پیر مرد ...
 
@****زندگی همراه عشق****@+فروشگاه اینترنتی
عشق,زندگی,سلامتی,شادابی,همه در........زندگی همراه عشق!
 
 

پیرمرد نشست کنار سفره و گفت: آخه زن یه حرف رو چند بار باید بهت زد تا حالیت بشه مگه هزار بار بهت نگفتم من ما...کا...رو...نی دوست نـ...دا...رم. باید مثه دفعه ی قبلی بشقاب رو پرت کنم گوشه ی اتاق تا شیر فهم بشی؟ دفعه های قبلی حداقل شله نمی شد این دفعه که دیگه حسابی گند زدی. چرا چیزی نمی گی. همین جور نشستی منو نگاه می کنی که چی؟ مثلا می خوای مظلوم نمایی کنی نه؟ اه نمکم هم که نداره. آب هم که سر سفره نیست. پس تو چه غلطی می کنی توی این خونه.پیرمرد جمله ی آخر را که گفت چند لحظه ای سکوت کرد اشک توی چشمهایش جمع شد و به قاب عکسی که پای سفره به دیوار تکیه داده بود نگاه کرد. روبان سیاهی گوشه عکس پیرزن نشسته بود.
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 / 12 / 1390برچسب:داستان,غمگین,پیر مرد,تنها, :: 10:6 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم

الو ... الو... سلام

کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟

پس چرا کسی جواب نمی ده؟

یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟

خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.

بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...

هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .

صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟

فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :

اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...

بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛

بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...دیگر بغض امانش را بریده بود

بلند بلند گریه کرد وگفت:

خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...

چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟

آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه

 فراموشت کنم؟

نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟

مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.

مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم.

مگه ما باهم دوست نیستیم؟

پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه ؟

خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:

آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...

کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند

 تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت.

کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان می خواستند .دنیا برای تو کوچک است ...

بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...

کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.

مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد
مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds

ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 12 / 4 / 1390برچسب:داستان,درام,غمگین,عاشقانه,الو,خدا, :: 7:32 قبل از ظهر :: توسط : علی عباسی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 93 صفحه بعد

درباره وبلاگ
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار، به حوالی بی کسی قدم بگذار ! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو ! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ، ... ... کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام ! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو ! حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی... :(
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان زندگی همراه عشق و آدرس 2nyabaeshg.mahtarin.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر بنویسید.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 147
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 168
بازدید ماه : 147
بازدید کل : 293780
تعداد مطالب : 928
تعداد نظرات : 462
تعداد آنلاین : 3



نرم افزار دبيرخانه و بايگاني اورانوس نسخه 4 مجموعه نرم افزار و بازیهای آیفون، آیپد و آی پاد مجموعه بازی پرندگان خشمگین Angry Birds