون در میان کودک و مادر قرار دارد ـ هم به موجب حضور فیزیکی و هم به موجب جایگاه روانی خود ـ به کودک این اجازه را می‌دهد که هویت خاص خود بیابد. پدر نقش مهمی در شناسایی هویت جنسی کودک داشته و در عین حال که مادر سعی می‌کند با نقش حفاظتی خود فرزند را حفظ کند، پدر، او را به سمت بیرون گرایش می‌دهد و در کنار دادن حس اعتماد و امنیت به او اجازه شکستن محدودیت‌ها را می‌دهد.

پدر برای دختر بر خلاف پسرها نوعی «تایید» است و روابط بین آن دو به طور ناخودآگاه برای هر دو طرف اهمیت و برتری خاصی دارد. مهم این است که معمولا این رابطه که از همان ماه اول تولد آغاز می‌شود همیشه تعادل ندارد و گاهی یک رابطه بسیار نزدیک و عاطفی و گاهی یک رابطه با فاصله بین پدر و دختر شکل می‌گیرد.

وقتی آزمایشات، باروری یک خانم را تایید می‌کند همسر او در رابطه با دختر یا پسر بودن فرزندش تفکر می‌کند. اما وقتی در سونوگرافی جنسیت جنین مشخص می‌شود هر یک از زن و مرد به شکل گوناگون در رابطه با فرزندش تفکر کرده و نگرانی، برنامه و خواست‌های مخصوص به خودش را دنبال می‌کند.
 
اگر پدر در محیطی پدرسالار بزرگ شده باشد که در آن ارجحیت با پسر بوده است معمولا مرد از اینکه جنسیت فرزندش دختر است، ناراحت خواهد شد. اگر این حس به قدری شدید باشد که بعد از تولد هم ادامه یابد احتمال دارد فرزند دختر به دلیل جنسیت خود در خانواده تحقیر شود.

خوشبختانه روزگار عوض شده است. بسیاری از مردان به داشتن دختر افتخار می‌کنند چون زنان نیز توانسته‌اند مانند مردان تحصیل و کار کنند و سبب افتخار پدر شوند

رابطه پدر با دختر و تاریخچه زندگی
گاهی نوعی رابطه دختر و پدر به تاریخچه زندگی شخصی پدر هم بازمی‌گردد. برخی مردان دوست دارند همان رابطه‌ای را با دخترشان ایجاد کنند که با مادرشان داشته‌اند و برخی دیگر عشقی را نثار او می‌کنند که نتوانسته‌اند تجربه کنند. نکته مهم اینجاست که پدر در ارتباط با دختر گذشته را رها کند و سعی نماید در زمان حال زندگی کند.
 
برخی مردان از داشتن دختر خوشحال می‌شوند چون رابطه خوبی با پدر خود نداشته‌اند. برای این دسته از افراد داشتن پسر به معنی تبدیل شدن به همان پدری است که آنها در کودکی از او خرسند نبوده‌اند. در حالی که داشتن دختر سبب می‌شود وزن تاریخ گذشته سبک‌تر شده و مرد بتواند رابطه جدیدی با فرزند خود ایجاد کند.
پدر به دختر دنیا را می‌شناساند

پدر برای دختر و پسر حکم کسی را دارد که بین فرزند و مادر جدایی می‌اندازد. مادر فرزند را به دنیا می‌آورد و پدر دنیا را به او می‌شناساند. در واقع پدر غریبه شناسانده شده‌ای است که او را از دستان قدرتمند مادر جدا کرده و در پناه خود به او هویتی مستقل در جهان می‌بخشد.
 
در واقع این پدر است که دختر را به سمت دیگران فرستاده و به او دویدن و پریدن و دیگر توانایی‌های فیزیکی را می‌آموزاند. وی همچنین حامی همیشگی دختر در فعالیت‌های اجتماعی و هوشی است و به تربیت و آموزش او اهمیت زیادی می‌دهد. در ضمن پدر اولین مردی است که به عنوان نمونه جنس مذکر دختر با او آشنا می‌شود

عقده ادیپ و عقده الکترا
سن 3 تا 6 سالگی اصطلاحا سن عقده ادیپ نام دارد. عقده ادیپ به رابطه بین پسر و مادر اشاره دارد و معادل آن در رابطه بین دختر و پدر، عقده الکترا نامیده می‌شود. این مرحله، مرحله‌ای ساختاری برای رشد کودک است. در صورتی که این مرحله به خوبی گذرانده شود و تعادلات هورمونی برقرار شود، دختر بچه قادر خواهد بود در سن بلوغ دوست‌دار جنس مذکر باشد.
 
در واقع در این سن دختر عشقی را نسبت به مادر خود احساس می‌کند و فورا به حضور یک جداکننده خود از مادرش یعنی پدر پی می‌برد. پدر که از نظر او غریبه‌ای است که مادر را به سمت خود جلب می‌کند و مایه شادی او است، او را ناراحت می‌کند چون عشق مادر نسبت به او را کاهش داده است. در این مرحله دختر در تضاد با مادر قرار می‌گیرد و سعی می‌کند عشق پدر را به جای مادر به سمت خود جلب کند.
 
در همین موقع است که متوجه می‌شود مادر او، همسر پدر و مورد علاقه اوست. مهم‌ترین وظیفه پدر در این سن مقابله با دختر و روشن کردن این مساله برای اوست که او جایگاه فرزندی دارد و نمی‌تواند جای همسر او باشد. در واقع در این مرحله ادیپ دختر ابتدا با از دست دادن عشق مادر و سپس پدر ـ برخلاف پسر که عشق مادر را از دست نمی‌دهد ـ بزرگ می‌شود.

والدین الگو هستند
پیروز شدن کودک برعقده ادیپ یا الکترا به نوع رفتار زوجین بستگی دارد. نقش مهم پدر جدا کردن دختر از مادر و پس از آن ارزش نهادن به او به عنوان دخترش است. دختر به پدری نیاز دارد که او را دوست داشته باشد و در ضمن با عشق ورزیدن به مادر به دختر بیاموزد که باید تبدیل به زنی دوست‌داشتنی توسط مرد در آینده شود. مردی که به همسرش اظهار عشق نمی‌کند این احساس را به دختر آموزش نداده و عشق را در آینده در او خفه می‌کند.
منبع.ايران ناز

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 12 / 3 / 1390برچسب:عشق,زندگي,كودك,پدر, :: 7:29 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 به نقل از آس اسپانيا، گونسالو ايگواين تصريح کرد: اين اصلا طبيعي نيست که با 39 گل‌زده رونالدو ( با احتساب گل وي در استاديوم آنوئتا که در برخي رسانه‌ها به نام په‌په نوشته شده) قهرمان لاليگا نشده باشيم. اين نشان از کم‌کاري ساير بازيکنان دارد، ساير مهاجمين در اين ميان چه کرده‌اند که با 39 گل زده رونالدو و داشتن بهترين خط حمله در لاليگا قهرمان نشده‌ايم.
وي ادامه داد: من حرف خود را به راحتي و با شجاعت مي‌زنم، بازيکنان بارسلونا حق ندارند از زير بار مسئوليت فرار کنند و اين يک حقيقت است که اشتباهات من و امثال من در برخي بازي‌ها باعث شد از کورس قهرماني عقب بيفتيم.
ايگواين در خصوص آينده خود گفت: بعيد است در مادريد نمانم، قراردادم تمديد شده و هيچ برنامه‌اي جز ماندن در مادريد و درخشش در فصل آينده ندارم.

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 / 2 / 1390برچسب:زندگي,عشق,روانشناسي,ورزشي,تست, :: 12:46 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

امروزه فرار از خانه در اكثر كشورهای جهان به یك معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است .فرار از خانه و اقدام به دوری و عدم بازگشت به منزل و ترك اعضای خانواده ، بدون اجازه از والدین یا وصی قانونی خود ، در واقع نوعی واكنش نسبت به شرایطی است كه از نظر فرد نامساعد ، غیر قابل تحمل و بعضا تغییر ناپذیر است.

دختران فراری

انسانهای دنیای امروز در چهار راه سرگردانی و تضاد ارزشها گرفتار آمده اند و نمی دانند به كدامین سو حركت كنند . از یكسو جامعه بستر نوینی از ارزشهای اجتماعی مدرن را مقابل دیدگان افراد قرار می دهد و از سوی دیگر فرد را با بن بستهای بسیاری در دستیابی به اهداف جدید مواجه می كند .جوان امروز در این شرایط با مشكل بحران هویت روبروست . گاه آنچه كه اجتماع بطور عملی به او می آموزد با ارزشهای خانوادگی سنخیتی ندارد و همین امر شخصیت او را دچار دوگانگی می نماید دختران امروزدچار خود درگیری میشوند و برای فرار از این حالت به شیوه های مختلفی نظیر فرار از خانه متوسل می گردند .

امروزه فرار از خانه در اكثر كشورهای جهان به یك معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است .فرار از خانه و اقدام به دوری و عدم بازگشت به منزل و ترك اعضای خانواده ، بدون اجازه از والدین یا وصی قانونی خود ، در واقع نوعی واكنش نسبت به شرایطی است كه از نظر فرد نامساعد ، غیر قابل تحمل و بعضا تغییر ناپذیر است. این عمل معمولا به عنوان مكانیسم دفاعی به منظور كاهش ناخوشایندی و خلاصی از محركهای آزار دهنده و مضر و دستیابی به خواسته های مورد نظر و عموما آرزوهای دور و دراز انجام می شود .

فرار از خانه یكی از بازتابهای خشونت خانگی است كه به دلیل تاثیرات اجتماعی قابل تامل است . اعمال خشونتهای روحی، جسمی از سوی اعضای خانواده، عامل بسیار مهمی در فرار دختران است . بسیاری از دخترانی كه قربانی خشونتها می باشند به دلیل ترس از آزاردهندگان و آبروی خویش، جرات اظهار مشكلاتشان را ندارند، لذا از خانه فرار می كنند و در شرایطی كه از سوی نیروهای امنیتی مجبور به بازگشت شوند ، تمایلی به این كار ندارند . زیرا از محیط ناامن خانه می هراسند. در این باره می بایست به دو نوع شیوه تربیتی مخرب اشاره نمود:

محدودیت مطلق:

در این نوع شیوه تربیتی ، فرزندان از آزادی و اختیار لازم و متناسب با سن و شرایط خویش محرومند و باید نظر والدین را بدون آگاهی از علت آن انجام دهند و حق اظهار نظر ، دخالت یا تصمیم گیری را ندارند . در این خانواده ها به خواسته های مادی ، معنوی فرزندان توجهی نمی شود . لذا توانایی و مقاومت آنها درهم می شكند، و ازهر فرصتی جهت عدم پیروی از هنجارهای خانواده بهره می برند و در صدد هستند با فرار از خانه ،از این محدودیت ها رهایی یابند .

چه بسا با وجود یک ماهواره یا عدم کنترل استفاده فرزندانمان از کامپیوتر و دیدن سی دی های نامشروع و مبتذل زمینه فرار و خانه گریزی آنان را فراهم نماییم.

آزادی مطلق :

همانطور كه عدم توجه به نیازهای عاطفی فرزندان می تواند عامل فرار آنان از كانون خانواده باشد . توجه بیش از حد متعارف و در اختیار بودن امكانات فوق حد سنی فرزند هم می تواند زمینه مسائلی چون فرار از خانه را ایجاد نماید.وقتی كه تمایلات و خواسته های فرزندان محقق می شود ، لذا به محض ایجاد مشكلات و بحرانها و فشارها ی زندگی، كه در آن امكان تحقق برخی از آرزوها سلب می شود و یا در شرایطی كه خواسته های فرزند به افراط می گراید و والدین با آن مخالفت می نمایند ، فرزند به دلیل تربیت عاطفی (نه تربیت عقلانی ) روحیه عدم درك منطقی شرایط ، ناز پروری و كاهش دامنه استقامت، عصیان و طغیان نموده و همین امر موجب دوری او از والدین و اعضای خانواده می گردد كه نهایتا می تواند زمینه فرار از خانه را فراهم نماید .

دراین شرایط مسائل بسیار كوچك به دلیل پائین بودن آستانه مقاومت درنظر فرد بزرگ و غیر قابل تحمل جلوه می كند . با این حال پس از فرار از خانه به این دلیل که حمایت خانواده را از دست می دهند کاملاً احساس تنهایی می کنند و تصمیم می گیرند که دوباره به خانه برگردند و به همین علت مدت فرارشان آن چنان به درازا نمی کشد.ولی همچنان پس از فرار نیز اقدام خود را توجیه می کند و به متهم كردن اطرافیان می پردازد و معتقد است فرار او در جهت احقاق حق از دست رفته خود بوده است. این وضعیت در بین طبقات مرفه و غنی جامعه بیشتر مشاهده می شود.

پیامدهای فرار دختران

هنگامی كه دختری به طور غیر منطقی فرار می كند ، خود و پیرامونش یعنی خانواده و جامعه را تا شعاعی وسیع به طرق مختلف در معرض آسیبها و خطرات زیادی قرار می دهد . این پیامدها در بعد فردی و اجتماعی قابل بررسی است .

دختران فراری

پیامدهای فردی:

فرار آغاز بی خانمانی و بی پناهی است و همین امر زمینه ارتكاب بسیاری از جرایم را فراهم می كند . دختران فراری برای امرار معاش به سرقت، تكدی گری ، توزیع مواد مخدر ، مشروبات الكلی و كالاهای غیر مجاز ، روسپیگری ، عضویت در باندهای مخوف و كثیف اغفال و فحشاء اقدام می كنند. برخی از این دختران پس از فرار در ساختمانهای متروكه ، پارك و خانه های فساد، شب را به صبح می رسانند و از مكانی به مكان دیگر در حركت هستند فقط برای آنكه بتوانند زنده بمانند . دختران فراری تمام پلهای پشت سر خود را خراب و ویران می كنند . ارتكاب به نوع جرایم و فساد اخلاقی موجب می شود كه دچار انواع بیماریها و اختلالات روحی و روانی شوند و برخی از آنها به دلیل سر افكندگی ناشی از تجاوزات دست به خود كشی می زنند .از دیگر پیامدهای ناگوار فرار دختران ابتلا به انواع بیماریها از جمله ابتلا به ویروس ایدز می باشد . هر چقدر مدت زمان فرار فرد طولانی تر باشد و با افراد بیشتری تماس داشته باشد ، خطر ابتلا به ویروس ایدز افزایش می یابد .

پیامدهای اجتماعی:

جامعه شناسان معتقدند پدیده های اجتماعی همچون حلقه های زنجیر به هم متصل و وابسته اند ، بطوری كه افزایش نرخ آسیبهایی چون طلاق، بیكاری، اعتیاد ، منجر به افزایش آسیبی نظیر فرار دختران می شود و نكته قابل توجه آنكه فرار دختران از خانه به افزایش نرخ مفاسد اجتماعی منتهی می گردد. آسیبهای اجتماعی از جمله، فرار همچون امراض و ویروسهای هستند كه موجب ایجاد فضای مسموم در جامعه می شوند و می توانند ضمن لكه دار نمودن عفت عمومی و شكستن حریمهای اخلاقی ، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند .

برای جلوگیری از این معضل بزرگ و مخرب اجتماعی راهکارهایی را می توان اشاره کرد.

آموزش صحیح و ریشه ای دین و مسائل آن به خانواده ها و جوانان و نوجوانان اعم از دختر و پسر.

آگاهی دادن به دختران جوان و مطلع کردن آنان از عواقب شوم فرار و خانه گریزی.زیرا بسیاری از دختران فراری از پیامد کاری که انجام می دهند بی خبر بوده و از روی غفلت دست به چنین کاری زده اند.

قطع رابطه و ترک دوستان و آشنایانی که معتقد به حجاب و دین و مسائل آن نیستند چرا که در بسیاری از موارد دیده شده که دوستیها و روابط و معاشرت با انسان های بی دین و بی اعتقاد به طور غیر مستقیم در ناهنجاری فرار دختران از خانه مؤثر بوده و چه بسا به طور مستقیم نیز موجب این امر گردیده است.

ریشه کن کردن مظاهر و اسباب فساد و فحشا از خانه ها؛ چه بسا با وجود یک ماهواره یا عدم کنترل استفاده فرزندانمان از کامپیوتر و دیدن سی دی های نامشروع و مبتذل زمینه فرار و خانه گریزی آنان را فراهم نماییم. زیرا با وجود این وسایل در خانه، به طور ناخواسته به تبلیغ و اشاعه فرهنگ بی بند و باری و فحشا، آزادی و هرزگی دامن می زنیم.

آسیبهای اجتماعی از جمله، فرار همچون امراض و ویروسهای هستند كه موجب ایجاد فضای مسموم در جامعه می شوند و می توانند ضمن لكه دار نمودن عفت عمومی و شكستن حریمهای اخلاقی ، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند

ایجاد امنیت و آرامش روحی و روانی در خانه، و کنار گذاشتن مشاجرات و دعواهای زناشویی و حاکم شدن مهر و محبت در خانه. چه بسیار مشاهده شده که فرزندان به خاطر عدم مهر و محبت و دلگرمی در خانواده و به دلیل اینکه احساس امنیت و آرامش نداشته اند، از خانه فراری شده اند.

فرار کردن مشکلی را حل نمی کند و اغلب نوجوانان پس از فرارمی فهمند که امنیت خیابان به هیچ وجه بیشتر از امنیت خانه نیست. فرار دختران از خانه اغلب با انگیزه كسب استقلال و آزادی روابط در خارج از خانه می باشد. این بدین معناست كه جامعه میزان نظارتهای اجتماعی، دولتی و مردمی را كاهش داده و آزادی بی قید روابط زنان و مردان را افزایش داده است .در حالی كه این حد افراطی از آزادی مقبول بسیاری از خانواده ها نیست. آنها به دلیل همین فضای نامناسب جامعه مجبور می شوند رفتار و ارتباطات اجتماعی دختران خود را محدود كنند و این محدودیت و كنترل دختران را با عقده های روحی –روانی مواجه می نماید و آنان احساس خواهند كرد كه خانواده آنها را درك نمی كند، در صورتی كه به عكس خانواده به دلیل آینده نگری و مصلحت اندیشی فرزند می كوشد دختر را از حیطه خطردور سازد.در نتیجه برخی دختران دلسوزی والدین را به معنای سلب آزادی تعبیر می كنند و اقدام به فرار از خانه می نمایند.به این ترتیب پس از فرار برای آرام کردن ذهن خود شروع به مصرف موادمخدر می کنند. بعد از مدتی این مصرف گاه به گاه به اعتیاد تبدیل می شود.پس از آن هم برای گذران زندگی مجبور به انجام اعمالی از گدایی گرفته تا فاحشگی و خرید و فروش موادمخدر می شوند. به خاطر همین فعالیت ها احتمال ابتلا به HIV، سوءتغذیه، بیماری های قلبی (به خصوص در معتادان موادمخدر تزریقی)، سایر بیماری هایی که از طریق رابطه جنسی منتقل می شود، می شوند.

فان پاتوق

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 / 2 / 1390برچسب:زندگي,عشق,روانشناسي,ورزشي,تست, :: 12:27 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


چگونه همسرم را جذب کنم؟

 

زندگى زناشویى، تشکلى است که بر پایه محبت، بنا نهاده شده و این امر، نقشى حیاتى را در آن بازى مى کند؛ عنصرى که خداوند متعال از آن به عنوان نشانه اى از خود نام برده است. اگر چه اندکى از این سرمایه را خداوند در ابتداى زندگى زناشویى به زن و مرد عطا فرموده، ولى باید آن را چون نهالى دانست که لازم است حفظ و بارور شود .

 

محبت

 

محبت، انسان را به سوى همشکلى و همسانى با معشوق مى کشاند و این علاقه که در اعماق جان انسان است، باعث مى گردد تا محب به صورت محبوب در آید. همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد. اگر در انتخاب همسر، محور، ایمان و حب پروردگار باشد، مى توان امیدوار بود که این ازدواج، منجر به زندگى اى شود که هدف و شالوده آن، رسیدن به قرب الهى است و این که زن و مرد، هر دو تصمیم بگیرند که این عشق و علاقه زمینى را نردبانى سازند براى دست یافتن به رضاى پروردگار».

 

اکنون به چند روش براى ابراز محبت و افزایش مهر و عطوفت بین همسران، اشاره خواهیم کرد:

 

زن مطیع، فرمانرواى قلب شوهر است

 

یکى از مهم ترین و حیاتى ترین حس هایى که مردان به آن علاقه دارند، حس مالکیت و مدیریت است. از سوى دیگر، براى حفظ کیان خانواده، لازم است زنى که به زندگى و شوهر خود علاقه مند است، از شوهر خود اطاعت کند و بداند که اگر در تمام شئون زندگى، مطیع او باشد، مهرش چنان در دل مرد نفوذ مى کند که حاضر است براى زن و زندگى اش، هر فداکارى و ایثارى انجام دهد و بهترین حس ها را به همسر خود بدهد و بدین ترتیب است که هم مرد راضى است و هم زن.

 

زنان به کارهاى کوچکى هم که مردان برایشان انجام مى دهند، امتیاز مى دهند

 

اغلب مردان چنین تصور مى کنند که باید کارى بزرگ و حیرت آور براى همسر خود انجام دهند تا مورد تحسین و قدردانى او واقع شوند و این تصور، باعث مى گردد تا مرد دست به کارى نزند که خشنودى زن را برانگیزد؛ مگر زمانى که بتواند کار بزرگى انجام دهد؛ در حالى که زنان براى کارهاى به ظاهر کوچک مردان نیز امتیاز قائل هستند. براى مثال، یک مرد مى تواند براى سالگرد ازدواج یا تولد همسرش، یک متن محبت آمیز بنویسد و یا هدایاى کوچکى مانند عطر، شکلات یا شیرینى مورد علاقه همسر و یا گل تهیه کرده، به همسرش بدهد و آن گاه معجزه این کار خود را در ایجاد و افزایش علاقه بین خود و همسرش، به تماشا بنشیند.

 

محبت، مانند سیم برقى است که از وجود محبوب به محب وصل مى گردد و صفات محبوب را به وى منتقل مى سازد و این جاست که انتخاب محبوب، اهمیت مى یابد. به نظر مى رسد که همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد

 

اسم همسرتان را نیکو و به بهترین حالت صدا بزنید

 

به خاطر داشته باشید که اسم یک شخص براى او، شیرین ترین و مهم ترین کلمات در تمام زبان هاست. اشخاص به قدرى به اسم خود علاقه دارند که مى کوشند به هر قیمت که شده، در خاطرها بماند. یکى از موجبات جلب محبت، نام بردن اشخاص با عناوین احترام آمیز و اسم هایى است که طرف مقابل آنها را دوست دارد. بعضى همسران به اشتباه فکر مى کنند از آن جا که با همسر خود صمیمى هستند، لازم نیست اسم او را به احترام صدا بزنند؛ در حالى که باید به خصوص در بین افراد دیگر، اسم همسرتان را به نیکى ببرید. این کار، یکى از راه هاى جلب محبت همسران مى باشد. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در حدیثى یکى از راه هاى جلب محبت افراد را صدا کردن و خواندن آنها به محبوب ترین نام هایى که دوست دارند، دانسته است.

 


آقایان، پیام هاى دیدارى را دریافت مى کنند و خانم ها پیام هاى شنیدارى را دوست دارند

 

مردان، زنانى را دوست دارند که به سلامت و زیبایى خود اهمیت مى دهند. زنان باید سعى کنند با برخى فعالیت هاى
محبت

 

جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش، بر سلامت و زیبایى طبیعى و خدادادى خود بیفزایند تا بیشتر مورد توجه همسران خود قرار بگیرند. باید توجه داشت که اگر زنى، خود حس خوبى نسبت به خود نداشته باشد، همسرش به طبع نمى تواند حس خوبى نسبت به او داشته باشد؛ پس زن، باید زیبایى را از درون خود بجوید؛ صرف نظر از این که چقدر تلاش مى کند تا زیباتر به نظر آید. همواره این را باید به خاطر داشت که زیبایى، از درون تراوش مى کند. هنگامى که از درون، احساس خوبى داشته باشید، خوب از خودتان مواظبت کرده، عزت نفس زنانه تان را بیشتر مى کنید و یقیناً این در بیرون نیز نمایان مى گردد.

 

در مقابل، زنان، پیام هاى سمعى را بیشتر دوست دارند؛ مثل این که همسرشان به آنها بگوید تا چه حد آنها را دوست دارند و از آنها حمایت مى کند. پس مردان باید سعى کنند محبت نهفته در دل خود را با گفتن جمله «دوستت دارم» به همسرشان، آشکار و عیان سازند.

 


مردان باید روحیه همیشه متغیر و متموج زنان را درک کنند

 

مردان باید توجه داشته باشند که زنان، حالت متغیر دارند و روحیه شان مدام در حال تغییر است؛ گاهى شاد و گاهى بسیار غمگین، گاهى امیدوار و گاهى مأیوس و ناامید مى باشند. دانستن این نکته براى مردان، امرى مهم و ضرورى است. اگر مرد از این حالت زن آگاه باشد، هرگز از تغییر روحیه اى که یکى از علل آن، تغییرات هورمونى زن است، نگران نمى شود؛ بلکه سعى مى کند همسر خود را درک کند و به او کمک کند تا روحیه خود را باز یابد.

 

زنان شاد، خرسند و سرزنده، روشن کننده دل هستند

 

با خودتان تعهد کنید که باور داشته باشید در جایگاه خود، فرد قابل احترام و مهمى هستید. اگر عزت نفس نداشته باشید، به احتمال فراوان، هیچ کس دیگر هم به شما احترام نمى گذارد. عزت نفس، از صادق بودن با خود سرچشمه مى گیرد. ممکن است در ابتداى زندگى، ویژگى هاى جسمانى از اهمیت بیشترى برخوردار باشند؛ اما پس از مدتى، این اهمیت رنگ مى بازد و آن چه مهم و ضرورى است، ویژگى هاى شخصیتى زن است. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. ناخرسندى و همواره از همه چیز شکایت کردن، مرد را خسته کرده، شور و نشاط زندگى را از او مى گیرد. یکى از راه هاى مهرورزى به مرد، این است که زن، دست از شکایت دائمى از زمین و زمان بردارد.

 

همان گونه که مردان مى توانند با جمله دوستت دارم، قلب همسر خود را تسخیر سازند و او را صاحب حسى خوشایند کنند، زنان نیز مى توانند با گفتن جملاتی مثل «من در کنار تو آرامش مى یابم» یا «خیلى خوشحالم که مى توانم به تو تکیه کنم»، مرد را سرشار از عشق و محبت کنند و او را بیش از پیش، به خود علاقه مند سازند

 

براى زن خود، حق ناراحت شدن قائل باشید

اگر شما یک مرد هستید، باید به این نکته توجه داشته باشید که زن ها وقتى حاضرند به حرف هاى شما گوش بدهند که برایشان حق ناراحت شدن قائل باشید. یکى از شیوه هاى رایج شروع کردن دعوا بین همسران، بى اعتبار دانستن احساسات و افکار زن است. وقتى مرد مى گوید: «آخه واسه چى ناراحتى» یا «این که ناراحتى نداره» و یا «این موضوع این قدر مهم نیست»، براى زن خیلى گران تمام مى شود و زن، این چنین تلقى مى کند که نمى تواند حتى از احساسات خود صحبت کند.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 / 2 / 1390برچسب:زندگي همراه عشق,عشق,زندگي, :: 11:37 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

بنظر من آدمها دو دسته هستن:

یا از من پولدارترن که بهشون میگم مال مردم خور یا بی پول ترن که بهشون میگم گدا گشنه

یا بهتر از من کار میکنن که بهشون میگم خایه مال یا کمتر کار میکنن  که بهشون میگم خایه مال

یا از من سرسخت ترن  که بهشون میگم کله خر یا  بی خیال ترن که بهشون میگم ببو

یا از من هوشیارترن که بهشون میگم فضول یا ساده ترن که بهشون میگم هالــو

یا از منخایه مال ترن که بهشون میگم کس خل یا از من محتاط ترن که بهشون میگم بی خایه

یا از من دست و دل باز ترن که بهشون میگم ولخرج یا اهل حساب و کتابن که بهشون میگم چس خور

یا از من بزرگترن که بهشون میگم گنده بگ یا کوچیکترن که بهشون میگم فسقلی

یا از من مردم دار ترن که بهشون میگم بوقلمون صفت یا رو راست ترن که بهشون میگم احمق

خدا رو شکر که بقیه ی ایرانیا مثل من فکر نمیکنن والا معلوم نیست مملکتمون به چه روزی می افتاد !

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 7 / 2 / 1390برچسب:زندگي,عشق,طنز,لبخند, :: 9:22 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

آزمونی معتبر برای تایید صلاحیت افراد در ازدواج!

 

مبدا این آزمون، یک شرکت حقوقی است که در انگلستان فعالیت می کند

یک شرکت حقوقی انگلیسی که به مشکلات خانوادگی رسیدگی می کند، زوج ها را تشویق می کند که پیش از ازدواج کردن یک «امتحان سازگاری» انجام دهند....

آزمایش سازگاری شرکت «براس بنت» بر سوالات کلیدی بر وضع مالی، پیوندهای خانوادگی، فرزندان و آرزوهایی است که اغلب زوج ها می خواهند به آن برسند و سوالاتی که در صورتی که ازدواج آنها از هم گسیخته شود و به طلاق منجر شود، باید به آن پاسخ دهند، متمرکز است.

روت باس یکی از کارشناسان این شرکت انجام این امتحان را به آزمون های شغلی هنگام استخدام تشبیه می کند. او می گوید: «هر کسی که به طور واقعی به یک رابطه متعهد باشد، اشکالی در بیان کامل و علنی اطلاعاتی که در این سوال ها از او پرسیده می شود، نمی بیند؛ در غیر این صورت از خودتان باید بپرسید، چرا؟»

در این آزمون از افراد در مورد وضع مالی، میزان شراکت زوجین در اندوخته ها، نوع روابط با خانواده و بستگان نزدیک و دوستان، اینکه آیا بچه می خواهند یا نه، دیدگاه مذهبی شان، عادات شان در مورد خرج کردن پول و طرح های شغلی شان سوال می شود. این هم نسخه ای از این آزمون برای علاقه مندان.

مسایل مالی

• آیا میزان اندوخته های طرف مقابل را می دانید؟ در مورد شریک شدن در این اندوخته ها چه نظری دارد؟ آیا نظرتان در مورد پس انداز کردن مشابه است؟

• آیا یکی از شما می خواهد پولی را که یک طرف می خواهد صرف خریدن یک ماشین جدید کند، صرف پرداخت بیمه بازنشستگی کند؟

• آیا می خواهید منابع مالی تان را یکی کنید یا می خواهید همه چیز جدا باشد؟ حساب مشترک باز می کنید یا حساب های جداگانه؟ آیا در این حساب مشترک به طور یکسان پول واریز می کنید یا به نسبت درآمدتان؟

• آیا بدهی های همسرتان را از پولی که در نظر دارید برای خرید خانه جمع کنید، خواهید پرداخت؟

ارتباطات خانوادگی

• چه نوع رابطه ای با اعضای خانواده و سایر بستگان همسرتان دارید؟

• آیا آنها با شما مراوده دارند؟

• آیا در همان محل سکونت شما زندگی می کنند؟

• آیا مهربان و یاری رسان هستند؟

• آیا بیش از اندازه در امور خانوادگی شما دخالت می کنند؟

• آیا مشکل عمده ای با آنها داشته اید؟

فرزندان

• آیا می خواهید بچه دار شوید؟ چند تا بچه می خواهید؟

• چطور می خواهید بچه های تان را بزرگ کنید؟

• چه نوع ارزش هایی را می خواهید به فرزندان تان منتقل کنید؟

• آیا در مورد فرستادن بچه ها به مدرسه دولتی یا خصوصی اختلاف نظر دارید؟

مذهب

• دیدگاه های مذهبی شما چطور است؟

• آیا می خواهید فرزندان تان را مذهبی بار بیاورید؟

• چند وقت به چند وقت به مسجد (یا کلیسا یا کنیسه) می روید؟ هفته ای یکبار یا سالی یکبار؟ یا اصلا نمی روید؟

اوقات فراغت

• آیا در اوقات فراغت تفریحات مشترکی دارید؟

• آیا در مورد تفریحات علائق مشابهی دارید یا نه؟ به عنوان نمونه اگر شما دوست دارید ایام تعطیلات را کنار ساحل دراز بکشید، همسرتان می خواهد کوهنوردی کند؟

سبک زندگی

• هدف شما چه نوع سبک زندگی است؟ کجا می خواهید زندگی کنید؟

• آیا علاقه دارید زمانی کوله بارتان را ببندید و خارج شهر زندگی کنید؟

خرج کردن

• آیا عادت به خریدن کفش ها یا وسائل الکتر ونیکی گران قیمت دارید؟

• آیا خرید یک چیز به خصوص را برای زندگی تان ضروری می دانید، در حالی که همسرتان آن را اسرافکاری می داند؟

• آیا اعتیادات پنهانی دیگری دارید که برای آنها پول خرج کنید؟

کار

• آیا انتظار دارید به شیوه ای سنتی با همسرتان زندگی کنید: زن خانه دار و مرد نان آور؟

• چه کسی امور مالی را سامان خواهد داد؟

• آیا مسوولیت انجام کارهای خانه به یکسان تقسیم خواهد شد؟

• چه کسی مسوولیت پرداخت صورت حساب ها را خواهد داشت؟

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 28 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,همسر,روانشناسي, :: 7:41 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

برخی از عواملی که در شکل گیری یک ارتباط سالم نقش دارند، ثابت هستند، یعنی چیزهایی که شما نمی‌توانید آنها را تغییر دهید. اما عوامل دیگری هستند که می‌توانید با کار کردن بر روی آنها رابطه‌تان را بهبود بخشید. شناختن این عوامل برای هر کسی که ازدواج کرده یا قصد ازدواج دارد، مهم است.
1) برقراری ارتباط درست : زوج‌های خوشبخت با یکدیگر صحبت می‌کنند و به حرف یکدیگر گوش می‌دهند. این زوج‌ها می‌دانند که عوامل بیرونی که باعث حواسپرتی می‌شوند یا بر عواطف فرد اثر می‌گذارند، مانع ارتباط درست می‌شوند، و راه‌هایی را پیدا می‌کنند تا هنگامی که خودشان و همسرشان آماده هستند، بر این عوامل غلبه کنند.

2) برخورد با تعارض‌ها و اختلافات به شیوه مثبت : پرهیز از بیان اختلافات و تعارض‌ها عامل شماره یک طلاق است. روابط مستحکم زن و شوهر به توانایی آنها بر غلبه بر این اختلافات به شیوه‌ای مثبت بستگی دارد.

3) داشتن انتظارات واقعی : هنگامی که دو نفر برای اولین بار یکدیگر را ملاقات می‌کنند، حداکثر تلاش‌شان را می‌کنند تا خطاهای‌شان را بپوشانند. این شیوه‌ای عادی است، اما زن وشوهر باید بدانند با گذشت زمان، خود "واقعی" شخص بروز خواهد کرد.

روابط بین دو فرد در طول زمان تکامل پیدا می‌کند، اما داشتن انتظارات غیرواقعی از همسر، یا از رابطه با او، باعث ایجاد استرس غیرضروری می‌شود.

 

 

4) توجه کردن به جزئیات زندگی همسر : افرادی که ازدواج‌های پایداری دارند به خوبی همسرشان را می‌شناسند. آنها از وقایع عمده زندگی گذشته همسرشان خبر دارند، و از چیزهای دلخواه و چیزهای مورد تنفر او، امیدها و نگرانی‌های‌شان آگاهی دارند. و این اطلاعات را با تغییرات دنیای همسرشان به روز می‌کنند.
5) تجربه کردن واکنش‌های دوجانبه مثبت بیشتر نسبت به واکنش‌های منفی : برخی از پژوهش‌ها نشان داده‌اند در ازدواج‌های موفق تعداد واکنش‌های مثبت 5 برابر بیش از واکنش‌های منفی است. دادن پاسخ مثبت به خواسته همسر برای توجه کردن به او - چه سوالی داشته باشد، چه دست کمک به سوی شما دراز کند، چه تنها یک نگاه به شما باشد- رابطه‌ شما را مستحکم‌تر می‌کند.
6) ایجاد اعتماد : اعتماد به تدریج ساخته می‌شود، اما برقرار روابط صادقانه و عمل کردن به وعده‌ها باعث تسریع ایجاد اعتماد می‌‌شود.
7) گذراندن وقت با یکدیگر : داشتن تجربه‌های مشترک راه خوبی برای تقویت رابطه با همسرتان است. زوج‌‌هایی که به انجام کارهایی می‌پردازند که  هر دو از آن لذت می‌برند یا وادار می‌شوند که کارهایی را با هم انجام دهند- رابطه سالم‌تر و قوی‌تری دارند.
8) ارزش ‌های مشترک : زوج‌هایی که در شروع زندگی طیف گسترده‌ای از ارزش‌های مشترک دارند- در مورد چیزهای مهم در زندگی توافق دارند-  شانس بیشتری برای ایجاد رابطه مستحکم دارند.
9) مسئولیت‌های مشترک : هم زن و هم شوهر برای پرورش ‌دادن رابطه‌شان، حفظ جریان آرام امور خانه و کار کردن برای رسیدن به اهداف مشترک متعهد هستند. اینکه تنها یکی از دو همسر بار این مسئولیت‌ها را به دوش بکشد، باعث ایجاد نارضایتی می‌شود.
10) سازگاری با تغییر : افراد و رابطه‌ها در طول زمان دگرگون می‌شوند. باید انتظار این تغییرات را داشته باشید، نه اینکه ازآنها بترسید. انتظارات افراد از رابطه دوجانبه ممکن است تغییر کند. همسران لازم است توانایی صحبت کردن در مورد این تغییرات و یافتن راه‌هایی برای سازگار شدن با آنها را داشته باشند.
 
پس قبل از ازدواج خود را برای پاره ای تغییرات و پوست اندازی از یک انسان مجرد به یک فرد متعهل آماده کنید تا غافل گیر نشوید !
 
 
سیمرغ

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 28 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,همسر,روانشناسي, :: 7:39 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

مهارتهای كنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود كاهش دهید. یكی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت می‌باشد...

وقتی نمی‌توانیم عصبانیت خود را كنترل نماییم از چند جهت دچار آسیب می‌گردیم:

عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد  زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یكدیگر هستند.

عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان می‌گردد.

عصبانیت موجب كاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.

عصبانیت به معنای از دست دادن كار است، زیرا روابط را نابود می‌كند.

همچنین عصبانیت به معنای شكست در كاری است كه در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرمتر میتوان موفقیتی در پی داشت.

عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است)

در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیاری می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشكل می‌باشد.

اكنون افراد از خطرات عصبانیت و نیاز برای مدیریت و كنترل آن با سوختن مهارتها و راهكارهای لازم آگاهی یافته‌اند. برای برخی از افراد مدیریت و كنترل عصبانیت آسان و راحت است.

مهارتهای كنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید

افرادی كه كنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامه‌ای برای كنترل عصبانیت دارند. نكات زیر، مسائل مهمی می‌باشند كه به شما در كنترل عصبانیت كمك می‌كنند. این نكات را به خاطر سپرده و به‌كار بندید.

 نكته اول :
این سوال را از خود بپرسید: «آیا این موضوع 10 سال دیگر هم برایم مهم است؟» به این وسیله می‌توانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید.

 نكته دوم :
از خود بپرسید: «بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟» اگر كسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری كردن سه دقیقه بیشتر، مسئله‌ای آنچنان مهم نمی‌باشد.

نكته سوم :
 تصور كنید كه خود شما نیز همان كار (كاری كه موجب عصبانیتتان شده است) را انجام می‌دهید. با خود رو راست باشید. قبول كنید كه گاهی اوقات شما نیز جلوی یك راننده دیگر درمی‌آیید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی می‌شوید؟

نكته چهارم :
از خود بپرسید: «آیا طرف مقابل این كار را به‌طور عمدی نسبت به من انجام داده است؟» در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد كه این مسئله فقط در اثر بی‌دقتی و تعجیل رخ داده و كسی نمی‌خواسته شما را ناراحت كرده و بیازارد.

نكته پنجم :
سعی كنید قبل از گفتن هر كلامی تا عدد 10 بشمارید. انجام این كار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی می‌تواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند.

 نكته ششم :
 شمارش تا 10 را با روش‌های جدید و بهتر انجام دهید مثلا این كار را با یك تنفس عمیق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق - از دیافراگم - به افراد كمك می‌كند تا احساس راحتی كنند.

 نكته هفتم :
می‌توانید سرعت شمارش اعداد را كندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یك كشتی بخار، دو كشتی بخار و... شاید شمارش كشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، به‌جای آن می‌توانید بشمارید: یك شكلات، دو شكلات و... یا هر چیز دیگری كه برای شما خوشایند و خنده‌دار باشد.

نكته هشتم :
تجربه‌ای آرامش‌بخش را تجسم نمایید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر كنید. این كار را در مكان‌های امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 27 / 1 / 1390برچسب:داستان,عشق,زندگي,روانشناسي, :: 9:35 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه.

گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمه.
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم.

گفت: من رفتنی ام!
گفتم: یعنی چی؟

گفت: دارم میمیرم.
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟

گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، انشاله که بهت سلامتی میده.

با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ایه .
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟

گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم  کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم
خلاصه یه روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد . با خودم میگفتم بذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن .آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه. سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم و بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم
ماشین عروس که میدیم از ته دل شاد میشدم و دعا میکردم . گدا که میدیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم.

مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم. الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم.

حالا سوالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم و آیا خدا این خوب شدن و قبول میکنه؟

گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه
آرام آرام آرام خدا حافظی کرد و تشکر، داشت میرفت گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!

یه چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم. با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!

هم کفرم داشت در میومد و هم از تعجب داشتم شاخ دار میشدم گفتم: پس چی؟

گفت: فهمیدم مردنیم، رفتم دکتر گفتم: میتونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه گفتم: خارج چی؟ و باز گفتند : نه! خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟

باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد... .

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 27 / 1 / 1390برچسب:داستان,عشق,زندگي,روانشناسي, :: 9:36 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

تهران امروز:نتیجه یک بررسی ۹۰ ساله در آمریکا که روی زندگی ۱۵۲۸ نفر در این کشور انجام شده نشان می.دهد این نظریه که رئیس باعث می.شود کارمندش زود.تر از موعد راهی آن دنیا شود افسانه.ای بیش نیست. «هاوارد فریدمن» و «لزلی مارتین» یافته.های جدیدشان را در مورد زندگی در کتابی به نام «پروژه عمر طولانی» در دسترس همگان قرار داده.اند.
هسته اصلی پژوهش.های این دو دانشمند ۲۰ سال است آغاز شده و آنها به بررسی شماری از افسانه.های رایج میان مردم درباره زندگی طولانی و سلامتی پرداخته.اند.
افسانه اول: فکر کردن راجع به چیزهای خوب زندگی را دراز می.کند
واقعیت: در این بررسی مشاهده شد فرزندانی که پدر و مادرشان آنها را بچه.های بسیار شاداب و خوش.بینی می.دانند، بچه.هایی که نیمه تاریک را نمی.بینند، یا هیچ وقت نگران نیستند، کمتر از دیگر بچه.ها به سن بالا رسیدند. پژوهشگران تاکید می.کنند که این یکی از «بزرگ.ترین یافته.های حیرت.انگیز این بررسی» است.
افسانه شماره دو: باغبانی و پیاده.روی برای تندرستی کافی نیست. نویسندگان این پژوهش می.گویند که راهبردهای مراکز دولتی در مورد دست.کم ۳۰ دقیقه پیاده.روی، چهار روز در هفته و مصرف انرژی به صورت متعادل، مشورت بهداشتی خوب و هنوز درستی است اما کافی نیست.
واقعیت: فعال بودن در دوران میانسالی رمز زندگی طولانی است اما به جای اینکه کاری بکنید که بدن شما را متعادل نگه دارد و بعد از مدتی فعالیت تان را متوقف کنید، کاری را که دوست دارید انجام دهید.
افسانه سوم: اخم نکنید، جدی بودن برای آدم خوب نیست.
واقعیت: پژوهشگران عقیده دارند یکی از عوامل عمر کوتاه محتاط بودن است. این پژوهشگران می.گویند دلیل روشن این نتیجه.گیری این است که آدم.های محتاط کارهایی می.کنند که در راستای محافظت کردن از سلامت خود است و کمتر در فعالیت.هایی وارد می.شوند که خطری برایشان داشته باشد.
افسانه چهارم: کار.ها را ساده بگیرید و خودتان را با کار خسته نکنید تا زندگی طولانی داشته باشید.
واقعیت: کسانی که در کارشان موفق.تر بودند، زندگی بلندتری داشتند. کسانی که کاری را رها می.کردند و بی..آن که آینده.ای در انتظارشان باشد، سراغ کار دیگری می.رفتند در مقایسه با انسان.های مسئولیت.پذیر زندگی بلندی نداشتند.
در میان کسانی که هنوز در ۷۰ سالگی کار می.کردند، زنان و مردان کاری بیش از همکاران بازنشسته خود زندگی کرده بودند. این ویژگی بیش از دیگر چیز.ها در زندگی مانند روابط اجتماعی بر احساس خشنودی آنها از زندگی اثر داشت. نتیجه این است: «انسان.های شاد.تر و بی.خیال لزوماً زندگی درازی نداشتند. بلکه کسانی این موهبت را داشتند که لحظه.ای از دنبال کردن هدف.های خود غافل نبودند.»
افسانه پنجم: ازدواج کن و عمر طولانی داشته باش.
واقعیت: این پژوهشگران پس از بررسی افراد متاهل تفاوت.های زیادی میان گروه.ها و جنس.های مختلف مشاهده کردند.
ازدواج موفق نشانه خوبی است که از احتمال زندگی بلند نوید می.دهد اما تنها بودن برای خانم.ها به اندازه ازدواج سلامت.بخش است، به.ویژه که برای خود برنامه.های اجتماعی مختلف داشته باشد.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 26 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,عمر طولاني,روش,راه,روانشناسي, :: 10:11 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

فریبندگی یعنی اینکه بتوانید دیگران را به سوی خود جذب کنید. این خصلت اخلاقی به مرور زمان بدست می آید، از آنجایی هر یک از افراد در زمان تولد با میزان مختلفی جذابیت پا به این دنیا می گذارند می توان گفت که درصد بسیار زیادی از جذابیت اکتسابی است و با کمی تمرین به راحتی قابل دسترسی خواهد بود. مانند رقصیدن هر چه بیشتر تلاش کنید، موفق تر خواهید بود. تلاش و توجه تمام و کمال به نیازها و خواست های دیگران می تواند به شما این اطمینان را بدهد که به چهره یک فرد جذاب تبدیل شده اید.

12 مرحله زير را همواره به خاطر داشته باشيد....!

1- طرز ایستادن خود را تصحیح کنید. اگر شرایط بدنی شما در حد مطلوب قرار داشته باشد، گویای این مطلب است که یک فرد با اعتماد به نفس بالا هستید، حتی اگر از درونتان هم یک چنین احساسی نداشته باشید. در زمان راه رفتن باید محکم و ثابت قدم بردارید. کمرتان کاملاً صاف باشد، و شانه ها به سمت عقب گرایش داشته باشند. شاید در ابتدا زمانیکه یک چنین وضعیتی را تمرین می کنید برایتان قدری عجیب و دشوار باشد، اما پس از سپری شدن چند روز به آن عادت پیدا می کنید.


2- ماهیچه های صورت را رها کنید. سعی کنید ماهیچه های صورتتان را رها کنید تا صورت، حالت طبیعی و دلپذیر خود را داشته باشد. با این چهره می توانید رو به دنیا کنید و به همگان بگویید که از هیچ چیز نمی هراسید.


3- ارتباط برقرار کنید. هنگامیکه با فرد دیگری روبرو می شوید، با چشم های خود با او ارتباط برقر کنید، سرتان را به نشانه تائید تکان دهید، لبخند بزنید و شادی خود را به او انتقال دهید. اصلاً نگران عکس العمل فرد مقابل نباشید و البته در عین حال باید به یاد داشته باشید که در این کار زیاده روی نکنید.


4- نام افراد را به خاطر بسپارید. زمانیکه برای اولین بار کسی را ملاقات می کنید سعی کنید که نام او را به خاطر بسپارید. این کار برای خیلی از افراد دشوار است. زمانیکه نامشان را می گویند، آنرا چندین مرتبه با خود تکرار کنید تا نامشان در ذهنتان باقی بماند و سپس نام خود را نیز به آنها بگویید؛ به عنوان مثال سلام "سارا" من "مانی" هستم. زمانی هم که با آنها خداحافظی می کنید، باز هم سعی کنید چند مرتبه دیگر نام آنها را تکرار کنید تا به طور کامل در ذهنتان باقی بمانند. هر چقدر بیشتر نام آنها را تکرار کنید، بیشتر به یادتان می ماند و طرف مقابل هم احساس می کند که او را بیشتر دوست می دارید و احتمال این امر که با شما بیشتر گرم بگیرد افزایش پیدا می کند.


5- به دیگران علاقمند باشید. اگر شما یکی از آشناهای قدیمی را ملاقات کردید به عنوان مثال یک همکار، همکلاسی، دوست یکی از دوستان و ... در مورد خانواده و علاقمندی های جدید آنها سوالاتی مطرح کنید. اسم افراد نزدیک به آنها را بپرسید و نام آنها را به خاطر بسپارید. مطرح کردن یک چنین مسائلی، موضوعات جدیدی برای صحبت کردن در اختیار شما قرار می دهد و آنوقت مجبور نیستید که تنها در مورد کار و کلاس های درسی با هم صحبت کنید. می توانید تا حدودی در مورد خودتان نیز صحبت کنید. در تمام طول بحث خودتان را علاقمند نشان دهید و نشان دهید که تمایل دارید به گفتگوی خود با او ادامه دهید.


6- ورزش کنید : اگر درباره ارجحیت های زیبایی می اندیشید ، هیچ چیز به اندازه برنامه ورزشی منظم تاثیر مثبت ندارد. اگر شما از شنا، والیبال ، تنیس یا دوچرخه سواری لذت می برید، سعی کنید که آن نظم را در آن ورزش دنبال کنید . حتی ۳۰ دقیقه پیاده روی در روز تاثیر شگرفی در بر دارد.
7-گفتگو در مورد موضوعات مناسب: باید در مورد موضوعاتی صحبت کنید که طرف مقابل به آنها علاقه دارد، حتی اگر خودتان هم علاقه شدید به آنها نداشتید، بازهم این کار را ادامه دهید. به عنوان مثال اگر در یک جمع ورزشی قرار گرفتید، در مورد بازی دیشب یا گل کردن تیمی که به تازگی وارد لیگ شده صحبت کنید. اگر با کسانی هستید که به سرگرمی های مختلفی علاقمند هستند، می توانید در مورد سرگرمی های مورد علاقه آنها از جمله ماهیگیری، بافتنی، کوهنوردی، و سینما صحبت کنید.

هیچ کس از شما انتظار ندارد که در تمام زمینه ها یک متخصص باشید، باید به آنها بگویید که فقط به دلیل علایق شخصی است که تمایل دارید در مورد موضوعات مختلف با دیگران به بحث و گفتگو بنشینید. ذهن خود را باز کنید، اجازه دهید تا دیگران توضیحات لازم در مورد موضوعات مختلف را برای شما بازگو کنند. روراست باشید و به آنها بگویید که دانشتان در مورد برخی چیزها محدود است و بدتان نمی آید که چیزهای بیشتری در مورد آن مبحث یاد بگیرید.


8- به جای غیبت کردن دیگران را تکریم کنید. اگر در جمعی در حال صحبت کردن هستید که همه افراد به نحوی در مورد یک شخص بخصوص در حال غیبت کردن هستند، بد نیست شما چیزی در مورد آن بگویید که دوست می دارید. گفتن چیزهایی که در دیگران دوست می دارید می تواند 100% شما را تبدیل به یک فرد جذاب کند. در عین حال با این کار می توانید حس اعتماد دیگران را نیز به خود جلب کنید. همه اطرافیان به این نتیجه می رسند که شما هیچ وقت ایده ی بدی نسبت به دیگران ندارید. همه به این نتیجه می رسند که آبرویشان در دست شما محفوظ خواهد بود.


9- دروغ نگویید. شاید به دلایلی دروغ بگویید اما مدارک و شواهدی وجود دارد که بر خلاف گفته های شماست. اگر به مریم بگویید که عاطفه را دوست دارید و به نسیم بگویید که عاطفه را دوست ندارید، مطمئن باشید که مریم و نسیم با هم صحبت می کنند، حرف های شما را با هم در میان می گذارند، و با این کار اعتبارتان را نزد آنها از دست خواهید داد، و از آن به بعد هم دیگر هیچ کس حرف های شما را باور نخواهد کرد.


10- با صداقت از دیگران تعریف و تمجید کنید. این کار خصوصاً در ارتقای عزت نفس دیگران نقش مهمی را بازی میکند. چیزهایی که خوشتان می آید را انتخاب کنید و در هر شرایطی به آنها اشاره داشته باشید. اگر از کاری و یا از کسی خوشتان می آید راهی برای بیان آن پیدا کنید و فوراً به آن اشاره کنید. اگر برای انجام این کار بیش از اندازه صبر کنید، ممکن است حرف های شما قدری ریاکارانه جلوه کنند. زمانیکه احساس می کنید با تشویق های خود می توانید زمینه پیشرفت را برای آنها فراهم آورید، حتماً این کار را انجام دهید و از آنها تعریف کنید. اگر احساس میکنید که چیزی در مورد فردی تغییر پیدا کرده است (به عنوان مثال مدل مو، طرز لباس پوشیدن و .. به آن توجه کنید و چیزی را که در مورد آن خوشتان آمده، به زبان بیاورید. اگر مستقیماً سوالی می پرسید، با خوشرویی آنرا بیان کنید و سپس سوال خود را با یک تعریف بجا به پایان برسانید.


11- در پذیرش تعریف و تمجید مهربان باشید. این فکر را که برخی از تعریف و تمجید ها هدف خاصی را در پس خود دارند را از ذهن بیرون کنید. در قبول هر نوع تعریف و تمجیدی پرحرارت و علاقمند ظاهر شوید. خیلی بیشتر از گفتن یک "خیلی ممنون" ساده پیش بروید و آنرا با جملاتی نظیر: "خوشحالم که خوشت آمده" و یا "خیلی مهربانی که به این مورد اشاره کردی" همراه کنید. این عبارات خودشان می توانند به عنوان نوعی تعرف و تمجید در جواب تعریف های فرد مقابل به شمار روند. در عین حال باید دقت داشته باشید که برداشت بدی از تعریف های دیگران نکنید. به عنوان مثال اگر کسی به قصد تعریف از شما گفت: "نمیدانی چقدر دلم می خواست که من هم به اندازه تو ... بودم" شما نباید در جواب او بگویید من اصلاً هم یک چنین خصوصیتی را نداشته و ندارم و احساس می کنم که برداشت تو در این مورد غلط بوده و قضاوت نادرستی داشتی."


12- تن صدای خود را کنترل کنید. یکی از نکات ضروری که باید همواره به خاطر داشته باشید، ماهیت صحبت کردن است. برخی از افراد هستند که در درون خود احساس ناامنی می کنند و به راحتی نمی توانند تعریف و تشکر دیگران را پذیرا شوند. در مورد یک چنین افرادی بیشتر باید دقت کنید و روان و سلیس با آنها صحبت کنید. اگر تمایل داشتید به آنها بگویید که "امروز زیبا شده اید" تن صدایتان باید همانطوری باشد که می گویید: "امرور روز زیبایی است." هر گونه تغییر در تن صدا و نحوه بیان کردن آن، این شک را در آنها بوجود می آورد که گفته های شما از سر صدق و درستی نیست. می توانید برای تمرین، صدای خود را روی نوار ضبط کنید و چند مرتبه آنرا گوش کنید تا متوجه هر گونه تغییری بشوید. از خودتان سوال کنید که صدای شما نشان می دهد که از روی صداقت صحبت می کنید؟ تا زماینکه به یک عبارت خالصانه و صادقانه نرسیده اید، به ظبط کردن صدای خود ادامه دهید.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 26 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,فريبنده,زيبا,خوشگل,دلربا, :: 10:15 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

شور عشق، یعنی همان احساساتی که اوایل آشنایی با یک نفر، ما را مشغول می‌کند و خواب و خوراکمان را می‌گیرد، مبنای درستی برای زندگی مشترک نیست؛ یعنی این قبیل عواطف مثل استارت ماشین عمل می‌کنند. خداوند آنها را در وجود انسان قرار داده که آدم را به حرکت درآورد. ولی ما نمی‌توانیم فقط با استارت‌زدن و باک ِ بدون بنزین حرکت کنیم. شواهد زیادی هم برای اثبات این نکته وجود دارد؛ مثلاً پژوهشگری به نام آرون تعداد زیادی از افرادی را که دچار عشق حاد و آتشین بودند زیر دستگاه FMRI که از کارکرد مغز عکس می‌گیرد گذاشت و از آنها خواست به معشوق خود فکر کنند، یا عکس آنها را نشانشان داد.

کارکرد مغزی این افراد نشان داد که هنگام فکر کردن به معشوق، فقط آن قسمت‌هایی از مغز فعال می‌شود که مربوط به «پاداش فوری» است- همان قسمت‌هایی که اگر گرسنه باشیم و غذا بخوریم فعال می‌شود؛ یا در افراد معتاد به کوکائین، همان قسمتی که بعد از مصرف ماده‌ی مخدر به فعالیت می‌افتد. این قسمت‌های مغز، تشکر فوری را اعلام می‌کنند و یک چیز فوری طبعاً دوام زیادی هم ندارد. در حالی که مغز، قسمت‌های دیگری هم دارد که مربوط به پاداش‌های طولانی‌مدت‌است.

دو پژوهشگر دیگر به اسم‌های بارتل و زیکی هم آمدند همین آزمایش را روی کسانی پیاده کردند که عشقشان تداوم پیدا کرده بود و به اصطلاح عشق رفیقانه داشتند؛ همان نوع عشقی که شور و هیجانش از بین رفته اما صمیمیتش مانده و با مرور زمان، بیشتر هم شده است .عکس کارکرد مغز این افراد نشان داد که فکرکردن به عشقشان قسمت‌هایی از مغز آنها را فعال می‌کند که مربوط به «پاداش‌های بلندمدت» است- همان قسمت‌هایی که وقتی شما به شغل مورد علاقه‌تان فکر می‌کنید یا موسیقی مورد علاقه‌تان را گوش می‌کنید، یا در لحظات آرامش مذهبی، در ذهنتان فعال می شود.

نتیجه‌ی این پژوهش‌ها نشان می‌دهد چون پاداش فوری همیشه تاییدکننده‌ی چیزهایی است که غیرقابل اتکا هستند، عشق رمانتیک هم که گهگاه دستمایه‌ی شعر و غزل و رمان و فیلم‌ها می‌شود و چیز قشنگی هم هست، قابل اتکا نیست. در عوض، عشق رفیقانه، قابل اعتماد و ماندگار است.

بعضی اقوام اصلاً نمی‌دانند عشق چیست

عشق رمانتیک نه تنها کوتاه‌مدت و غیرقابل اتکاست که حتی اصیل هم نیست. یعنی این طور نیست که جزو سرشت و ذات انسان باشد و ابتلا به آن، از ضروریات زندگی محسوب شود. به نظر شما آیا در بین همه‌ی اقوام و ملت‌ها شور عشق وجود دارد؟ یعنی مردم ِ همه‌ی جوامع و فرهنگ‌ها عشق رمانتیک را به این مفهومی که ما می‌شناسیم، می‌شناسند؟

دو پژوهشگر به نام‌های یانکویچ و فیشر، ۱۶۶ فرهنگ و قومیت مختلف را از نظر آداب و رسوم و شعر و ادبیات و هنرشان بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که در ۱۴۷ فرهنگ، عشق رمانتیک وجود دارد؛ اما در ۱۹ قومیت،هیچ شواهدی از این عشق در میان نیست؛ یعنی در فرهنگ، ادبیات ، شعر و هنرشان هیچ اشاره‌ای به این شور عاشقانه نشده است؛ اما در آن اقوام هم مردم تشکیل خانواده می‌دهند، به خانواده‌شان علاقه دارند و برای آنها فداکاری هم می‌کنند. یعنی آن رمانتیسیسم که در ادبیات غربی و در ادبیات ایرانی خودمان هم می بینیم، در آن فرهنگ‌ها معنایی ندارد. پس عشق رمانتیک چیزی نیست که بگوییم لازمه‌ی هر زندگی است؛ بلکه همان موتور محرک اولیه است. ۱۹ قومیت از این موتور استفاده نمی‌کنند و ماشینشان بدون این استارت هم روشن می‌شوند.

در پژوهش دیگری از حدود شش هزار دختر و پسر قبل از ازدواج پرسیده‌اند که «شما دوست دارید عشق رمانتیک مبنای ازدواجتان باشد یا‌نه؟»

۹۰ درصد آنها جواب مثبت داده‌اند. یعنی گفته‌اند «دوست داریم این احساسات را تجربه کنیم.» اما بعد از چند سال، از همین افراد، بعد از ازدواجشان پرسیده‌اند «آیا آن رمانتیسیسم اولیه در ازدواجتان وجود داشته یا نه؟» ۳۳ درصد مردان و ۷۵ درصد زنان گفته‌اند در نهایت با فردی ازدواج کرده‌اند که عاشقشان نیستند و رابطه‌ی رمانتیکی هم با او ندارند؛ یعنی حتی خود افراد هم قبول دارند که «عشق» نه شرط کافی برای ازدواج است و نه حتی شرط لازم.

عشق نوعی بیماری است؟

برخی از پژوهشگرها روی این موضوع متمرکز شده‌اند که «آیا عشق آتشین صرف نظر از عشق نافرجام، یک بیماری است یا نه؟» و جالب است بدانید روان‌شناسان بیشترین شباهت را بین عشق و یک بیماری خاص روانی به نام وسواس اجباری مشاهده کرده‌اند. در این بیماری، افکار خاصی به ذهن هجوم می‌آورد که فرد گریزی از آنها ندارد؛ این افکار او را مجبور به ایجاد رفتارهای خاصی می‌کند که اگر انجام ندهد دچار تنش و اضطراب زیادی می‌شود. مثلا کسی عادت دارد هر شب ۷۰ بار ریشش را شانه بزند و اگر ۶۹ بار این کار را انجام بدهد درونش منقلب می‌شود و نمی‌تواند آسوده بخوابد.

عشق نه فقط در ظاهر و علایم بالینی شبیه این بیماری است، که از نظر آزمایشگاهی هم به آن شباهت دارد. در بیماری وسواس اجباری، یک ناقل خاص در سلول‌های پلاکت خون بیمار افزایش پیدا می‌کند. پژوهشگری به نام مارازیتی، افراد عاشق را به این طریق آزمایش کرده و به این نتیجه رسیده که آنها هم درست همین حالت را دارند. یعنی انگار عشق یک حالتی شبیه به وسواس اجباری ایجاد می‌کند که در آن فرد عاشق دچار افکار و عادت‌های خاصی می‌شود که نمی‌تواند از دست آنها خلاص شود- مثل تماس گرفتن پی در پی با معشوق و فکر کردن مداوم به او که عملکرد عادی ذهنش را مختل می‌کند.

هوش عاطفی‌ات را بالا ببر

با تمام این حرف‌ها، امروز دانشمندان به این نقطه رسیده‌اند که «اگر عشق و احساسات قابل اتکا نیستند پس چه چیز قابل اتکا است؟» یعنی چه چیزهایی باید وجود داشته باشد تا عشق افراد پایدار بماند. ابتدا نظریه‌ای شکل گرفت که اگر برخی شباهت‌های اولیه بین افراد وجود داشته باشد صممیت و رفاقت بیشتری بین آنان به وجود می‌آید و می‌تواند ازدواج موفق را تضمین کند. اما تجربه نشان داد که این اتفاق هم نمی‌افتد. آقای اشتنبرگ که مثلث عشق را ارائه کرده بود به این نتیجه رسید که خیلی از طلاق‌ها، بر خلاف انتظار، در مواردی اتفاق می‌افتد که انتخاب اولیه اشتباه نبوده است. یعنی افراد در ابتدای ازدواج، شباهت‌هایی به هم داشته‌اند اما پس از ازدواج تغییر کرده‌اند. پس خیلی وقت‌ها مشکل اینجاست که آدم‌ها تغییر می‌کنند؛ اما با هم نه: در دو مسیر یا با سرعت‌های متفاوتی تغییر می‌کنند. پس حالا این سوال به وجود می‌آید که «اگر شباهت اولیه هم ضامن صمیمیت نیست پس چه چیز می‌تواند صمیمیت و رفاقت درازمدت بین زوج‌ها را تضمین کند؟»

پژوهشهای زیادی نشان داده‌اند که «هوش عاطفی» یکی از مهمترین عوامل موفقیت ازدواج است. هوش عاطفی نوعی از هوش است که به ما کمک می‌کند به احساساتمان آگاه باشیم، بتوانیم عواطفمان را خوب بیان کنیم، آنها را خوب کنترل و هدایت کنیم، ظرفیت های خودمان را بشناسیم و در مجموع یک حس مثبت کلی نسبت به خودمان داشته باشیم. از طرف دیگر بتوانیم عواطف فرد مقابلمان را درک کنیم و نسبت به آن واکنش اجتماعی یا بین فردی مناسب داشته باشیم.

هوش عاطفی به ما کمک می کند که وقتی دچار تعارض در احساساتمان می‌شویم فرو نریزیم و بتوانیم به عنوان مساله‌ای معمولی حلش کنیم. این نوع هوش، یک چیز ذاتی نیست و در شرایط محیطی شکل می‌گیرد و در میان تمام عوامل موثر در موفقیت در ازدواج، کلیدی‌ترین نقش را دارد؛ اگر دو طرف دارای هوش عاطفی بالایی باشند می‌توانند بفهمند که چطور همراه و همگام با تغییر احساسات و عواطف یکدیگر تغییر کنند تا به زندگی‌شان به رشد و صمیمیت بیشتری منجر‌شود.

شما چقدر عاشقید؟

پرسشنامه‌ای که در دانشگاه نورث ایسترن بوستون تهیه شده، چندان به جزییات عشق‌کاری ندارد و به طور کلی، می‌خواهد ببیند اصلا شما عاشق هستید یا نه؛ و اگر عاشق هستید، چه‌قدر عاشقید؟ اگر برای خودتان هم دانستن جواب این سوال‌ها جالب است، دست به کار شوید و پرسشنامه را پر کنید.

طرز تکمیل پرسشنامه

عبارات صفحه۵۰ را بخوانید، معشوقتان را تصور کنید و به جای کلمه‌ی «او» نام معشوقتان را بگذارید. حالا جلو هر عبارت، این‌طوری شماره بگذارید:

اگر با هر عبارت کاملا موافق بودید، عدد ۷

اگر نسبتا موافق بودید، عدد ۶

اگر کمی موافق بودید، عدد ۵

اگر زیاد مطمئن نبودید، عدد ۴

اگر با آن کمی مخالف بودید، عدد ۳

اگر نسبتا مخالف بودید، عدد ۲

و اگر کاملا مخالف بودید، عدد ۱ را جلو عبارت بنویسید.

حالا شروع کنید:
 
1- همیشه برای رسیدن به او خیلی عجله دارم.
 
2- او را خیلی جذاب می‌دانم.
3- او نسبت به بیشتر مردم، عیب‌های کمتری دارد.

۴-  برای او هر کاری که لازم باشد، انجام می‌دهم.

5- به نظر من او خیلی دلنشین است.

۶-  دوست دارم احساساتم را با او در میان بگذارم.

7- وقتی کاری را با هم انجام می‌دهیم، آن کار برایم خیلی خوشایند می‌شود.

8- دوست دارم که او حتما مال من باشد.

9- اگر اتفاقی برای او بیفتد، خیلی ناراحت می‌شوم.

10- خیلی وقت‌ها به او فکر می‌کنم.

11- این برایم خیلی مهم است که او به من علاقه داشته باشد.

12- وقتی با او هستم، کاملا خوشحالم.

13- برایم خیلی دشوار است که برای مدتی طولانی از او دور باشم.

14- واقعا خیلی به او علاقه دارم.

تفسیر آزمون

حالا عددهایی را که جلو هر عبارت گذاشته‌اید، با هم جمع بزنید. شمایی که بالای ۸۹ نمره آورده‌اید، وضع‌تان خراب است: بدجوری عاشق شده‌اید و اگر صادقانه به سوالات پاسخ داده‌اید، در عشقتان هیچ شکی نمی‌توان کرد!

اگر نمره‌تان حول و حوش ۷۸ تا ۸۸ می‌چرخد، شما هم به احتمال خیلی زیاد، عاشق هستید و چیزی نمانده است که به بالای قله‌ی عشق برسید.

اما اگر نمره‌تان بین ۶۸ تا ۷۷ باشد، احتمال کمتری وجود دارد که عاشق باشید. کسانی هم که از ۶۸ پایین‌تر آورده‌اند، بهتر است خودشان را گول نزنند. به احتمال زیاد، چندان عاشق نیستند. کسانی که از ۵۸ پایین‌ترند هم که عمرا عاشق باشند! این گروه بهتر است پیشه‌ی دیگری برای خودشان دست‌وپا کنند و اسم احساسات رقیقشان را نگذارند عشق!
 
سیمرغ

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 25 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,همسر,روانشناسي, :: 9:47 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


یکی از راه‌های برقراری ارتباط مؤثر و سازنده، گوش دادن به سخنان دیگران در روابط فردی است، روشن است که از طریق کسب این مهارت و تخصص ضروری برای زندگی در دنیای امروز، می‌توانیم مخاطب را به ادامهٔ ارتباط و تعامل ترغیب سازیم و از این منظر از اختلاف نظر‌ها و سؤتفاهم‌های احتمالی بکاهیم.

به دلیل گرفتاری‌های شغلی و نیز مشکلات اقتصادی، معیشتی و روزمرگی‌های زندگی، زنان و شوهران زمان بسیار کمی را در قیاس با آنچه که شایسته است، در برقراری ارتباط در راستای بهبود شرایط زندگی مشترک خود و حل و فصل مشکلات خود اختصاص می‌دهند و این امر باعث ضعیف شدن روابط فردی و اجتماعی آنان می‌گردد و‌گاه به تلخ شدن کام زندگی و حتی جدایی می‌انجامد.

کاظم نیک جو؛ روان‌شناس و مشاور خانواده، در گفتگو با خبرنگار جامعه آژانس خبری روز (دی نا)، در خصوص چگونگی پیدایش و بروز مشکلات زنان و شوهران به واسطهٔ عدم برقراری ارتباط مؤثر و سالم در زندگی مشترک گفت: در برخی موارد زنان و مردان برای مشاورهٔ پیش از طلاق به روان‌شناس مراجعه می‌کنند و یا بعد از جدایی برای بهبود شرایط روانی خود راهکار می‌خواهند و بعد از گذشت جلسات درمانی، درمی یابند، اساسی‌ترین مشکلات آنان به دلیل عدم برقراری ارتباط کلامی و شنوایی پدیدار گشته است.

 



وی در ادامه تصریح کرد: بذل دقت در گوش دادن به حرف همسر، در عین حال که به ایجاد و حفظ روابط خوب و مطلوب توأم با احترام متقابل منجر می‌گردد، از کشمکش‌ها و تنش‌ها در زندگی جلوگیری می‌کند.



مشاور خانواده و روان‌شناس افزود: برای نمونه می‌توان به مردان و زنانی اشاره کرد که در محیط‌های اجتماعی و شغلی خود، برای سایر همکاران و یا ارباب رجوعان، سنگ صبور هستند و در محفل‌های دوستانه از آنان به عنوان یک مشاور شایسته نام برده می‌شود، اما در خانه و برای همسر خود اندک زمانی را جهت گوش دادن به درد دل و گفتنی‌های شریک زندگی خود صرف نمی‌کنند.


وی در ادامه تأکید کرد: تصدیق، بحث، گفتگو و‌گاه انتقاد می‌تواند به تقویت روابط بین دو نفر کمک شایان ذکری نماید، زیرا آنان از این راه در می‌یابند که برای دیگری ارزشمند هستند و امور روزانه و مشکلات یکی از آن دو دیگری را هم می‌رنجاند و همچنین کسب موفقیت‌ها و پیروزهای آنان باعث سربلندی همسرانشان خواهد شد.


مشاور خانواده؛ تحسین، انعکاس احساسات، تعبیر و تفسیر کردن، تصدیق و یا رد عقاید زنان از سوی شوهران و بالعکس را زمانی سازنده دانست که نخست به حرف‌های یکدیگر با دقت گوش داده باشند تا سرسری و صرفاً جهت رفع تکلیف زمان خود را صرف نکرده باشند و افزود: برخورداری از گوش شنوا برای سخنان شریک زندگی از ارزش بسیار بالایی در روابط میان دو نفر برخوردار است که نمی‌توان از آن چشم پوشید.


نیک جو از زنان و شوهران جوان خواست، گوش دادن را به عنوان یکی از اصول اولیهٔ زندگی مشترک خود پایه گذاری کنند و تأکید کرد: دقت و توجه در این امر اگر از آغاز زندگی زنان و شوهران به یک اصل اجتناب ناپذیر تبدیل نشود، با گذر زمان مشکلات میان آنان بیشتر و بیشتر شده و‌گاه راهی برای جبران باقی نخواهد ماند.


در پایان گفتگو نیک جو از ارتباط کلامی و شنیداری موفق به عنوان راهی برای کسب اطلاع از نیاز همسران نام برد و گفت: استفاده از این فن و مهارت می‌تواند نیاز‌ها و احتیاجات مردان و زنان را در طول زندگی مشخص سازد، تا در جهت نیل به آنان تلاش شود و چنانچه همسران برای یکدیگر گوش شنوا نداشته باشند، از وقایع جاری زندگی یکدیگر بی‌خبر می‌مانند و نقش مؤثر آنان در جهت رفع نیاز‌ها و دستیابی به خواسته‌ها کمرنگ می‌گردد و با از بین رفتن این نقش، روابط و تعامل میان آنان مثبت و سازنده نخواهد بود و به بروز مشکلات جدی منجر خواهد شد.
 
 
سیمرغ
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 25 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,همسر,روانشناسي, :: 9:44 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

چطور به فرزندان خود احترام گذاشتن را بیاموزیم؟

اگر نگاهی به جوانان نسل حاضر بیندازیم مشاهده می کنیم که این نسل بی احترام ترین نسلی است که دنیا تا کنون به خود دیده است.

پیش از آن که جوانان را سرزنش کنیم بیایید صادقانه از خود بپرسیم که ما در مورد آموزش احترام برای فرزندان مان چه کرده ایم؟
این سوال را می پرسم زیرا یکی از کارهای مفید تربیتی مشاهده مردم است، منظور من نگاه بیمارگونه به مردم نیست بلکه توجه به راهها و روش هایی است که مردم با یکدیگر رفتار و تعامل می کنند. ا

ین دقت و توجه شامل تمام گروه های سنی می شود. یکی از مشکلات عمده ای که وجود دارد این است که والدین هیچگاه فرزندان خود را احترام نمی کنند، بنا بر این کودکان نه تنها والدین خود را مورد احترام قرار نمی دهند بلکه به هیچکس دیگر، حتی به خودشان هم احترام نمی گذارند.

اما این نقیصه هرگز به این معنی نیست که شما والدین خوب و مناسبی نیستید بلکه می خواهم توجه بیشتری به این موضوع مهم داشته باشید و بدانید که باید بیشتر با فرزندان تعامل داشته باشید و در رفتار فرزندان با خودتان و دیگران بیشتر دقت کنید.

آموزش رفتار احترام آمیز یکی از مهمترین وظایفی است که بعهده والدین است و بهترین روش آموزش آن، نشان دادن احترام است آن هم نه احترام به دیگر بزرگسالان بلکه احترام به خود فرزندان.

احترام گذاشتن را با اطاعت و فرمانبرداری اشتباه نکنید و این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که اگر کسی در خانه شخص محترمی نباشد بیرون از خانه نیز هرگز نمی تواند به دیگران احترام بگذارد. بیایید همراه هم روشهای آموزش احترام گذاشتن را مورد بررسی قرار دهیم:

  •  به کودکان گوش فرا دهید تا آنها نیز به شما گوش فرا دهند:

زمانی که فرزندتان با شما صحبت می کند با توجه به سخنانش گوش فرا می دهید یا اینکه هم زمان مشغول انجام چند کار دیگر هستید؟ انجام چند کار به طور همزمان یا مشغله داشتن اصلا بد نیست، اما فرزندان نیاز به توجه دارند هر چه را که می گویند یا انجام می دهند باید برای شما با ارزش و قابل توجه باشد. بدانید که هر کاری با هر درجه اهمیتی را می توان برای دقایقی تعطیل کرد یا به تعویق انداخت. به چشمان آنها نگاه کنید. از خودتان بپرسید تا کنون چند بار مجبور شده اید به دیگران بگویید " وقتی باهات حرف می زنم به من نگاه کن " وبعد ارزیابی کنید که آیا هر زمان که فرزندان تان با شما صحبت می کنند به آنها نگاه می کنید؟

به گونه ای رفتار کنید که بفهمند برای شما اهمیت دارند و شما برای ارتباط با آنها زمان می گذارید و به آنها توجه می کنید، اطمینان داشته باشید آنها هم همین رفتار را در مورد شما و دیگران انجام خواهند داد.

  • صداقت بهترین سیاست است

آیا یک فرد دروغگو قابل احترام است؟ و آیا شما به کسی که مورد احترام تان است دروغ می گویید؟ قطعا اینطور نیست.

اگر مرتکب اشتباهی شدید، آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید زیرا این نوع رفتار به خصوص در مورد فرزندان کم سن تر بسیار با ارزش است زیرا در نظر کودکان این گروه سنی والدین موجوداتی کامل و مطلق هستند و اگر ببینند والدین شان هم ممکن است اشتباه کنند و در صورت بروز اشتباه، آن را می پذیرند و عذرخواهی می کنند، از طریق رفتار و عملکرد والدین بهتر و موثرتر آموزش می بینند.

  • بیشتر به صفات مثبت فرزندان تان بپردازید تا اشاره به جنبه های منفی آنان

اگر فرزند شما مرتکب اشتباهی شد یا موفقیتی را که مورد توقع شما بود کسب نکرد، هرگز تحقیرش نکنید، خجل و شرمسارش نکنید و به هیچ عنوان به او توهین نکنید. این به معنی رابطه سرد و سخت با فرزند نیست.

زمان مناسب شوخی را رعایت کنید مثلا اگر با او می خواهید شوخی کنید یا سر به سرش بگذارید این کار را در حین بازی انجام دهید نه بعد از یک شکست یا زمان ناامیدی که او را به شدت تحت تاثیر قرار داده. از فرزندتان تعریف کنید اما مراقب باشید که در این زمینه زیاده روی نکنید که شکل حقیقی خود را از دست بدهد و دروغ شود و هر گاه خواستار ایجاد تغییری در فرزندتان هستید روی جنبه های مثبت وی تاکید کنید، همین امر باعث می شود که او هر چه بیشتر اعمال مثبت را انجام دهد.

  •  با دیگران همان گونه رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما رفتار کنند

در مورد فرزندتان محدودیت هایی را اعمال کنید که خود آنها را رعایت می کنید. آیا شما به فرزندتان نشان داده اید که هنگام ورود به حریم آنها یا زمان استفاده از لوازم آنها برای خود محدودیت هایی قایلید؟

در منزل فرزندان برای ورود به فضایی که در آن بسته است باید دربزنند و تا اجازه نگرفتند یا از طرف ما دعوت نشدند، نباید وارد اتاق خواب ما بشوند، بنا بر این ما هم دقیقا باید در مورد آنان همین طور عمل کنیم یعنی برای ورود به اتاق فرزندمان باید در بزنیم و هرگز به یکباره وارد اتاق آنان نشویم و زمانی که در اتاق شان حضور ندارند به لوازم شخصی آنها دست نزنیم. باید به فرزندان مان اعتماد داشته باشیم و به آنها احترام بگذاریم. در کلام ساده این که اگر می خواهید فرزندان به حد و مرزها احترام بگذارند ابتدا خود ما باید به حد و حدودهای تعیین شده احترام بگذاریم.

  •  ارزش فردی = احترام

فرزند شما باید بداند به عنوان یک انسان صاحب ارزش است و مانند سایرین مورد احترام است. این حس به فرزندان می آموزد که اگر خود را محترم نشمارند، نمی توانند احترام دیگران را حفظ کنند. فرزندتان را تشویق کنید تا به خوبی از خودش مراقبت کند . اطمینان حاصل کنید که به اندازه کافی استراحت می کند. لباس آراسته و پاکیزه می پوشد و از خوراک مناسب و کافی برخوردار است. کودکان به همان چیزهایی اعتقاد پیدا می کنند که والدین به آن اعتقاد دارند.

  •  استقلال آنها را پایه ریزی کنید

برای پذیرفتن مسئوایت از طرف بچه ها باید با در نظر گرفتن شرایط سنی آنها اقدام به واگذاری امور به آنها کنیم که این مسئولیت پذیری گامی اساسی برای کسب استقلال و احترام است. لازمه انجام صحیح و درست کار توسط فرزندان، اعتماد والدین به آنها است.

  •  همواره به فرزندتان بگویید که دوستش دارید

عبارت " بچه های من می دانند که من خیلی دوست شان دارم " مناسب نیست. من هم اطمینان دارم که آنها می دانند، اما به این فکر کنید که وقتی حتی بدون دلیل آنها را در آغوش می کشید و می بوسید چه احساس خوبی در آنها ایجاد می کنید. هرگز از اینکه به فرزندتان نشان دهید که چقدر دوستش دارید، نترسید. مجبور نیستید دایم آنها را نوازش کنید بلکه یک بوسه شب به خیر، یک بوسه خداحافظی و یک در آغوش کشیدن، هنگامی که به خانه می آید، می تواند این راه به ظاهر سخت و طولانی را هموار کند.

احترام گذاشتن در واقع یک نوع نگرش است. احترام گذاشتن و رفتار احترام آمیز به یک کودک کمک می کند که در زندگی موفق باشد. اگر کسی برای همسالان خویش، اولیاءاش یا حتی برای خودش احترام قایل نباشد تقریبا موفقیت اش غیرممکن خواهد بود. یک فرزند مودب مراقب رفتارش با اعضای خانواده و تمام کسانی که با آنها ارتباط دارد، است و همراه خوبی برای همسالان خودش محسوب می شود.

در مدارس نیز آموزش هایی در مورد رفتار احترام آمیز به فرزندان می دهند اما فراموش نکنید که این شما هستید که بیشترین تاثیر و نفوذ را در تربیت فرزندان دارید.

منبع:فان پاتوق

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 24 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,مواظبت,توجه,شكست,پيروزي,كودكان,مراقبت,تربيت, :: 9:32 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

زیر 18ساله ها مراقب باشند!

اگر به عناوین برخی رسانه ها و مطبوعات کشور در ماه های گذشته نگاه کنیم، همه از یک موضوع خبر می دهند: «کاهش سن...». این دو کلمه با عبارتی نظیر روسپی گری، استعمال دخانیات، بزهکاری، موادمخدر، استفاده از لوازم آرایشی، اعتیاد و... ادامه می یابد. ترکیب همان دوکلمه اول با هرکدام از این واژه ها، خبر از وضعیتی می دهد که زیر پوست هرکدام از شهرهای ما می گذرد.

خبرهایی که البته بارها از سوی متولیان دستگاه هایی که کم کاری آنان را برملا می کند، به طرفه العینی تکذیب می شود و دراین بین، محققان و صاحب نظرانی که دراین باره اظهارنظر می کنند نیز به «سیاه نمایی» متهم می شوند.

مثلاً برای خبر «کاهش سن استفاده از موادمخدر» ده ها دستگاه دولتی در اقدامی هماهنگ دست به کار انتشار بیانیه و تکذیبیه می شوند که اگر این هماهنگی را در امور دیگری داشتند، می توانستند پروژه های عظیم ملی، همچون سلامت روانی در داخل کشور را به نتیجه برسانند.

آمارهایی از این دست، در کشور ما، گاه به خبرهایی محرمانه تبدیل می شوند که گویی، انتشار آن ها امنیت ملی را هدف گرفته است. به همین جهت، دستگاه های کم کار یا سعی در پنهان کردن آن دارند یا درصورت انتشار از سوی مراجع مستقل، با تکذیبیه شدیدالحنی با آن ها برخورد می کنند و سرانجام، «حق شکایت» برای دستگاه مربوطه را نیز «محفوظ» می دانند تا آمارها ازاین پس، با هماهنگی دستگاه های مربوطه اعلام شود.

به نظر می رسد در هریک از این دستگاه ها، اداره ای برای مقابله احتمالی با آمارهای منتشرشده یا منتشرشونده، در حال انجام وظیفه است.
عنوان های زیر، در برخی رسانه های داخلی کشور دیده شده است:
- کاهش سن روسپیان، زنگ خطر برای مسئولین
- کاهش سن ترک تحصیل
- کاهش سن استفاده از لوازم آرایش به دبستان
- نگرانی ها از کاهش سن فحشا در ایران
- کاهش سن مصرف دخانیات
- کاهش سن ترک تحصیل به دوره راهنمایی
- کاهش سن کودکان کار
- و....

این موارد فقط تیتر یک خبر برای اطلاع رسانی نیست تا خواننده ای آن را بخواند و از موضوعی آگاهی حاصل کند؛ بلکه هشداری است که باید از مردم عادی تا رئیس، مدیرکل، وزیر، وکیل و سران سه قوه را به تأمل وادارد. آنان باید بیش از آنکه نگران اطلاع خارجی ها از این موضوع باشند، به فکر رفع معضلاتی باشند که این آمارها نه علت آنها که، تنها شاخص وضعیت هایی است که برخی از حوزه ها را مبتلا کرده است.

جالب است که بدانید، این عناوین، تنها درصورتی می توانند در رسانه های ملی نمود داشته باشند که منتسب به یکی از کشورهای اروپایی و امریکایی باشند. (موضوعی که نه تنها در آن کشورها جزو اسرار طبقه بندی شده نیست و با اداره و تکذیبیه وزارت خانه های دولتی سروکار ندارد، بلکه معمولاً از سوی مراکز تحقیقاتی وابسته به همان دستگاه ها نیز اعلام می شوند.)

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 24 / 1 / 1390برچسب:زندگي,عشق,مواظبت,توجه,شكست,پيروزي,كودكان,مراقبت, :: 9:22 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

یکی دیگر از نوع اعتیاد، اعتیاد به پرنوگرافی میباشد. پرنوگرافی با بهره گیری از تمایلات جنسی مردان در واقع کسب درآمد می کنـد. امـا ایـن پـــدیده سبب بی ارزش گشتن و تحقیر زنان در جامعه می گـردد. در زیر به دروغها و بدآموزیهایی که پورنوگرافی بر جامعه تحمیل میکند توجه کنید:

 

1- رابطه زن و مرد بر پایه رابطه جنسی بنا می شـود- خیر، رابطه سالم میان زن و مرد بر پایه تعهد، علاقه و اعتماد دو جانبه بنا باید گردد.

۲- زنان مادون بشریت می باشند. مـعمـولا در سـایـتـها و مـنـابـع پـــرنوگرافی از زنان با نامهای :همبازی، خرگوش و حیوان دست آموز یاد می شود.

۳- زنان یک نوع تفریح بشمار میـــروند. به زنان به دید یک نوع بازی و سرگرمی نگریسته میشود. هرچه تعداد شریک جنسی یک مرد بیشتر باشد، نشـانه مــوفق بودن و پیروزی وی قلمداد می گردد. چون دارای امتیاز بیشتری در بازی خواهد بود.

۴- زنـان دارایـی و مـایـملک شما هستند. به زنان به دید یک کالا می نـگرنـد. تصـویـر زن زیبایی که در کنار یک ماشین لوکس و زیبا ایستاده است را زیاد دیده اید. مـفـهـوم ایــن تبلیغ آن است که شما هرگاه ماشین مذکــور را خـــریـداری کنید هر دوی آنها یعنی هم مــاشــین و هم زن زیبا را خواهید داشت. پـرنوگرافی به ما می آمـوزد کــه زنــان قــابــل خریداری هستند. مصداق آن را در اجتماع زمانی که مـردی بــرای یک زن پول زیادی خرج میکند را میتوان یافت. مرد می پـنـدارد بـا پـــــول خرج کردن برای زن میتواند با وی رابطه جنسی برقرار کند.

۵- ارزش یک زن به جذابیت و زیبایی اندامهای اوست. از دید پرنو زنان با زیبایی متوسط نیز زشت و ناکامل می باشند. آنها تنها به جسم زن بها میدهند و اندیشه، شخصیت و آگاهی زن را نادیده می گیرند. مـعـمـولا زنان نـازیبا از جانب آنـها ســگ و یا خوک نامیده میشوند.

۶- زنان سزاور تحقیر میباشند. زنان در این پدیده مرتبا تحقیر شده و مـورد اهانت و ابراز نفرت قرار میگیرند.

۷- معمولا دختران زیبا در این پدیده لباسها و کفشهای کودکان را تــن میکنند و یا خرس عروسکی به دست می گیرند و این عقیده را القاء می کنند که کـودکـان و نــوجوانان نیز میتوانند رابطه جنسی داشته باشند و بزرگسالان میتوانند با آنـــها رابطه جنسی برقرار کنند.

۸- رابطه جنسی نامشروع یک نوع خوشگذرانی می باشد. و شما از یک رابطه جنسی که مخاطره آمیز، نامشروع و ماجراجویانه نباشد لذت چندانی نخواهید برد.

۹- روسپیگری افتخار آمیز وسعادتمندیست. مـعمولا تـصـاویـر دختـران و زنــان روسپی را خوشحال و مهیج نمایش می دهـنـد. امـا اغـــلب آنها دختران فراری میباشند که در دام بردگی جنسی گرفتار گشته اند. و یا سابقه تجاوز جنسی داشته و یا دچــار یک بیماری لاعلاج مقاربتی می بـاشند و معمولا اغـلب آنـها به مشروبات الکلی و مواد مخدر بــرای تحمل شرایط خود روی می آورند.

۱۰- زنان از آنکه مورد تعدی و تجاوز قرار گیرند لذت میبرند. حتی اگر دختری به پیشنهاد رابطه جنسی نه گفت، منظورش همان بله است. در فـیـلمـهای مستهجن ابـتـدا دخـتر امتناع می کند اما در نهایت راضی به برقراری رابطه می شود. و یـا در فیلمها زنان مورد شکنجه و یا تحقیر قرار میگیرند. این حرکت به مردان می آموزد که میتوانند برای تفریح و سرگرمی زنان را کتک زده و یا آزار دهند

 

مراحل اعتیاد به رابطه جنسی :
۱- اشتغال فکری مداوم: تـفـکـرات، تـجـسـمات و خـیـالبــــافی های پیوسته در مورد موقعیتها، منظره ها و فعالیتهای جنسی.
۲- ارجحیت بخشیدن: یک فعالیت و یا موقعیت جنسی مرجح مـعـمـولا الـگـو و بـصورت رفتار کلیشه ای در می آید.
۳-وسواس: اقدام به فعالیت جنـسی مـرجـح بـدون تـــوجه به عواقب منفی و تمایل به متوقف ساختن آن.
۴- احساس ندامت: احساس گناه و شرم بر سر نـاتـوانـی در کنـترل رفتار خود.
درمان اعتیاد جنسی شامل آموزش نحوه ارضاء تمایلات جنسی بطور سالم و طبیعـی، مشاوره فردی، بازسازی روابط از هم گسسته فرد و آمــوزش تکنیکهای غلبه بر استرس میباشد. اما گام نخست درمان پذیرش فرد به اعتیاد و تمایل فرد به ترک آن میباشد

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 / 1 / 1390برچسب:زندگي,بخشيدن,زنان,مردان,موفقيت,عشق,زندگي همراه عشق,خوش لباس,مغز,قلب, :: 4:10 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

هرچند انگیزه بسیاری از زنان شاغل کاملا شخصی نیست، بلکه در خدمت رفاه و رشد فکری خانواده است، اما آنها در پاره ای موارد، با قدرنشناسی همسر و شریک زندگی خود روبرو می شوند و اثرات مثبت اشتغال آنان در موارد بسیاری نادیده گرفته می شود.

 
مریم رامشت، در این زمینه گفت: در بعضی خانواده ها این نگرانی ایجاد می شود که زن با کسب درآمد، الگوی رفتاری دیگری را در پیش می گیرد. این پیشداوری ذهنی باعث مخالفت مرد با کار زن می شود، البته باید این موضوع را پذیرفت که به هر حال استقلال نظر و تفکر زن خانه دار با شاغل شدن او تغییر می کند. اما در کل به دلیل دیدگاه سنتی جامعه که کار اصلی زن را در خانه می داند، حتی برخی مردان که از نظر مالی و به دلیل مشکلات اقتصادی به درآمد همسر نیازمند هستند، با کار کردن زن مخالفت مستقیم یا غیرمستقیم می کنند.
 
این روان شناس ادامه می دهد: زنی که برای کمک به درآمد خانه کار می کند، وقتی با چنین دیدگاهی روبرو می شود، نوعی حالت تعارض حس می کند. بنابراین با استفاده از مکانیسم های جبرانی، به جای این که فکر کند او هم احتیاج به استراحت دارد، دائم مشغول به کار می شود و تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام می دهد و برای جلوگیری از مخالفت همسرش، از او کمک نمی خواهد. بدین گونه به نظر می رسد به طور غیرمستقیم خود را تنبیه می کند.
 
دکتر رامشت نخستین راهکار حل این مشکل را، بحث و مذاکره می داند و می گوید: زنان باید با جرات و اعتماد به نفس با همسر خود صحبت کنند و با این کار به همسر شناخت دهند تا متوجه وضعیت خاص او بشود و نقش نهاد حمایتی را برای او ایفا کند. یک گفت وگوی مسالمت آمیز مبتنی بر استدلال و تحلیل، بسیار تاثیرگذار خواهد بود.

 
او دومین راهکار را باور توانایی های زنان توسط خود آنها می داند:
زنان باید با کنار گذاشتن حس وابستگی روحی و ذهنی، خودشان را باور کنند و به عنوان همسر و مادر در خانه، غیر از منشا اثر مالی، منشا اثر رفتاری هم باشند. آنها باید خود را باور کنند اما هرگز این موضوع را به رخ دیگران نکشند.
 
رامشت سومین راهکار را تغییر رفتار می داند: سومین مساله، تغییر رفتاری است که القای منفی می کند. گاهی زن نشان می دهد همسر وابسته به اوست. این موضوع باعث ایجاد حالت تدافعی در شوهر می شود که به پایه های زندگی خانواده لطمه خواهد زد.
 
 
او در مورد راهکار چهارم می گوید: زن باید عشق و محبت را بدون واسطه ابراز کند. اگر مردی ببیند محبت همسرش با وجود این که در بیرون از خانه کار می کند، تغییری نکرده است، به مرور متوجه این موضوع می شود که او هم باید به طور متقابل محبت و همکاری داشته باشد تا زندگی شیرین تری را تجربه کنند . در ضمن زنان می توانند با تقسیم کارهای منزل بین بچه ها و کمک گرفتن از همسر و فرزندان، نحوه صحیح زندگی را به کودکان خود آموزش دهند و با استفاده از فرصت های به وجود آمده، تجدید قوا کنند. به این ترتیب زن می تواند ضمن ایفای نقش در خانواده و جامعه، از تضاد این نقش ها جلوگیری و موفقیت خویش را تضمین کند.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 / 1 / 1390برچسب:زندگي,بخشيدن,زنان,مردان,موفقيت,عشق,زندگي همراه عشق,خوش لباس,مغز,قلب, :: 4:7 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

افرادی که عاشق می شوند این حس عجیب و ناشناخته را بیشتر در قلب و شاید در شکم خود احساس کنند اما حقیقت این است که احساس عشق توسط 12 بخش ویژه از مغز و پیش از اینکه حتی فرد درباره این حس چیزی بداند ایجاد می شود.

به گزارش مهر، استفانی اورتگ استادیار روانشناسی و عصب شناسی دانشگاه سیراکاس در نیویورک معتقد است مغز انسان پیش از اینکه خود فرد آگاه شود عاشق شدن وی را احساس می کند. این به آن دلیل است که انسان نمی تواند فعال شدن بخشهایی ویژه از مغز خود را مشابه زمانی که بالا رفتن تپش قلب و یا حس دلشوره شدید خود را احساس می کند درک کند. در این شرایط مغز تنها سیگنالی به بدن ارسال کرده و به بدن اعلام می کند: اینجا اتفاقی در حال وقوع است.

در واقع احساساتی که در بدن برانگیخته می شوند نیز بر روی مغز تاثیر گذاشته و یک چرخه دائمی از عشق در فرد به وجود می آورد. به بیان دیگر، شاید حس عشق ابتدا از مغز آغاز شود اما این احساس مشابه یک مسیر دو طرفه میان بدن و مغز برای همیشه برقرار است.

اورتگ با اسکن مغز افرادی که عاشق شده اند موفق به کشف 12 منطقه مغزی شده که در این دوران به شدت فعال شده و به همکاری یکدیگر به تولید دوپامین، اکسیتوسین، ادرنالین و واسوپرسین می پردازند، عوامل شیمیایی که با ایجاد احساس خوشی و اعتماد در ارتباطند.

 


مناطق فعال مغز فردی که عاشق شده است

 

به گفته وی شبکه بسیار ویژه ای در مغز وجود دارد که در هنگام ایجاد احساس عشق در فرد، سه سیستم اصلی در این شبکه فعال می شوند از جمله این سیستمها سیستم احساسی و سیستم انگیزشی هستند.

سیستم انگیزشی بخشی از مغز است که در افراد معتاد نیز فعال است اما اورتگ معتقد است عشق چیزی فراتر از احساسات یا حس اعتیاد است، این احساس یک فرایند پیچیده مغزی است که به شکلی می توان آن را عقلانی نیز خواند.

تحقیقات پیشین نشان داده بودند مناطق شناختی مغزی که به واسطه عشق تحریک می شوند با تجسم فرد از خودش در ارتباط است، بخشی از مغز که اختلال در آن منجر به ایجاد بیماری هایی از قبیل آنورکسیا می شود. در این بیماری فرد به دلیل اختلالی که از تصویر خود دارد خود را همواره چاق دیده و به دلیل نخوردن غذا دچار سو تغذیه شدید می شود.

بر اساس گزارش ان بی سی، محققان بر این باورند با درمان و بهبود دادن این بخش از مغز می توان روابط سالم تر و پایدارتری را میان انسانها را به وجود آورد.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 / 1 / 1390برچسب:زندگي,بخشيدن,زنان,مردان,موفقيت,عشق,زندگي همراه عشق,خوش لباس,مغز,قلب, :: 4:5 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

مرد به همسرش رسیده و بعد از سلام و احوال پرسی به همسرش می گوید:

حاضری؟ بریم، دیر شد..

زن در حالی که از شدت عصبانیت به همسرش خیره شده بود گفت: دیر که اومدی تازه با این لباسهای کثیف و نامرتب، مهمونی هم می خوای بری؟ بیا تو لباسهایت را عوض کن! از بس عوضشون نکردی بو گرفتن.

مرد با قیافه ای حق به جانب می گوید: این لباسها خیلی هم تمیز هستند تازه شنبه عوضشون کردم.

زن: شنبه! امروز سه شنبه است. اعصاب منو خرد نکن، پیرهنت کهنه و چرکه، جوراباتم بو می ده، موهای سرت هم که روی موتور به هم ریخته...... تا لباست رو عوض نکنی باهات هیچ جا نمیام، آبرومو می بری. اونوقت مردم میگن زنش شلخته و بی فکره که سر و وضع شوهرش اینجوریه!

مرد با طعنه می گوید: اشکال نداره من عقب عقب می یام تا مردم نفهمند من و تو زن و شوهریم شما خوش تیپ باش، کافیه...

زن در حالی که از شدت عصبانیت به همسرش خیره شده بود گفت: دیر که اومدی تازه با این لباسهای کثیف و نامرتب، مهمونی هم می خوای بری؟

این درگیری شاید مشاجره رایج بسیاری از زن و شوهرها باشد. از یک سو زنان همیشه به تمیزی و مرتب بودن لباس و سر و وضع اعضای خانواده خود حساس هستند و از طرف دیگر به نظر می رسد که مردان زندگی را راحت تر می گیرند و خیلی دوست ندارند که در قید و بند این مسایل باشند و به همین دلیل در برابر سخت گیری های زنانه جبهه گیری می کنند و حاضر نیستند که به حساسیتهای همسرشان پاسخ مثبت دهند.

درست است که یکی از عوامل ضروری برای رشد دادن عشق و صمیمیت در روابط زن و شوهر ها گفتن حقیقت است، اما وقت شناسی نیز به همان اندازه مهم است. شما برای آنکه عشقی ماندگار و با دوام داشته باشید، بایستی در زمان مناسب و به روشی که همسرتان از آن آزرده نگردد و به او آسیبی نرسانید، با او صحبت کنید.
زن

هنگامی که مرد احساس کند که قدر و ارزش او درک می شود، راحت تر به همسرش گوش داده و با مهربانی به احساسات و نقطه نظرات او توجه کرده و پاسخ می دهد. اگر مرد احساس کند که همسرش قدر و ارزش او را درک نمی کند، به جای اینکه صحبتهای همسرش را بشنود، گویا احساس می کند همسرش می خواهد به او بگوید:" تو به اندازه آنچه که من دوست دارم، خوب نیستی".

البته در این شکی نیست که زن و مرد از هم متفاوتند ولی مهم تر آن است که این تفاوتها را بپذیریم و ارتباطمان را حفظ کنیم و یاد بگیریم به این تفاوتها احترام بگذاریم. برای مثال زنها در زندگی سه چیز می خواهند . این سه چیز عبارتند از: نظر خواهی، درک و احترام. نظر خواهی با سوال کردن ممکن می شود. درک با در نظر گرفتن نیازهای زن امکان پذیر است و احترام هم وقتی رعایت می شود که گذشت کرده و در برابر خواست و نظر زن تسلیم شویم. درمقابل مردان نیز خواهان سه چیز هستند: قدردانی، مقبولیت(یعنی زن به شوهرش اجازه دهد که ناقص باشد و دایما در صدد عیب جویی از او برنیاید) و اعتماد.

در مورد این سه ویژگی که در هر یک از زنان و مردان نام بردیم، سعی داریم که در این مقاله نظر خواهی(در زنان) و مقبولیت(درمردان) را مورد بررسی قرار دهیم.

البته در ظاهر به نظر می رسد که این دو ویژگی در برابر هم قرار گرفته و همین مساله باعث اختلاف زنان و مردان است. در حالی که این چنین نیست و با اندکی شناخت شرایط و صفات یکدیگر راحت تر می توان با آنها مواجه شده و برای درک بیشتر این مساله سعی داریم یکی از معضلات رایج زندگی زناشویی را مورد بررسی قرار دهیم. این معضل مساله طرز لباس پوشیدن مردان و عیب جویی دایمی زنان است.

درست است که یکی از عوامل ضروری برای رشد دادن عشق و صمیمیت در روابط زن و شوهر ها گفتن حقیقت است، اما وقت شناسی نیز به همان اندازه مهم است

برای مثال زنان دوست دارند همواره در مورد ظاهر و طرز لباس پوشیدن همسرشان اظهار نظر کنند و همسرشان نیز به این نظرات اهمیت دهد در حالی که مردان دوست دارند همسرشان آنها را همان طور که هست پذیرفته و دایما بر سر طرز لباس پوشیدن و .. مورد مواخذه قرار ندهد.

بنا بر ادعای زنان، مردها(البته نه همه آنها) فکر می کنند که لباسهایشان همیشه تمیز است و نیاز به شستن ندارد، اگر یک هفته هم یک پیراهن را استفاده کنند باز هم تمیز است. با لباس محل کارشان به مهمانی می روند(البته اگر مراقبشان نباشی)، جورابهایشان کثیف نمی شود، کفشهایشان واکس نمی خواهد، در لباس پوشیدن تنوع ندارند و ...

از طرف دیگر آقایان معتقدند که خانمها همیشه دنبال یک ایراد در ظاهرشان هستند، بیش از حد وسواس به خرج می دهند و با عیب گیری هایشان آسایش را از آنها گرفته اند و هزاران مشکل دیگر.

در این شکی نیست که زن و مرد از هم متفاوتند ولی مهم تر آن است که این تفاوتها را بپذیریم و ارتباطمان را حفظ کنیم و یاد بگیریم به این تفاوتها احترام بگذاریم

در ادامه این یادداشت پیشنهاداتی برای شما خانمها داریم که ضمن احترام گذاشتن به نظر و عقیده همسرتان، او را ترغیب به خوش لباسی و در اصطلاح زنانه خوش تیپی کنید:

- اگر لباسهایی از همسرتان کهنه و قدیمی و رنگ و رو رفته شده است، هیچگاه آنها را بدون اجازه همسرتان دور نریزید. در هر حال این لباسها جز وسایل شخصی همسرتان هستند و شما نمی توانید بی اجازه برای دور انداختن آنها اقدام کنید. در مقابل سعی کنید چند تا از بدترین لباسهای همسرتان را انتخاب کرده و رنگ و رورفتگی، چرک مردگی یقه و نامرتب بودن آنها را به همسرتان نشان داده و برای او توضیح دهید که این لباسها دیگر مناسب پوشیدن او نیست.

- یک صندوقچه و یا سبد تهیه کنید و لباسهای نامناسب همسرتان و حتی خودتان را در آن قرار دهید. بعد از مدتی که این سبد پر شد با نظر و صلاحدید همسرتان این لباسها را دور بریزید.
زن و مرد

- از بین خریدهای زیادی که برای خودتان و یافرزندانتان انجام می دهید، سهمی هم برای همسرتان قایل شوید. همیشه لازم نیست که او برای خرید لباس با شما همراه باشد بلکه در عدم حضور ایشان نیز می توانید خودتان با توجه به سلیقه ای که از همسرتان سراغ دارید برای او لباسهای مناسب تهیه کنید. اگر هم خواهان ایجاد تغییر و تنوع در طرز لباس پوشیدن همسرتان هستید، لازم است که این تغییرات را آرام آرام ایجاد کنید نه اینکه به یکباره و یک دفعه سعی در تغییر پوشش همسرتان داشته باشید.

- برای مناسبتهای خاص، روز تولد، سالگرد ازدواج و ... همسرتان(به جای هر هدیه دیگری) برایش لباس تهیه کنید حتی اگر فرزندان شما هم قصد تهیه هدیه داشتند آنها را ترغیب و راهنمایی کنید که لباسی مناسب برای پدرشان تهیه کنند.

- لباسهای جدیدی را که برای همسرتان تهیه می کنید جایگزین لباسهای قدیمی تر کنید. اگر شوهرتان به پیراهن سفید ( و یا هر نوع لباس دیگری) علاقه ای خاص دارد، پیراهن سفید قدیمی او را با پیراهن سفید جدید که برای او تهیه کرده اید تعویض کنید.

- اگر ملاحظه می کنید که همسرتان به تمیزی لباسهایش زیاد توجه نمی کند، مراقب باشید که خودتان به تمیزی آنها توجه کرده و همیشه مراقب باشید که لباسهای تمیز و اتو کشیده را خودتان جایگزین لباسهای نامرتب و کثیف بکنید.

- کفشها را فراموش نکنید. هر چقدر هم مواظب تمیزی لباسهای همسرتان باشید، اگر به تمیزی و واکس کفشهای او اهمیت ندهید باز هم جایی از کار لنگ می زند.

- و نکته آخر اینکه وقتی همسرتان برای رفتن به یک مهمانی، لباسهای مرتب و تمیزخود را پوشید، به او عنوان کنید که چقدر جذاب تر به نظرآمده و شما چقدر ظاهر جدیدش را دوست دارید و از توجه او به خاطر اهمیت به ظاهر و کیفیت لباس پوشیدنش، تشکر کنید.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 / 1 / 1390برچسب:زندگي,بخشيدن,زنان,مردان,موفقيت,عشق,زندگي همراه عشق,خوش لباس, :: 4:3 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

گروهی از متخصصان روانشناسی در اسپانیا با بررسی تفاوت های میان دو جنس در نسل های مختلف در مورد موضوع بخشش نشان دادند که زنان آسان تر و بهتر از مردان می توانند دیگران را ببخشند.
به گزارش روزنامه دیلی میل، این متخصصان معتقدند که والدین آسان تر از فرزندان می توانند بار یک مصیبت را از روی شانه های خود بردارند و در میان بزرگسالان، زنان بهتر از مردان می توانند با آسیب های روحی کنار بیایند و کسانی را که این مصیبت را بر ایشان وارد کرده اند، ببخشند.
بخشش یک صفت عالی و حتی یک توانایی شخصیتی است که در همه افراد به یک اندازه وجود ندارد و موضوع تربیت از سوی خانواده نقش مهمی در این زمینه ایفا می کند.مهمترین عامل برای بخشیدن، حس همدردی است.زنان بیش از مردان حس همدردی دارند و بنابراین از توانایی بالاتری در تشخیص افکار و احساسات دیگران برخوردار هستند و در این گونه موارد واکنش مناسب تری از خود نشان می دهند.

نتایج این تحقیقات بر اساس سنجش توانایی بخشیدن دیگران نشان می دهد که عبور از احساسات منفی از قبیل نفرین کردن، خشم، عصبانیت و تنفر مستلزم یک عمل داوطلبانه است که باید به انسان آموخته شود و اولین و موثرترین آموزگار در این زمینه والدین و مناسب ترین محل یاد گرفتن این صفت مثبت خانواده است.
در این بررسی ها، روانشناسان اسپانیایی روی 140 نفر شامل والدین بین 45 تا 60 ساله و فرزندان آنها تحقیق و آزمایش انجام دادند.
دانش روانشناسی در سال های اخیر به دنبال شناسایی روش هایی موثر برای یادگیری بخشش و توجه به آن به عنوان اصلی مهم در زندگی مثل خوردن غذای سالم و مراقبت از خود بوده است.
این روانشناسان موفق شدند دریابند که محیط های خانوادگی نقش مهمی را در انتقال ارزش های اخلاقی ایفا می کنند.همچنین فرزندان می توانند این ارزش های آموخته شده در خانواده را در مدرسه نیز به دیگران بیاموزند.
این متخصصان همچنین فاکتورهایی را شناسایی کردند كه می توانند بخشیدن را آسان تر کنند...

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 / 1 / 1390برچسب:زندگي,بخشيدن,زنان,مردان,موفقيت,عشق,زندگي همراه عشق, :: 3:54 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

 

تعهدات زیادی برای زوج و زوجه در سند ازدواج قید شده كه گاهی زن و شوهر بدون اطلاع از مفاد آن خود را پایبند این تعهدات كرده و در برخی موارد نیز آگاهانه یا ناآگاهانه و حتی بدون مطالعه هر یك از طرفین همه شرایط قید شده در سند ازدواج را می پذیرند و ذیل این تعهدات را امضاء می كنند. از سوی دیگر عدم توجه به همه جوانب زندگی و عدم سازش های احتمالی از سوی زن و شوهر یا عدم دقت درباره انتخاب همسری ایده ال برای یك زندگی طولانی ـ البته پس از گذشت روز های احساسی پس از ازدواج ـ مشكلاتی را برای زوجین و غالبا برای زنان به همرا می آورد كه یافتن چاره پس از امضاء عقدنامه و پذیرش شروط آن یا عدم مدنظر قرار دادن برخی شروط ممكن دیگر، راه را برای بازگشت به گذشته دشوارتر می كند. ممكن است در روز های سخت زندگی و زمانی كه كار زن و شوهر به دادگاه بیفتد هر كدام از آنها از روی اجبار به سند ازدواج مراجعه و نسبت به تعهداتی كه بواسطه امضاهای دایمی ایجاد كرد ه اند اگاهی حاصل كنند و تازه متوجه شرایط ضمن عقد شوند.

 

به گزارش ایسنا؛ زنان زیادی در دنیا به این باورند كه در قوانین و شرایط ازدواج بسته به شرایط مقررات هر كشور، توجه كمتری به حق و حقوق آنها شده است و قریب به اتفاق این قوانین به نفع مرد هاست. كافی است سری به راهروهای دادگاه خانواده بزنید تا از نزدیك شاهد این موارد باشید.

 

 

خانمی میانسال كه بسیار نگران و عصبی به نظر می رسد در دادگاه خانواده می گوید:« 6 ماه است به دلیل اعتیاد شوهرم درخواست طلاق داده ام اما هنوز نتوانسته ام، راه به جایی ببرم...». دیگری كه مهریه اش را مطلبه كرده، می گوید: «مردهای ما در ایران فقط زمانی كه اختلاف داشته باشند و نخواهند زندگی مشترك را ادامه بدهند، مهریه همسرشان را پرداخت می كنند...».

 

 

دكتر محمد ادیب، وكیل پایه یك دادگستری درمورد اینكه چرا برخی زنان برای گرفتن طلاق كه حق نیز با آنهاست باید مدت های زیادی در دادگاه های خانواده سرگردان باشند، می گوید: زوجین آزاد هستند هر شرطی را كه خلاف قانون نباشد در شرایط نكاح و عقد در سند ازدواج و یا در سند جداگانه ای بیاورند و در صورت قبولی زوج یا زوجه آن سند امضا می شود كه در این صورت خدای نكرده در هنگامی كه شرایط و قصد جدایی حاصل شود زن، كمتر گرفتار دادگاه و رفت وآمد های آن خواهد شد.

 

 

بر اساس این گزارش، در حال حاضر آن چه كه در قوانین ایران معمول است شروط 12 گانه ای است كه در سند ازدواج وجود دارد و معمولا زن و شوهر در هنگام عقد آنها را با امضاء می پذیرند. عدم پرداخت نفقه از طرف شوهر به مدت 6 ماه ، سوء رفتار ، غیبت بیش از 6 ماه ، محكومیت به حبس بیش از 5 سال ، اعتیاد ، اختیار كردن همسر دیگری بدون رضایت همسر اول یا عدم رعایت عدالت بین همسران و امثالهم از جمله شروطی است كه اگر تحقق پیدا كند زن در گرفتن طلاقش وكیل است، اما مشكلی كه وجود دارد دشواری اثبات تحقق بسیاری از این موارد است.

 

 

... آقا آزمایش می دهد و چون داروهای خاصی مصرف كرده اعتیادش ثابت نمی شود، البته محاكمی هم هستند كه می گویند چون در سند ازدواج قید شده اعتیاد مضری كه خللی بر اساس زندگی وارد آورد موجب اختیار حق طلاق برای زن خواهد بود، بنابراین اگر اعتیادی كه شوهر دارد به نحوی نیست كه اساس زندگی را ویران كند و همچنان كه شوهر معتاد است، اگر كاسبی هم می كند این اعتیاد نمی تواند مورد پذیرش دادگاه باشد.

 

 

آیا شرایطی وجود دارد كه برای طلاق نیاز به اثبات دلیل آن نباشد؟

 

 

بله اگر زوج در شرایط عادی قرار دارد، برخی از شرایط زوجه از جمله حق طلاق و حق مسكن را قبول كند شرایط تغییر می كند. مثلا برای حق طلاق، در شرایط ازدواج، شرط ضمن عقد به این نحو است كه اگر 6 ماه نفقه ندهد زوجه بدون مراجعه به محكمه در طلاق خودش وكیل است اما در اجرا كه می آید محاكمه نمی پذیرند، چون هر طلاقی كه در كشور قرار است انجام شود باید با حكم دادگاه باشد، سردفتری كه بخواهد بدون حكم دادگاه صیغه طلاق را جاری كند متخلف محسوب می شود و مجازات های سختی حتی تا بسته شدن دفترش برای او در نظر گرفته شده است. بنابراین باید محاكم رأی طلاق بدهند. محاكم هم می گویند این جا نوشته شده اگر 6 ماه نفقه پرداخت نشد. شما عدم پرداخت نفقه به مدت 6 ماه را برای ما اثبات كن.

 

 

همان طور كه گفته شد این خود مشكل دیگری است و زوجه در موارد زیادی قادر به اثبات نیست. اما اگر سند ازدواج تنظیم شود و همان طور كه گفته شد خانم حق طلاق را بخواهد و شوهر هم آن را پذیرفته باشد، دیگر نیاز به اثبات امری برای طلاق در دادگاه نیست. چون شرطی وجود ندارد تا تحقق آن موجب وكالت زن در طلاق خودش شود، زیرا ابتدای ازدواج مرد حق طلاق را به همسرش داده است، بنابراین زن می تواند اقدام به تقدیم دادخواست طلاق كند و یا زوجین به یك دفتر اسناد رسمی مراجعه می كنند. سند ازدواج را به دفتردار نشان می دهند و زوج می گوید، می خواهم حق طلاق را به نحو بلاعزل به همسرم واگذار كنم، دفتر اسناد رسمی هم این كار را انجام می دهند و سند را تنظیم می كند حتی بعضی از دفاتر برای این موضوع 50 و در مواردی 90 سال را قید می كنند اما از نظر دادگاه همین كه قید شود حق طلاق بلاعزل با خانم است دیگر نیاز به استعلام هم نیست. همین كه زوجه به دادگاه مراجعه و این سند را ارایه دهد دادخواستی تنظیم و مراحل قانونی طی می شود.

 

 

دادخواست چگونه باید تنظیم شود؟

 

 

چون طلاق یك طرفه است، زوجه یك وكیل دادگستری انتخاب می كند، زیرا دادخواست باید از طرف وكیل ارایه شود.

 

 

مهریه كاملا دریافت می شود؟

 

 

بله، در این وكالت زوجه با تمام حق و حقوقش می تواند طلاق بگیرد و در تمام مراحل دادخواست و مراجعه به دادگاه و ... نیازی به حضور مرد نیست چون وكالت را به خانم داده است و اگر در همان سند وكلات اجرای صیغه طلاق را نیز قید كرده باشد، سردفتر طلاق نیازی به اخطاردادن به زوج را نخواهد داشت و با همان وكالتنامه، طلاق می دهد و سند طلاق را برای زوجه صادر می كند.

 

 

اگر زوجه حق طلاق نداشته باشد و واقعا زندگی برایش مشكل و برای اثبات هم به زمان زیادی احتیاج باشد، آیا باز هم سیر مراحل قانونی طول می كشد؟

 

 

دادگاه ها برای طلاق شروط 12گانه را مدنظر قرار می دهند، یك عبارت كلی دیگر با عنوان عسر و حرج وجود دارد، یعنی اگر احراز شود كه ادامه زوجیت برای زوجه سختی به دنبال دارد، دادگاه حكم به طلاق می دهد، در رابطه با طولانی بودن مراحل قانونی كه می گوید زوجه از همه چیز می گذرد، این گونه نیست و به لحاظ قانونی این مسأله جایگاهی ندارد. طلاقی كه دادگاه صادر می كند ابتدا وارد بحث مهریه نمی شود، دلیل طلاق را بررسی می كند تا ببیند دادخواست زوجه وارد است یا نه؟ در واقع متكی به دلایل محكمه پسند هست یا نه، بعد نوبت به صدور گواهی عدم امكان سازش برای اجرای صیغه طلاق می رسد. ضمنا در دادخواست قید می شود كه با مهریه یا بدون مهریه كه این در اصل رسیدگی به طلاق نقشی ندارد، چون دادگاه مدعی مهریه نیست، در این زمینه یك نحوه طلاق به نام طلاق خلعی وجود دارد كه بانوان برای اینكه راحت تر طلاق بگیرند و شوهر هم نتواند اذیت كند و دادخواست اثبات رجوع بدهد و در ایام عده نگوید كه من رجوع كرده ام و با این كارش باعث شود كه طلاق قطعی نشود محاكم به زوجه پیشنهاد می كنند كه قسمتی از مهریه ات را بذل كن تا طلاق شما از نوع طلاق خلع صادر شود.

 

 

در مورد طلاق خلع بیشتر توضیح دهید؟

 

 

طلاق خلع، یعنی اینكه زوجه مثلا از 500 سكه بهار آزادی یك سكه یا بیشتر را می بخشد، دادگاه هم هیچ اجباری نمی كند این باعث می شود نوع طلاق خلع باشد و دست شوهر برای اذیت و اثبات رجوع و ... بسته شود، دفاتر طلاق هم این طلاق را راحت تر ثبت می كنند. در شرایط عادی، طلاق رجع خواهد بود. چون این طلاق، ایام عده دارد و شوهر می تواند در ایام عده بگوید من رجوع داشته ام و طلاق مشكل تر صورت می گیرد، بنابراین در این شرایط تمام حق و حقوقی كه زن دارد باید نزد سردفتر طلاق به امانت بماند تا ببیند بعد از 3 ماه كه پایان عده است شوهر اعتراضی دارد یا نه، تا بعد از آن طلاق قطعی شود اما در مورد طلاق خلع، چون این حق رجوع برای شوهر نیست زن فقط عده نگه می دارد به این خاطر، اگر محاكم می گویند یك قسمت از مهریه ات را ببخش حتما لازم نیست 50 درصد مهریه و یا تمام آن باشد.

 

 

به نظر شما شرایط ضمن عقد مثل حق طلاق و حق مسكن و ... به استحكام بنای خانواده كمك می كند؟

 

بله، به میزان زیادی موثر است به این دلیل كه در جامعه ما این طور كه در پرونده ها شاهد هستیم متأسفانه بیشتر تخلفات از ناحیه مرد است و خانم ها در فروپاشی زندگی كمتر مقصر هستند. تكیه گاه زن، همسرش و خانه ای كه برایش فراهم شده، است، ولی مردها ممكن است دنبال تكیه گاه ها و یا موارد دیگر بروند. بنابراین هرچه مردها را بتوان بیشتر مقید كرد، دوام زندگی بیشتر می شود و برای زندگی مشترك هم بهتر است.

 

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 17 / 1 / 1390برچسب:زندگي,طلاق,خوشبختي,عقد,ازدواج,عشق, :: 9:33 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

حال چرا معمولی ترها غمگین تر از زیبارویان بودند؟ پاسخ آن به مشکلاتی بر می‌گردد که ...

چه رابطه ای بین زیبایی و موفقیت افراد جامعه وجود دارد؟ آیا واقعا زیبایی می تواند به رشد و موفقیت اجتماعی یک فرد کمک کند و در نهایت به خوشبختی او بینجامد؟ پاسخ این پرسش در تازه ترین تحقیق دانشگاه تگزاس آمریکا آمده است.

دانشگاه تگزاس در استین آمریکا در تازه ترین تحقیق خود به نام « آیا زیبایی رمز خوشبختی است؟» بار دیگر به بحث پردامنه و جاودانه زیبایی جسمانی و تاثیر آن بر زندگی ما پرداخته است.

برای این منظور نظرات بیش از 25 هزار نفر در 4 کشور گردآوری شد و توسط دو اقتصاددان به نام های دانیل هامرمش و جیسن ابروایا مورد بررسی قرار گرفت.

در این مطالعه سطح موفقیت و خوشبختی ابراز شده از سوی افراد با میزان جذابیت جسمانی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه مشخص شد: 10 درصد افرادی که به لحاظ زیبایی جزو 15 درصد بالای جدول بودند به طور متوسط خوشحال تر و خوشبخت تر از آن هایی بودند که در یک سوم پایین جدول معیار جسمانی قرار داشتند. یعنی به طور مشخص آن ها که کمتر زیبا بودند غمگین تر بودند.

دانیل هامرمش در این باره می گوید: زیبایی فردی انسان را خوشبخت تر می کند. البته می دانم این نتیجه تعجب آور نیست. اما آن چه شگفت آور است این که هیچ کس تا کنون این امر را به طور واقع اندازه گیری نکرده است.

حال چرا معمولی ترها غمگین تر از زیبارویان بودند؟ پاسخ آن به مشکلاتی بر می گردد که در طول زمان به دلیل تحت تاثیر قرار ندادن اطرافیان خود با آن برخورد کرده اند. آن ها عملا کمتر پول در می آورند... در پیدا کردن همراهی برای زندگی خود با مشکل مواجه می شوند... و در جوامعی که روز به روز به زیبایی ظاهری توجه بیشتری نشان می دهد مشکل بیشتری در پذیرفته شدن پیدا می کنند.

تمام این داده ها تا اینجا به نظر بدیهی می رسد. اما مطالعات جدی نشان می دهد که افراد جذاب تر به طور متوسط 5 درصد بیشتر از دیگران در طول زندگی خود پول در می آورند. زنان و مردان زیبا در واقع بیش از دیگران مورد توجه معلم، مربی و اطرافیان خود قرار می گیرند.

مجله نیوزویک سال گذشته اعلام کرد که افراد جذاب از امتیازات زیادی در دنیای کار برخوردار می شوند.

نویسنده مقاله نتیجه می گیرد: واقعیت بازار کار این است: بهتر است زیبا باشید با هوش متوسط ؛ تا این که نابغه باشید با قیافه معمولی...!

منبع : سیمرغ

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 16 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگي,زيبايي,زيبايي صورت,موفقيت, :: 9:11 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

از تولد تا 4 ماهگی
برای کودک کتاب قصه بخوانید. برای او شکلک در بیاورید. بدنش را قلقلک بدهید. به آرامی اشیایی مانند یک جغجغه با رنگ درخشان را در برابر چشم‌های نوزاد حرکت بدهید. ترانه‌های ساده و لالایی‌ها با عبارت‌های تکرارشونده برای او بخوانید. هر کاری که خودتان و نوزادتان انجام می‌دهد را برای او تعریف کنید. به عنوان نمونه «خب حالا می‌ریم سوار ماشین بشیم؛ تو رو میذارم توی صندلیت؛ مامان داره میاد توی ماشین.»

از 4 تا 6 ماهگی
به کودک کمک کنید حیوانات پرشده را در بغل بگیرد. چیزهایی مانند قطعات پلاستیکی را روی هم بگذارید و اجازه بدهید کودک به آنها ضربه بزند و به همشان بریزد. موسیقی‌هایی با ریتم‌های متفاوت برای کودک پخش کنید، به کودکتان کتاب‌ قصه‌های دارای تصاویر رنگارنگ درخشان نشان دهید. بگذارید کودک اشیا با کیفیت‌های متفاوت را حس کند.

از 6 تا 18 ماهگی
با کودکتان چهره به چهره صحبت کنید تا او بتواند بین صداها و کلمات ارتباط برقرار کند. به افراد و اشیای آشنا اشاره کنید و نام آنها را تکرار کنید. آوازهایی با جملات تکراری و حرکت‌های دست برای کودک بخوانید. با او قایم‌باشک بازی کنید.

از 18 تا 24 ماهگی
بازی‌های ساده‌ برای بازشناسی اشیا را با کودک انجام دهید. به عنوان نمونه «ماشین زرد یا گل قرمز را پیدا کن»، یا 3 شیء را جلوی کودک بگذارید و به او بگویید که یکی از آنها که مشخصاتی معین دارد را به شما بدهد. تا حد امکان به طور مستقیم با کودک صحبت کنید. کودکتان را با وسایل نوشتن مانند مداد شمعی و کاغذ آشنا کنید. هنگامی که برای کودکتان کتاب قصه می‌خوانید از او سوال‌های «کجا و چی» بپرسید. کودک را تشویق کنید با اسباب‌بازی‌های محبوب خودش یک بازی ابداع کند.

از 24 تا 36 ماهگی
هنگامی که کودکتان مهارت‌های حرکتی را می‌آموزد او را تشویق کنید. تخیل کودک را با تشویق او به پیداکردن شیوه‌های جدید برای استفاده از اسباب‌بازی‌ها تحریک کنید. به کودکتان کمک کنید تا فعالیت‌های «زندگی واقعی» را به صورت بازی درآورد. به عنوان نمونه وانمود کند که دارد با تلفن صحبت می‌کند،‌ ماشین می‌راند،‌ به میهمانان چای تعارف می‌کند و مانند اینها.
هنگام خواندن کتاب قصه با پرسیدن سوالاتی کودکتان را هم وارد داستان کنید. هنگامی که برای کودک کتاب می‌خوانید توجه او را به کلمات جلب کنید. کودک را تشویق کنید کلمات روی صفحه کتاب یا صداهای آنها را با تصاویر آنها ربط دهد.

از 3 تا 5 سالگی
سهیم شدن چیزها با دیگران را با نشان دادن مثال‌ها به کودک آموزش دهید. بازی‌های صفحه‌ای ساده را برای تقویت یادگیری قواعد و مهارت‌ها با کودک انجام دهید. تماشای تلویزیون را به یک تا دو ساعت در روز محدود کنید و هنگام تماشای تلویزیون کنار کودکتان باشید تا او را هم به فعالیت و تعامل با برنامه‌ها وادارید و او را از صورت یک تماشاچی منفعل خارج کنید.

هنگامی که کودک بیشتر رشد می‌کند، می‌توانید گزینه‌های ساده‌ای مانند خواندن کتاب قصه یا جور کردن پازل را به او ارائه دهید. کلمه «نه» را هر چقدر می‌توانید کمتر به کار ببرید و حس جست‌وجو و کنجکاوی کودک را تشویق کنید. به کودکتان احترام بگذارید و به حضور او توجه نشان دهید و هنگامی که کودک سعی دارد تجربه‌های تازه‌اش را توضیح دهد، از خود صبر نشان دهید. هر روز زمانی را به نشستن در کنار کودکتان و بحث کردن با او در مورد کارهایی که در طول آن روز انجام داده است، ‌اختصاص دهید و او را تشویق کنید که به جست‌وجوی تجربه‌های جدید بپردازد و آنها را برای شما توضیح دهد.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 15 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگي,روانشناسي, :: 9:11 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

به طور میانگین، همه مردم جهان، روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند. برخی افراد، دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند.

دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این ۷ نشانه دقت کنید:

۱. اضطراب و عرق کردن: شناخته‌ترین نشانه‌هایی که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و اضطراب اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار اضطراب می‌شویم و اضطراب با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است. اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار اضطراب نمی‌شوند!

۲. صدای خیلی زیر یا خیلی بم: روان‌شناسان معتقدند صدا، علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز بر اساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.

۳. سخنان ضد و نقیض: دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی نداشته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.

۴. میمیک‌های غیرمعمول: پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک، نگاه‌های مبهم... همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.

۵. ژست‌های مخصوص: سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.

۶. حرف زدن وسواسی: دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسایل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست. درنهایت می‌توانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمی‌رود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ می‌دهد.

۷. احساسات اغراق‌آمیز: وقتی فردی فقط با دهان می‌خندد یعنی یا می‌خواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه با عقب رفتن لب‌ها و چین خوردن پلک‌ها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان می‌خندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند..

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 14 / 1 / 1390برچسب:عشق,زندگي,محبت,اضطراب, :: 3:38 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

روزی شاگردی به استاد خویش گفت: استاد می خواهم یکی از مهمترین خصایص انسان ها را به من بیاموزی؟استاد گفت: واقعا می خواهی آن را فرا گیری؟شاگرد گفت: بله با کمال میل. استاد گفت: پس آماده شو با هم به جایی برویم. شاگرد قبول کرد. استاد شاگرد جوانش را به پارکی که در آّن کودکان مشغول بازی بودند، برد. استاد گفت:....

خوب به مکالمات بین کودکان گوش کن. مکالمات بین کودکان به این صورت بود:
-الان نوبت من است که فرار کنم و تو باید دنبال من بدوی.
-نخیر الان نوبت توست که دنبالم بدوی.
-اصلا چرا من هیچوقت نباید فرار کنم؟
و حرف هایی از این قبیل...

استاد ادامه داد: همانطور که شنیدی تمام این کودکان طالب آن بودند که از دست دیگری فرار کنند.انسان نیز این گونه است. او هیچگاه حاضر نیست با شرایط موجود رو به رو شود و دائم در تلاش است از حقایق و واقعیات زندگی خود فرار کند و هرگز کاری برای بهبود زندگی خود انجام نمی دهد. تو از من خواستی یکی از مهم ترین ویزگی های انسان را برای تو بگویم و من آن را در چند کلام خلاصه میکنم: تلاش برای فرار از زندگی.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : جمعه 18 / 12 / 1389برچسب:زندگي,عشق, :: 11:57 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


* گریه تولد و مرگ آدمی‌را نشانه گذاری می‌کند. گریستن نخستین واکنش نوزادی است که متولّد می‌شود و فردی که از دنیا می‌رود واکنش ماتمی‌ را در بازماندگان بر می‌انگیزد که با گریه همراه است .

* چرایی و چگونگی گریستن همواره یکی از رازهای پیچیدۀ زندگی انسان بوده است . گریه در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوتی دارد و در همراهی با موقعیت های گوناگون اجتماعی و شرایط احساسی متغیر و گاه متضاد به چشم می‌خورد. به ندرت پیش می‌آید که کسی از روی افسردگی و اندوه بخندد ولی گریستن در هنگام شادی و خوشحالی غیر معمول نیست .

* وقوع گریستن در طول رشد انسان از نوزادی تا بلوغ منعکس کنندۀ بسیاری از حالت های احساسی اوست . فرد به دلایل مختلفی مانند اندوه ، مصیبت ، خشم ، درد ، شادی و لذّت می‌گرید. از لحاظ پزشکی گریستن نشانه ای از رنج جسمانی و استرس محسوب می‌شود و به عبارت دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است .

* می‌توان گفت که گریستن درسه سطح متفاوت روی می‌دهد. درسطح اوّل شرایط فیزیولوژیک موجب گریه می‌شود. مانند گریۀ نوزاد یا صدمات فیزیکی به بزرگسالان . درسطح دوّم خلقیات ، احساسات و حالات عاطفی پا به میدان می‌گذارند . مثلاً نوجوانی که به غرورش برمی‌خورد و مناعت طبع او زیر سئوال می‌رود براثر ناکامی‌ناشی از تحقیر گریه می‌کند. درسطح سوّم احساسات ژرف تر و متعالی تر درکارند. مانند گریستنی که درهنگام نیایش یادرک عمیق یک پدیده یا حالات عرفانی روی می‌دهد .

* درمتون مربوطه از گریۀ زیباشناختی یاد می‌شود که به تأثیر ناشی از درک آثار هنری والا نسبت داده می‌شود. البته همه افراد به این سطح نمی‌رسند زیرا نیل به این مرتبه مستلزم کسب آگاهی ژرف ترازخویشتن و جهان و روابط میان آنهاست .

* گریستن مجموعه ای از نمایه های رفتاری مانند اشک ریختن ، هق هق کردن و آه کشیدن است که توسط برخی مولفه های فیزیولوژیک و جسمانی همراهی می‌شود. گریه نیز مانند خنده به گونۀ انسان تعلق دارد. البته تحریک چشم در حیوانات نیز مانند انسان موجب ترشح اشک می‌شود ولی گریستنی که ناشی از تأثر احساسی باشد منحصر به انسان است و درسایر گونه های جانوری دیده نمی‌شود.

* از لحاظ فیزیولوژیک ترشح اشک ها تحت کنترل دستگاه پاراسمپاتیک است و وظیفۀ محافظت از چشمان در برابر آلودگی ها وعفونت ها به عهدۀ اشک هاست . ترکیب بیولوژیک اشک شامل پروتئین ها ، آنزیم ها ، چربی ها و متابولیت ها ( فرآورده های نهایی ناشی از سوخت وساز ) و الکترولیت هاست . ترکیبات پروتئینی اشک های عاطفی با اشک ناشی از تحریک تفاوت دارند.

* درعین حال که با تسهیل بهبودی فرد نقشی تعادل آفرین ایفا می‌کند حالت برانگیختگی اجتنابی بالایی به وجود می‌آورد که موجب انگیزش رفتارهایی می‌شود که به گریستن خاتمه می‌دهند. به عبارت دیگر همراه گریه آمیزه ای از احساسات و حالات مثبت و منفی تجربه می‌شود.

* پژوهش های آزمایشگاهی اثرات فیزیکی گریستن را روشن کرده است . گریه با آهسته تر کردن تنفس اثرات آرام بخش دارد ولی تعریق و افزایش ضربان قلب همراه گریه مشابه تجارب ناخوشایند ناشی از استرس ، تهییج وبرانگیختگی است . امّا جالب است که اثرات منفی زود گذرند و تأثیرات جسمانی آرام کننده دیرپاتر هستند و بیشتر طول می‌کشند.

* درباب تأثیر گریه برخلق و خو و وضعیت عاطفی افراد نیز پژوهش هایی صورت گرفته است . "جملۀ گریه آدم را سبک می‌کند "در زبان فارسی زیاد شنیده می‌شود . مطالعه بر 3000 نفر درخارج از آزمایشگاه نشان داد که اکثریت این افراد پس از گریه بهبود خلق و خو و احوال خود را گزارش کردند. البته 3/1 هم چنین تجربه ای نداشتند . این پژوهش ها نشان می‌دهند که فواید گریستن بستگی به آن دارد که چه کسی می‌گرید و چرا می‌گرید و گریستن در چه زمان ، مکان و شرایطی رخ می‌دهد. علاوه برآن افرادی که از حمایت اجتماعی برخوردار بودند احتمال بهتر شدن آن ها پس از گریه بیشتر بود.


مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 14 / 12 / 1389برچسب:گريه,زندگي, :: 10:33 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی


 دیری است ازخود،از خدا،از خلق دورم

 بااین همه در عین بی تابی صبورم

 پیچیده در شاخ درختان،چون گوزنی

 سر شاخه های پیچ در پیچ غرورم

 هر سوی سرگردان و حیران در هوایت

 نیلوفرانه پیچکی بی تاب نورم

 بادا بیفتد سایه برگی به پایت

 باری،به روزی روزگاری از عبورم

 از روی یکرنگی شب و روزم یکی شد

 همرنگ بختم تیره رخت سوگ و سورم

 خط می خورد در دفتر ایام،نامم

 فرقی ندارد بی تو غیبت یا حضورم

 در حسرت پرواز با مرغابیانم

 چون سنگ پشتی پیر در لاکم صبورم

 آخر با سر بلندی میگذارد

                                                   سنگ تمام عشق را بر خاک گورم

(دکتر قیصر امین پور)

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : شنبه 10 / 12 / 1389برچسب:عشق,زندگي,مشاوره, :: 10:35 بعد از ظهر :: توسط :

داشتم الكي تو سايتها ميگشتم كه...........

چرا؟ آخه چرا؟ بابا يكي به من بگه چرا؟

اينه فرهنگ و شخصيت مردهاي ايراني؟

خودتون قضاوت كنين!

فقط ميتونم بگم متاسفم!!!!!!!!!!همين............

 به قول حاج آقا دانشمند بيا برو تو اتاق عمل و شر رو كم كن!!!!!!!!!

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 28 / 11 / 1389برچسب:عشق,زندگي,مشاوره,روانشناسي, :: 5:56 بعد از ظهر :: توسط : علی عباسی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 93 صفحه بعد

درباره وبلاگ
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار، به حوالی بی کسی قدم بگذار ! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو ! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ، ... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام ! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو ! حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 601
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 622
بازدید ماه : 601
بازدید کل : 294234
تعداد مطالب : 928
تعداد نظرات : 462
تعداد آنلاین : 3



نرم افزار دبيرخانه و بايگاني اورانوس نسخه 4 مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds